![]() |
البرز با 12 هزار حلقه چاه غیرمجاز در معرض خشکسالی
مدیر حفاظت و بهره برداری از منابع آب البرز از کاهش سالانه 60 میلیون مترمکعب از منابع آب زیرزمینی در این استان خبر داد و گفت: وجود 12 هزار چاه غیرمجاز و برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی در البرز این استان را در معرض خشکسالی قرار داده است.
حمید منصوری روز شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: بیشترین منابع آبی استان البرز از طریق آب های زیرزمینی تامین می شود که حدود 85 درصد آن را شامل می شود.
وی با اعلام وجود 12 هزار حلقه چاه غیرمجاز دراستان البرز براساس آمار برداری سال 89-90، ادامه داد: این چاه های غیرمجاز فشاری به منابع آبی این استان به شمار می رود.
منصوری گفت: ازسوی دیگر نوسانات اقلیمی شامل، نامناسب بودن بارش ها از نظر توزیع زمانی و مکانی، برداشت های غیرمجاز از چاه های مجاز سبب افت آب زیر زمینی شده به طوری که در دشت های استان به ویژه هشتگرد، تهران - کرج، قزوین و اشتهارد شاهد بروز مشکلاتی هستیم.
وی اضافه کرد: اکنون زمین نشست پیدا کرده، افت آب های زیرزمینی در دشت های ما مختلف است که در برخی نقاط هشتگرد، نظرآباد و اشتهارد 80 سانتی متر تا یک متر نیز گزارش شده است.
مدیرحفاظت و بهره برداری از منابع آب البرز با اعلام اینکه سه دشت ممنوعه بحرانی شامل هشتگرد، کرج – تهران و اشتهارد دراین استان وجود دارد، افزود: توسعه جدید دراین دشت ها، تخصیص و تامین آب از خط قرمز رد شده است.
منصوری گفت: طبق آمار پژوهشکده زمین شناسی در منطقه هشتگرد نشست زمین را داشته ایم، در برخی از مناطق به صورت نقطه ای و برخی جاها مانند اشتهارد به صورت نواری است که بعضا نقطه ای هم دیده می شود.
وی اضافه کرد: با توجه به اینکه روان آب ها کاهش یافته، پوشش گیاهی در بالا دست از بین رفته و چراهای بی رویه دام نیز آن را تشدید کرده است.
این مسوول خاطرنشان کرد: در این دوره خشکسالی با توجه به اینکه مخازن آب زیرزمینی در نشست زمین تخریب شده و زمین توانایی جذب آب ندارد، باران های کم نیز باعث جاری شدن روان آب ها و وقوع سیلاب می شود.
مدیرحفاظت و بهره برداری از منابع آب البرز اظهار کرد: با نبود پوشش گیاهی روان آب ها با حمل گل و لای و درختان خشکیده از مناطق بالادست به سمت پایین دست می آید و وقوع سیلاب را به دنبال دارد.
وی افزود: یکی از پیامد های ناگوار این موضوع آن است که هرجا کمیت کاهش یافته، کیفیت آب نیز پایین آمده است زیرا مصرف عمده آب شرب استان البرز از آب های زیر زمینی است، وقتی حجم آب زیر زمینی کاهش یابد کیفت نیز پایین می آید.
وی یادآورشد: 75 درصد از مصرف آب کشاورزی استان از طریق منابع زیرزمینی تامین می شود و این حجم از برداشت در کنار وجود چاه های غیر مجاز زیادی که در استان وجود دارد، سطح آب های زیر زمینی را با کاهش چشمگیری مواجه کرده است.
منصوری افزود: ادامه روند برداشت آب های زیرزمینی باعث می شود که این سفره های آب زیرزمینی دیگر قابل احیا نباشد.
وی تاکید کرد: برای جلوگیری از این روند طرحی را تحت عنوان طرح تعادل بخشی و احیا آب کشور در استان به اجرا گذاشته ایم که در کنار انسداد چاه های غیرمجاز، توقیف دستگاه های حفاری غیرمجاز و نصب کنتور هوشمند نیز می تواند تا حدی موثر باشد.
وی یادآورشد: تشکیل تشکل ها و سمن ها در حوزه آگاهی بخشی در موضوع بحران آب و کم آبی ازدیگر راهکارها دراین زمینه به شمار می رود.
این مسوول اعلام کرد: استان البرز با ابتکار همیار منابع آب در زمینه اطلاع رسانی مسیر کاهش مشکل کم ابی را برای نخستین بار در کشور در پیش گرفته که به زودی این طرح به ثبت خواهد رسید.
انتقال آب از كارون با فشار سیاست
سالانه به اندازه سد كرج آبهاي پشت 5 سد كارون تبخير ميشود
يكي از طرحهایي كه در چند سال اخير در كشور اعتراضهاي فراواني را به دنبال داشته پروژه انتقال آب از كارون و سرشاخههاي آن به فلات مركزي ايران است. پروژهاي كه بهگفته مسئولان سازمان محيط زيست تيشه به ريشه محيط زيست كشور ميزند. يكي از اين پروژهها انتقال آب بهشتآباد از چهارمحال وبختیاری به اصفهان است. پروژهاي كه در مقطعي سازمان محيط زيست خبر توقف آن را داده بود اما شواهد حاكي از آن است كه بهشتآباد همچنان در حال اجر است.
وزارت نيرو سازمان محيط زيست را در پروژههاي انتقال آب در عمل انجام شده قرار ميدهد. این در حالی است که بدنه كارشناسان وزارت نيرو به اشتباه بودن اينگونه پروژهها باور دارند اما تصميمگيري در اين رده صورت نميگيرد.
اگر آنها ميتوانستند منابع مالي و رديف اعتباري پروژههاي بهشتآباد وسبزكوه را تامين كنند هيچگاه نيازي به چانهزني نداشتند و اصرار به سازمان محيط زيست براي صدور مجوز نميكردند. اصرار به سازمان محيط زيست براي صدور مجوز، براي اين است كه ميخواهند تنشهاي اجتماعي اين طرح را كاهش دهند چون مابقي پروژههايشان به اين مسئله گره خورده است.
تمامي اين پروژهها بهبهانه انتقال آب شرب رخ ميدهد اما تنها يك درصد ناچيزي مثلا 5 درصد را براي آب شرب اختصاص ميدهند.
پروژههاي انتقال آب در كشور از كارون بزرگ در حالي با نام شرب اجرا ميشوند كه بهكام صنايع هستند. مسئولان از يك سو مردم را به صرفهجويي در مصرف آب دعوت ميكنند و از سوي ديگر خود با فريبكاري و تحت فشار لابيهاي سياسي تيشه به ريشه منابع آبي كشور ميزنند.
آب هست ولي كم هست، اين شعاري است كه اين روزها بر روي در و ديوار شهرها نقش بسته و در شبكههاي مختلف صدا و سيما نيز مردم را به صرفهجويي در مصرف اين مايه حيات دعوت ميكنند اما اينكه مسئولان تاچه اندازه به اين شعار در تصميمگيري و عملكرد خود اعتقاد دارند خود جاي سوال است چراكه هر روز خبري از سوءمديريت و لابيهاي سياسي در مديريت منابع آبي موجود در كشور به گوش ميرسد.
علاقهمندي وزارت نيرو به سدسازي
رتبه 132 در بين 133 كشور دنيا در رتبهبندی جهانی مدیریت منابع آب ایران خود گواه روشني بر اين مسئله است. براساس استانداردهای جهانی هر کشوری که بیش از 40 درصد منابع آب تجدیدشونده را استفاده کند، وارد بحران آب میشود، در حالی که در ایران حدود 72 درصد از منابع آب تجدید شونده مورد استفاده قرار میگیرد. در قوانین و برنامه چهارم و پنجم توسعه حکم شده که وزارت نیرو باید میزان آب از دسترفته در آبهای زیرزمینی را تا حداکثر 25 درصد احیا کند و برگرداند، ولی بهنظر ميرسد وزارت نيرو تنها به اجراي کارهای سختافزاری مثل سدسازی علاقهمند است، نكته جالب توجه اينجاست كه سدسازي تكنولوژي منسوخ شدهاي است كه يكي از دلايل اصلي كاهش منابع آبي و بحران آب در دنيا شناخته شده است.
بهشتآباد تعطيل نشده است
يكي از طرحهایي كه در چند سال اخير در كشور اعتراضهاي فراواني را به دنبال داشته پروژه انتقال آب از كارون و سرشاخههاي آن به فلات مركزي ايران است. پروژهاي كه بهگفته مسئولان سازمان محيط زيست تيشه به ريشه محيط زيست كشور ميزند. يكي از اين پروژهها انتقال آب بهشتآباد از چهارمحال وبختیاری به اصفهان است. پروژهاي كه در مقطعي سازمان محيط زيست خبر توقف آن را داده بود اما شواهد حاكي از آن است كه بهشتآباد همچنان در حال اجر است.
بهشتآباد بهدليل كمبود بودجه تعطيل است نه نبود مجوز سازمان محيط زيست
هومان خاكپور، كارشناس محيط زيست دراينباره به «قانون» ميگويد: افراد محلي گفتهاند كه اين پروژه تعطيل نشده و همچنان در حال اجرا است، بنده نيز در همين حد از ادامه اين پروژه اطلاع دارم. بهنظر نميآيد كه پروژه بهصورت كامل متوقف شده باشد، ممكن است كه سرعت اجراي پروژه كند شده باشد و يا اينكه با محدوديتهایي در كار و منابع مالي مواجه شده باشند. ولي اينكه بهدليل عدم صدور مجوز سازمان محيط زيست پروژه به سمت تعطيلي رفته را بعيد ميدانم. اين پروژه مجوز سازمان را ندارد اما ممنوعيت قانوني و قضايي براي آن اعلام نشده و تا زمانيكه دستور قضايي براي توقف پروژهاي صادر نشود هيچ پيمانكاري پروژهاش را تعطيل نميكند مگر اينكه بهلحاظ قانوني منابع مالي مورد نياز تامين نشده باشد، در پروژههاي انتقال آب سبزكوه و بهشت آباد مشكل اصلي كمبود بودجه است.
وزارت نيرو سازمان محيط زيست را نميبيند
خاكپور ميافزايد: براساس قانون و مصوبه شورايعالي محيط زيست تمامي پروژههاي عمراني كه مشمول ارزيابي سازمان محيط زيست ميشوند بايد در زمان مكانيابي و امكانسنجي از اين سازمان مجوز اخذ كنند، يعني قبل از آغاز پروژه چراكه تامين رديف اعتباري منوط به اخذ اين مجوزها است اما مشكل اينجاست كه دستگاه متولي كه وزارت نيرو است بدون گرفتن اين مجوزها تحت فشارها و لابيهاي سياسي كار را شروع ميكنند. با اين روش كار، سازمان محيط زيست را در عمل انجام شده قرار ميدهند.
تمامي پروژههاي انتقال آب فاقد مجوز است
او با اشاره به اينكه تمامي پروژههاي اجرا شده و يا در حال اجرا فاقد مجوز از سازمان محيط زيست هستند، ميگويد: پروژههایي مانند سد خرسان3، تونلهاي انتقال آب بهشتآباد، گلاب يك و دو و سبزكوه كه پيشينه برخي از آنها حتي به 5 سال گذشته برميگردد، در حال حاضر مدعي هستند كه بخش زيادي از بيتالمال صرف اين پروژهها شده و توقف آنها بهمعناي هدر رفت و اتلاف بيتالمال است.
وزارت نيرو مردم را ترغيب به بيقانوني ميكند
خاكپور ادامه ميدهد: تمامي اين اتفاقها در شرايطي رخ ميدهد كه وزارت نيرو بهعنوان متولي منابع آبي در كشور از تمامي مشكلات، محدوديتها و چالشهاي حوزه آبي در كشور اطلاع دارد. وقتي وزارت نيرو به قانون پايبند نيست چگونه ميتوانيم انتظار داشته باشيم كشاورزان به قانون پايبند باشند. عملكرد وزارت نيرو مردم را به بيقانوني ترغيب ميكند. اين كارشناس محيط زيست درباره پروژههاي غيركارشناسي وزارت نيرو ميگويد: باور بنده بر اين است كه بدنه كارشناسان وزارت نيرو بهعنوان مجري و متولي كارشناسي اين پروژهها به اشتباه بودن اين گونه پروژهها باور دارند اما تصميمگيري در اين رده صورت نميگيرد معمولاً تصميمگيريها در ردههاي مديريتي با لابي و فشارهاي افراد سياسي انجام ميگيرد. اگر الان ادعا ميشود كه توقف اين پروژهها هدر رفت بيتالمال است اين صحبت كارشناسان وزارت نيرو نيست بلكه صحبت مسئولان و نمايندگان سياسي در استانها يا در سطح كشور است.
محيط زيست با اين بضاعت مجبور است موافقت كند
خاكپور يادآور ميشود: سازمان محيط زيست بهدليل اينكه از بضاعت لازم در تصميمگيري و مديريت منابع آبي كشور برخوردار نيست، در نهايت مجبور است به اين پروژهها تن بدهد. هرچند در سالهاي اخير سازمان مديريت و برنامهريزي كشور با حساسيت ويژهاي با اين مسئله برخورد ميكند و اعلام كرده تا سازمان محيط زيست مجوز ارزيابي صادر نكند، رديف اعتباري به آن پروژه تخصيص نميدهد. مطمئن باشيد اگر آنها ميتوانستند منابع مالي و رديف اعتباري پروژههاي بهشتآباد وسبزكوه را تامين كنند هيچگاه نيازي به چانهزني نداشتند و اصرار به سازمان محيط زيست براي صدور مجوز نميكردند چراكه در استان چهار محال و بختياري پروژههاي بدون مجوز ارزيابي اجرا شده و منتظر اين مجوزها نماندهاند. پروژه گلاب يك بدون مجوز سازمان تمام شد و گلاب دو در مراحل نهايي است بهدليل اينكه منابع اعتباري آن را از بودجه استان اصفهان تامين كردهاند. در حال حاضر نيز اگر اصرار به سازمان محيط زيست براي صدور مجوز ميكنند براي اين است كه ميخواهند تنشهاي اجتماعي اين طرح را كاهش دهند چون مابقي پروژههايشان به اين مسئله گره خورده است.
انتقال آب از سرشاخههاي دز در فريدن اصفهان
او با اشاره به اينكه اين پروژهها بهنام شرب است ولي بهكام صنعت ميگويد: مسئولان استان اصفهان مدعي هستند كه با پروژه گلاب تا افق 1420 نياز آبي اصفهان بزرگ را با جمعيت 5 ميليون نفري تامين ميكنند، هنگامي كه بحث آب شرب مطرح ميشود اين توجيه منطقي است. ولي وقتي پروژه بهشتآباد را به بهانه آب شرب اجرا ميكنند و آنگاه پروژههایي در قالب انتقال يك ميليارد متر مكعب آب به اصفهان را در فريدن اصفهان از سرشاخههاي دز اجرا ميكنند صورت مسئله فرق ميكند. رودخانه دز از لرستان سرچشمه ميگيرد و پس از عبور از منطقهاي در مرز اصفهان و چهارمحال و بختياري وارد كارون بزرگ در خوزستان ميشود. يعني بخشهایي از حوضه آبريز اين رودخانه در لرستان، اصفهان و چهارمحال قرار دارد.تمامي اين پروژهها بهبهانه انتقال آب شرب رخ ميدهد، معمولا هنگامي كه پروژههاي انتقال آب را تعريف ميكنند يك درصد ناچيزي مثلا 5 درصد را براي آب شرب اختصاص ميدهند چراكه آنها نميخواهند مخالف سياست دولت كه اعلام كرده با هيچ پروژه انتقال آب بهجز شرب موافقت نميكند، حركت كنند.
عقلانيت در تصميمگيريهاي دولت در حوزه آب وجود ندارد
خاكپور عنوان ميكند: استان اصفهان بهدليل توسعه صنايعي مانند فولاد رتبه بالایي در توليد ناخالص ملي در كشور دارد؛ همين مسئله باعث افزايش نرخ مهاجرت به اين استان شده، اين اتفاق بلاي جان خود اصفهان شده است. فرونشست زمين در مناطقي كه صنايع مستقر شده و توسعهاي كه در بخش كشاورزي داشتهايم يكي از پيامدهاي منفي اين توسعه صنعت است. مسئلهاي تعجب برانگيز اين است چرا دولت فريبكاري ميكند، چرا به بهانه شرب اين همه پروژه براي توسعه صنايع تعريف ميكند چراكه تامين آب شرب را ميتوان با تنها يكي از اين پروژهها براي هميشه حل كرد. اگر تونل گلاب ميتواند مشكل را حل كند چرا اين پروژه را اجرا نميكنند اما مابقي پروژها مانند بهشتآباد و سرشاخههاي دز را تعطيل كنند.
در اين تصميمگيريها در دولت عقلانيت وجود ندارد، همه اين اتفاقات براساس سياسيكاري و نفوذ مسئولان اين استانها در دولت است.
آب چهارمحال و بختياري در شهر رفسنجان كرمان
او به پروژه انتقال آب ونك اشاره ميكند و ميگويد: پروژه ديگري در استان چهارمحال و بختياري تعريف شده بهنام ونك با هدف انتقال آب از اين استان به شهر رفسنجان در كرمان، نكته جالب توجه اينجاست كه مسئولان استان اصفهان نيز به اين پروژه اعتراض كردهاند. متاسفانه در فلات مركزي كشور ما يك توسعه اشتباه در كشاورزي و صنايع داشتهايم و با توهم وجود منابع آبي در يك استان ديگر چشم به كارون بزرگ دوختهايم. تمامي اين كارها به نابودي كارون بزرگ و در نهايت نابودي خوزستان ختم ميشود. براساس آمار منتشر شده دولت در خوزستان پهناهاي آبي خوزستان به يك سوم رسيده؛ در حال حاضر كانون توليد گرد و غبار تنها تالابهاي خشكشده نيستند در حدود 2 ميليون هكتار از اراضي كشاورزي كه به دليل كاهش منابع آبي باير شدهاند تبديل به كانون توليد گرد و غبار شدهاند. اين آمار گزارش ستاد مقابله با ريزگرد در كشور است.
16 سد روي كارون خالي ساخته ميشود
خاكپور ميگويد: از يك سو بارگذاريهاي غلط در فلات مركزي چه بهبهانه صنعت و يا كشاورزي و از سوي ديگر احداث چندين سد بر روي كارون تيشه به ريشه منابع آبي ايران زده است. در حال حاضر 5 سد غرقابي كه ظرفيت ذخيره 14 ميليارد متر مكعب آب را دارد بر روي كارون احداث شده اين در حالي است كه كل آورده آب كارون بزرگ در شرايط نرمال 14 ميليارد متر مكعب بوده و در شرايط فعلي به 9 ميليارد مترمكعب رسيده است. در شرايط فعلي سدها خالي هستند و هيچكدامشان در ظرفيت بالاي توليد انرژي برقابي نيستند.ما با سدهایي مواجه هستيم كه آب در آنها نيست و سرمايهگذاري بر روي آنها انجام شده و اين سدها 500 ميليون متر مكعب در سال تبخير دارند يعني به اندازه سد كرج تبخير آب داريم. همچنين وزارت نيرو در اقدامي جالب احداث 16 سد ديگر روي كارون بزرگ را در دست مطالعه و اجرا دارد، آيندهاي كه براي كشور متصور ميشوم با اين گونه اقدامات نابودي كارون و در پي آن خوزستان و ايران است.
سیستان در خاک جان میسپارد
زندگی من نمی تواند برای تو جذاب باشد این زندگی با آنچه که تو تا به حال زیسته ای متفاوت است؛ اما اصرار می کنم "من یک خبرنگارم و برای همین اینجا هستم". همین طور که حرف می زند با خودم میگویم" چرا رنج؟"
سفر به مناطق محروم و تهیه گزارش از وضعیت معیشتی مردم با گذشت سالهای زیادی از انقلاب و جنگ در ابتدای کار امری ساده به نظر می رسید؛ اما مواجه شدن با مردمی که کیلومترها دورتر از تو زیسته اند مستلزم آگاهی کامل از نحوه زندگی و فرهنگ آنان است؛ به همین خاطر است که این گزارش اقتصادی با برداشتی آزاد از نحوه زندگی و شرایط اجتماعی مردم همراه شده است؛ بنابراین برای نوشتن از پهنه سیستان و بلوچستان سفری آغاز شد که این گزارش بخش پایانی این سفر است.
راهی سیستان و بلوچستان می شوم؛ سرزمینی که علاوه بر مسیر هوایی با سرعت بالای وزش باد که پیوسته هواپیما را میرقصاند؛ رنگ سفید لباس مردمش در مقابل صورت هایی با رنگ تیره( تضاد سفید و سیاه برای تنظیم نور دوربین) عکاسی هیجان انگیزی را رقم می زند؛ تهیه گزارش از مناطق محروم کشور پروژه ای است که در آن سعی شده مشکلات اقتصادی در مناطق مختلف کشور که به طبع موجب دیگر مشکلات اجتماعی و فرهنگی شده است را همچون زنگی به صدا در آورد؛ زنگی به نام فقر.
شهر زاهدان هیچ شباهتی به مرکز یک استان ندارد, نقطه روشن این شهر استفاده از انرژی خورشیدی برای روشنایی است. برای دیدن مناطق حاشیه نشین لازم به طی کردن مسافت زیادی نیست, مناطق محروم درست در فاصله یک کیلومتری از خیابان های اصلی شهر واقع شده اند, در کنار نقاط محروم و حاشیه ای شهرک هایی برای خانواده نظامیان با ساختمان های یک شکل توجه را جلب می کند.
راهنمای من که دوران کودکی و جوانی خودر ا در این شهر گذرانده هم ترس خاصی از برخی محله های زاهدان دارد و بی نهایت مراقب است که مشکلی پیش نیاید.
قیمت خانه ها با توجه به رکود بازار خرید و فروش نسبت به سالهای گذشته افزایش چشمگیری داشته است, در چند سال اخیر بوستان های کوچکی نیز در شهر افتتاح شده است.
شاید برای کسی که کیلومترها دورتر از این استان زندگی می کند وجود مشکلات مربوط به آب عجیب باشد؛ اما واقعیت این است، مردم این استان با مشکلات بسیار زیادی برای تامین آب مصرفی دست و پنجه نرم می کنند. در ورودی چند محله شیرهای آب نصب شده, زیرادر اغلب محلات لوله کشی آب شیرین وجود ندارد, آب شور است و غیر قابل خوردن؛ در برخی نقاط شیرهابه سرقت رفته, فروشگاه هایی نیز وجود دارد که در آن آب خرید و فروش می کنند, 20 لیتر 250 تومان.
نکته ای که در تمام سرزمین سیستان و بلوچستان وجود دارد آمار بالای زاد و ولد است به طوری که محال است در کوچه و خیابان تعداد زیادی از کودکان در سنین مختلف حضور نداشته باشند؛ به جرات می توان گفت که برای اغلب این کودکان هیچ تفریحی وجود ندارد، حتی در بسیاری از روستاها به دلیل محرومیت امکان تحصیل نیز بسیار پایین است.
جاده جدیدی در شهر ساخته شده که سه مسجد درست در وسط آن قرار دارد, دو مسجد برای اهل سنت, یکی هم شیعه ؛ گویا شیعه و سنی ها در زمان احداث جاده اجازه خراب کردن مساجد را نداده اند و به همین خاطر در کنار این سه مسجد یک جاده باریک احداث شد تا سالم بمانند.
زاهدان تا هیرمند را سرزمین پروژه های نیمه تمام عمرانی می نامم, پروژه هایی که به خصوص در هشت ساله دولت محمود احمدی نژاد تابلویی در آن نصب شد و به غیر از این هیچ پیشرفت دیگری نداشته است, پروژه هایی نیز تا 80 درصد تکمیل شده که به دلیل نبود بودجه کافی نیمه کاره رها شده است, راهنما یک مرکز فرهنگی را نشان می دهد که 6 سال است تغییری در رویه ساخت آن ایجاد نشده,درست در مقابل آن مردی ایستاده و انبه و هندوانه می فروشد انبه کیلویی 3 هزار تومان ,هندوانه کیلویی 600 تومان, البته دیگر میوه ها در این استان قیمت نسبتا بالایی دارد.
مرکز ترک اعتیادی نیز درست در وسط یک محله قرار دارد که در آن خرید و فروش مواد با حجم بالا صورت می گیرد؛ این محله درست شبیه دروازه غاراست فقط نحوه پوشش متفاوت است, فروشندگان خرده فروش شب ها فعالیت گسترده ی دارند؛ اگرچه که یکی از محلی ها می گوید" اغلب مواد فروش ها خرده فروش نیستند و به شکل کلان خرید و فروش می کنند." قیمت زمین بالا نیست اما ساختمان هایی جود دارد که شکل ظاهری آنها در حاشیه شهر کمی عجیب است."
زندگی در شهرک های دامداری
شهرک دامداری زاهدان مرکز دامداری این استان است که کارخانه جمع آوری شیر نیز در آن وجود دارد؛ متاسفانه علی رغم ماهیت این شهرک, خانواده ها نیز درآن زندگی می کنند؛ یه سختی می توان نفس کشید, بوی تند دام و فضولات آن تمام فضا را پر کرده است.
دامدارها ترس بسیار زیادی از سازمان بهداشت دارند به همین خاطر است که در ابتدای ورود دلیل حضور در آنجا را بیان می کنم و بدون هیچ مشکلی به سوال هایم پاسخ می دهند.
چند نفردر گوشه ای ایستاده اند, پیرمردی مارا به دامداری خود دعوت می کند و درپاسخ اصرار برای طی کردن مسافت تا دامداری با ماشین می گوید:" لباسم کمی آلوده است پیاده می آیم." می پرسم:با قیمت خرید پایین شیر و قیمت بالای علوفه چطور زندگی می کنید؟ می گوید:"مجبوریم." پیرمردی سیه چرده است با چین های عمیقی در صورت, دست به کمر ایستاده, سرفه های مکرر پرسیدن هر سوالی را سخت می کند, شیر را کیلویی 900 تومان به کارخانه ها می فروشد با توجه به اینکه قیمت هرکیلو شیرخام مصوب از سوی وزارت جهاد کشاورزی 1440 تومان است, علوفه را هم کیلویی هزار تومان خریداری می کند.
زنی می گوید:" بگویید برایمان برق و آب وصل کنند و من تنها نگاه می کنم. بوی علوفه سوخته هم حس می شود؛ گویا در شب گذشته انبار علوفه ای با ارزش30 میلیون تومان که شرایط سختی برای بیمه شدن دارد آتش گرفته است. مردی درست مقابل انبار ایستاده, خسارت دیده و کسی هم جوابگو نیست.
کودکان زیادی در بین فضولات گاو و گوسفند که در مقابل خانه ها تلمبار شده راه رفته و بازی می کنند ناباورانه به بازی آنها چشم دوخته ام در حالی که آبریزش بینی گرفته ام و چشمانم به شدت می سوزد.
بازار چهارراه رسول مملو از لباس های دست دوم است, فروشندگان چندان تمایلی به مصاحبه ندارند اما از ظاهر بازار می توان متوجه رکود شد.سه تا چهار سال است که بازار خرید و فروش آنها رونق ندارد, از روزی که بحث انسداد مرزها مطرح شد تهیه جنس برای آنها بسیار سخت است و اغلب با زبان بی زبانی می گویند که از طریق قاچاق واردات میسر شده است.از سراوان و ایرانشهر اقدام به واردات می شود باکرایه ماشین بالا.
هامون زهک نیمروز هیرمند زابل
در کنار جاده ای که به شهر منتهی می شود صف گازوئیل تریلی هایی که اغلب پلاک افغانستان دارند جلب توجه می کند؛ مردی انحصار ماشین های خارجی برای صادرات را خیانت به مردم استان می داند.
یادمان تاسوکی
در مسیر زاهدان به زابل یادمان شهدای حادثه تروریستی تاسوکی مشاهده می شود, کشتار تاسوکی در سال 84 توسط گروه جندالله در جاده زاهدان-زابل انجام و سبب کشته و زخمیشدن ۲۸ تن شد. دستکم ۷ نفر دیگر نیز در این حادثه گروگان گرفتهشدند. یک نفر در طول اسارت کشته شد و ۶ تن دیگر به تدریج طی ۲۰۰ روز آزاد شدند، اعضای جندالله با لباس مأموران انتظامی و نظامی ایستگاه ایست و بازرسی ایجاد کردند و با متوقف ساختن خودروهای مسئولان محلی و مردم عادی، سرنشینان آنها را پیاده و شماری را در همان منطقه به صورت دستبسته، به گلوله بستند.
گفته میشود حدود 6 میلیارد تومان برای ساخت ساختمان یادمان شهدای تاسوکی هزینه شده است, مرکز یادمان شهدای تاسوکی دارای ساختمان اصلی, نمازخانه و مسجد است؛ اما به دلیل خاطره تلخ و امنیت پایین کمتر کسی ساعتی را در این مرکز گذرانده است.
روستاهایی که شبیه به روستا نیست
در تمام مسیر زاهدان به هیرمند روستاهای زیادی وجود دارد که در ابتدا فکر می کنید خالی از سکنه است؛ اما در حقیقت هنوز هم محل زندگی عده ای به حساب می آید که توان جابه جایی و مهاجرت از محل زندگی خود را ندارند، روستاهای بسیاری که روزگاری بسیار سرسبز بوده؛ اما با نابودی هامون و هیرمند به برهوت تبدیل شده است، قایق هایی که در زمانی بیشترین کاربرد را داشته بی مصرف در کنار خانه ها خاک می خورد.
زابل شهر طوفان ها
زابل دارای گذشته تاریخی و در ادوار مختلف تاریخ ایران، مورد تاخت و تاز اقوام مختلف و محل عبور حکام و فرماندهان وقت بوده، نام سیستان یادآور پهلوانان و قهرمانان شاهنامه ای از قبیل رستم، سهراب، فریدون و زال بوده و مهد داستان های ملی و رزمگاه پهلوانان و رادمردان ایران زمین بوده است.
در این شهر خانه های ویلایی با ماهی 500 تا 600 هزار تومان اجاره داده می شود؛ اما با توجه به طوفان های پی در پی آب و هوای خوبی ندارد و شرایط زندگی در این شهر چندان آسان نیست.
در زابل نیز چند محله به خرید و فروش مواد اختصاص دارد، مرغ فروشی های بسیاری در شهر دیده می شود و بازار اصلی شهر نیز بعد از احداث دیوار مرزی از رونق افتاده است؛ اما مرد راهنما درست می گوید:" اینجا خاک پاگیری داره."
مشکل اصلی مردم سیستان بحث دفع زباله و بازیافت در این منطقه است، کارخانه بازیافت زباله نزدیک به شهر است که مشکلات زیست محیطی را به وجود آورده است.
خاکی که نصیب افغانستان شد
در مسیر زابل تا هیرمند از شهرستان نیمروز عبور می کنیم دراین شهرستان یک کارخانه آرد وجود دارد که حدود 10 سال پیش تعطیل و موجب خانه نشینی 1200 کارگر شده است، این کارخانه به خرابه ای تبدیل شده با توجه به اینکه در صورت فعالیت این کارخانه گندم سیستان در همین منطقه به آرد تبدیل شده و به افغانستان صادر خواهد شد نه اینکه مسیر طولانی را تا زاهدان طی کند و همراه با هزینه اضافی امکان صادراتی را نیز از دست دهد. در حد فاصل نیمروز تا هیرمند بخشی وجود دارد به نام قرقری که تا پیش از احداث دیوار مرزی دارای یک بازار مرزی پررونق بوده است در این بخش ماهیگیری و شکار پرندگان دریایی هم وجود داشته که در حال حاضر نشانی از این فعالیت ها در این بخش نیست.
شهرستان هیرمند با دیوار مرزی که در انتهای چند کوچه به چشم می خورد شهرستانی آرام اما بی رونق است. مرد راهنما در خصوص دیوار بین ایران و افغانستان مدعی است:" با دیوارکشی بین دو کشوردو هزار متر مکعب از خاک ایران به افغانستان پیشکش شده است بسیاری از کشاورزان زمین های خود را در آن سوی مرز رها کرده اند, در زمانهای گذشته رود هیرمند مرز بین ایران و افغانستان به حساب می آمد اما از روزی که دیوار مرزی بنا شد امنیت پایین آمد و آمار سرقت بالا رفته است به دلیل شرایط سخت زندگی.
علاوه بر احداث چاه نیمه چهارم بدون خروجی که هامون را به نابودی کشاند، برای از بین بردن شغل های کاذب ناشی از باز بودن مرزها اقدام به دیوارکشی بین دو کشور ایران و افغانستان شد؛ اما جایگزین شغلی هم برای مردم ایجاد نشده است, حتی بازارچه ها هم به تعطیلی کشیده شد.
بیمارستان شهرستان هیرمند که 80 هزار نفر جمعیت دارد، به فاصله 10 تا 15 متری دیوار مرزی ایران و افغانستان بنا شده هیچ کادر پزشکی حرفه ای ندارد، شاید به دلیل واقع شدن در نقطه صفر مرزی کمتر پزشکی حاضر به فعالیت در این بیمارستان است.
مرد راهنما در خصوص وضعیت آبرسانی درمنطقه سیستان می گوید که "شرایط آبرسانی اصلا مناسب نیست"؛ البته آنچه که در روستاها مشاهده می شود هم صحت گفته او را تایید می کند؛ اغلب مردم ممکن است روزهای متمادی بدون آب شرب باشند در گرمای نزدیک به 50 درجه.همچنین اغلب خانه ها محروم از گاز هستند که شرایط بدی را در زمستان برای آنها به وجود می آورد.
سرپیچی افغانستان از تفاهمنامه پرداخت حقآبه
بیکاری بیش از 70 هزار بهرهبردار بخش کشاورزی و سه هزار صیاد سیستان، با توجه به اینکه مذاکرات آب ایران و افغانستان درباره سرپیچی افغانستان از تعهداتش در اجرای مفاد تفاهمنامه پرداخت حقآبه، مصوب سال 1351 راه به جایی نبرده و همین امر خشکسالی وسیعی را در این استان موجب شده به طوری که به جرات میتوان گفت 70 درصد از مردم این استان زیر خط فقر زندگی می کنند، عدم توجه و احترام به این حقآبه معضلات اقتصادی، بهداشتی و زیست محیطی همچون خشکسالی، بیکاری و ریزگردها را به دنبال داشته و به زندگی مردم سیستان و بلوچستان آسیب زیادی وارد کرده است.
علاوه بر مشکلات ناشی از سرپیچی افغانستان در تفاهمنامه پرداخت حقآبه احداث چاه نیمه چهارم نیز باری بر دوش مردم این استان است.در اوایل دهه 50 شمسی بر سه چاله طبیعی در دامنه های رسی دهانه غلامان، سه دریاچه مصنوعی احداث شد که در گویش بومیان آن را «چاه نیمه» می نامند.
این چاه نیمه ها در دهه 60 هجری از رود هیرمند آبگیری شد؛ در سال های 85 تا 87 چاه نیمه دیگری به نام «چاه نیمه چهارم» نیز در غرب محوطه و حریم دهانه غلامان برای آبرسانی به شهرهای این استان با صرف هزینه 266 میلیارد احداث شد؛ آبگیری چاه نیمه چهارم نه تنها دردی از خشکسالی کشور دوا نکرد، بلکه چالشی چون خشکی هامون را به همراه داشته است که سبب شد کشاورزان بیش از پیش با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم کنند.
سیستان و بلوچستان با طبیعتی بکر و منحصر به فرد را با اندوه؛ اما خاطره ای خوش از مردمی ترک
می کنم که حرف های بسیاری برای گفتن دارند, باید طوری بنویسم که گویای تمام آن چیزی باشد که دیده و شنیده ام, باید بگویم تصور کنید کودکان در تمام کوچه ها نه می دوند و نه بازی می کنند به حالت نشسته به تو چشم می دوزند بی هیچ حرفی. تمام آن ها روزهای پرآشوب دو بمبگذاری سال 88 و 89 را در خاطر دارند که به راحتی پاک نمی شود، روزهای بد کشتار با فاصله زیادی از جنگ. باید بگویم تصور کنید؛ جنگ فقط به جاری شدن خون نیست؛ آن کسی که گرسنه است باید هزاران بار با خود بجنگد و وجود جنگ به هر شکلی یعنی کودکان در خطرند, در تمام لحظه هایی که هواپیما با تکان های شدید به سمت تهران در پرواز است به آمارهایی فکر می کنم که با کف زدن ها, سرود خواندن ها و تبریک گفتن ها و لبخندهای دلنشین اعلام می شود؛ اما شکل زندگی در نقاطی از کشور همچنان ثابت است, هواپیما همچنان تکان می خورد من اما در هامون بی آب ایستاده ام درست کنارعشایر بی برق,تکان می خورد و من به دخترکان بلوچی می اندیشم که رویاهایی بزرگ در سر دارند و درست در همان زمان به فقر فکر می کنم به روستاهای بی آب به شهرک های صنعتی افتتاح نشده و به بیکاری در حجم وسیع و به تنش های گاه و بی گاه و آنگاه به مرگ در خیابان, به مرگ در فقر و به مرگ در رنج می اندیشم و جمله آن مرد دریکی از روستاهای محروم سیستان که گفت:"برای مرد بودن باید گاهی مرد."
سیل دوباره مازندران را غرق کرد.
در کمتر از ۴۰ روز شهرهای شمالی کشور در استان مازندران، دوباره شاهد وقوع سیل شدند. خسارت منازل، برق شهری، خودروها و مسدود شدن هراز و ریزش کوه.
این اتفاق در شرایطی است که سازمان محیط زیست پیش از این هشدار داده بود به دلیل تغییر اقلیم در ایران و با استناد به گزارش های بین المللی ایرانی ها از این پس بیشتر در معرض وقوع سیل هستند. در اوایل مرداد ماه نیز استان های شمالی به همراه شهرهایی مانند سنندج و سقفز در غرب کشور شاهد وقوع سیل بودند. در مهم ترین آنها شهر های سوادکوه، روستاهای جاده چالوس، بخش کن در تهران و شهرهایی از گلستان نیز شاهد تلفات بالایی در سیل بودند. با این حال مدیرکل مدیریت بحران مازندران جزییات خسارت طوفان و سیل شب گذشته استان را اعلام کرد. علیاصغر احمدی گفت: طوفان روز گذشته با حداكثر سرعت 72 كيلومتر در ساعت در ساری و با ميزان 81 ميليمتر بارش در بابلسر رخ داده است.
مديركل مديريت بحران استان عمده خسارت طوفان را آب گرفتگی معابر عمومی و حياط خانهها اعلام كرد و گفت: در شهرستان ساری و مياندرود و بخش بهنمير شهرستان بابلسر و همچنين بخش بلده شهرستان نور علاوه بر آب گرفتگی معابر و حياط منازل آب نفوذ كرده و به تاسيسات برق و سربندی ساختمانها نيز آسيب رسانده است.
او با اشاره به شكستگی درختان در شهرستان ساری و مياندرود گفت: تعدادی شكستگی درخت در اين دو شهرستان اتفاق افتاده و در ساری به يك خودرو پژه 206 آسيب وارد شد.
خسارت یک میلیاردی به منازل
این مسئول برآورد اوليه ميزان خسارتهای وارده به منازل را حدود يك ميليارد تومان اعلام كرد و گفت: در استان به 200 واحد مسكن خسارت وارد شده كه این خسارتها تا 30 درصد گزارش شده است.
احمدی با اعلام اينكه ميزان خسارتها در حوزه برق و مخابرات و جادهای هنوز مشخص نیست، گفت: در بخشهای خدمات شهری به دليل تلاش برای رفع مشكل فعاليتها ادامه داشته و هنوز برآوردی دريافت نشده است.
اين مسئول ادامه داد: برق مناطق با تلاش مسئولين شب گذشته وصل شد و در هيج نقطهای قطعی برق وجود ندارد و راههای روستايی و اصلی نيز باز است و تردد وجود دارد.وی افزود: در برخی راههای روستايی تردد با مشكل روبرو بوده و عبور و مرور با احتياط انجام میشود.این مسئول درباره خسارات جانی اين طوفان گفت: تلفات جانی گزارش نشده است ولی يك جوان در مياندرود در زمان طوفان به دليل عدم توانایی در كنترل موتورسيكلت با جدول كنار خيابان برخورد كرده و فوت شد و پزشكی قانونی نيز اين فوت را تائيد نكرده است.
سیلاب محور هراز جاده بلده را مسدود کرد
علاوه بر این ، رئیس اداره جمعیت هلالاحمر آمل گفت: در پی بارندگی شدید و طوفان در استانهای شمالی موجب سیلاب گلولای سه نقطه از محور هراز و مسدودیت جاده بلده بخش لاریجان شد.
جمشید نیکزاد با بیان اینکه در پی شروع بارندگی شدید به همراه بادهای طوفانزا در این شهرستان موجب ایجاد سیلاب در نقاط مختلف بخش لاریجان شده است، به ایسنا گفت: این بارندگی موجب سیلاب به همراه گل و لای در برخی از نقاط راه مواصلاتی هراز شد.
او ادامه داد: این سیلاب ایجاد ترافیک وسایل نقیله و تردد مسافران در این محور شده است.
نیکزاد با اعلام براینکه در این بارندگی محور منطقه آمولو بخش لاریجان آمل و تونل 1 و 2 محور هراز دچار سیلاب به همراه گل و لای شد، اذعان کرد: نیروهای پایگاههای امدادی جادهای هلالاحمر کهرود و گزنک و تیم امدادی آمل پس از اطلاعرسانی در محورهای سیلاب زده حاضر و برای بازگشایی محورها مشغول به کار شدند.
ریزش کوه و آسیب به خودروها
این مسئول با تاکید براینکه هماکنون دو محور مذکور بازگشایی شده است، ابراز کرد: این نیروها در ادامه فعالیت به دنبال بازگشایی روستا سوآ از منطقه نمارستاق هستند که به دلیل این سیلاب راه روستایی آن مسدود شده است.
او در ادامه از ریزش کوه و رانش عظیم در 3 کیلومتری جاده بلده خبر داد و گفت: متاسفانه این رانش موجب توقف هشت دستگاه خودرو در پشت حادثه شده بود که با تلاش نیروهای امدادی این خودروها از آوار خارج شدند.
نیکزاد با بیان اینکه در این محور 40 دستگاه خودرو آن طرف خاکریز قرار گرفتند، تصریح کرد: هماکنون نیروهای هلالاحمر با دو خودرو سنگین بولدرز و لودر متعلق به معدن این منطقه مشغول خارج کردن گل و لای و هدایت آن به سمت رودخانه هستند تا جاده بلده را بازگشایی کنند.
رئیس جمعیت هلالاحمر آمل خاطرنشان کرد: همزمان با نیروهای امدادی جادهای نیروهای راهداری در محور اصلی هراز مشغول به کار هستند.
ریزش کوه در محور هراز
حجم سیلاب شب گذشته تا حدی بود که خود را به محور هراز نیز رسانده است و مسئولان محلی از ریزش کوه در این محور مواصلاتی خبر می دهند. علی نوریپور در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه هماکنون در بخش لاریجان شاهد هوایی ابری و نیمهابری هستیم، خاطرنشان کرد: ترافیک محور مواصلاتی هراز هماکنون نیمهسنگین است و در برخی مناطق رو به سنگینی میرود.
این مسئول گفت: سیلاب در منطقه آبگرم باعث مسدود شدن جاده شد که با تلاش عوامل راهداری مسیر بازگشایی شد.
رئیس اداره راه و شهرسازی لاریجان با اعلام اینکه سیلاب و ریزش کوه بر اثر بارندگی شدید در مناطق گزنک، پنجاب و مناطق پائیندست بیشتر بوده است، تصریح کرد: در محورهای فرعی نیز ریزش و سیلاب باعث مسدود شدن مقطعی جاده شده است.
نوریپور گفت: با بارش شدید باران در منطقه لاریجان و جاده شریانی هراز شاهد سیلاب و ریزش کوه در برخی نقاط بودیم.رئیس اداره راه و شهرسازی هراز اظهار کرد: از صبح سهشنبه شاهد ریزش باران در بخش لاریجان و محور مواصلاتی هراز بودیم.وی افزود: شدت بارندگی از عصر سهشنبه افزایش یافته و در ساعات اولیه چهاشنبه افزایش یافت.
خسارت سه میلیاردی به بخش برق
علاوه بر خسارت یک میلیاردی به خانه ها مدیرعامل شرکت توزیع برق مازندران، برآورد اولیه خسارت ناشی از بارندگی و طوفان روز گذشته را دربخش برق بین دو تا سه میلیارد تومان بیان کرد.
قاسم شهابی ترانس سوزی، شکستی تیر برق، پارگی سیم، آسیب و سوختن پست ۲۰ کیلوولت و فشار ضعیف و شکستن مقره ها را ازجمله خسارتهای وارده بیان کرد.
او به خبرگزاری مهر گفت: بر اساس آمار اولیه، سوختن ۱۰ دستگاه ترانس، شکستن حدود ۵۰ پایه تیر برق، چندین فاصله پارگی سیم، شکستن حدود ۲۰۰ مقره ازجمله خسارتهاست.
او گفت: از ابتدای بروز بحران، ۵۰۰ نفر در قالب حدود ۲۰۰ گروه اجرایی مشغول خدماترسانی شدند و در حال حاضر نیز ۴۰ گروه مشغول فعالیت برای مرمت نقاط آسیبدیده هستند.
مدیرعامل شرکت توزیع برق مازندران، بابیان اینکه در حال حاضر برق هیچ مشترکی خاموش نیست، یادآور شد: در حالحاضر گروههای برقرسانی در اراضی کشاورزی مردم خسارتدیده مشغول ارائه خدمات هستند.
او ادامه داد: مناطق شمالی ساری، میاندرود و جویبار ازجمله بخشهایی است که بیشترین خسارت را دیده است.
نماینده شبکه سازمانهای مردمنهاد محیط زیست خوزستان:
عمق فاجعه سد گتوند گسترده است
نماینده شبکه سازمانهای مردمنهاد محیط زیست خوزستان گفت: برای حل موضوع سد گتوند نیاز به تشکیل یک کارگروه تخصصی از نخبگان ملی است.
هژیر کیانی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ، منطقه خوزستان، با اشاره به نامه فعالان محیط زیست کشور به رییس سازمان حفاظت محیط ریست مبنی بر لزوم رسیدگی سریع به وضعیت سد گتوند اظهار کرد: رویای دستیافتنی مجموعه سازمانهای مردمنهاد این است که یک روزی جامعه ما و دولتمردان به یک فهم محیط زیستی برسند که برای ساخت یک سد از کارشناسان و مردم اجازه بگیرند.
وی ادامه داد: نباید دولت به دلیل قدرت و اختیاری که دارد، بدون هیچگونه ارزیابی محیط زیستی اقدام به ساخت سد کند و در این زمینه میتوان ساخت سد گتوند را مثال زد. کاری که اکنون دولت با دعوت از سازمانهای مردمنهاد محیط زیست انجام میدهد، یک حرکت بنیادی است که خیلی دیر شروع شد. چنانچه این همفکری در دولتهای قبل هم اتفاق میافتاد، امروز فاجعه سد گتوند را نداشتیم.
نماینده شبکه سازمانهای مردمنهاد محیط زیست خوزستان افزود: در حوزه منطقهای، اجرای پروژه بدون ارزیابی محیط زیستی و رضایت مردم و نظرات کارشناسی، نتیجهاش سد گتوند میشود. در این پروژه صدها میلیارد تومان هزینه شد و اکنون ماندهایم که با آن چه کنیم.
کیانی اظهار کرد: اکنون نخبگان باید نظر و راهکار ارایه دهند نه اینکه هر کسی راهکار سطحی و غیرعملی ارایه کند. عمق فاجعه سد گتوند به قدری گسترده است که نباید هر کسی نظر و راهکار در این رابطه بدهد.
وی افزود: فاجعه به صورتی است که اگر بخواهیم آب پشت سد را در خلیج فارس تخلیه کنیم اکوسیستم، آن ناحیه را بر هم میزنیم و اگر بخواهیم در سایت تبخیر قرار دهیم به گفته برخیها عواقب خاص خود را دارد. همچنین اگر بخواهیم این وضعیت را به همین صورت باقی بگذاریم، روز به روز سرعت انحلال نمک در آب افزایش مییابد.
نماینده شبکه سازمانهای مردم نهاد محیط زیست خوزستان گفت: هر چه در رسیدگی به مشکل سد گتوند دیرتر عمل کنیم، عواقب به مراتب افزایش مییابد. تحمیل هزینههای زیست محیطی که روز به روز در حال افزایش است، یکی از این عواقب است. همچنین به خطر افتادن کشاورزی در جلگه خوزستان، بروز عواقب اقتصادی و اجتماعی و کوچ اجباری از جمله دیگر عواقب ادامه وضعیت سد گتوند است.
کیانی اظهار کرد: باید هر چه زودتر و بدون ملاحظهکاریهای سیاسی و اینکه مجریان و مشاوران پروژه چه کسانی بودند، اقدام لازم، انجام و سد گتوند تعیین تکلیف شود. در این زمینه نمایندگان شبکههای مردمنهاد و فعالان محیط زیست سراسر کشور در نامهای به رییس سازمان محیط زیست، با تاکید بر فاجعهبار بودن این شرایط، خواستار تعیین تکلیف سد گتوند شدهاند.
به گزارش خبرنگار ایسنا؛ در این نامه که به امضای نمایندگان شبکههای مردمنهاد و فعالان محیط زیست سراسر کشور رسیده و در اختیار این خبرگزاری قرار گرفته، آمده است:
"احتراماً به استحضار میرساند بیش از دو سال از وضعیت فاجعهبار محیط زیستی سد گتوند در استان خوزستان میگذرد و با وجود هشدارهای کارشناسان و فعالان محیط زیست، تاکنون هیچ راهکار مشخص و امیدبخشی از سوی سازمان محیط زیست کشور، وزارت نیرو و سایر دستگاههای مسئول ارائه نشده است و نیک میدانیم که هر لحظه بر انحلال گنبدهای نمکی واقع در دریاچه سد و غلظت آن افزوده میشود.
خواهشمند است از آن جایی که این فاجعه محیط زیستی عواقب جبرانناپذیری را در پی داشته است و هر روز که میگذرد بر ابعاد و عواقب خسارتبار آن افزوده میشود، هر چه سریعتر نسبت به تعیین تکلیف سد گتوند برای کاهش خسارتهای ملی ناشی از آن، اقدام شایسته مبذول دارید."
آخرین امید احیای بختگان از بین رفت:
بزرگترین رودخانه فارس خشک شد
شیراز- رودخانه کر (kor) که تنها منبع تامین آب دریاچه بختگان در فارس بود هم خشک شد تا آخرین امید احیای تالاب نیز خاموش شود.
رودخانه کر در استان فارس پس از عبور از سد درودزن، وارد دشت رامجرد میشود. این رودخانه وارد بخش کربال در شهرستان شیراز شده وسپس به دریاچه بختگان میریزد. طول رودخانه کر تا دریاچه بختگان ۲۸۰ کیلومتر است و بزرگترین رودخانه استان فارس به شمار می رود.
این بار خبر از خشکی روخانه کر رسید. ماموران محیط زیست حالا باید زیستمندان به گل نشسته کف رودخانه را نجات دهند. ۱۳۰ لاک پشت از خطر تلف شدن نجات پیدا کردند اما رودخانه کر که هیچوقت خشک نشده بود، در خیلی از قسمتها خشک شده تا تنها امید نجات تالاب بختگان نیز خاموش شود.
حالا استان فارس مانده و انبوهی از رودخانه ها و دریاچه های خشکیده، نزدیک به ۱۱ تالاب در فارس خشک شده اند و دیگر رمقی هم برای احیا ندارند.
مدیر کل محیط زیست استان فارس در گفتگو با خبرنگار مهر پیرامون خشک شدن بخشی از رودخانه کر گفت: بخشهایی از این رودخانه در پایین دست کربال مدتهاست که به دلیل خشکسالی در فصول مختلف آبی در آن جریان ندارد.
حمزه ولوی با انتقاد از وجود برخی از سدها در اطراف این رودخانه افزود: متاسفانه به دلیل وجود سد ملاصدرا و درودزن آبی در داخل این رودخانه نمی ریزد و از قسمت پل خان به سمت پایین و دشت مرودشت رودخانه کر به طور کامل خشک است.
وی با اشاره به رها شدن آب برای کشاورزان این منطقه اظهار داشت: آبی که در این قسمت ها رها
می شود به دلیل کشاورزی های گسترده ای که اطراف رودخانه است صرف کشاورزی شده از این رو معمولا رودخانه کر طی این چند سال با توجه به خشکسالی ها خشک بوده است.
مدیر کل محیط زیست استان فارس با اظهار نگرانی از خشک شدن پایین دست این رودخانه طی چند سال گذشته گفت: برخی از حوضچه های اطراف رودخانه کر به مقدار بسیار کمی آب دارد که این هم به دلیل آبی است که برای کشاورزی از سدها رها می شود.
وی با اشاره به آب موجود در پشت سدهای ملاصدرا و درودزن بیان کرد: میزان آبهای ذخیره شده در پشت این سدها نیز بسیار کم است و آبی که وجود دارد فقط صرف کشاورزی می شود و مابقی هم حجم مرده سدهاست.
ولوی با انتقاد از وجود چاه های مجاز و غیرمجاز اطراف این رودخانه اظهار داشت: متاسفانه تعداد قابل توجهی چاه در اطراف این رودخانه وجود دارد که رمق تمام آبهای زیرزمینی این محدوده را گرفته است.
وی با اشاره به خشک شدن رودخانه کر در اطراف خرامه و مشکلات زیستی که برای زیستمندان به وجود آمده بود، بیان کرد: ۱۳۰ قطعه لاکپشت برکهای در بخش رودخانه کر واقع در روستای معزآباد خرامه بر اثر خشک شدن درياچه در حال تلف شدن بودند که با همت کارشناسان محيط زيست و جوامع محلی نجات يافتند.
مدیر کل محیط زیست استان فارس با بیان اینکه این لاک پشتها از نوع لاک پشت برکه ای خزری بودند، اظهار داشت: متاسفانه طی چند سال اخیر به رغم خشکسالیهای گسترده در استان فارس شاهد کشت محصولات آب بر در این استان هستیم که به عنوان نمونه می توان به کشت برنج در اطراف مرودشت اشاره کرد.
وی با تاکید بر اینکه برداشتهای بی رویه رمق تمام سفره های آب زیرزمینی استان را گرفته، گفت: تنها آب جاری که وارد دریاچه بختگان به عنوان دومین دریاچه بزرگ ایران می شود همین آب رودخانه کر است که با خشک شدن این رودخانه تنها امید دریاچه برای احیا نیز از بین می رود.
ولوی با تاکید بر اینکه باید هرچه سریعتر برای برداشتهای بی رویه آبهای زیرزمینی در استان فکر اساسی شود، بیان کرد: چندی قبل مصوبه ای تصویب شد تا اولویت دوم بعد از تامین آب شرب محیط زیست باشد از این رو باید هر چه زودتر برای اجرایی شدن این مصوبه اقدام کرد در غیر این صورت در آینده با مشکلاتی در حوزه محیط زیست روبه رو خواهیم شد.
یک کارشناس حوزه محیط زیست نیز در این رابطه به خبرنگار مهر گفت: همیشه جریان آبی با وجود خشک بودن رودخانه در پایین دست آن جاری بوده است.
علمداری افزود: در طول تاریخ این رودخانه همیشه آب داشته و خشک شدن آن می تواند زنگ خطری برای استان باشد زیرا اگر این رودخانه نیز خشک شود تنها امید احیای دریاچه بختگان نیز از بین می رود.
وی با تاکید بر اینکه خشک شدن رودخانه کر یک بحران عمیق است، اظهار داشت: متاسفانه برداشت از سفره آبهای زیرزمینی در سطح استان بی حساب و بیرحمانه است از این رو مدام باید منتظر وقوع این دسته از اتفاقات در استان بود.
این کارشناس حوزه محیط زیست با اشاره به سرچشمه های رودخانه کر بیان کرد: خشک شدن این رودخانه فاجعه ای جبران ناپذیر است و مسئولان امر باید هرچه سریعتر در این خصوص چاره اندیشی کنند.
وی با بیان اینکه ۹۰ درصد آب دریاچه بختگان از طریق رودخانه کر تامین می شود، گفت: این رودخانه همیشه یک دبی ثابت داشته که سیلاب از طریق کر وارد تالاب بختگان میشده است از این رو باید اعلام کرد که با خشک شدن این رودخانه سرچشمه های حیات بختگان نیز از بین رفته است.
علمداری با اشاره به اینکه حیات بختگان به این رودخانه بستگی دارد، اظهار داشت: اگر رودخانه کر از بین برود به طور حتم با از بین رفتن شریان حیاتی بختگان دیگر نمی توان منتظر احیای تالاب بود.
پدر علم زلزله شناسی ایران:
احداث ساختمانهای بلند مرتبه روبروی هم جنایت و خیانت است
بهرام عکاشه، کارشناس برجسته زلزله میگوید که تهران همیشه باید در وضعیت نارنجی خطر باشد و در صورت بروز هرگونه زلزله خفیف هم باید در شرایط قرمز قرار گیرد. او میگوید که نمیتوان پیشبینی درباره اینکه آیا زلزله دو شب قبل منجر به زلزله بزرگ دیگری خواهد شد یا خیر، انجام داد.
بهرام عکاشه در گفتوگو با آنا، درباره زلزلههای روی داده از سهشنبه تا امروز در فیروزکوه گفت: وقوع یک زلزله ۴/۶ ریشتری و حدود ۲۰ زلزله کوچکتر گزارش شده که در زلزلهشناسی با عنوان «زلزله خوشهای» شناخته میشود. این پدیده روزهای پیش در جواد آباد ورامین هم به همین شکل روی داد. علم درباره اینکه آیا این زلزلههای خوشهای نشاندهنده روی دادن زلزلهای بزرگ در آینده است یا خیر، جوابی ندارد.
وی تاکید کرد: در برخی موارد بعد از زلزله خوشهای یک زلزله بزرگ تا ۷/۵ ریشتری هم روی داده و در بسیاری موارد زلزله بزرگی نیامده است. هنوز علم در پاسخ به این سوال ناتوان است.
پدر علم زلزلهشناسی ایران ادامه داد: من همیشه به ستاد بحران کشور گفتهام که قرار داشتن در وضعیت زرد خطر زلزله در ایران و ژاپن فرق دارد. معیارهای وضعیت زرد ما با آنها متفاوت است، چون تاسیسات و ساختمانهای مسکونی ما از نظر سازه و مقاومت با آنها متفاوت است. ما باید همیشه خود را آماده کنیم تا تهران، مشهد، قم، تبریز و دیگر شهرهای ما از بین نروند چراکه در حال حاضر وضعیت ۵۰-۵۰ است که در تهران زلزله بزرگی روی دهد یا خیر چون جواب قطعی وجود ندارد؛ در نتیجه ستاد بحران ما باید همیشه آمادگی کامل روبرو شدن با این پدیده را داشته باشد.
او در تحلیل زلزلههای خوشهای جوادآباد ورامین و جنوب غرب فیروزکوه گفت: این دو مورد نشان میدهد که منطقه بسیار تحت استرس قرار دارد. ما نمیتوانیم پیشبینی انجام دهیم چنین کاری در آمریکا و ژاپن هم فعلا غیرممکن است. من ایمان دارم که در دهههای آینده زلزله قطعا پیشبینی خواهد شد، چون علم با سرعت زیادی در حال پیشرفت است اما اگر امروز بگویم زلزله بزرگی روی نخواهد داد، برایم مسئولیت دارد و اگر بگویم چنین رویدادی رخ نمیدهد هم برایم مسئولیت دارد.
عکاشه درباره اینکه آیا این زلزلهها باعث تخلیه انرژی و کمکردن خطر بروز زلزلهای بزرگ میشود یا خیر، نیز گفت: در این زلزلهها تخلیه انرژی کمی روی داده است. این زلزلهها بیشتر از اینکه خیال ما را راحت کند به ما هشدار میدهد که مواظب زلزله بزرگتر باشید.
رئیس پیشین موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران درباره کاربرد سیستم شتابنگار و امکان پیشبینی زلزله با آن گفت: من سیستم شتابنگار را قبول دارم اما زیاد به آن اعتماد نکنید چون فقط در حدود ۲۰ – ۳۰ ثانیه پیش از بروز زلزله یا در بهترین حالت شاید یک دقیقه پیش از بروز آن هشدار میدهد. این سیستم به درد این میخورد که مثلا رآکتور هستهای فعال در منطقه را خاموش کنند تا افتضاح بزرگی که باعث نابودی منطقه شود روی ندهد. به جای آن ما باید خود را آنگونه آماده کنیم که در صورت بروز زلزله بزرگ با کارهایی که از قبل انجام دادهایم خسارت و تلفات را کاهش دهیم.
او درباره معنی صحیح هشدار درباره زلزله گفت: این پیشبینی وجود دارد که در کوتاه مدت یا میان مدت زلزله بزرگی روی خواهد داد، یعنی ما ۱۰ سال وقت داشتیم و شاید همین مدت هم وقت خواهیم داشت تا به مناطقی مثل تهران که در خطر زلزله قرار دارند استحکام بدهیم. بر اساس محاسبات من درباره ارقام و زمانهای بروز زلزله، با توجه به زلزله بزرگی که در ۲۷ مارس ۱۸۳۰ میلادی در تهران روی داده بود و بروز زلزلههای بزرگ در دورههای ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال در این شهر، احتمال وقوع زلزله بزرگ و طبق محاسبات ریاضی در این شهر بسیار بالا است. من در طول ۱۵ سال آینده منتظر وقوع یک زلزله بزرگ در تهران هستم اما درباره زمان وقوع آن به محاسبات خود ایمان ندارم چون زمین رفتار غیرقابل پیشبینی دارد.
عکاشه درباره این آمادگی گفت: ستاد بحران از سال ۸۱ شکل گرفته است. آنها و سایر مسئولان مرتبط باید توضیح دهند که در این سالها درباره این خطر، کاری کردند یا خیر.
اینکه در یک خیابان ۱۰ متری روبروی هم ساختمانهای ۷، ۱۰ و ۱۲ طبقه میسازند. این کار جنایت و خیانت است چون بعد از زلزله اگر خیابان بسته شود امکان امدارسانی هم از بین میرود. من در مورد تهران، تبریز، شیراز و اکثر شهرهای ایران احساس بدبینی شدیدی دارم. من خودم هم با وحشت زندگی میکنم. در خانه ما همه چیزهای سنگین را از بلندی پایین آوردیم و برای راهنمایی کردن امدادرسانان در همه اتاقها سوت گذاشتهایم.
او درباره قرار گرفتن تهران از نظر امدادی در وضعیتهای زرد و نارنجی در زمان وقوع زلزلههای کوچک در اطراف این شهر گفت: من به هلال احمر گفتهام که وضعیت تهران همیشه باید در وضعیت نارنجی باشد و در صورت بروز حوادثی اینچنین در اطراف آن وارد وضعیت قرمز شود.
بهرام عکاشه درباره ارتباط محل وقوع این زلزله با گسل «مشا» که گسل خطرناک نزدیک تهران است نیز گفت: این زلزله در ضلع جنوبی گسل مشا روی داده است. من میتوانم آن را با گسل مشا ارتباط بدهم چون منطقه وقوع، شیب دارد و سمت شیب هم میرسد به همان منطقه در جنوب گسل مشا-فیروزکوه. با این شرایط باید برای مدت کوتاه وضعیت زرد و قرمز شود و منتظر بمانیم ببینیم این وضعیت ادامه مییابد یا خیر. احتمال دارد این خوشه تمام شود و چند خوشه دیگر شروع شود.
او درباره گسل مشا گفت: مشا محلی است که فصل مشترک زلزله شمال تهران و زلزله فشم – مشا است. از آنجا یک شاخه گسل درمیآید که به سمت گردنه قوچک، شمیرانات و بعد کرج و در دامنه البرز به سمت قزوین کشیده میشود. این گسل بیش از ۹۰ کیلومتر درازا دارد و میتواند زلزلههای ۷/۲، ۷/۳ و ۷/۵ ریشتری را به وجود آورد.
او شیوه ضروری برخورد با زلزله در ایران را با کشورهای توسعه یافته متفاوت دانست و اضافه کرد: اعتقاد دارم که باید همیشه در وضعیت آمادهباش باشیم. وضعیت ما قابل مقایسه با ژاپن و آمریکا نیست. ما باید ساختمانها، خیابانها، جمعیت و امدارسانیمان را به دقت مورد سنجش قرار دهیم. فرار از تهران غیرممکن است؛ پایتخت در معرض خطر است.
غار یخ مراد؛ غار منحصر به فردی که "دستشویی" شده است
در روزهای گذشته اخباری در مورد غار یخ مراد منتشر شده حاکی از آنکه این غار به دلیل عملیات عمرانی در محدوده آن اینک به دستشویی کارگران تبدیل شده است. یک مقام مسئول این موضوع را تکذیب و یک کارشناس تأیید کرده است.
غار یخ مراد در نزدیکی روستای "کهنه ده"، در محدوده استان البرز واقع شده است. این غار در سالهای اخیر به دلیل قندیلهای چشمگیر و زیبای خود میزبان موجی از گردشگران بوده که با تورهای گردشگری به این منطقه سفر میکنند. اوایل مردادماه امسال عملیات جادهسازی با هدف توسعه گردشگری این غار آغاز شد.
اندکی بعد گزارشهایی در رسانههای داخلی منتشر شد حاکی از آنکه کارگرانی که مشغول ساخت جاده یخ مراد هستند، به دلیل نبود سرویس بهداشتی در محدوده کاری خود، از این غار برای رفع نیاز خود استفاده میکنند.
حسین خداکرمی، دهیار روستای کهنهده، روز ۲۶ مرداد در مصاحبهای به خبرگزاری ایسنا گفته بود این موضوع سبب شده تا گردشگران نتوانند وارد غار شوند و از همین رو نیز برخی با مراجعه به دهیاری به بوی نامطبوعی که در غار ایجاد شده، معترض شدهاند.
او همچنین اضافه کرده بود که عملیات جادهسازی از سوی اداره میراث فرهنگی و گردشگری البرز بدون هماهنگی با دهیاری "کهنه ده" انجام شده و به رغم مخالفت دهیاری و اخطارهای انجمن غارشناسان ایران، عملیات ساخت همچنان ادامه داشته است.
به گفته آقای خداکرمی، غار یخ مراد در اختیار اداره میراث فرهنگی و گردشگری است و از آنجایی که ثبت ملی شده، دهیاری روستا نمیتواند دخالتی در نحوه اداره امور آن داشته باشد.
به فاصله اندکی پس از انتشار این گفتگو، جلیل شیدا، معاون برنامهریزی و سرمایهگذاری میراث فرهنگی استان البرز، تبدیل شدن غار مراد به سرویس بهداشتی را تکذیب کرده و انتشار چنین اخبار "کذبی" را به کسانی نسبت داده بود که "انگیزههای شخصی و غرضورزانه" دارند.
وی به ایسنا گفته بود که احداث راه دسترسی به غار یخ مراد به "درخواست ساکنان روستای کهنه ده و با پیگیری دهیاری این روستا از مدتی پیش آغاز شده است".
این مقام مسئول سپس دهیاری را متهم کرده بود که اگر در خصوص وضعیت این غار نگران بوده است، "باید پیش از این نسبت به ایجاد سرویس بهداشتیهای عمومی در خارج از محوطه غار اقدام میکرد".
جلیل شیدا در ادامه تأکید کرده بود که تمامی اخبار منتشره در مورد تبدیل شدن این غار به سرویس بهداشتی شایعه است و "هیچیک از کارگرانی که مشغول اصلاح راه دسترسی این غار هستند از این محوطه به عنوان سرویس بهداشتی استفاده نکردهاند".
"تخریب دستشویی کمتر از تخریب گردشگری"
در این میان روزنامه "آفتاب یزد" روز دوشنبه (۲ شهریور/ ۲۴ اوت) گزارشی را منتشر کرد که گفتههای دهیار روستای کهنهده را تأیید میکند. جلال زارعی، غارشناس، به این روزنامه گفته است که گروهی از غارنوردان البرز پس از مراجعه به غار یخ مراد متوجه شدهاند که از این غار به عنوان سرویس بهداشتی استفاده شده است.
این کارشناس در ادامه با اشاره به حجم انبوه گردشگرانی که در سالهای گذشته از این غار دیدن کردهاند، اضافه کرده است: «کارگران به دلیل نداشتن سواد، آگاهی و آموزش کافی در مورد غارها و به دلیل استفاده از یک پیمانکار غیرمتخصص که برای جادهسازی به کار برده شده بود نمیدانستند که این کار اشتباه است و از این غار به عنوان سرویس بهداشتی استفاده کردند هرچند این کار با تخریب آلودگی که طی ده ها سال به دلیل توریست بی رویه و بدون متولی رخ داده است تخریب زیادی نیست، ولی چون کارگران به دلیل ناآگاهی دست به چنین کاری زدند باعث ایجاد بوی نامطبوع و منظره بدی شده است.»
غار یخ مراد به گفته این کارشناس تنها غار یخی فلات ایران است که تا کنون به صورت علمی روی آن کار شده است.
حسین خداکرمی، دهیار کهنه ده نیز در گفتگوی خود با ایسنا اشاره کرده بود که این غار به طور غیرمستقیم در تأمین آب روستا نقش دارد.
پدر زلزلهشناسی ایران:
تا 15 سال ديگر يک زلزله مهيب در تهران رخ میدهد /
زلزله تهران، كشتهها و زخمیهای ميليونی خواهد داشت
90 درصد از کشور روی گسل است. چرا باید زلزله 6.7 ریشتری در بم هزاران هزار کشته بدهد و اینهمه آدم سرگردان شوند. چرا باید زلزله 7.2 ریشتر در منجیل اینهمه کشته بدهد؟ چرا در ژاپن اینگونه نیست؟ چرا آسیبپذیری در کالیفرنیا و زلاندنو اینطور نیست؟
استاد دانشگاه و پدر علم ژئوفیزیک و زلزلهشناسی در ایران، هشدار میدهد که ممکن است تا حداکثر 15 سال دیگر یک زلزله مهیب در تهران رخ دهد ولی این کلانشهر، آمادگی کافی برای مواجهه با چنین حادثهای را ندارد.
روزنامه قانون در ادامه، ضمن گفتوگو با «بهرام عکاشه»، پدر زلزلهشناسی ایران، آورده است: زلزله پنجشنبه شب گذشته، یادمان انداخت که تهران در معرض چه خطر بزرگی است. این سالها وقتی از زلزله تهران صحبت میکنیم، تن و بدنمان میلرزد. امکان ندارد با کسی که در تهران ساکن است، از زلزله مرگباری که گفته میشود در تهران رخ خواهد داد، صحبت کنید و مو به تنش سیخ نشود؛ اینکه میگویند زلزلهای که در تهران رخ میدهد بیشتر از 8 ریشتر خواهد بود و تهران بعد از این زلزله نابود و با خاک یکسان میشود. آن وقت است که ایران به کل در خاموشی فرو خواهد رفت؛ خاموشیای که بوی مرگ دارد!
با بهرام عکاشه 79 ساله گفتوگو کردیم. کسی که پدر علم ژئوفیزیک و زلزلهشناسی در ایران است. او اولین کسی است که برای تحصیل علم زلزلهشناسی به خارج از کشور رفته و رگههای مرگبار جهنده ایران را مثل کف دستش میشناسد. حرفهای او کمی از خبر مرگ ندارد!
چند روز پیش زلزلهای در جنوب تهران اتفاق افتاد که باز یادمان انداخت تهران در معرض شدیدترین زلزله کشور است. تهرانی که اگر اتفاقی به این بزرگی در آن رخ دهد، کشور رامختل میکند، درست است؟
بله، من به این موضوع ایمان دارم. اگر اتفاقی در تهران بیفتد، کشور از بین میرود.
آیا واقعا احتمالش هست؟ یعنی اگر واقعا در تهران زلزلهای 8 ریشتری بیاید کل تهران به فنا میرود؟
بله، هیچی از تهران و کشور نمیماند. چون مثل این میماند که قلب انسانی از بدنش خارج شود. حداقل 30 تا 40 سال است که من این نکته را متذکر میشوم. من هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب خیلی درباره این قضیه گفتوگو میکردم. در سال 1376 شورای امنیت ملی به من نامه نوشت که دلایلت برای اینکه میگویی تهران نابود میشود، چیست؟ من هم همه مدارک را فرستادم. دو هفته بعد از رد و بدل کردن مدارک، رئیسجمهور وقت به 6 نفر از وزرایش دستور داد که این ماجرا را پیگیری کنند. من در نامهها خواسته بودم که منازل مردم در تهران مقاومسازی شوند، برای تهران فوراً ستاد بحران تشکیل شود و تغییر جای پایتخت در دستور کار قرار گیرد.
بالاخره دبیرخانه ستاد بحران در سال 1380 تشکیل شد و با آژانس بینالمللی حقوقی ژاپن قراردادی منعقد کردند که وضعیت تهران را از نظر ساختمانی و زلزلهخیزی بررسی کنند. همان زمانها آقای کرباسچی نتایج تحقیقات ژاپنیها را در تلویزیون و رادیو منتشر کردند و من شنیدم که کشتهها و زخمیها در تهران میلیونی خواهد بود و چیزی از تهران نمیماند. بعد از آن، رئیس دولت نهم سعی کرد کارمندان را به زور پول از تهران خارج و در استانهای دیگر مشغول به کار کند اما متاسفانه این سیاست عملی نشد. سعی کردند پایتخت را به سمت سمنان منتقل کنند ولی این راه هم نشد و مسأله رها شد. در دو هزار سال گذشته در تهران، منطقه ری پنج - شش بار زلزله هفت ریشتری داشته و آخرین زلزلهای که در شرق تهران و در مارس 1830 میلادی رخ داده، بزرگیاش بیش از 7 ریشتر بوده. در محاسباتی که من انجام دادهام، دوره دویست تا 150 سال برای تکرار زلزلهها مشخص شد. از این زمان، 15 سالش مانده است.
یعنی تا 15 سال دیگر یک زلزله مهیب در تهران میآید؟!
بله حداکثر تا 15 سال دیگر! البته اینها محاسبات کاغذ و قلمی است. زمین این چیزها سرش نمیشود. رفتار زمین را نمیشود به دقیقاً حدس زد چون زمین همگن و یکنواخت نیست، هر اظهارنظری با علامت سوال همراه است. نکته مهم این است که ما حداقل 13 - 14 میلیون دانشآموز در کشور داریم که در مدارسی کاملا آسیبپذیر درس میخوانند. من 650 شهر ایران را انتخاب کردم و زلزلهخیزی آنها را بررسی کردم. 85 درصد شهرهای کشور ما از جمله قم، تهران و فاصله قم و تهران، تبریز، شیراز و مشهد در معرض خطر زلزله هستند. یادمان نرود که ما در منطقه البرز، گلستان، گیلان و شهرهای شمالی با 8 میلیون جمعیت در معرض خطر، روبهرو هستیم. در جنوب البرز هم نزدیک به 25 میلیون نفر جمعیت زندگی میکنند. در کل با حسابهایی که ما کردیم متوجه شدیم که 50 میلیون نفر از جمعیت کشورمان در معرض خطر زلزله قرار دارند.
اینکه میگویند خانههایی که در تهران ساخته میشود تحمل 11 ریشتر زلزله را دارد، چقدر صحت دارد؟
اینها همهاش چرند است! چون اصلا امداد و نجات در تهران غیرممکن میشود. مخصوصا که در کوچههای 15،10 متری، ساختمانی 15 طبقه ساخته میشود. روز به روز جمعیت تهران زیاد میشود. حتی میتوان گفت هر دقیقه این جمعیت در حال افزایش است. حتی حاشیهنشینی و بافت فرسوده در تهران بسیار زیاد است. من اثبات میکنم که اگر زلزله چهار ریشتری در بافت فرسوده تهران بیاید، مسئلهساز میشود.
درباره زلزله چند روز پیش میگفتند اگر در شهر و منطقه مسکونی هم رخ میداد، خسارتی نداشت، درست است؟
من میتوانم اثبات کنم که اگر آن زلزله چهار ریشتری جوادآباد در یک روستا رخ میداد میتوانست حتی کشنده باشد.
چند درصد از کشور روی گسل قرار دارد؟
90 درصد از کشور روی گسل است. چرا باید زلزله 6.7 ریشتری در بم هزاران هزار کشته بدهد و اینهمه آدم سرگردان شوند. چرا باید زلزله 7.2 ریشتر در منجیل اینهمه کشته بدهد؟ چرا در ژاپن اینگونه نیست؟ چرا آسیبپذیری در کالیفرنیا و زلاندنو اینطور نیست؟ مسلم است که کشورهای حوزه مدیترانه مثل یونان، ترکیه و ایتالیا هم زلزله خیز هستند. استانبول که وضعیتش از ما بدتر است. اما آنها مسأله را جدی گرفتند، ولی ما بیشتر به چیزهای دیگر توکل میکنیم!
مثلا چه چیزهایی؟
ما بیشتر اعتقاد داریم اگر خدا بخواهد زلزله میآید. درست است که اگر خدا بخواهد، زلزله میآید اما با این کار، ما مسائل را به بالا میسپاریم و از خودمان سلب مسئولیت میکنیم.
یعنی به نیروهای ماورا بیشتر اتکا داریم؟
بله. در صورتی که ژاپنیها اینطور فکر نمیکنند و میگویند باید کار کنند و ایمنسازی را انجام دهند و بعد در معبدشان به راز و نیاز مشغول میشوند. ما فقط دعا و آرزو میکنیم اتفاقی نیفتد. در واقع داریم سلب مسئولیت میکنیم از وظایفی که به عهده بشر است. ما شعور داریم، خانه میسازیم ولی شیر با تمام زورش تنها کاری که میتواند بکند این است که به غار برود.
اگر زلزله در تهران بیاید، کدام بخش بیشتر آسیب میبیند؟
شمال تهران زلزله خیزیاش بسیار شدید است، یعنی اگر زلزله بیاید شدتش در حدود 7.5 ریشتر هم خواهد بود. اگر شمال شرق تهران بیاید تا مرز هشت ریشتر میرود. زلزله خیزی شمال تهران قویتر خواهد بود. اما نکتهای را باید در نظر گرفت و آن این که در شمال تهران گِل زمین سفت است، منازل محکمتر هستند. اما در جنوب تهران زمین بسیار سست است. تمام آبهای تهران از کوههای البرز به سمت ورامین میرود. رسوبات سنگینش در شمال نشست میکند و رسوبات سبکش مثل شن در زمینهای کشاورزی میرود. ضمن اینکه فاضلابهای تهران هم به سمت جنوب تهران میروند.
پس جنوب تهران آسیبپذیرتر است...
بله. به خاطر جمعیت و بافت فرسوده، ساختمانهای غیرمتعارف با سازههای بد، به شدت آسیبپذیر است و زلزله زیر هفت ریشتر خرابش میکند. تمام جنوب تهران، چه جوادآباد و چه ورامین، همه زمینها نامناسب هستند و خانهها در این مناطق مقاوم نیستند.
اینکه در طی سی سال گذشته به غیر از چند زلزله بسیار خفیف، زلزله بزرگی در تهران رخ نداده، به این معنا است که اگر زلزلهای بخواهد در تهران بیاید خیلی بزرگ خواهد بود؟
من در مسجد سلیمان بزرگ شدم که در آن زمان، مدرنترین شهر ایران بود. چون خیلی زلزله میآمد، شرکت نفت خیلی به مقاوم بودن خانهها اهمیت میداد. هفتهای یک بار زمین میلرزید. زلزله کوچک در کشور فراوان است ولی زلزله بزرگ را میشود حساب کرد که ریتمش چطور است و چقدر خسارت وارد میکند ولی یادمان نرود که زلزله به دستور کسی عمل نمیکند. زلزله پدیدهای است که در طبیعت فوقالعاده ناهمگن اتفاق میافتد.
از دوهزار سال پیش تا به امروز، زلزلههای 7 ریشتر بسیار زیاد در کشور رخ داده. طبق محاسبات و آماری که من دارم به طور کلی هر سال در کشور ما یک زلزله 6 ریشتری انتظار میرود. هر 10 سال هم یک زلزله هفت ریشتری در کشور ما اتفاق میافتد. حالا اگر این زلزله هفت ریشتری در بیایان باشد کسی کشته نمیشود اما اگر در شهرها باشد تعداد کشتهها زیاد میشود. اگر در تهران و جنوب تهران رخ دهد، تعداد کشتهها و زخمیها میلیونی خواهد شد و شهر تهران رو به تعطیلی میگذارد.
این تعطیلی در پی چند ریشتر زلزله در کشور رخ خواهد داد؟
اگر بالای 6.5 ریشتر باشد، تهران تعطیل خواهد شد. نقشههای تخلیه شهر تهران پیش من است. نقشههایی که میگوید مثلا ساکنان میدان هروی چطور منطقه را تخلیه کنند، یا منطقه یوسف آباد چطور. چند ماه پیش از من سوال شد که بعد از زلزله، زندهها باید کجا اسکان داده شوند؟ پیشنهاد من، بهشت زهرا بود. تمام قسمتهای تهران باید ستاد بحران داشته باشند و استانهای همسایه باید در زمان زلزله به آسیبدیدههای تهران کمک کنند.
الان این آمادگی در استانها وجود دارد؟
ما بیشترین آمادگی را روی کاغذ داریم! اما متاسفانه در عمل هیچی آماده نیست. ما همیشه باید آمادگی داشته باشیم چون تهران با توکیو و دیگر شهرهای دنیا فرق دارد.
این به خاطر شرایط ساختمانسازی است یا موقعیت جغرافیایی؟
هر دو! ساختمانهای ما فقط به ظاهر مهندسیساز هستند. ما در تهران حریم گسل را رعایت نکردهایم، در مناطق اطراف گسل نباید ساختمانی ساخته شود. اما ما روی گسل هم خانه ساختهایم. شمال تهران شیب زیادی دارد ولی زمین جنوب تهران بسیار ضعیف است و خیابانهای ما بدون برنامه، ساختمانسازی شده. من میتوانم خیلی ساده خانهام را در پیادهرو جلو ببرم. ما میتوانیم به راحتی قوانین را بخریم. در کشور آلمان، ژاپن و سوئیس که روی کوههای آلپ ساخته شده، کسی در اثر زلزله کشته نمیشود. در جنوب آلمان کسی در اثر زلزله کشته نمیشود. اما ما در تهران شاهد هستیم که وقتی میخواهند در فلان منطقه، خانهای بسازند، ساختمان کناریاش فرو میریزد. کسی که در آنجا به عنوان مهندس ناظر است، به راحتی خریداری میشود.
یعنی تقصیرها برمیگردد به شهرداری؟
بله. الان 220 سال است که تهران پایتخت شده، پیشنهاد من این بود که بخشی از پایتخت را منتقل کنیم. مالزی این کار را انجام داده. در جنوب کوالالامپور پایتخت دیگری ساخته شد و چند میلیون از جمعیت را به آنجا منتقل کردند. الان که با شما صحبت میکنم، یک سوم کارهای پایتخت روسیه در سنپطرزبورگ انجام میشود و بقیهاش در مسکو است.
خود شما در تهران زندگی میکنید؟
بله. استاد دانشگاه تهران هستم و هنوز در تهرانم. متاسفانه جماعت ما خرافی هستند. بیشتر به جن و پری اعتقاد دارند تا تواناییهایشان.
75 درصد از تالابها در معرض خطر /
دلایل خشکیها عوامل انسانی است
از میان 1000 تالاب موجود در کشور بر اساس تعریف کنوانسیون بینالمللی رامسر، بین 70 تا 75 درصد از تالابهای کشور ما یا در وضعیت بحرانی هستند و یا در معرض خطر قرار دارند و این مساله به آن معناست که برخی از آنها کارکردهای خودشان را از دست دادهاند.
به گزارش آفتاب، محسن سلیمانی روزبهانی در گفتوگو با ایلنا در مورد تعداد تالابهای در معرض خطر در کشور گفت: آماری که ما در بررسیهایمان به دست آوردیم، نشان میدهد که از میان 1000 تالاب موجود در کشور بر اساس تعریف کنوانسیون بینالمللی رامسر، بین 70 تا 75 درصد از تالابهای کشور ما یا در وضعیت بحرانی هستند و یا در معرض خطر قرار دارند و این مساله به آن معناست که برخی از آنها کارکردهای خودشان را از دست دادهاند.
وی در پاسخ به این سوال که چه تعداد از تالابهای کشور به طور کلی خشک شدهاند، اظهار کرد: تالابها اکوسیستمهایی هستند که ممکن است؛ در دورههایی عرصهای از آنها خشک شود و دوباره در دورهای دیگر آب به بدنه آنها بازگردد؛ به همین دلیل نمیتوان به راحتی از واژه خشک شدن یا از بین رفتن برای تالاب استفاده کرد.
سلیمانی توضیح داد: برای نمونه در مورد تالاب هامون شاهدیم، با وجود آنکه چند سال این تالاب خشک بوده، اما اکنون با ورود آب به هامون، کارکردهای آن دوباره احیا شد؛ بنابراین نمیتوانیم به راحتی اظهار کنیم که یک تالاب به طور کل از بین رفته است.
مدیر طرح حفاظت از تالابهای ایران افزود: سوابق تاریخی هم نشان میدهد که برخی تالابها در گذشته، خشک شده و دوباره به حالت طبیعی بازگشتهاند، اما در آن زمان عوامل طبیعی عامل خشکی و پر آبی بوده، اما در دوره ما عمدتا دلایل این خشکیها عوامل انسانی است.
سلیمانی در مورد این عوامل انسانی توضیح داد: عوامل انسانی خشکی تالابها را میتوان در عبارت توسعه ناپایدار در حوضه آبریز تالابها خلاصه کرد. تالابها معمولا در پایین دست حوضههای آبریز قرار دارند و زمانی که در بالادست حوضه آبریز، توسعه بخش کشاورزی، صنعت و یا طرحهای استحصال منابع آب بدون توجه به رعایت حقآبه محیطزیستی پایین دست، رخ دهد؛ ما شاهد ایجاد شرایط ناگوار برای تالابها هستیم.
وی ادامه داد: البته این عوامل برای هر تالاب متفاوت است، به طور مثال در گاوخونی، هم عوامل بخش کشاورزی و هم بخش صنعت، حقآبه این تالاب را از آن میگیرند و یا در مورد دریاچه ارومیه بخش کشاورزی موجب بروز مشکلات شده است، اما در همه آنها شاهدیم که عدم مدیریت صحیح حوضه آبریز و منابع آبی آنها پایین دست خود را متاثر میکند.
وی در پاسخ به اینکه آیا تالابی در کشور وجود دارد که دیگر امیدی به احیا آن نباشد؛ گفت: 84 تالاب با اهمیت بینالمللی در کشور وجود دارد و از این تعداد هیچ تالابی نیست که امیدی به احیای آن نباشد، اما ممکن است تالابهای محلی وجود داشته باشد که در گذشته خشک شده و به اراضی کشاورزی تغییر کاربری داده باشند.
سلیمانی در ارتباط با استانهایی که بیشترین مواجهه با خشکی تالابها را دارند، توضیح داد: ما در همه کشور با مشکل عدم مدیریت درست منابع آبی مواجهایم، اما برخی استانها نمود جدیتری در این زمینه داشتهاند، برای نمونه در سیستان و بلوچستان و مجموعه تالابهای بینالمللی هامون، در استانهای آذربایجان غربی و شرقی، دریاچه ارومیه و در استان فارس بسیاری از تالابهای ارزشمند در شرایط بحرانی به سر میبرند، همچنین در استان اصفهان هم این مشکلات نمود زیادی دارد. به طور کلی هر استانی که بیشتر با مشکل عدم مدیریت درست آب روبروست، بحث مشکل تالابها نیز در آن بیشتر است.
مدیر طرح حفاظت از تالابهای ایران در ارتباط با تالابهایی که در الویت احیا قرار دارند، افزود: همه تالابهای کشور شرایط ویژهای دارند و با توجه به اینکه هر کدام کارکرد خاص خود را دارد، باید به همه آنها توجه شود، اما ما در طرح حفاظت از تالابها 7 تالاب را در الویت قرار دادهایم که این تالابها عبارتند از؛ مجموعه تالابهای هامون در سیستان و بلوچستان، تالاب های آلاگل، آلماگل، آجی گل در استان گلستان، تالاب زریوار در کردستان، چغاخور در چهار محال و بختیاری، تالاب حله در استان بوشهر، تالاب حرای میناب در هرمزگان و تالاب میقان در استان مرکزی؛ البته تالابهای استان فارس نیز در شرایطی هستند که باید توجه بیشتری به آنها شود.
وی در پایان تصریح کرد: ما در طرح حفاظت از تالابها تلاش کردیم، این مساله را جا بیاندازیم که باید برای مواجهه باتالابها برنامه داشته باشیم و طبق برنامه پیش برویم و نکته دوم اینکه موضوع بهرهبرداری از تالابها فقط مربوط به سازمان حفاظت محیط زیست نیست، بلکه بایستی کلیه ذینفعان و دست اندرکاران در این امر مشارکت داشته باشند و ما تلاش کردیم که شرکتهای آب منطقهای، وزارت جهاد کشاورزی، جوامع محلی حاشیه تالابها، استانداریها و ... را درگیر فرایند حفاظت مدیریت و بهرهبرداری پایدار از تالابها کنیم و در این بین برای 12 تالاب نیز برنامه عملیاتی تدوین کردهایم.
سیلاب زندگیبخش به تالاب هامون
مدیرکل حفاظت محیطزیست سیستان و بلوچستان گفت: سیلاب کمسابقه مردادماه به تالاب هامون جان تازهای بخشید.
به گزارش ایسنا، محمودی افزود: بارندگیهای چند روز اخیر در کور همسایه باعث راهافتادن سیلاب در کشور همسایه شد که این سبب وارد آب به تالاب هامون شد.
وی اظهارکرد: سیلاب وردی به تالاب هامون با متوسط دبی 20 متر مکعب بخشهای از تالاب هامون را در برگرفته که از مهمترین قسمتهای آن میتوان به لورگ باغ و هامون هیرمند اشاره کرده که خود از مراکز عمده ایجاد ریزگرد در منطقه هستند.
محمودی خاطرنشان کرد: ورود این سیلاب در منطقه باعث کنترل ریزگردهای وجود آمده توسط بادهای 120 روز سیستان شد و به نوعی در کنترل و تعدیل آب و هوای منطقه نقش بسزایی داشته و توانسته مراکز ریزگرد را به خوبی مهار کند.
وی ادامه داد: در پی بروز سیلاب در مردادماه که بسیار کم سابقه بوده و همچنین ورود سیلابهای زمستان گذشته به تالاب و آبگیری برخی از مناطق آن، مطالعات و اقدامات عمرانی برای کنترل و نگهداشت آب انجام شد که با توجه به این اقدامات میتوان بعد از گذشت سالها خشکسالی در بیشتر یا تمام سال شاهد وجود آب در تالاب هامون باشیم که این موضوع بسیاری از معضلات و تهدیدات منطقه مانند ریزگردها را مهار خواهد کرد و حتی کشاورزی را احیا کند.
مدیرکل حفاظت محیطزیست سیستان و بلوچستان گفت: این سیلاب که با دبی بالغ بر 20 مترمکعب بر ثانیه آبگیری بخشهای زیاد از تالاب را در بر داشته که در پی این آبگیری میتواند اجرای پروژههای عمرانی و هدایت دقیق آب را در برداشته باشد و نیز میتواند نگهداشت آب حاصل از این سیلاب در تالاب هامون را حداقل تا سیلاب زمستان آینده حفظ و وصل کند که در صورت رویداد این اتفاق خود طی دو دهه خشکسالی برای اولین بار است که در تالاب هامون رخ خواهد داد و به نوعی میتواند به احیای تالاب هامون سرعت بخشد.
یادی از ساوه، وقتی پرآب بود!
ساوه به عنوان یکی از پرآبترین مناطق کشور در دورانهای گذشته، اکنون به یکی از کمآبترین مناطق این سرزمین تبدیل شده و با توجه به اینکه در تمامی دورانها علیرغم تمامی تغییرات همواره یکی از موفقترین مناطق در تجارت و کشاورزی بوده است، مروری بر داشتههای آبی و درآمدی این منطقه و تلاش این مردمان برای ادامه موفقیتآمیز تجارت و کشاورزی خالی از لطف نیست.
منطقه ساوه به علت اینکه که در تلاقی چند شهر مهم قرار گرفته است و از طرفی از چمنزارهای سرسبز و سرزمین حاصلخیز و دریاچهای شگفتانگیز برخوردار بود، از همان زمان ساسانیان مورد توجه حکمرانان واقع شده و هرازگاهی که فرماندهی کار قابل تقدیری انجام میداد، بخشی از این زمینها به او پیشکش میشد.
از طرفی، چون زمین مناسب و آب به اندازه در این منطقه وجود داشت و منطقه محل عبور و مرور مردم ری، همدان، قزوین، اصفهان و قم بود، مردم با کاشتن جو، انار، انجیر، سیب و گردو و بازرگانی و حملونقل مسافر و کالا، در این منطقه درآمد خوبی داشتند، به همین دلیل از همان زمان اشتغال در این منطقه در حد مناسبی وجود داشته است.
در عصر حاضر هم علاوه بر کشاورزی و دامداری که شغل نیمی از مردم این منطقه است، وجود شهر صنعتی کاوه و دیگر شهرکهای صنعتی موجب شده است تا مردم به راحتی شغل دلخواه خود را انتخاب کنند، در نتیجه اشتغال وضعیت مناسبی در این منطقه داشته و دارد.
به گفته یک پژوهشگر حوزه مردمشناسی و تاریخ، ساوه از نظر اقتصادی دارای نقشهای متفاوتی است. محصولات کشاورزی این شهر حائز اهمیت است. موقعیت طبیعی شهرستان ساوه و بخشهای آن ایجاب میکند که یکی از بهترین مناطق دامداری و کشاورزی باشد. درآمد مردم از طریق باغداری و بویژه باغهای انار و انگور تامین میشود.
"خسرو امیرحسینی" در گفتوگو با ایسنا، افزود: علاوه بر این زمینهای شهرستان و اطراف آن که از رودخانه "قرهسو" و شعبات و سایر رودخانهها و قنوات مشروب میشود، برای کشت محصولاتی از قبیل گندم، جو، علوفه، پنبه و صیفیجات و طالبی مساعد است و همهساله علاه بر تامین نیاز مردم، محصولات به مناطق دیگر کشور نیز صادر میشود. در سالهای اخیر با صنعتی شدن این شهر توسعه و رشد آن نسبتا افزایش یافته است.
وی در ادامه بیان کرد: وقتی فتوحات مسلمانان در صدر اسلام متوقف ماند، بخصوص در ایام خلفای راشدین که دیگر غنایم جنگی به عربهای مسلمان نرسید، توجه فرماندهان به زمین افزایش یافت.
به گفته وی، در منطقه ساوه حاصلخیزترین آبادیها و زمینهای زراعی و روستاها از آن گروهی از عربهای مسلمان یا به قولی فرماندهان مسلمان بود که به دستگاه خلافت وابسته و نزد مقامات حاکم تقرب داشتند. مردم بومی زمین را میکاشتند و روسای عرب بهرهمند میشدند.
این پژوهشگر تاریخی ادامه داد: صاحب تاریخ قم، از قول "ابوعلی عبدالرحمنبنعیسیبنحمادهمدانی" نقل کرده که "اباعبید شافعی" و "مالک" روایت کردهاند که بلاد جبال (منظور شهرهای مرکز ایران امروز) تماما به جنگ و قهر و استیلا تسخیر شدهاند. پس از فتح ساوه که جزو آبادیهای مرکزی ایران است، بسیاری از مرتعها و قرقهای سلطنتی ساسانیان و باتلاقها و مردابهای خشک شده و بیشههایش در شمار زمینهای خالصه درآمد و به مرور از سوی خلفا به صورت اقطاع به سران و فاتحان داده شد.
به گفته وی، وقتی سلجوقیان به حکومت رسیدند، بیشتر زمینهای حاصلخیز و مزارع ساوه را به امیران ترک و فرماندهان نظامی خودشان بخشیدند. چون در این دوره مردم بومی ساوه متشکل نبودند و سازمانی نداشتند، نمیتوانستند در مقابل امیران ترک مهاجر از خودشان دفاع کنند، ناچار با صاحبان "تیول"( املاک) کنار آمدند و قبول کردند که بخشی از آنچه در مزارع خود میکارند و تولید میکنند را به آنها بدهند و در مقابل صاحب تیول نیز به چپاول و غارت آنان نمیپرداخت.
وی تصریح کرد: این وضعیت باب پسند مردم ساوه نبود و همواره درصدد بودند که آزادانه کار کنند و از دسترنجشان استفاده ببرند. به همین دلیل به دنبال راه چاره بودند. همین امر باعث شد که خدمات حملونقل را رونق دهند. به تدریج آبادیها و زمینهای حاصلخیز را در مقابل حمل مسافر از عربها گرفتند، از طرفی به مرور روستاییان به شهرها مهاجرت کردند و در شهرها به کارهای صنعتی و فنی یا خدماتی پرداختند.
امیرحسینی خاطرنشان کرد: عربها از پیشهوری و صنعت گریزان بودند. از این رو در منطقه ساوه بخش حملونقل حاجیان رونق یافت و شتربانان ساوهای با همیاری روسای عرب، حجاج را تا قلب سرزمینهای عربی می بردند و در این رهگذر نیز گروهی به صورت طبقه مرفه درآمدند. همین امر موجب شد تا اشتغال در بخش ساوه رونق خود را داشته باشد و زمینها به مرور به دست ساوهایها بیفتد. هر چند که بعد از خشکیدن دریاچه معروف ساوه آب و تامین آن همیشه یکی از دغدغههای مردم منطقه ساوه بوده است.
وی در ادامه با اشاره به قدیمی ترین روش آبیاری در ساوه گفت: آبیاری ساوه در گذشته از رودخانههای مزدکان و گاوماسا، رود شور، سایر رودهای فصلی و کاریزها و قنوان و چشمه ها صورت میگرفت، با این حال همیشه در ساوه، مسئله آب امری حیاتی است.
وی افزود: در دوره هخامنشی شبکه گستردهای از قنات و کاریز در اطراف دریاچه ساوه وجود داشته است."حمدالله قزوینی" به یک شبکه گسترده آبیاری روی زمینی و زیرزمینی در حدود ساوه اشاره میکند و میگوید: سیستم آبیاری روی زمینی از انهار اصلی مزدقان و گاوماسا بوده است.
وی گفت: از آبی که از رودخانهها جاری بود هر کس میتوانست جویباری برای آبیاری زمین خود جدا سازد، یعنی آب رودها به عموم مردم(بخصوص مردم بخش نوبران) تعلق داشت. مقدار آبی که میشد از چنین رودخانههایی برداشت به مقتضیات و حوائج محلی و عرف و عادت محلی بستگی داشت. اوقات تقسیم آب در ساوه مثل بسیاری از نقاط دیگر کشور از روی ستارگان تعیین میشده است.
وی بیان کرد: در اطراف ساوه بخصوص بخش خرقان دو منطقه کوهستانی پربرف وجود دارد، یکی بنام زرآب و دیگری اینجه قارا(کوه هزار چشمه) که معمولا چشمهسارهای زیادی را در دل خود جای دادهاند. آب همین چشمهسارها، آبیاری زمینهای پایین دست را کفاف داده و اهالی روستاهای این مناطق در حد لازم از طریق آب این چشمهسارها، باغات، مزارع و زمینهای زراعی خود را مشروب میکردند.
امیرحسینی تصریح کرد: در منطقه زرندیه هم آبیاری باغات و مزارع کشاورزی یا از طریق قناتهای عمیقی که وجود داشت صورت میگرفت یا از رودخانههای شور یا واریزی از سوی خرقان انجام میشد. در همه این قسمتها مقررات ویژهای برای بهرهبرداری از آب وجود داشت.
کمیتهای برای پایش رود ارس باید تشکیل شود،
در واکنش به ورود زبالههای نیروگاههای ارمنستان به رود ارس
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اردبیل درباره آلودگی رودخانه ارس به دلیل ورود زبالههای نیروگاههای ارمنستان به آن گفت: بر اساس پایشها و سنجشهای انجام شده، آلودگی در آب این رودخانه وجود ندارد، اما برای جمعبندی دقیقتر در این زمینه پیشنهاد کردیم، کمیتهای متشکل از استانهای درگیر با رودخانه تشکیل شود.
رضا موسوی در گفتوگو با ایلنا در واکنش به اظهارات اخیر نماینده استان اردبیل در شورای عالی استانها مبنی بر ورود زبالههای نیروگاههای ارمنستان به رود ارس و تهدید سلامت مرزنشینان، گفت: این مساله در حد ادعایی است که گاهی مطرح میشود و من نمیدانم که از کجا منشا میگیرد، اما آنچه ما برای دریافت صحت و سقم این ادعا انجام دادهایم سنجش و آنالیز پارامترهای فیزیکی، شیمیایی و میکروبی در رودخانه ارس است.
وی ادامه داد: در آخرین سنجشی که هفته گذشته نتیجهاش اعلام شد، وجود 5 فلز سنگین و پارامترهای مختلف را مورد سنجش قرار داریم و هیچ آلودگی را مشاهده نکردیم.
موسوی افزود: پیشنهادی را ارائه کردهایم که کمیتهای برای رودخانه ارس متشکل از استان های درگیر با رودخانه، یعنی آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل تشکیل دهیم و در این کمیته برنامهریزی دقیق و هماهنگی برای پایش رودخانه انجام دهیم تا بتوانیم جمعبندی کاملی از پایشها داشته باشیم و برنامه مشخصی را برای مدیریت آلودگی در ارس ارائه دهیم.
مدیرکل دفتر حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست:
71 درصد از مرگ و میر پلنگها بر اثر شکار و طعمه مسموم است
مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست از طراحی مدلی جدید برای بیمه پلنگ ایرانی در قالب برنامه ملی عملیاتی حفاظت و مدیریت این گونه در کشور خبر داد.
علی تیموری مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست افزود: یکی از موضوعات اساسی که در تهیه و تدوین برنامه ملی عملیاتی حفاظت و مدیریت پلنگ در ایران در دستور کار قرار دارد، بیمه این گونه جانوری است.
وی ادامه داد: شرایطی از جمله پراکنش وسیع پلنگ در کشور، اندازه و تنوع طعمه های مورد استفاده آن، زیستگاههای متنوعش مانند مناطق جنگلی و کوهستانی صعب العبور و یا با امکان دسترسی کمتر، آمار بالای مرگ و میر های پلنگ و تعداد عوامل اجرایی مرتبط با زیستگاه های آن سبب ایجاد تفاوت های اساسی در مدل طرح بیمه ای ، نحوه اجرا و نظارت های بعدی آن در مقایسه با تجربیات موجود در خصوص بیمه یوزپلنگ شده است.
تیموری تصریح کرد: با بررسی وضعیت موجود در خصوص میزان تعارضات با دام اهلی ، با تعدادی از شرکت های بیمه گذار سرآمد و صاحب تجربه مذاکراتی صورت گرفت که برخی از این شرکتها توانایی اجرایی کافی برای همکاری در خصوص انتظارات این سازمان برای بیمه پلنگ ایرانی را نداشتند .
همچنین برخی دیگر با اعلام آمادگی طی جلسات کارشناسی با همکاری موسسه تخصصی مطالعات پلنگ آسیایی به بررسی راهکار های اجرایی برای مدل بیمه ای پلنگ و در قالب برنامه ملی عملیاتی حفاظت و مدیریت این گونه در کشور پرداختند.
وی با بیان اینکه طبق مطالعات صورت گرفته طی یک دوره چهار ساله مجموع 71 در صد از مرگ و میرهای پلنگ به دلایلی چون شکار و طعمه مسموم باز می گردد، پیش بینی می شود با تکمیل مدل بیمه پلنگ ایرانی ، یکی از بی سابقه ترین طرح های بیمه و همچنین برنامه های ساماندهی خسارات و تعارضات گربه سانان بزرگ دنیا ، در خصوص پلنگ ایرانی اجرا شود که می تواند بخش عمده ای از تلفات این گونه ارزشمند را در کشور کاهش دهد.
گفتنی است، از سال 1392 اقدامات هدفمندی به منظور مطالعات و نیاز سنجی برای تهیه و تدوین برنامه ملی عملیاتی حفاظت و مدیریت پلنگ در کشور آغاز شده است که انتظار می رود تا پایان نیمه اول سال جاری تکمیل گردد.
عامل خشکی تالاب های ایران چیست؟
معاون امور تالاب ها و پارک های ملی دفتر زیستگاه ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست با اعلام اینکه 90 درصد دریاچه ارومیه خشک شده است گفت: گرچه در سال های اخیر با خشکسالی های بسیاری مواجهیم اما دخالت های انسانی علت اصلی خشک شدن تالاب های کشور است.
مسعود باقرزاده کریمی افزود: برخی تالابهای کشور فصلی هستند و به طور طبیعی در تابستان طی مدت یک تا دو ماه خشک میشوند.
به گزارش ایرنا، وی اظهار کرد:به عنوان مثال تالاب بختگان فصلی است و در تابستان حدود 70 درصد آب آن خشک میشد اما امروزه مساله مهم طولانی شدن مدت زمان و شدت خشکی تالابهای فصلی است که از یک تا دو ماه به 7 تا 8 ماه افزایش یافته است.
کریمی ادامه داد: بر اساس آماری که در دست است حدود 40 تالاب کشور بین 50 تا 90 درصد دچار خشکی خارج از روال طبیعی شدهاند، به عنوان مثال دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی 90 درصد، گاوخونی استان اصفهان 90 درصد، پریشان در شهرستان کازرون در استان فارس 80 تا 90 درصد و مهارلو در استان فارس 100 درصد خشک شدهاند.
به گفته وی برخی دریاچهها مانند چغاخور و گندمان در استان چهارمحال بختیاری و ولشت در منطقه کلاردشت در استان مازندران نیز حدود 40 تا 50درصد خشک شدهاند.
وی افزود: دخالت انسان مانند برداشت بیرویه از منابع آبی علت اصلی خشک شدن تالابها است و از آنجا که در دوران خشکسالی نیز قرار داریم، این دو عامل در کنار هم 90 تا 100 درصد برخی تالاب های کشور را خشک کردهاند.
وی در ادامه به خشک شدن چشمه طاق بستان در کرمانشاه اشاره کرد و گفت:در این گونه موارد علت به برداشتهای بیرویه از منابع زیر زمینی بر میگردد به طوری که وقتی میزان برداشت ها کاهش یابد آب دوباره به آن حوضه آبی بر می گردد، این اتفاقی است که برای چشمه طاق بستان کرمانشاه افتاده و اکنون دوباره آب به آن بازگشته است.
کریمی افزود: در مناطق کارستیک مانند کرمانشاه که زمین بسیار آهکی است و درز و شکاف های زیادی منابع آبی را به هم متصل می کند، میزان برداشت های بی رویه به خوبی خود را در حوضه های آبی روی زمین مانند چشمه ها نشان می دهد.
وی گفت: البته این پدیده بسیار رایج و مرسومی نیست از این رو مطالعات زیادی در این باره انجام نشده است.
در چشمه های کارستیک، آب به دلیل حل شدن بخشی از سنگ آهک در درون زمین نفوذ می کند و در هرکجا که امکان خروج داشته باشد، در سطح زمین به صورت چشمه ظاهر می شود، چنین چشمه هایی ممکن است که به صورت فورانی نیز در سطح زمین دیده شوند.
چندی پیش چشمه های طاق بستان کرمانشاه در مدت 24 ساعت به طور کامل خشک شد. این چشمه ها از هزاران سال پیش در شمال شهر کرمانشاه و در جوار طاق های ساسانی جاری است و هزاران هکتار از اراضی کشاورزی را مشروب و آب اهالی روستای طاق بستان را تامین می کند که اکنون خشک شدن آن موجب نگرانی اهالی منطقه شده است.
حدود 250 تالاب در کشور وجود دارد که از این تعداد ۸۴ تالاب دارای اهمیت است و از این بین ۲۴ تالاب بین المللی بوده و در ردیف کنوانسیون رامسر قرار دارد.
ورود فاضلاب های خانگی، صنعتی ، سموم شیمیایی و برداشت بی رویه از منابع بالادستی تالاب ها تهدیداتی است که این حوضه های آبی را تهدید می کند.
وضعیت اسفبار حیوانات یک باغوحش
وضعیت اسفبار نگهداری حیوانات در باغوحشهای کشور خبر تازهای نیست اما در شیراز و در باغوحش اکبرآباد با وجود وعدهها و تعهدات مدیریت باغ وحش به سازمان محیط زیست، برای بهبود کیفیت زندگی گونههای در قفس، حالا غذای شیرها جای گوشت، نان خشک است و جای آب، سطلهای پر از لجن برای پذیرایی از حیوانات باغ وحش تدارک دیده شده است.
«آنا» با این مقدمه آورده است: باغ وحش اکبرآباد شیراز حالا شیر بییال وکوپالی است که در برهوتی اطراف شیراز گم شده است. نمایی خاکستری و ملالآور از روزگار بیتوجهی به حقوق حیوانات در سرزمین فارس؛ جایی که دیگر هیبتی برای قهرمان بازیهای آقای قهرمانی و شیرهایش باقی نمانده است و او هیچ خاطرهای از شمایل آنتونی کوئین آمریکایی را برای مردم زنده نمیکند. حالا با وضعیت نگهداری حیوانات باغ وحش شیراز، خاطره گنگ دهه 1330 تا 1340 برای مردم شیراز - که سیروس قهرمانی در باغ وحش کوچکش معرکه میگرفت - «دود شده و به هوا رفته است؛ درست شبیه آنچه سخت بود و استوار...».
باغ وحش اکبرآباد حالا بدون اینکه مراجعهکنندهای داشته باشد، گوشهای پرت، مثل حیوانی تو سری خورده است. حیوانات بیپناه، صبح تا ظهر زیر تابش آفتاب 40 درجه شیراز جان میکنند. دامپزشکی در باغ وحش نیست و درختان کاج اطراف باغ وحش، انگار بر سبزیشان رنگ مصنوعی پاشیده باشند، مأمنی برای شیرهای رام شده و خرسهای کف بر لب نیستند.
قفسهای بیریخت، بندهای زندانیشدن حیوانات، پر است از کاغذ و کارتن و زباله که جای غذا به خورد حیوانات رفته است. آب آشامیدنی سالم در اطراف قفسها نیست و سطلها خالی یا از لجن لبریز است. سطلهای غذا هم به جای اینکه از گوشت پر باشد، با نان خشک پر شده است. حیوانات گرسنه، بیجان و کم توان بدنهای نحیف خود را به این سو و آن سوی قفس میکوبند. حیوانات تیکهای عصبی دارند. آنها رفتار افسرده و البته عصبانی و خشونتبار دارند. انگار گردی بر چهره حیوانات پاشیده باشند. یکی از همراهان میگوید: انگار حیوانات همه معتاد هستند.
ورودی باغ وحش با عکسهایی از سیروس قهرمانی، قهرمان جنگ با حیوانات تزئین شده است. سیروس قهرمانی که حالا هیبت سالهای گذشته خود را ندارد، در واکنش به اعتراض بازدیدکنندگان محدود باغ وحش که از فضای خاکستری و بد ریخت باغ وحش گله داشتند و اینکه چرا اینقدر بدون برنامهریزی و اساسا حقوق حیوانات رعایت نمیشود، میگوید: من میتوانم این باغ وحش را چند میلیارد تومان بفروشم اما به خاطر علاقهای که به حیوانات دارم، نمیتوانم بفروشم. تصمیم دارم چند میلیارد هزینه باغ وحش کنم تا هیبت گذشتهاش را بازیابد.
گفتههای قهرمانی البته با آنچه در بهاصطلاح باغوحش شیراز میبینید، روایت متفاوتی است. در باغ وحش هیچ کارشناسی نیست که توضیحاتی درباره کیفیت باغ وحش و نحوه فعالیتش ارائه دهد. دامپزشکی هم ساکن نیست که اگر گونهای بیمار باشد به او رسیدگی کند اما آنطور که گزارشهای دامپزشکان از معاینه حیوانات ارم نشان میدهد در دورهای حتی شیرهای باغ وحش قهرمانی مبتلا به انواع سرطان خون بودهاند.
حیوانات با کهولت سن، تغذیه نامناسب، بیماری و البته با خشونت در حال نگهداری هستند و با وجود وعدههای مدیریت باغ وحش که از بهبود کیفیت نگهداری سخن گفته بود، هیچچیز در باغ وحش اکبرآباد شیراز استاندارد نیست و به نظر میرسد ادامه یافتن این روند میتواند فاجعه مرگبار سگهای اسیدی شیراز را زنده کند؛ رفتاری به شدت غیر انسانی که مورد تأیید هیچکس نیست و میتواند تصویری غیر واقعی از فرهنگ و تمدن مردم استان فارس و شهر شیراز را برای دیگران ترسیم کند
دریاچه مهارلو کاملا خشک شد و باتلاق بستر تالاب را پوشاند
دریاچه مهارلو در نزدیکی شیراز هم بالاخره پس از چند سال دسته و پنجه نرم کردن با خشکسالی و کم آبی خشک شد.
تنها دریاچه استان فارس که به خاطر ورود فاضلاب شیراز کمی آب داشت نیز به خاطره ها پیوست. حالا از تمام وسعت ۲۵ هزار هکتاری اش چیزی جز یک مساحت بزرگ باتلاقی و نمکی باقی نمانده است.
خشکسالی با همدستی بهره برداری بی رویه از بستر دریاچه و کشاورزی های غیرکارشناسی کار خود را کردند و اکنون مهارلو نیز به جمع تالابهای خکشیده فارس پیوست.
دریاچه مهارلو یا نمک تا پیش از خشکسالی کمک شایانی به مرطوب نگه داشتن هوای شیراز می کرد و علاوه بر ارزش های زیست محیطی که داشت، فرصت مناسب طبیعت گردی را در کمترین فاصله از کلانشهر شیراز فراهم کرده بود اما اکنون یک پهنه خالی از آب در بستر دریاچه وجود دارد که از نمک پوشیده شده است.
یک کارشناس حوزه محیط زیست با اظهار نگرانی از خشک شدن دریاچه مهارلو به خبرنگار مهر گفت: برای اولین بار طی هشت سال گذشته این دریاچه به طور کامل خشک به باتلاق تبدیل شده است.
علمدار علمداری با بیان اینکه این دریاچه در خشکسالی های اخیر همواره آبدار بوده، بیان کرد: در این مدت به دلیل وارد شدن فاضلاب های شهر شیراز این دریاچه در عمق بسیار کمی آب داشت اما طی چند روز گذشته به طور کامل خشک شده و نگرانی هایی را به همراه داشته است.
وی ادامه داد: این دریاچه هم اکنون به یک نمکزار تبدیل شده و وضعیت آن بسیار نگران کننده است از این رو باید هر چه سریعتر برای احیای آن اقداماتی انجام شود.
این کارشناس حوزه محیط زیست گفت: از مهمترین دلایل خشک شدن این دریاچه عدم ورود آب به دلیل مصرف بی رویه از سطح سفره آب های زیرزمینی طی چند سال اخیر بوده است.
وی وضعیت دریاچه مهارلو را نگران کننده توصیف کرد و افزود: از جمله تغییر وضعیت اقلیم در سطح استان و شهر شیراز می توان به اختلاف شدید دمای هوا در شب و روز اشاره کرد.
علمداری با اشاره به بالارفتن غلظت نمک در دریاچه مهارلو اظهار داشت: در گذشته به دلیل آبدار بودن دریاچه همواره رطوبت در منطقه وجود داشت اما در حال حاضر دریاچه به دشت نمک تبدیل شده و وضعیت بحرانی است.
وی تاکید کرد: تداوم خشکسالی این دریاچه می تواند برای مردم شیراز نیز به عنوان یک تهدید به شمار رود از این رو باید هر چه سریع تر طرحهایی برای احیای دریاچه در نظر گرفته شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در خصوص آلاینده های دریاچه مهارلو به خبرنگار مهر گفت: حدود پنج الی شش سال قبل با مطرح شدن موضوعاتی در خصوص خاک های سمی و آلاینده های دریاچه مهارلو شش نفر از دانشجویان فوق لیسانس و یک دانشجوی دکترای علوم زمین در دانشگاه شیراز تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند.
عزت الله رئیسی در خصوص نتایج این تحقیقات بیان کرد: تحقیقات نشان داد که مواد آلی که از سمت رودخانه کنار راهدار وارد دریاچه می شود آلوده است اما میزان آن در حد مجاز است.
وی با بیان اینکه مواد تیره و فلزات سنگین که از طریق رودخانه وارد دریاچه می شوند در حد مجاز است، ادامه داد: متاسفانه وقتی این مواد وارد دریاچه می شوند به دلیل اینکه تبخیر دریاچه زیاد است غلظت آن از حد مجاز بیشتر می شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز با اشاره به خشک شدن دریاچه مهارلو بیان کرد: خشکسالی چند سال گذشته حداقل در ۹۰ ساله گذشته بی سابقه بوده از این رو خسارات جبران ناپذیری به همراه داشته است.
وی با بیان اینکه ورود آب به دریاچه در گذشته باعث می شد که میزان آلاینده ها به حد خطرناک نمی رسید، بیان کرد: متاسفانه چهار چشمه اطراف دریاچه از جمله چشمه برم دلک، برم جعفرخانی و... که از چشمه های مهم دریاچه بوده و آب آن وارد مهارلو می شد به طور کامل خشک شده اند که این امر در افزایش میزان آلاینده ها تاثیرگذار بوده است.
پرفسور رئیسی گفت: متاسفانه طی چند سال گذشته با پمپاژ آب از این چشمه ها به سمت زمین های کشاورزی یا حوضچه های پرورش ماهی این چشمه ها به طور کامل خشک شدند که این امر باعث بروز مشکلاتی برای دریاچه شد.
وی با تاکید بر اینکه نمکهای کف دریاچه در زمان وزش باد بر روی مزارع می نشیند، اظهار داشت: با توجه به خشک شدن دریاچه این نمک ها پس از وزش باد از کف دریاچه بلند شده و بروی مراتع اطراف می نشینند و این امر می تواند باعث از بین رفتن حاصلخیزی مراتع شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز ادامه داد: علاوه بر این خشک شدن دریاچه باعث از بین رفتن رطوبت شده از همین رو پوشش های گیاهی اطراف دریاچه مهارلو نیز طی چند سال آینده و در صورت ادامه این روند از بین می روند.
وی با اشاره به برداشت بالای ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب از اطراف دریاچه تصریح کرد: این میزان برداشت آب در از بین رفتن دریاچه موثر بوده از این رو باید هرچه سریعتر نسبت به پر کردن چاه های غیرمجاز اطراف دریاچه اقدام شود.
رئیسی بیان کرد: علاوه بر این به دنبال خشک شدن دریاچه تردد خودروها در مهارلو آغاز می شود که این امر در از بین رفتن ساختمان خاک و همچنین احتمال انتقال ریزگرد موثر است به همین دلیل باید با کامیون اطراف دریاچه را خاکریزی کرده تا از عبور و مرور خودرو جلوگیری شود.
زنگ خطر برای تالابها و رودخانههای خوزستان
۳۲ میلیون تن نمک وارد آب کارون شده و پس از حل شدن در آب این رودخانه وارد اراضی کشاورزی شده و این اراضی برای همیشه آسیب دیدهاند. همچنین تالابها خشکشده و منشا گرد و غبار شدهاند و درنهایت اقتصاد استان را نیز تحت تأثیر قرار دادهاند.
خشکسالی یک پدیده طبیعی و تکرار شونده اقلیمی بوده و وقوع این پدیده در تمام نقاط جهان روی میدهد. البته ویژگیهای آن از نقطهای به نقطه دیگر کاملا متغیر و متمایز است. بنابراین ارائه یک تعریف واحد برای خشکسالی بسیار مشکل میشود چرا که با توجه به تفاوتهای اقلیمی، نیازها و نظامهای موجود و راهبردهای اتخاذشده در نقاط مختلف میتوان تعاریف متفاوتی از پدیده خشکسالی ارائه کرد.
خشکسالی نمونههای مختلفی از جمله کشاورزی، اقلیمی، اقتصادی ـ اجتماعی و هیدرولوژیکی دارد. معمولا وقتی خشکسالی بروز میکند بخش کشاورزی به دلیل وابستگی عمیق به میزان رطوبت خاک اولین بخشی خواهد بود که اثرات خشکسالی را حس میکند.
خشکسالی های اخیر در خوزستان که باعث صدمه وارد کردن جدی به رودخانه ها و تالاب های استان شده است، نه تنها کشاورزی و زندگی عادی مردم استان را با تنگنا مواجه کرده که باعث بروز پدیده مخرب گرد و غبار شدید در استان شده است. این وضع در برخی روزها حتی تردد معمولی در معابر استان را با مشکل مواجه می کند و این بی شک ناشی از قهر طبیعت به علت انجام سیاست های غلط برخی مسئولان در مدیریت ناصحیح آب های کشور به خصوص خوزستان است.
مدیرکل محیطزیست خوزستان در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: در استان خوزستان چهار تالاب اصلی داریم که تالاب هورالعظیم، شادگان، بامدژ و میانگران نام دارند.
احمدرضا لاهیجان زاده اضافه کرد: تعدادی هم تالابهای کوچک داریم که بهصورت فصلی کارکرد دارند. یکی از این تالابهای فصلی، بندون در ایذه و دیگر تالابها در نقاط مختلف استان است.
خطر جدی برای حیات تالاب شادگان
وی عنوان کرد: در این بین، تالاب بینالمللی شادگان در بین سایر تالابها هنوز از وضعیت مطلوبتر و مناسبتری برخوردار است که البته خشکسالی آبی ۹۴ ـ ۹۳ و کاهش چشمگیر آورد رودخانه مارون ـ جراحی میتواند یک خطر جدی برای حیات این تالاب باشد.
تفریح در کنار رودخانه کارون
مدیرکل محیط زیست خوزستان بیان کرد: تالاب هورالعظیم حدود ۴۰۰ تا ۴۵۰ هزار هکتار مساحت دارد و نزدیک به ۱۳۰ هزار هکتار یعنی حدود یکسوم مساحت تالاب در خاک ایرانی و دوسوم آن در خاک عراق قرار دارد. در زمان دولت صدام از سال ۱۹۹۱ تا سال ۲۰۰۲ اقدامات گستردهای توسط این دولت در جهت خشکاندن کل تالابهای موسوم به بینالنهرین که حدود یکمیلیون و ۷۰۰ هزار هکتار مساحت آنها در جنوب عراق بوده و هورالعظیم هم که بخشی از این تالابها محسوب میشد، صورت گرفت.
لاهیجان زاده ادامه داد: از این اقدامات دولت صدام بهعنوان فاجعه زیستمحیطی و یکی از جنایتهای بزرگ صدام علیه بشریت باید یاد کرد که باعث شد بیش از ۷۰ درصد این تالابها کاملا خشکشده و یکی از دلایل اصلی پدیده ریزگرد که از سال دو هزار و چهار میلادی گریبان گیر استان خوزستان شده ناشی از خشکاندن این تالابها است.
وی تصریح کرد: در این بین، دولت صدام بخش عراقی هورالعظیم را با احداث کانال و دیگر اقدامات فیزیکی بهصورت عمدهای از بین برد که در این چند سال اخیر دولت وقت عراق در تلاش است تا بخشی از این تالابها را احیا کند.
کاهش فراوان میزان ورودی آب به تالاب هورالعظیم
مدیرکل محیطزیست خوزستان یادآور شد: در بخش ایرانی تالاب به دلیل کاهش چشمگیر آورد رودخانه کرخه خصوصا برداشتهای بیرویه در استانهای سرشاخه کرخه، خشک سالیهای پیاپی و برداشت بیش از ظرفیت توان حوزه آبریز چه در بالادست سد کرخه و چه در پاییندست این سد باعث شده که میزان ورودی به هورالعظیم که میبایست حداقل ۲۵ مترمکعب بر ثانیه باشد به کمتر از پنجمتر مکعب در ثانیه کاهش یابد.
لاهیجان زاده اضافه کرد: از طرفی یک سری فعالیتهای نفتی در نیمه دوم دهه ۸۰ شمسی باعث شد که حوضچههای شماره، سه، چهار و پنج هورالعظیم نتواند بهخوبی آبگیری کند. در حال حاضر با پیگیریهای بسیار زیاد محیط زیست استان، حمایت همهجانبه استانداری و تغییر رویکرد وزارت نفت در یک سال اخیر نسبت به فعالیتهای خود در هورالعظیم موانع آبگیری تالاب از حوضچههای فوق برطرف شده و از اول دیماه سال گذشته آبگیری آنها آغازشده است.
وی تأکید کرد: تاکنون نزدیک به دو هزار هکتار از حوضچه شماره سه، و حدود پنجتا هشت هزار هکتار از حوضچههای شماره چهار و پنج به زیر آب رفته است. تالاب بامدژ تقریبا در شمال شرق اهواز به فاصله ۳۰ کیلومتری از این شهر قرار گرفته و یکی از تالابهای مهم و با ارزش استان بهویژه در حوزه شهرستان اهواز تلقی میشود.
مدیرکل محیطزیست خوزستان گفت: مساحت این تالاب در شرایط مناسب پرآبی و بارندگیهای خوب و تا حدود ۲۰ سال پیش نزدیک به چهار هزار هکتار بوده که در شرایط حاضر به دلیل برخی اقداماتی که در حومه این تالاب صورت گرفته و همچنین کاهش بارندگی به نزدیک به دو هزار هکتار کاهشیافته است.
لاهیجان زاده بیان کرد: یکی از دلایل اصلی خشک شدن بخش زیادی از تالاب بامدژ مربوط به احداث یک زهکش بزرگ در حاشیه تالاب و همچنین انحراف مسیر تامین حق آبه تالاب از رودخانه شاوور در طی ۲۰ سال گذشته بوده که باعث شد تا تأمین آب اصلی این تالاب حذف شود.
برنامهریزی برای احیای تالاب بامدژ
وی عنوان کرد: همچنین احداث خاکریزهایی بهمنظور جلوگیری از ورود سیلابهای دز و شاوور باعث شده که حتی در مواقع سیلابی نیز آب این تالاب تأمین نشود. اما ذکر این نکته حائز اهمیت است که با استفاده از ایستگاه پمپاژ شاوور و همچنین حذف و اصلاح زهکش معروف خارو و با اقدامات ساماندهی منطقه میتوان بهراحتی شرایط احیای این تالاب را ظرف سه سال تا حداکثر پنج سال به وجود آورد.
مدیرکل محیطزیست خوزستان ادامه داد: تالاب میانگران یکی از مهمترین تالابهای استان خوزستان بوده که در حاشیه جنوبی زاگرس و در کنار شهر ایذه قرار گرفته است. مساحت این تالاب میتواند تا چهار هزار هکتار باشد اما به دلیل کاهش بارندگی و همچنین برخی اقدامات عمرانی که منجر به کاهش ورود روان آبهای منطقه به داخل آن شده در نهایت مساحت تالاب نیز کاهش پیدا کرده است. این کاهش منجر به افزایش کشاورزی در حاشیه و بستر تالاب شده است.
لاهیجان زاده تصریح کرد: یکی از عوارض تهدیدکننده کیفیت تالاب میانگران ورود بخشی از فاضلاب انسانی شهر ایذه به تالاب بوده که سالهای مدیدی وارد تالاب شده و سبب آلودگی آن شده است. همچنین در تابستانها بوی تعفن در محیط تالاب و اطراف آن پخش میشود.
وی در پاسخ به این سؤال که آینده خوزستان با ادامه این شرایط چگونه خواهد بود، گفت: شرایط هماکنون خیلی خوب در حال پیشروی بوده و توجهها نیز به تالابهای استان بیشتر شده است. به دستور استاندار کارگروهی تحت عنوان احیای تالابها و سواحل در خوزستان تشکیلشده که این کارگروه جلسات و تصمیمات خوبی داشته است.
لزوم پرداخت غرامت به کشاورزان خسارتدیده
مدیرکل محیطزیست خوزستان در پایان گفت: کارهای خیلی خوبی در حال اجرا است. بهعنوان مثال پروژه انتقال آب به تالاب شادگان و همچنین پروژههایی برای احیای هورالعظیم و بام دژ در نظر گرفتهشده است. اعتباری برای سال ۹۴ و احیای تالابها در نظر گرفتهشده و توقف اقدامات تخریبی در مورد تالابها و اقدامات خوبی که برای احیای تالابها انجام میشود در واقع نویدبخش آینده روشن برای استان خواهد بود.
نائب رئیس اول کمیسیون کشاورزی مجلس در گفتگو با خبرنگار مهر بیان کرد: بحث خشکسالی بر هیچکس پوشیده نیست و همه مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی بر آن واقف هستند. سال گذشته خشکسالترین سال را طی سالهای اخیر پشت سر گذاشته و خاصه استانهای جنوبی و جنوب غربی که نسبت به معدل کل بالای ۲۶ درصد کاهش نزولات آسمانی داشتند.
ناصر صالحی نسب اضافه کرد: ذخیره آب سدهای کارون، دز، کرخه و مارون و سایر رودخانههای استان نسبت به سالهای گذشته تا حد قابل ملاحظهای کاهشیافته که امسال برای اولین سال در طول حداقل ۱۰ سال گذشته است که وزارت نیرو اعلام میکند به هیچ عنوان اجازه کشت به محدوده پائیندست کرخه حتی با روشهای مصرف کم آب هم داده نمیشود.
وی عنوان کرد: کاهش آوردهای رودخانههای خوزستان، مدیریت بحرانی و خشکسالی را نشان میدهد. کمیسیون کشاورزی مجلس در این خصوص دو جلسه را با وزیر جهاد کشاورزی و مسئولان صندوق بیمه کشاورزی داشتیم که یکی از مسائل مطرحشده در این جلسات و تأکید همه نمایندگان خوزستان رسیدگی به کشاورزان و پرداخت غرامت به کشاورزان خسارتدیده که عمده کشاورزان این استان را شامل میشوند، بود.
نائب رئیس اول کمیسیون کشاورزی مجلس تصریح کرد: امیدوارم این پیگیریها نتیجه مثبتی را در پی داشته باشد. تأثیرات خشکسالی در تمام بخشهای زراعت، نباتات، محصولات استراتژیک و سایر محصولات چه کشتهای پاییزه و تابستانی، باغبانی، نخیلات و حتی پرورش ماهی در خوزستان مشهود است.
صالحی نسب یادآور شد: در ارتباط با تالابها باید گفت که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که در طول دورههای گذشته حدود ۱۳ سال ریاست این سازمان را بر عهده داشت شاید نادانسته و سهوا چراغ سبزی به وزارت نیرو بهمنظور اجرای برنامهها و دسیسههایی که علیه کشاورزی خوزستان در بحث سدسازی مفرط و غیر کارشناسی بر روی رودخانه کرخه و انتقال آب از سرشاخههای کارون داده است. بهشدت در این زمینه از وی ناراضی هستیم و تا جایی رسیده که از وی به خاطر همین سیاستها و برنامههایی که در خوزستان اعمال کرده در کمیسیون اصل ۹۰ شکایت کرده و مستندات آن موجود است.
فرصتهای شغلی از بین رفته هورالعظیم
صالحی نسب گفت: امیدواریم تالاب هورالعظیم که ۱۵۵ هزار هکتار آن سهم کشور ما بود حداقل به نصف آن برگردد. منتها این تالاب محاصرهشده و وزارت نیرو از یکسو سهمیه و حق آبه آن را تأمین نکرده و مساحت تالاب هم از ۸۵۵ هزار هکتار به حدود ۲۰ هزار هکتار کاهش پیدا کرده است. با این کاهش وسعت تالاب بسیاری از فرصتهای شغلی گاومیش داری، دامداری، صیادی، شکار پرندگان، حصیربافی و ماهیگیری مردم شریف دشت آزادگان و هویزه از بین میروند.
نماینده مردم دشت آزادگان و هویزه درمجلس تأکید کرد: فعالیت شرکت نفت در هورالعظیم و احداث جاده در تالاب باعث محدود کردن تالاب شده و مردم با این کارها در زمینه محیطزیست حاکم بر تالاب و همچنین اشتغال دچار ضرر و زیان شده است.
وی در پاسخ به این سؤال که وضعیت آینده استان با ادامه این روند خشکسالی چگونه خواهد بود، گفت: این وضعیت نمیتواند نوید خوبی برای مردم خوزستان و کشاورزی استان باشد. خوزستان یک استان اقتصادی بوده و ۴۰ درصد کل درآمد ناخالص کشور از این استان است. خوزستان یک استان مرزی با چندین بندر و زمینهای مسطح کشاورزی فراوانی است.
خشکسالی هشتساله در خوزستان
مدیرکل هواشناسی خوزستان در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: مطالعات (spi) یک شاخص بسیار مهم در بخش خشکسالی است که نشان میدهد در هشت سال گذشته خشکسالی داشتهایم و وقتی خشکسالی و تنش آبی ایجاد میشود برای جبران و اصلاح آن به یک و نیم برابر فعالیت استاندارد نیاز داریم تا منابع آبی که دچار تنش شده را بهبود ببخشیم.
کوروش بهادری افزود: تنشهای آبی در واقع کاهش سفرههای آب زیرزمینی و تأثیرات ناشی از آن مانند بیابانزایی را به دنبال دارد. بنابراین باید به دنبال تغییر الگوی کشت بوده تا بتوانیم خشکسالیها را در بخش کشاورزی جبران کنیم.
افزایش یک درجه دما در خوزستان
وی عنوان کرد: سال زراعی ۹۴ ـ ۹۳ تا پایان شهریورماه امسال ادامه دارد که در این سال شاهد ۳۶ درصد کاهش بارندگی نسبت به سال زراعی قبل بودیم و همه این مسائل نشان میدهد که منابع آبی بهشدت کاهشیافته است.
مدیرکل هواشناسی خوزستان تصریح کرد: در سال زراعی ۹۴ ـ ۹۳ یک درجه افزایش دما در خوزستان داشتیم که با این وضعیت تبخیر بالا رفته و باعث کاهش منابع آبی استان میشود.
بهادری در پاسخ به این سؤال که راهحل برونرفت از این خشکسالی ها چیست؟ گفت: تنها راه این است که با مصرف بهینه منابع آبی موجود را حفظ کنیم. بالای ۸۰ درصد آب خوزستان صرف کشاورزی میشود که بخش اعظم این کشاورزی بهصورت سنتی انجام میشود.
وی یادآور شد: باید الگوی کشت را در کشاورزی خوزستان اصلاح کنیم چون بهجز استفاده از نزولات جوی که در دست است هیچچیز دیگری نداریم. نگاه ما باید به الطاف الهی باشد و امیدواریم سال زراعی ۹۵ ـ ۹۴ بارشهای بیشتری در خوزستان داشته باشد.
مدیرکل هواشناسی خوزستان در پایان در ارتباط با انتقال آب به استانهای دیگر گفت: باید در مرحله اول نیازهای آبی استان تأمین شود آنوقت اگر چیزی باقی ماند میتوانند آن را به سایر نقاط بدهند.
ساخت سد کرخه مانع ورود آب به هورالعظیم
نماینده مردم دزفول در مجلس در گفتگو با خبرنگار مهر بیان کرد: حیات طبیعی و محیطی خوزستان با رودخانهها گرهخورده و کوچکترین تنشی که در آورد رودخانههای استان ایجاد شود تأثیرات خودش را بهصورت مستقیم در زندگی مردم نشان میدهد. خشکسالی های پیاپی در کنار سیاستهای غلط انسان ساخته مثل سدسازیهای اشتباه باعث شده که تالابهای خوزستان مثل هورالعظیم خشک شود که متأسفانه با ساخت سد کرخه عملا جلوی ورود آب به تالاب گرفتهشده و در نهایت ۹۰ درصد آن خشک شد.
عباس پاپی اضافه کرد: تالاب هورالعظیم میتواند میزان رطوبت بسیار بالایی را ایجاد کرده و بهعنوان فیلتری برای گردوغبارهای خارجی باشد. ساخت سد گتوند در استان خوزستان با مطالعات غلط و واقعشدن کوه نمکی در بالادست جلگه خوزستان باعث شد تا تمام جلگه کشاورزی و حاصلخیز خوزستان تحت تأثیر منفی آن قرار بگیرد.
وی عنوان کرد: متأسفانه شوری آب کارون به دلیل کوه نمکی سد گتوند روز بهروز در حال افزایش است. این نمک پشت سد وارد زمینهای کشاورزی میشود و بیرون کردن آن بسیار سخت بوده و سالها زمان میبرد.
نماینده مردم دزفول در مجلس یادآور شد: ۳۲ میلیون تن نمک وارد آب کارون شده و پس از حل شدن در آب این رودخانه وارد اراضی کشاورزی شده و این اراضی برای همیشه آسیب دیدهاند. همچنین تالابها خشکشده و منشا گرد و غبار شدهاند و درنهایت اقتصاد استان را نیز تحت تأثیر قرار دادهاند.
دست بردن در طبیعت برای ترمیم سیاستگذاریهای غلط
پاپی تأکید کرد: سیاستگذاریهای غلط کلان بهعنوان مثال بحث انتقال آب باعث به وجود آمدن مشکلاتی در خوزستان شده است. در دنیا بعد از انجام آمایش سرزمینی منابع آبی را تعیین کرده و آن وقت پروژههای صنعتی و مشاغلی که به آب نیاز دارند را در کنار منابع آبی مستقر میکنند.
وی ادامه داد: متأسفانه با اتخاذ سیاستهای خودخواهانه و غلط کارخانه فولاد که باید در هرمزگان باشد را با اعمالنظر و به کارگیری سیاستهای اشتباه به استان اصفهان انتقال دادند و اکنون برای آن دچار کمبود آب هستند. همچنین جمعیت متراکم در این استان و یا کشتهای بیرویه آنها از دیگر سیاستهای غلط است.
نماینده مردم دزفول در مجلس تصریح کرد: اراضی کشاورزی استان اصفهان حدود ۴۰ هزار هکتار بود که آن را به بیش از ۲۸۰ هزار هکتار افزایش دادند. من نمیدانم کشت برنج یا ذرت که نیاز آبی بالایی هم دارند در استان اصفهان چه لزومی دارد.
پاپی گفت: برای ترمیم سیاستهای غلط خودشان در طبیعت دست برده و آب را از حوزهای به حوزه دیگر انتقال میدهند. اعمال چنین سیاستهایی در کشورهای در حال توسعه بهکلی کنار گذاشتهشده است. حفر تونل بهشتآباد کاری است که باعث نابودی دشت چهارمحال و بختیاری میشود.
وی افزود: با حفر تونل بهشتآباد، سفرههای زیر زمینی هم از بین میرود. در واقع این تونل تمام سفرههای زیر زمینی چهارمحال و بختیاری را دگرگون کرده و زه کشی در زیرزمین برای انتقال سفرههای آب زیرزمینی است. در آینده نیز چون رشتههای سفرههای زیرزمینی آب قطعشده دیگر قابل پیوند و برگشت نخواهد بود.
نماینده مردم دزفول در مجلس یادآور شد: در واقع پروژه تونل بهشتآباد فاجعه زیستمحیطی است که کشاورزی را نابود کرده و جمعیت را هم بهناچار مجبور به مهاجرت میکند. بعد دوباره شاهد حاشیهنشینی در اطراف استان اصفهان بوده و دوباره هم نیاز آب این استان بیشتر میشود بنابراین چنین طرحی اصلا توجیه منطقی ندارد.
تلاش فراوان خبرنگار مهر برای مصاحبه با مسئولان جهاد کشاورزی خوزستان در ارتباط با اعلام میزان خسارت کشاورزان این استان بینتیجه ماند.
داغی بر دلِ یگانه «گهر» آلپ ایران
«گهر» نگین اشترانکوه
خرم آباد - حال این روزهای یگانه«گهر»آلپ ایران خوب نیست،دریاچه حفاظت شده ای که با سیل گردشگران مواجه است تا نگین فیروزه ای زاگرس وسط دعوای اولویت بودن گردشگری یا حفظ محیط زیست گم شود وحتی قربانی بگیرد.
روایت «گهر» نگین زیبای آلپ ایران حکایت گوهر زیبای خفته ای است در دامن برفی اشترانکوه، گوهری که هر ساله به رغم میزبانی بیش از ۷۰ هزار گردشگر و طبیعت گرد همچنان با مشکلاتی در زمینه زیرساختهای گردشگری مواجه بوده که به دلیل حفاظت شده بودن این منطقه ایجاد زیرساخت ها نیز با محدودیت هایی درگیر است.
این منطقه حفاظت شده در حالی با هجوم این تعداد گردشگر مواجه است که علاوه بر محدودیت های قانونی برای ایجاد زیرساخت ها توان اکوسیستم منطقه برای پذیرش این حجم گردشگر نیز پاسخ گو نیست که در این میان عدم وجود مدیریت یکپارچه مشکلات این منطقه را نیز مضاعف کرده است.
از یک سو گردشگران از مشکلات زیرساختی و امکانات رفاهی در این منطقه می نالند و از سوی دیگر فعالان محیط زیست بارها با طرح موضوع حساسیت این اکوسیستم ارزشمند و حفاظت شده خواستار ایجاد محدودیت هایی در بهره برداری و پذیرش گردشگر در این منطقه شده اند تا جدال رونق گردشگری و حفظ محیط زیست اینجا خودش را نشان دهد.
بنا بر این گزارش، خبرگزاری مهر در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ماه سال گذشته در گزارش «شگفتی های یگانه "گهر" آلپ ایران/ زیباترین دریاچه کوهستانی کشور در مشکلات غرق شد» که مربوط به جلسه ساماندهی دریاچه گهر بود به برخی مشکلات زیرساختی این منطقه حفاظت شده و در عین حال گردشگر پذیر پرداخت.
در این گزارش هر کدام از دستگاههای اجرایی عضو کارگروه ساماندهی دریاچه گهر وعده هایی در رابطه با ایجاد زیرساختهای مناسب با حفظ رویکرد زیست محیطی و همچنین امکانات و تجهیزات امداد و نجات در این منطقه را دادند که بخشی از آنها اجرایی شد ولی برخی دیگر از این مصوبات تنها بر روی کاغذ باقی ماند و قابلیت اجرایی شدن نداشتند.
در این میان طی هفته های اخیر خبر غرق شدن جوان دورودی در دریاچه گهر و پیدا شدن جسد وی پس از حدود یک هفته که در رسانه های مختلف استان لرستان موجب عکس العمل های متفاوت مردم و مسئولان شد به طوریکه برخی معتقد بودند اگر زیرساختهای لازم برای گردشگران از جمله امکانات و تجهیزات نجات غریق در این منطقه وجود داشت شاید این جوان جان خود را از دست نمی داد.
این اظهارات مردمی در حالیست که از یک سو مسئولان امر معتقدند که اصل موضوع شنا کردن در دریاچه گهر خلاف مقررات زیست محیطی بوده و اکوسیستم این منطقه حفاظت شده را دچار مشکل می کند و این موضوع را نیز با نصب تابلوهای متعدد به گردشگران گوشزد کرده اند و از سوی دیگر به نظر می رسد متولی مشخصی برای دایر کردن غریق نجات در منطقه وجود ندارد.
اما و اگرهای ایجاد غریق نجات در دریاچه گهر
در جلسه سال گذشته ساماندهی زیرساخت های گهر مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان لرستان با تاکید بر استقرار اکیبهای ۱۱۵ در این منطقه گردشگری عنوان کرده بود: همچنین باید با همکاری ورزش و جوانان چند نفر نجات غریق نیز در این منطقه همواره حضور داشته باشند.
حسن رضا مرادی با بیان اینکه هلال احمر نیز آمادگی دارد با هماهنگی لازم زمینه انتقال مصدومان را در هنگام حادثه از طریق بالگرد فراهم آورد گفته بود: همچنین می تواند از ظرفیت صنایع دفاعی دورود برای داشتن خودروهای جدید نفربر در مناطق کوهستانی برای امداد رسانی استفاده کنیم.
وی همچنین از ایجاد یک پایگاه ساحلی هلال احمر در منطقه گردشگری دریاچه گهر خبر داده و گفته بود: برای ایجاد این پایگاه کارگروه ساماندهی دریاچه گهر مصوبه ای را تصویب کند تا ما نیز برای دریافت مجوز و همچنین اعتبارات لازم از جمعیت هلال احمر کشور اقدام کنیم.
پس از این جلسه پایگاه امداد ساحلی هلال احمر در منطقه حفاظت شده گهر دایر شد تا مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان لرستان در گفتگو با مهر بگوید که به وظایف خود در این زمینه عمل کرده و مصوبات مربوط به حوزه کاری خود را اجرایی کرده اند.
مرادی تاکید کرد که موضوع غریق نجات در شرح وظایف این جمعیت نبوده و اصلا آموزش های مرتبط با این موضوع را امدادگران هلال احمر ندیده اند و یا باید از ظرفیت بخش خصوصی در این زمینه استفاده کرد و یا ورزش و جوانان از هیئت ورزشی مرتبط بخواهد این کار را انجام بدهد.
این اظهارات در حالیست که صورت مسئله ماجرا یعنی شنا کردن در دریاچه حفاظت شده گهر خود با اما و اگرها و ممنوعیت های قانونی مواجه است که به نظر می رسد برخی گردشگران به این موضوع بی توجه هستند.
شنا در دریاچه گهر ممنوع است
مهرداد فتحی بیرانوند مدیر کل محیط زیست لرستان در این رابطه در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: دریاچه گهر در منطقه حفاظت شده اشترانکوه قرار دارد و وظیفه محیط زیست در این زمینه تنها حفظ و حراست از این منطقه حفاظت شده است.
وی با بیان اینکه شنا کردن در دریاچه گهر ممنوع است ادامه می دهد: ما نیز با نصب تابلوهای خطر و «شنا کردن ممنوع» نسبت به ارائه هشدارهای لازم به گردشگران برای شنا کردن در این دریاچه اقدام کرده ایم.
مدیر کل محیط زیست لرستان به کارگروهی که به ریاست معاون عمرانی استانداری لرستان در رابطه با ساماندهی دریاچه گهر برگزار می شود اشاره کرده و می گوید: در این کارگروه اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری لرستان متولی بحث گردشگری بوده و اگر نیاز به مدیریتی در این منطقه باشد این اداره کل باید اقدام کند.
فتحی بیرانوند با بیان اینکه فصل و تاریخ ورود گردشگران به منطقه دریاچه گهر از سوی محیط زیست ۱۵ مرداد تا آخر شهریور اعلام شده است تصریح می کند: غیر از این تاریخ گردشگران نباید به این منطقه مراجعه کنند چرا که اکوسیستم این منطقه به خطر می افتد.
وی با تاکید بر اینکه براینکه شنا کردن در دریاچه گهر خلاف قانون است اضافه می کند: هرکسی که در این دریاچه اقدام به شنا می کند مسئولیت جانش بر عهده خودش است چرا که قانون شنا در این دریاچه را ممنوع کرده است.
اکوسیستم شکننده دریاچه گهر
مدیر کل محیط زیست لرستان ادامه می دهد: با این وجود اگر میراث فرهنگی تشخیص بدهد که امکانات امداد و نجات در این منطقه باید باشد به خود این دستگاه برمی گردد که چه اقدامی باید انجام دهد چرا که مسئولیت مدیریت مناطق گردشگری با حفظ مسائل زیست محیطی بر عهده میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است.
فتحی بیرانوند با بیان اینکه طول دریاچه گهر بیش از سه کیلومتر است معتقد است: با وجود مساحت و طول بسیار زیاد این دریاچه امکان استقرار تیم های امداد و نجات در این منطقه خیلی کم چرا که این امکان وجود ندارد که در هر گوشه ای از این دریاچه یک تیم غریق نجات پیش بینی کرد.
وی با بیان اینکه به عنوان مثال اگر در بخشی از این دریاچه تیم های امداد و نجات مستقر شوند ولی در قسمتی دیگر گردشگران اقدام به شنا کردن کنند باید چه کاری انجام داد؟ می گوید: با این حال اگر بنا باشد که دستگاهی در این زمینه اقدام انجام دهد محیط زیست نبوده چرا که ما تنها وظیفه حفاظت و حراست از این منطقه حفاظت شده را بر عهده داریم.
مدیر کل محیط زیست لرستان در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر اینکه آیا امکان دارد که بخشی از این دریاچه را برای شنا کردن گردشگران با پیش بینی امکانات امداد و نجات در نظر گرفت گفت: به هیچ عنوان این امکان وجود ندارد چرا که بر اساس قانون شنا کردن در دریاچه گهر ممنوع است.
فتحی بیرانوند با بیان اینکه دریاچه گهر یک اکوسیستم شکننده دارد می گویذ: در این راستا محیط زیست و همچنین فعالان زیست محیطی به هیچ عنوان اجازه شنا کردن در این دریاچه را نخواهند داد.
آب سرد و وسعت زیاد دریاچه گهر
رضا آریایی مدیر کل مدیریت بحران لرستان نیز در این رابطه در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه دریاچه گهر یک دریاچه معمولی نیست و وسعت بسیار زیادی دارد ادامه می دهد: آب این دریاچه از برف های آب شده اشترانکوه تامین می شود و فوق العاده سرد است.
وی با بیان اینکه با بیان اینکه این دریاچه میلیونها متر مکعب خروجی آب دارد اضافه می کند: گهر دریاچه روانی است و در صورت غرق شدن در آن کار بسیار مشکل است که جسد فرد غرق شده را پیدا کرد.
مدیر کل مدیریت بحران لرستان با بیان اینکه عمق دریاچه گهر ۴۰ متر است و شنا کردن در آن بسیار خطرناک است یادآور می شود: در آخرین غرق شدگی که در این دریاچه رخ داد غواص های حرفه ای به سختی توانستند جسد شخص غرق شده را پیدا کنند.
آریایی همچنین به استقرار تیم های امداد و نجات در این منطقه اشاره کرده و ادامه می دهد: استقرار این تیم ها در این منطقه امکان پذیر نیست چرا که این دریاچه بیش از سه کیلومتر طول دارد.
شنا کردن در دریاچه گهر خلاف قانون است
محمد اصلانی معاون عمرانی استانداری لرستان نیز در این رابطه در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه دریاچه گهر منطقه حفاظت شده محسوب می شود یادآور می شود: در این راستا شنا کردن در این دریاچه خلاف قانون است.
وی با بیان اینکه متولی حفاظت از این منطقه محیط زیست است ادامه می دهد: تردد و ورود گردشگران به این منطقه نیز باید بر اساس قوانین و ضوابط زیست محیطی باشد.
معاون عمرانی استاندار لرستان با اشاره به اینکه ما جلسات فراوانی برای ایجاد زیرساختها در دریاچه گهر برگزار کرده ایم می گوید: در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که این منطقه حفاظت شده بود و امکان ایجاد زیرساختها در آن وجود ندارد.
اصلانی با بیان اینکه در این منطقه تابلوهای «شنا کردن ممنوع» نصب شده است تصریح می کند: همچنین عوامل نیروی انتظامی و محیط بان ها نیز همواره به گردشگران هشدارهای لازم را در رابطه شنا کردن در دریاچه گهر به گردشگران می دهند.
امکان استقرار نیروهای امداد و نجات در طول دریاچه سه کیلومتری وجود ندارد
وی با بیان اینکه این امر باید در بین مردم تبیین شود که شنا کردن در این دریاچه گهر خطر دارد و ممنوع است اضافه می کند: ضوابط و مقررات زیست محیطی نیز بر این امر صحه می گذارد.
معاون عمرانی استاندار لرستان با بیان اینکه رسانه ها باید در این زمینه ورود جدی داشته و نسبت به شنا کردن در این دریاچه هشدارهای لازم را بدهند ادامه می دهد: دریاچه گهر یک منطقه حفاظت شده است و افراد علاقمند و دوستدار محیط زیست فقط باید برای دیدن جلوه های زیبای آن به این منطقه عزیمت کنند.
اصلانی با بیان اینکه بارها دیده شده که برخی افراد با قایق های بادی به دریاچه گهر وارد می شوند و فارغ از اینکه احتمال خالی شدن باد این قایق ها و غرق شدن آنها می تواند وجود داشته باشد معتقد است که طول این دریاچه بیش از سه کیلومتر است و چه تعداد نیرو و غریق نجات می شود در این طول این دریاچه مستقر کرد؟
وی با بیان اینکه مردم می توانند حداقل تا عمق یک تا ۱.۵ متر این دریاچه رفته و آب تنی کنند تاکید می کند: گردشگران نباید به قسمت های عمیق این دریاچه بروند چرا که احتمال غرق شدن آنها بسیار زیاد است.
معاون عمرانی استانداری لرستان با تاکید بر اینکه گردشگران باید از زیبایی این دریاچه استفاده کنند نه اینکه با بی احتیاطی جان خود را به خطر انداخته و خانواده هایی داغدار شوند اضافه می کند: دریاچه گهر یک منطقه تفرجگاهی عمومی نیست و باید مطابق ضوابط خاص زیست محیطی نسبت به گردشگری در این محل اقدام کرد.
مشت نمونه خروار؛ دعوای محیط زیست و گردشگری ادامه دارد
بنابراین گزارش موضوع ایجاد غریق نجات و یا ممانعت از شنا کردن در دریاچه گهر مشت نمونه خروارها مشکلات این منطقه گردشگری و در عین حال حفاظت شده است تا نتوان به درستی تصمیم گیری کرد که به دریاچه گهر باید به عنوان یک جاذبه گردشگری نگریست و زیرساخت ها را برای گردشگر فراهم کرد و یا حفاظت از اکوسیستم شکننده آن را اولویت قرار داد.
نمود این دوگانگی را می توان در ماجرای احداث سرویس های بهداشتی و همچنین راه دسترسی به دریاچه گهر هم مشاهده کرد که هر کدام در یک برهه زمانی به چالشی برای جدال فعالان محیط زیست و متولیان گردشگری تبدیل شده بود.
مسئولان محیط زیست از یک سو با توجه به حفاظت شده بودن اشترانکوه و دریاچه گهر انتظار دارند که گردشگران به قوانین و محدودیت های زیست محیطی احترام بگذارند و از سوی دیگر سیل عظیم جمعیت گردشگر کنترل این منطقه را از دست متولیان خارج کرده است.
مطابق برآوردهای صورت گرفته توان طبیعت گردی در منطقه دریاچه گهر سالانه تنها یک هزار و ۵۰۰ نفر است و روزانه تعداد طبیعت گردان نباید از چند ده نفر تجاوز کند در حالیکه این منطقه طی فصل گردشگری میزبان بیش از ۷۰ هزار گردشگر است و همین امر مدیریت این منطقه را با دشواری هایی مواجه کرده است.
به هر روی به نظر می رسد با ایجاد یک ساختار متعادل ضمن اینکه باید زیرساختهای لازم برای پذیرش گردشگران در دریاچه گهر فراهم شود، حفظ این سرمایه ارزشمند به عنوان اولویت اصلی مردم، مسئولان و گردشگران مد نظر باشد و قوانین و الزامات زیست محیطی مورد توجه گردشگران قرار گیرد.
«گهر» نگین اشترانکوه
بنابر این گزارش دریاچه گَهر در میان رشته کوه اشترانکوه در استان لرستان واقع است. این دریاچه در منطقه حفاظت شده اشترانکوه و بین بخش زز و ماهرو الیگودرز و بخش مرکزی دورود قرار دارد قرار دارد.
این دریاچه که به "نگین اشترانکوه" معروف است یکی از زیباترین دریاچههای طبیعی ایران به شمار میرود و با ارتفاع ۲۳۶۰ متر از سطح دریا در میان منطقه حفاظت شده اشترانکوه واقع شدهاست.
این دریاچه به سبب نداشتن راه ماشین رو تا حد زیادی از خرابی و آلودگی به دست انسان به دور ماندهاست. نحوه دسترسی به این دریاچه از طریق شهرهای دورود و الیگودرز امکانپذیر است ولی آسانترين راه برای دسترسی به اين درياچه از مسير شهرستان دورود است.
کوهنوردانی که به قلههای اشترانکوه صعود میکنند معمولاً برای رسیدن به گهر از مسیر روستای طیان و بیدستانه حرکت میکنند. برای رفتن از مسیر طیان میتوان از راهآهن تهران-خرمشهر استفاده کرد و در ایستگاه دربند بعد از ایستگاه ازنا از قطار پیاده شد. از شهر دورود تا چشمه خيه (کله محمود) حدود ۱۷ كيلومتر جاده آسفالت است و از چشمه خيه تا درياچه گهر حدودا ۱۴ كيلومتر مسافت مالرو است.
كسانی هم كه مايل باشند میتوانند باچهارپاهایی مثل قاطر و الاغ نيز كه توسط افراد بومی جهت حمل بار و يا سواری كرايه میدهند، به درياچه بروند.
پوشش گياهی درياچه گهر شامل درختان بلوط، بید، بادام، پسته وحشی، گلابی وحشی، چنار، نارون، بلوط مازو، گردو، انجیر، زبان گنجشک، سیب، زالزالک، ارژن، كنار كهور، و موی وحشی است. گلهای لاله واژگون، شقایق، زنبق و لاله وحشی تاج خروسی و اختر هستند.
حيات وحش دریاچهٔ گهر زیستگاه مناسبی برای آبزیان و دیگر حیوانات وحشی است.
منطقه حفاظت شده اشترانكوه با حيات وحش متنوع شامل حيواناتی است از قبيل کل و بز، قوچ و میش، پلنگ، گرگ، گراز، خرس قهوهای، کفتار، روباه، شغال، خرگوش و انواع پرندگان مانند عقاب، کبک، کبک دری شاهین، تیهو و آبزیان مانند لاک پشت، قورباغه و ماهی قزل آلای رنگین کمان، خال قرمز و ماهی زرد پر و در فصل زمستان جایگاه مناسبی برای انواع پرندگان مهاجر از قبیل اردک ارده ای و چنگر است.
تصویب اعتبار ۱۹۰۰ میلیارد تومانی برای ستاد احیای دریاچه ارومیه
تبریز- دبیر شورای فرهنگی اجتماعی احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی از تصویب اعتبار هزار و ۹۰۰ میلیارد تومانی برای ستاد احیای دریاچه ارومیه خبر داد.
خلیل ساعی پنج شنبه در شورای فرهنگی اجتماعی احیای دریاچه ارومیه گفت: در سال گذشته میزان اختصاص اعتبارات ۸۸ ملیارد تومان بود که ۵۰ درصد آن تخصیص یافت اما امسال با توجه به حساسیت بالای این طرح بالای هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان برای این طرح تصویب شده است که امیدواریم دستگاه ها طرح های خوبی در راستای احیای دریاچه داشته باشند.
وی با اشاره به برگزاری کارگاه های آموزشی در راستای احیای دریاچه ارومیه گفت: این کارگاه ها در هشت شهرستان استان اجرایی می شود که تاکنون در مراغه، بناب، عجبشیر، اسکو، آذرشهر و بناب شاهد برگزاری آن ها بوده ایم که در شهرستان شبستر و تبریز نیز این کارگاه ها برگزار خواهند شد.
ساعی با مفیدخواندن این کارگاه ها گفت: پس از دور اول، دور دوم کارگاه ها نیز در این هشت شهرستان آغاز می شود که در آن ها نمایندگان تشکل های مردمی و کشاورزی وجود دارند و نظام های مهندسی نیز در این کارگاه ها نمایندگانی دارند.
وی ادامه داد: خوشبختانه دریاچه ارومیه از شکل سیاسی خود خارج شده است و آنطوری که در گذشته های نه چندان دور افراد در خصوص سخن زدن درمورد این دریاچه ابا داشتند اما هم اکنون تمامی مردم و تشکل های مردمی در بحث احیای دریاچه ارومیه دخیل هستند و می توانند آزادانه نظر خود را در مورد این دریاچه بیان کنند.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری آذربایجان شرقی با اشاره به برگزاری طرح اتوبوس همیاران آب در پارک های بزرگ شهر گفت: در این طرح، در زبان طنز و با برگزاری انواع برنامه ها بحث صرفه جویی در مصرف آب مطرح می شود تا شاهد فرهنگسازی در بین مردم باشیم.
ساعی همچنین اشاره ای به اطلاع رسانی فعالیت های ستاد از طریق برنامه های رادیویی و تلویزیونی خبر داد و گفت: فرهنگ صحیح آب باید به وسیله اطلاع رسانی توسط رسانه ها مورد توجه قرار گیرد.
نگاه های سلیقگی به کشور آسیب زده است
رئیس شورای اسلامی آذربایجان شرقی نیز در این جلسه گفت: متاسفانه در برخی موارد شاهد حرکت های بخشی و سلیقه ای برخی ها در بین دستگاه ها بوده ایم که این امر آسیب بزرگی به بدنه کشور و استان وارد کرده است.
احتشام حاجی پور ادامه داد: در حالی که کشور ایران دارای پتانسیل های فکری و استعدادهای بالایی است اما متاسفانه به خاطر سیستم مدیریتی نامناسب و حرکت نکردن به شکل سیستماتیک در این راستا شکست خورده ایم.
وی افزود: برای اثرگذاری در بین مردم، خود مسئولان باید ابتدا به آنچه که می گویند ایمان داشته و به آن عمل کنند سپس از مردم انتظار عمل کردن داشته باشند.
هشدار نسبت به رخداد طوفان و سیلابی شدن رودخانه ها در ۱۴ استان
مدیر کل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی نسبت به احتمال رخداد طوفان، وزش باد شدید موقت و احتمال آبگرفتگی معابر عمومی و سیلابی شدن مسیلها و رودخانه ها در ۱۴ استان طی امشب و فردا هشدار داد.
احد وظیفه در گفتگو با مهر با بیان این مطلب افزود: براساس تحلیل آخرین نقشههای پیشیابی هواشناسی طی سه روز آینده برای استانهای واقع در دامنههای زاگرس مرکزی و جنوبی، غرب، مرکز و جنوب شرق کشور، ابرناکی، رگبار، رعد و برق و وزش باد پیشبینی میشود. از بعدازظهر روز پنج شنبه نیز با نفوذ جریانات شمالی، در سواحل جنوبی دریای خزر، شاهد بارش پراکنده باران گاهی با رعد و برق خواهیم بود.
به گفته وی، طی سه روز آینده برای مناطق شرق، شمال شرق و جنوب شرق کشور وزش باد شدید پیشبینی میشود که در برخی مناطق با گرد و خاک و در شمال سیستان و بلوچستان به ویژه منطقه زابل با توفان گرد و خاک همراه خواهد بود.
مدیر کل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی تصریح کذد: طی روزهای چهار شنبه و پنج شنبه، به ویژه در ساعات بعد از ظهر و اوایل شب، وقوع طوفان تندری گاهی با رعد و برق و وزش باد شدید موقت به سبب رشد ابرهای جوششی و احتمال آبگرفتگی معابر عمومی و سیلابی شدن مسیلها و رودخانه ها پیش بینی می شود.
وطیفه اظهار داشت : عصر امروز این شرایط در استانهای چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویر احمد، لرستان، ایلام، جنوب کردستان، کرمانشاه، غرب و جنوب اصفهان، جنوب همدان، نیمه غربی کرمان، شمال و غرب فارس، شمال خوزستان و جنوب سیستان و بلوچستان رخ می دهد.
وی افزود: فردا طوفان و وزش باد شدید در استانهای چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویر احمد، نیمه جنوبی اصفهان، نیمه شمالی فارس، ایلام، ارتفاعات لرستان، شمال خوزستان، شرق هرمزگان، جنوب سیستان و بلوچستان و نوار غربی آذربایجان غربی پیش بینی می شود.
مدیرکل پیش بینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی تأکید کرد: از این رو با توجه به پیشبینی این شرایط جوی مخرب توصیه می شود تمهیدات لازم برای کاهش خسارات احتمالی از جمله خودداری از تردد در حاشیه رودخانه ها و احتیاط لازم در تردد جادهای نقاط مرتفع مناطق یاد شده بکار گرفته شود.
وظیفه یادآور شد: فردا آسمان تهران صاف در بعدازظهر همراه با رشد ابر و در ارتفاعات گاهی وزش باد است. بیشینه و کمینه دمای پایتخت ۳۶ و ۲۶ درجه سانتیگراد بالای صفر خواهد بود.
در جلسه شورای شهر تهران مطرح شد؛
تا کی میخواهیم با جان مردم بازی کنیم؟
رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران با یادآوری طوفان سال گذشته و حوادث پس از آن گفت: سال گذشته برخورد خوبی انجام نگرفت و یک عذرخواهی هم نشد تا کی میخواهیم با جان مردم بازی کنیم؟
اقبال شاکری در جلسه امروز شورای شهر تهران در خصوص حادثه سیل گفت: پد هلیکوپتری منطقه امامزاده داود تبدیل به پارکینگ شده است. از طرف دیگر اورژانس میگوید؛ به ما اعلام رسمی نشده بود و ما حوادث را از سایت هواشناسی متوجه شدیم.
رئیس کمیته عمران شورای شهر با تاکید بر اینکه ظرفیت جاده چالوس 12 هزار خودرو است، ادامه داد: متاسفانه در این حادثه 100 هزار خودرو در جاده چالوس دچار حادثه شدند، 80 خودرو از بین رفته، 16 کشته و 12 مفقودی بر جای ماند.
وی با اشاره به سایت بینالمللی هواشناسی اظهار کرد: این سایت 10 روز قبل از حادثه اعلام کرده 6:20 بعدازظهر باد با سرعت 22.2 کیلومتر بر ساعت، ساعت 7 با سرعت 32 کیلومتر در ساعت و ساعت 7.5 با سرعت 77.8 کیلومتر بر ساعت در برخی مناطق وجود خواهد داشت. همچنین این سایت اعلام کرده طی یک ساعت سرعت دید از 5 کیلومتر به 100 متر کاهش پیدا خواهد کرد.
شاکری با یادآوری طوفان سال گذشته و حوادث پس از آن گفت: سال گذشته برخورد خوبی انجام نگرفت و یک عذرخواهی هم نشد تا کی میخواهیم با جان مردم بازی کنیم؟
وی افزود: حادثه پیشآمده در روزهای تعطیل اتفاق افتاده و مردم در مسافرت بودند وگرنه فاجعهای رخ میداد.
رئیس کمیته عمران شورای شهر با تاکید بر اینکه آب گرفتگی مهمترین معضل تهران در این چند روز بوده است، گفت: باید طرح جمعآوری آبهای سطحی را در نظر بگیریم و اگر میگوییم؛ ساخت و ساز در بستر رودخانه باید ممنوع شود، این موضوع را باید به مرحله عمل برسانیم.
وی تاکید کرد: مدیریت یکپارچه باید به قنوات، مسیرها، کانالها و ... رسیدگی کرده و نقطه پایانی برای آن بگذارد.
مازندران همچنان درگیر سیل
درحالیکه سیل در مقاطع مختلف خسارتهای زیادی به زیر ساختهای مازندران وارد میکند، هر بار، ابر و باد و مه خورشید و فلک مقصر اصلی این حادثه معرفی میشود و کسی پاسخگوی دلیل این خسارات نیست.
نم نم باران اینبار هم تبدیل به سیل شد و یک عمر زندگی حادثه دیدگان را بی هیچ مقاومتی با خود برد و بر پیشانیشان داغ نشاند.
طبق برآورد های اولیه ۱۰هزار هکتار اراضی شالیزاری در مازندران تخریب شد و شالیزارهایی که وقت برداشت محصول شان بود اما دسترنج شالیکار و ماهها زحمت، نصیب سیل بی توجهی ها و غفلت ها شد.
وقتی به بازخوانی پرونده سیل در مازندران می رسی، تکرار این حوادث را می توان به وفور دید و طبق اعلام مسئولان آب منطقه ای در کمتر از یک دهه اخیر بیش از ۹۰ سیل در استان به وقوع پیوسته است.
اولین سیل امسال در بخش بلده در بهار کلید خورد و به رغم بروز خسارت بیش از هزار میلیاردی هنوز پرونده بازسازی و بهسازی مناطق آسیب دیده بسته نشده است.
در این حادثه که به بخش های مختلف از جمله راه، ابنیه، مسکن، کشاورزی، زیرساختها و غیره خسارتهای کلان زده شده و به گفته مردم و متولیان امر، بلده با این سیل، ۵۰ سال محرومتر و به عقب رانده شده است.
سال ۹۳ نیز برای مازندران از نظر بروز حوادث از جمله سیل، سال بدی بود و بی سرپناهی دوباره اهالی محله های بهشهر در سیل تکرار شد و خسارتهای کلانی بجا گذاشت و این حادثه، حتی پای سخنگوی قوه قضاییه و مسئولان مرتبط کشوری را برای بررسی و تحلیل چرایی وقوع سیل و قصورها به مازندران کشید.
و اینک تنها چندماه پس از سیل مخرب امسال بلده، هفت شهرستان مازندران درگیر سیلی دیگر شدند که اثرات و پیامدهای ناشی از آن سالهای سال بر چهره منطقه خواهد ماند.
سیل زدگان یکشنبه مازندران که مزارع و شالیزارها یا اسباب و اثاثیه زندگی شان با آسیب مواجه شده است، با اشاره به اینکه وجود قانون شكنی های مختلف در بالا دست و قاچاق چوب از جنگل ها موجب سیل و بی خانمانی ما شده است، خواهان رسیدگی به مسائل هستند.
اما معاون هماهنگی امور عمرانی مازندران در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آخرین وضعیت ناشی از سیلاب در استان با عنوان اینکه شرایط عادی است و همه راههای اصلی و فرعی بازگشایی شده است، درباره چرایی علل وقوع سیل در استان معتقد است: وقتی در یک مدت کم ۶ تا ۷ ساعته بیش از ۱۷۰ میلی متر باران در منطقه می بارد، مسلما این موضوع از جمله دلایل بروز سیل می شود.
علی نبیان با اشاره به اینکه، شدت بارندگی در زمان کم و بارش بیش از ۱۷۰ میلی متری در حالی است که میانگین بارشهای سالانه کشور اندک است و از سوی دیگر امسال بیش از دو ماه از سال بارندگی نداشته ایم و خشکی زمین و شدت بارشها در بروز سیل موثر بوده است.
وی در عین حال، ساخت و ساز غیرمجاز در حاشیه رودخانه ها و تجاوز و تصرف را از جمله دلایل بروز سیل مطرح می کند و می گوید: بر اساس اعتباری که سال گذشته از سوی هیئت دولت درنظر گرفته شده، قرار است در مدت سه سال واحدهای مسکونی واقع در حریم رودخانه ها، خریداری شود.
نبیان با عنوان اینکه با تخصیص بخشی از اعتبار، طرح خریداری واحدهای مسکونی واقع در حریم در سال قبل اجرایی شد اظهار امیدواری کرد تا این طرح در سال جاری نیز اجرا شود.
تجاوز به طبیعت و برداشتهای غیراصولی از جنگل
در کنار شدت بارندگی و تجاوز به حریم رودخانه ها به تاکید صاحبنظران باید به عواملی نظیر تجاوز به طبیعت مانند برداشت های غیراصولی جنگل، ساخت و سازهای غیر مجاز در حریم رودخانه ها، نبود نظارت صحیح بر برداشتهای غیر اصولی منابع مانند شن و ماسه، سنگ، کم توجهی به لایروبی برخی نهرها، رودها و رودخانه ها و بی برنامگی در تدوین و مشارکت گیری تیم های اضطرار نیز توجه کرد که ریشه یابی بسیاری از سیل های مازندران ناشی از کم توجهی به مسائل طرح شده است.
با گذشت حدود دو روز از سیل مازندران، هنوز وضعیت مناطق سیل زده عادی نشده است و به گفته علی اصغر احمدی مدیرکل مدیریت بحران مازندران، بیشترین مشکل در شهرستان سوادکوه وجود دارد و در بقیه شهرستانها، وضعیت بهتر شده است.
وی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه حادثه سیل به بخش های مختلف از جمله ابنیه، کشاورزی و غیره خسارت زده است از بازگشایی مسیرهای اصلی مانند کندوان و هراز خبر داد و گفت: مسیر سوادکوه نیز باز است اما در سمت آلاشت در بخش راه مشکلاتی وجود دارد.
احمدی با اظهار اینکه در شهر زیرآب هفت واحد مسکونی و تجاری دچار آسیب شدند، از رفع مشکل اولیه آن خبر داد و گفت: برای رسیدگی بهتر به مشکلات شهرستان سوادکوه، جلسه ستاد مدیریت بحران در منطقه برگزار می شود.
مدیرکل مدیریت بحران مازندران با عنوان اینکه، در روستای مویج خیل سوادکوه و شیرکلا حدود سه تا چهار واحد، دچار آسیب جدی شده است، گفت: هلال احمربه سیل زدگان منطقه خدمات رسانی کرده است و مشکلی برای ارائه تسهیلات مناسب برای ساخت مسکن به این سیل زدگان نخواهیم دشت.
علی اصغر احمدی درباره چرایی وقوع سیل اخیر و بروز خسارتها بر بخش های مختلف با بیان اینکه بارندگی های اخیر واقعا فرق می کرد و بی سابقه بوده است، شدت بارشها در زمان کم را از دلایل بروز سیل برشمرد.
ثبت ۱۷۶ میلیمتر بارندگی
وی حداکثر بارندگی را ۱۷۶میلیمتر و حداقل را ۴۲ میلی متر اعلام کرد و در عین حال یادآور شد: برداشت های بی رویه و غیرمجاز، ظرفیت نامناسب چل ها و رودخانه ها سبب شده تا توان کنترل حجم بالای آب را نداشته باشند و در نهایت سبب وقوع سیلاب شود.
به گزارش مهر، هر سال سیلاب در مازندران خسارت می زند اما با گذشت سالها هنوز طرح جامع سیلاب استان بلاتکلیف است و ساخت و سازهای بی رویه، قطع درختان در بالادست، تصرف و بستر رودخانه، همواره تراژی سیل را در استان طنین انداز می کند.
تخریب جنگل ها و مراتع در بالادست، تجاوز به بستر و حریم رودخانه، ساخت و سازهای بی رویه و قارچ گونه در میان دست و پایین دست، فراهم نبودن زیرساختهای شهری، عدم اجرای کامل طرح هدایت آبهای سطحی، اجرا نشدن بیمه جامع شهری وغیره سبب شده تا با ریزش کمترین میزان بارش، شهرهای مازندران در هراس سیل بی خواب شود.
قوه قضاییه ورود کند / ۸ جنازه در مسیر رود کن پیدا شد
نایب رییس شورای شهر تهران خواستار ورود قوه قضاییه و سازمان بازرسی به موضوع سیل تهران و البرز و بررسی تمام ابعاد این حادثه شد و گفت: عدهای با رانت و سوءاستفاده از مسئولیتی که داشته اند اقدام به ساخت و سازهای غیرمجاز در این مناطق کردند.
انتقاد از نبود مدیریت یکپارچه حریمها
طلایی از نبود متولی واحد برای مدیریت حریمها انتقاد کرد و گفت:وقتی مدیریت واحد برای حریمها وجود نداشته باشد نتیجه اش این میشود. در مورد حریم رودخانه ها چندین سازمان از جمله وزارت نیرو، وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان محیط زیست و ... مسئولیت دارند و این یعنی کار یکپارچه پیش نمیرود و باعث بروز مشکل خواهد شد.
نایب رییس شورای شهر تهران با اشاره به موقعیت روستای سولقان خاطرنشان کرد: در طرح «هادی» این روستا حداکثر مجاز طبقات بین دو تا سه طبقه است در حالی که در این منطقه ساختمان هفت یا هشت طبقه ساخته شده و اینجاست که فاجعه به بار میآید و من نمیدانم چه کسی مسئول پاسخگویی و پیامدهای ناشی از ساخت و ساز در منطقه است. این موضوع موجب افزایش جمعیت بی رویه و خارج از اصول در این منطقه می شود.
وی ادامه داد: در قسمت بالایی روستای سولقان نیز که خارج از طرح «هادی» است بیش از 700 واحد مسکونی با طبقات 5، 6 و 7 طبقه به شکل غیرمجاز ساخته شده و هیچ کس هم مدیریتی بر این منطقه ندارد و انگار تعمدی در کار است تا این وضعیت رخ دهد. متاسفانه مدیران و مسئولانی وجود دارند که از مسئولیت خود سوءاستفاده کردند و مشابه این موارد را ما در لواسانات، جاجرود، فیروزکوه و ... نیز می بینیم که عده ای با زد و بند و سوءاستفاده از مسئولیتشان اقدام به ساخت و ساز غیرمجاز کردند.
طلایی در باره اینکه آیا شورای شهر آمادگی ورود به این موضوع را دارد یا خیر اظهار کرد: ما مشکل حریم را در مناطق 1، 2، 5 و 22 تهران داریم و باید این موضوع برطرف شود که این وظیفه وزارت کشور است تا وارد شود . ما نیز در شورای شهر برای حاکمیت قانون و تعیین حریمها تلاش خواهیم کرد و در صورتی که لازم باشد آمادگی این را داریم که در تیم کارشناسی که برای بررسی این حادثه تشکیل می شود حضور داشته باشیم.
پیدا شدن ۸ جنازه در مسیر رود
معاون خدمات شهری شهرداری تهران با تاکید بر اینکه شهرداری به لحاظ قانونی مسئولیتی در خصوص حادثه شب گذشته منطقه کن- سولقان نداشته، گفت: ساخت و سازهای برخلاف طرح هادی روستا باعث طغیان رودخانه شد.
مجتبی عبداللهی، با بیان اینکه شب گذشته در تهران حدود ۵۰ حادثه رخ داد، افزود: واژگونی داربست منازل، شکستن درخت، افتادن تیر برق و کنده شدن کابل برق از جمله این حوادث بود که با توجه به وضعیت آماده باش نیروهای حوزه خدمات شهری، در کمترین زمان ممکن مشکلات برطرف شد.
وی با بیان اینکه در این بخش از گزارشات سازمان آتش نشانی در سطح شهر تهران حادثه دیده ای گزارش نشده است، خاطر نشان کرد: متاسفانه حادثه ای نیز در منطقه کن و در مسیر امامزاده داوود به وقوع پیوست و این در حالیست که این مسیر در دست راهداری بوده و وزارت راه و راهداری استان تهران این مسیر را نگهداری می کنند. همچنین در طول این مسیر چندین روستا وجود داشته که زیرنظر فرمانداری هستند.
معاون خدمات شهری شهرداری تهران با بیان اینکه در سیلاب شب گذشته، رودخانه کن طغیان کرده و در نهایت باعث بالا آمدن سطح آب شد، افزود: بالا آمدن آب باعث شد سنگ، گل و لای و درخت شکسته در مسیر حرکت خودروها قرار گیرند و از سوی دیگر نیز ترافیک سنگین در جاده باعث ایجاد حادثه برای مردم و خسارت تعدادی از خودروها شد.
عبداللهی با بیان اینکه بر اثر این حادثه تعدادی از شهروندان در کانال آب افتادند، خاطر نشان کرد: در حال حاضر ۸ جنازه از مسیر روخانه کن و قسمت های پایین و میانی رودخانه پیدا شده اند.
وی با اشاره به اینکه شب گذشته علارقم اینکه طغیان این قسمت از رودخانه جز محدوده کاری ما نبود تمامی عوامل در کوتاه ترین زمان ممکن در محل حضور یافتند، افزود: بلافاصله رییس و معاون عملیات سازمان آتش نشانی و شهرداری منطقه ۵ در محل حضور یافته و به مردم کمک رسانی کرده و حادثه دیدگان را از محل حادثه تخلیه کردند.
معاون شهردار تهران در خصوص اینکه متاسفانه در روستاهای سولقان ساختمان های ۸ تا ۹ طبقه ساخته شده است، گفت: در صورتی که در طرح هادی نباید این چنین باشد و مردم در حریم رودخانه کن ساخت و ساز انجام داده اند که این موضوع به شدت خطرآفرین است و ممکن است در آینده با حوادث غیرمترقبه این چنینی روبرو شویم.
منبع مهر
جنگلهای سیروان در "آتشی عمدی" سوخت
فرماندار سیروان گفت: بیش از 200 هکتار از جنگلهای این شهرستان طعمه حریق شد.
مراد یگانه در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران منطقه ایلام، اظهار کرد: با ورود بالگرد آبپاش ویژه اطفا حریق و حضور نیروهای مردمی عملیات مهار آتشسوزی مهارشده است ولی به دلیل وسعت آتشسوزی درخواست هواپیما حمل آب با ظرفیت حمل 4 هزار لیتر آب داده شد که این هواپیما تا ساعتی دیگر وارد استان میشود.
دکتر رضا احمدی مدیرکل منابع طبیعی استان نیز دراینباره به خبرنگار ایسنا گفت: در حال مساحی وسعت آتشسوزی هستیم و هماکنون آتشسوزی تاحدوی مهارشده است و بهطور کامل از توسعه آن جلوگیری شده است.
وی بابیان اینکه تاکنون بالگرد آبپاش نیز دو سری آب بر روی جنگلها پاشیده است گفت: با درخواست ستاد بحران هواپیما آبپاش ساعت 14 وارد استان میشود و امید است با ورود هواپیما حمل آب، آتشسوزی بهصورت کامل مهار شود.
حجتالله فتحی، معاون فنی منابع طبیعی و آبخیزداری استان با بیان عمدی بودن آتش سوزی گفت: با درگیری بین اهالی روستای شاه قلندر علیا بر اثر اختلافات خانوادگی با آتش زدن خرمن محصولات کشاورزی این آتش به جنگلهای منطقه هم سرایت کرد.
آتشسوزی جنگلهای دامنه منطقه جنگلی قلارنگ واقع در "درون کفره" پشت روستای شاه قلندر شهرستان سیروان از دیروز بعدازظهر آغازشده است و به دلیل وزش باد و صعبالعبور بودن و پوشش گیاهی منطقه قابلمهار نبود و وسعت عظیمی از منطقه را در برگرفت.
ماهیها و لاکپشتهای "سراب نیلوفر" مردند
معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی محیط زیست کرمانشاه از خشکیدگی کامل سراب نیلوفر خبر داد وافزود: خطر خشکسالی تالاب هشیلان را نیز تهدید میکند.
کاظم علیزاده در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران، منطقه کرمانشاه، با بیان اینکه روند خشک شدن سراب نیلوفر از سال 90 آغاز شد، افزود: این چهارمین سال متوالی است که سراب نیلوفر خشک میشود.
وی افزود: در سالهای گذشته این خشکی کامل نبود و گاهی بخشی از آب سراب باقی میماند، اما امسال این سراب به طور کامل خشک شده است.
به گفته این مسئول خشک شدن سراب نیلوفر باعث نابودی گونههای گیاهی و جانوری این اکوسیستم شده و نیلوفرها از همان سالهای اول از بین رفتند و این بار نیز شاهد مرگ گونههای آبزی مانند لاکپشت و ماهیها بودیم.
معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی محیط زیست کرمانشاه دلیل خشک شدن سراب نیلوفر را خشکسالیهای اخیر و برداشت بیرویه از حریم سراب دانست.
علیزاده با بیان اینکه این سراب در حوزه مناطق تحت مدیریت محیط زیست نیست، خاطرنشان کرد: ما در این بین فقط نقش نظارتی داریم و قرار بود دستگاههای دیگری برای حفظ این سراب اقداماتی انجام دهند که باید از خود آنها پرسید اقداماتشان به کجا رسیده است.
وی افزود: قرار بود با چاههای غیرمجاز حاشیه سراب نیلوفر برخورد شود و میزان مصرف چاههای مجاز نیز کنترل شود و به علاوه از کشت محصولات پرمصرف مانند ذرت در حاشیه آن خودداری شود.
معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی محیط زیست کرمانشاه در پاسخ به اینکه قرار بود حقآبهای از سد گاوشان برای سراب نیلوفر در نظر گرفته شود، گفت: خود سد گاوشان نیز ذخیره آبی چندانی ندارد.
علیزاده با اشاره به قابلیتهای گردشگری که سراب نیلوفر برای کرمانشاه دارد، عنوان کرد: با خشک شدن این سراب کسی برای دیدن آن نمیرود و درآمدی هم در این بخش نخواهد داشت.
وی گفت: این سراب در 20 کیلومتری شمال غرب کرمانشاه قرار دارد و در فهرست میراث طبیعی ایران قرار دارد.
به گفته این مسئول کمآبی بسیاری از چشمهها، سرابها و رودخانههای کرمانشاه را به خشکی کشانده و رودخانههایی از جمله رازآور، قرهسو و گاماسیاب نیز با کمآبی جدی مواجهند.
علیزاده گفت: بیآبی تالاب هشیلان را نیز به شدت تهدید میکند و ممکن است فاجعه زیست محیطی نیز در این تالاب منحصر به فرد کرمانشاه رخ دهد.
نابودی بیش از ۴هزار هکتار از باغهای تهران
یکی از مقامات دولتی ایران میگوید که بیش از ۴ هزار هکتار از باغهای تهران تخریب شدهاند. دبیر شورای عالی معماری و شهرسازی تصریح میکند که نابودی این فضاهای سبز افزایش آلودگی هوای تهران را در پی داشته است.
پیروز حناچی دبیر شورای عالی معماری و شهرسازی وزارت راه وشهرسازی، میگوید بر اساس گزارش کمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران تخمین زده میشود که بین ۴ تا ۶ هزار هکتار از باغهای تهران از بین رفته است.
او میافزاید که بر اساس بررسیهای صورت گرفته تخریب بیش از ۴ هزار هکتار باغ در تهران حتمی است. به گفته حناچی کاهش کیفیت هوای تهران بی ارتباط با تخریب این باغها و ساختمانسازیهای صورت گرفته نیست.
این مقام دولتی با اشاره به باغهای منطقه "ازگل" تهران تصریح میکند که در حال حاضر از این باغها تقریبا چیزی باقی نمانده و همه تبدیل به ساختمانهای بلندمرتبه شدهاند.
معاون وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه تخریب باغها از دو دهه پیش آغاز شد، میافزاید: در دهه اخیر نابودی این فضاهای سبز رشد چشمگیری داشته است.
به گفته حناچی به پیشنهاد شورای شهر دوم تهران به صاحبان باغها اجازه داده شد با حفظ ۷۰ درصد از آنها، امکان ساختمانسازی را بیابند. او اضافه میکند که با گذشت یک دهه از این تصمیم اثری از بسیاری از باغهایی که با این دستورالعمل پروانه ساختمانی گرفتند، نمانده است.
دبیر شورای عالی معماری و شهرسازی از نقض قانون به علت ساختمانسازیهای زیاد و کنترل نشده خبر میدهد و میگوید: «مجبور شدند برای تامین خدماتی از جمله پارکینگ حتی به عمق زمین نیز نفوذ کنند و سطح اشغال را در زیرزمین تا حدود ۸۰ و حتی در برخی از موارد ۱۰۰ درصد افزایش دادند و در نهایت از آن ۷۰ درصدی که برای باغات در نظر گرفته شد چیزی باقی نماند.»
قیمت بالای زمین، بلای جان فضای سبز تهران
پیش از این نیز رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون "سلامت، محیط زیست و خدمات شهری" شورای شهر تهران، نسبت به نابودی باغها در تهران هشدار داده بود.
او در اوایل تیرماه امسال در جلسه شورای شهر تهران با اشاره به اینکه برای حفظ باغها و فضای سبز، امیدی به شهرداری نیست، افزود: «اعضای شورا برای حفظ باغات و درختان شهر کاری کنند.»
حافظی با نمایش تصاویری در جلسه شورای شهر گفت بر اساس تصاویر ماهوارهای طی ۱۱ سال گذشته سهم عمدهای از فضای سبز، باغات و درختان محدوده ستارخان و طرشت نابود شدهاند.
او تصریح کرد: «چگونه میخواهیم هوای پاک داشته باشیم در حالی که زیرساختهای آن در حال نابودی است...شعار "آسمان آبی، زمین پاک دادن" کافی نیست. انتظار میرود که راه مقابله با نابودی باغات را بیابیم.»
به باور کارشناسان، قیمت بالای زمین در تهران موجب شده است که صاحبان این باغها تلاش کنند که به روشهای مختلف اجازه تغییر کاربری آن را از شهرداری کسب کنند. موضوعی که درآمد قابل توجهی را برای شهرداری تهران به دنبال خواهد داشت.
خشکاندن عمدی درختان باغها و یا قطع این درختان با پرداخت جریمه، راه را برای تغییر کاربری این فضاهای سبز فراهم میکند. منتقدان میگویند که نهادهای مسئول نیز در قبال این رخدادها حساسیت کافی نشان نمیدهند.
در اتفاقی بی سابقه؛
چشمههای چندهزار ساله طاق بستان دیشب خشکیدند
مجموعه طاق بستان یکی از بی نظریر ترین آثار تاریخی ایران و جهان است که نخستین انیمیشن سنگی دنیا با آثاری فاخر از مجد و عظمت ایرانیان باستان لقب گرفته است.
شب گذشته اهالی روستای طاق بستان در حالی به خواب رفتند که نمی دانستند برای نماز صبح آبی وجود ندارد و
باید لب تشنه روزه دار شوند.
مجموعه طاق بستان یکی از بی نظریر ترین آثار تاریخی ایران و جهان است که نخستین انیمیشن سنگی دنیا با آثاری فاخر از مجد و عظمت ایرانیان باستان لقب گرفته است.
یکی از ویژگی های این مجموعه تاریخی وجود چشمه های جوشان آب در کنار سنگ نگاره ها و طاقهای سنگی است.
شب گذشته در پی اتفاقی بی سابقه چشمه های طاق بستان بدون هیچ علائمی از افت فشار، خشکیدند و صبح امروز مردم روستای طاق بستان با صحنه ای غم انگیز مواجه شدند.
این درحالی است که تا شب گذشته میزان آب ریز چشمه ده لیتر بر ثانیه بوده است.
مردم منطقه در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشتند که برداشت بی رویه آب از سوی آب منطقه ای و آب و فاضلاب شهری موجب این پیشامد ناگوار شده است.
خشکیدن چشمه ها به دلیل پایان یافتن آب های زیر زمینی است
در همین راستا خبرنگار خبرگزاری مهر با مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان کرمانشاه گفتگو کرد و منصور کیاور دراین رابطه اظهار داشت: خشکیدگی چشمه های طاق بستان به دلیل اضافه برداشت نبوده بلکه پایان یافتن منابع آب زیرزمینی آن منطقه است.
وی در پاسخ به این سؤال که چگونه ممکن است چشمه ها یک شبه خشک شوند گفت: از آنجایی آب منطقه ای متولی این امر است بایستی با انجام مطالعات، علل وقوع این خشکیدگی را تشخیص دهد.
کیاور بیان کرد: ما فقط مسئول آب های سطح زمین هستیم و اقدامی برای نگه داشتن آب در داخل چشمه نداریم. اما علائم و شواهد حاکی از اتمام منابع آب زیرزمینی در منطقه طاق بستان است.
به گزارش خبرنگار مهر، برای علت یابی این واقعه نادر از سوی شرکت آب منطقه ای استان کرمانشاه، موفق به برقراری ارتباط با کیاست امیریان مدیرعامل این مجموعه نشدیم.
پرورش ماهی در بیابان های چین،
الگویی برای کشورهای خشک
تجربه چین در پرورش ماهی وسط بزرگترین صحرای این کشور و جلوگیری از گسترش بیابان ها، الگویی مثبت برای کشورهایی است که بیابان های فراوان دارند.
به گزارش تارنمای چنل نیوز آسیا، هر سال بیش از 600 تن ماهی قزل آلای رنگین در صحرای «کومتاگ» در استان گانسو پرورش داده و به سراسر چین ارسال می شود.
شرکت بیبو، با سیاست های تشویقی دولت، سرمایه گذار و بنیان گذار این پرورشگاه بزرگ ماهی است. «بیبو» در سال 2001 میلادی، 16 میلیون دلار برای این مرکز سرمایه گذاری کرد.
'وانگ یونگبین' مدیرعامل این شرکت با اشاره به چالش های پرورش ماهی در صحرا یادآور می شود که «بیبو» آب موردنیاز برای حوزه های پرورش ماهی را با کشیدن جویبارهایی از یخچال های طبیعی مجاور تامین می کند. همین جویبارها مانع از ایجاد سیل های ناگهانی و موسمی می شوند. همچنین کاشت درخت در مجاورت کشتزارهای پرورش ماهی، جلوی تشکیل ریزگردها را به گونه ای ملموس گرفته است.
«وانگ» پرورش ماهی در بیابان را «کشاورزی پربازده» می نامد و می گوید: زراعت نیازمند آب فراوان است، اما پرورش ماهی به آب بسیار کمتری نیاز دارد. این کار را در اصطلاح، کشاورزی پربازده می گویند.
بیابان، 2.6 میلیون کیلومتر از سرزمین چین که معادل یک سوم از مساحت این کشور است را پوشانده است. تجربه مثبت بیبو در پرورش ماهی وسط صحرا همزمان با طرح های بیابان زدایی، می تواند الگویی خوب برای دیگر مناطق چین و دیگر کشورهای خشک باشد.
مرگ تدریجی زندهرود اصفهان در گرداب بیتدبیری مسئولان
رودی که به زایندگی آب معروف بود درطول ۴۵ سال به دلیل بیتدبیری ها به رودخانه فصلی تبدیل ودر در برهه ای به خشکهرود معروف شد.
این گزارش از سلسله گزارش های «پرونده ویژه بررسی پدیده کم آبی و مدیریت بحران آب در استانهای کشور» منتشر شده است. دومین «پرونده ویژه» مجموعه گزارشهای تولیدی دفاتر سرپرستی استانهای خبرگزاری مهر، در یک موضوع مشترک است. نخستین پرونده ویژه استان ها با عنوان«پرونده ویژه بررسی پدیده حاشیه نشینی در استانهای کشور» را می توانید در اینجا بخوانید.
به گزارش خبرنگار مهر، رودخانه زایندهرود از گذشتههای دور به زایندگی و زندگی معروف بوده است و در طول قرون گذشته بارها در جریان خشکسالی های طبیعت قرار گرفته اما هیچگاه به طور کامل خشک نشده و این در حالی است که در طول سال های اخیر این رودخانه دائمی که با جریان دائمی خود به شیوههای مختلف به زندگی مردم اصفهان رونق میبخشید به رودخانهای فصلی مبدل شد.
کارشناسان از مهمترین دلایل این امر را بیتدبیری و بیتوجهی مسئولان در زمینه بارگذاری های بیش از حد توان رودخانه میدانند و بر این اعتقادند که برداشت های بیرویه در بالادست رودخانه تاثیر عمدهای بر شرایط رودخانه نهاده است.
در واقع گرچه اصفهان در ناحیه خشک قرار دارد اما بنا به تدبیر طبیعت رودخانه زایندهرود همواره به آن رونق میبخشیده و در تعدیل آب و هوای این ناحیه نیز نقش موثری داشته است اما در طول سالهای اخیر بیتوجهی به صحبت های کارشناسی، اجازه حفر چاههای عمیق و برداشت های بیرویه در بالادست رودخانه تاثیر عمدهای بر شرایط رودخانه نهاده است؛ به گفته کارشناسان متاسفانه هر دولتی که بر سرکار آمد مسئولان آن منطقه یا آبِ اصفهان را برای محل تولد خود طلب کردند و یا باری بر بار سنگین رودخانه افزودند که توسعه صنعت بیش از توان اصفهان در این ناحیه، تبدیل زمین های لمیزرع به زراعی، حفر چاههای عمیق و بدون مجوز در حریم رودخانه و استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی بدون توجه به عواقب آینده از جمله این موارد بوده است.
کاهش ۱۴ درصدی بارش کل استان نسبت به بلندمدت
نوید حاج بابایی درارتباط با وضعیت خشکسالی در سال های اخیر و وضعیت بارش در سال جاری در گفتگو با مهر اظهار داشت: میانگین بارش کل استان در سال جاری حدود ۱۳۰.۳ میلی متر است که نسبت به مقدار بلندمدت دوره آماری مشابه حدود ۱۴ درصد کاهش داشته است.
وی با اشاره به اینکه عمده بارش های دریافتی در بهار ۹۴ عمدتا در نواحی غرب و سرچشمههای آبی زایندهرود رخ داد و سایر مناطق بارش مناسبی را دریافت نکردند، ابراز داشت: بنابراین بررسی خشکسالی از دیدگاه هواشناسی تا پایان اردیبهشت ۹۴ بیانگر شرایط خشکسالی متوسط در نواحی شرق، شمال و مرکز استان بوده است.
معاون توسعه و پیش بینی هواشناسی استان اصفهان تاکید کرد: همچنین بررسی شاخص خشکسالی بلندمدت ۷ ساله نشان از استمرار خشکسالی بر منابع استان و سرچشمههای آبی زایندهرود دارد و با توجه به اینکه بارش قابل ملاحظهای در سطح استان در سه ماه آینده انتظار نمیرود صرفهجویی و مدیریت بهینه آب را در ماههای گرم سال توصیه میشود.
تاثیر خشکسالی زایندهرود بر زندگی کشاورزان اصفهانی
تاثیر خشکسالی زایندهرود بر زندگی کشاورزان اصفهانی از مهمترین مسایلی است که میتوان مدنظر قرار دارد چرا که افرادی که روزی زندگی خود را از این راه تامین میکردند شغل اصلی خود را از دست داده و با توجه به اینکه در این منطقه هیچگونه صنعت یا مشاغل دیگری بارگذاری نشده بوده به اندازهای فقیر شدند که زکاتدهندگان دیروز زکاتبگیر شدند.
بر این اساس اسفندیار امینی مدیرعامل کانون خبرگان کشاورزی در گفتگو با خبرنگار مهر در ارتباط با دلایل موثر در خشکسالی زایندهرود و میزان خسارت خشکسالی و پیامدهای آن اظهار داشت: این رودخانه روزی زاینده بوده و بر این اساس در زمانهای گذشته چاهها، قنوات و چشمهسارهای موجود متاثر از رودخانه بوده است تا اینکه در سال ۱۳۴۹سد زایندهرود آبگیری شد و از همان سال تاثیرات کمآبی به تدریج در این حوضه آبی مشهود شد.
مدیرعامل کانون خبرگان کشاورزی با بیان اینکه تاثیرات کمبود آب علاوه بر خشک شدن آب چاهها، و قنوات موجب شور شدن و پایین آمدن کیفیت آب این منابع آبی نیز میشود، اضافه کرد: بر این اساس تنها ۳ سال بعد از آبگیری سد دو روستای شاخکنار و شاخمیان که در انتهای رودخانه قرار داشتند از سکنه خالی و کشاورزی آنها رها شد و دلیل آن به کمبود آب و شور شدن مختصر آب باقیمانده رودخانهها و سفرههای زیرزمینی بود.
وی با اشاره به اینکه تا پیش از این در حوضه زایندهرود تنها قنات و مادی وجود داشته است، بیان داشت: از سال آبگیری سد، کشاورزان چاهزنی در این منطقه را آغاز کردند اما هیچکس متوجه اتفاقات در حال وقوع و کاهش ذخایر آب زیرزمینی نبود و این در حالی است که تخریب طبیعت از همین نقطه آغاز شده بود.
امینی با اشاره به اینکه حفر چاه به تدریح موجب خشک شدن قنوات و چشمهسارها میشود و مادی ها نیز دیگر به درستی کار انتقال آب را انجام نداده و پِرت آب خواهند داشت، تصریح کرد: بدین ترتیب اکنون شاهد آن هستیم که بخش قابل توجهی از رودخانه ای که زایش داشته کارکرد قبلی خود را از دست داده است.
تمامی برداشت های اضافی زایندهرود خلاف قانون بوده است
وی با بیان اینکه تمامی برداشت های رودخانه زایندهرود در ابتدا با مجوز وزارت نیرو بوده که امری خلاف قانون است، تاکید کرد: در طول زمان به شکل غیرقانونی و بیش از مجوز از این رودخانه برداشت شده و در نتیجه حوضه زایندهرود به شکلی درآمده است که دیگر مادی، چشمهسار و قنوات نداریم و در نتیجه رودخانه ای که در ۱۲ ماه سال آب داشته است اکنون به شکل فصلی درآمده است.
مدیرعامل کانون خبرگان کشاورزی با ابراز این موضوع که اکنون سفرههای آب زیرزمینی تخلیه شده است، ابراز داشت: به جز اندک چاههای اطراف رودخانه چاههای دیگر یا خشک شده و یا مختصر آبی دارند که کیفیت آن بسیار پایین است.
وی با بیان اینکه کشاورزی این منطقه تنها با وجود آب تامین میشود و با وجود خشکسالی رودخانه خسارت بسیاری به کشاورزان وارد شده است، گفت: نتیجه این بی تدبیریها که از سال ۴۹ آغاز شده مهاجرت روستاییان به دو شکل شغلی یا مسکونی رخ داده است.
امینی خاطرنشان کرد: گرچه در ظاهر تعداد زیادی از روستاها از سکنه خالی نشده است اما اهالی روستا که توان زندگی کامل در شهر را ندارند صبح به صبح از روستا خارج و شب ها به محل اسکان خود برمیگردند و بدین ترتیب باید گفت که بیش از ۸۰ درصد روستاییان مهاجرت مسکونی یا شغلی داشتهاند.
وی رودخانه زایندهرود را در شرایطی دانست که با وضعیت فعلی امکان تامین تمام مصارفی که برای آن تعریف شده را ندارد و بیان داشت: مطابق مصوبات سیزدهمین جلسه شورای عالی آب در تاریخ ۱۸ فروردین ۹۳ اگر از تمام امکانات آبی استان استفاده و تونل سوم کوهرنگ و بهشت آباد راهاندازی شود باز هم ۶۰۰ میلیون مترمکعب کمبود آب داریم.
مدیرعامل کانون خبرگان کشاورزی اظهار داشت: با توجه به اینکه ذخایر زیرزمینی را نمیتوان جزو این منابع به حساب آوریم در واقعیت امر بیش از ۱.۵ میلیارد مترمکعب کمبود آب خواهیم داشت.
ضرورت تعطیلی بخشی از مصارف تحمیلی رودخانه زایندهرود
وی با بیان اینکه این مطلب بدان معناست که ما چارهای به جز تعطیلی بخشی از مصارف تحمیلی بر رودخانه را نداریم، گفت: اکنون تنها راهکار مطمئن برای رفع مشکل این است که بخشی از این سرمایه گذاریهای انجام شده در ارتباط با مصرف رودخانه زایندهرود توسط دولت خریداری و خسارت سرمایه گذاران پرداخت شود تا به وضعیت قبلی رودخانه برسیم.
امینی با بیان اینکه مسئولان باید اجرای طرح های تامین آب را سرعت دهند، گفت: لازم است آب بر اساس استانداردهای تعریف شده تحویل شرکت آب و فاضلاب برای شرب و مصرف شهری شود.
وی با بیان اینکه در بخش صنعت نیز باید استانداردهای مورد نیز به شکل دقیق محاسبه شود، بیان داشت: بدین ترتیب باید بر اساس استانداردهای علمی و سنجش شرایط میزان آب مور نیاز بخش های مختلف مانند صنعت در یک روز سنجش شده و هر بخش مصارف خود را مدیریت کند.
مدیرعامل کانون خبرگان کشاورزی افزود: در ادامه باید مطابق قانون میزان پساب برگشتی نیزاز صنایع درخواست شود تا به شکل چرخهای بار دیگر صنعت از همین پساب برای خود استفاده و میزان آب مصرفی صنعت و بخش های مصرفی کاهش پیدا کند.
اثرات زیست محیطی ناشی از خشک شدن تالاب گاوخونی
خشک شدن تالاب گاوخونی از جمله تخریبهای زیستمحیطی مهم متاثر از خشکسالی است که از دست رفتن بسیاری از پرندگان ، گیاهان و حیوانات این ناحیه را در پی داشت و با توجه به نقش تالابها در تعدیل آب وهوا، این امر تاثیر بسیاری بر هوای اصفهان داشته و موجب انتشار ریزگردهای آلوده به دیگر شهرهای کشور شد.
در این ارتباط احمد شهبازی فعال محیط زیست با اشاره به اثرات فاحش خشکسالی بر محیط زیست از جمله تالاب گاوخونی با بیان اینکه دیگر چهره این تالاب مهم بینالمللی مانند گذشته نیست، ابراز داشت: خشکسالی در از میان رفتن پوشش گیاهی و جانوری تالاب گاوخونی تاثیر عمدهای داشته است به گونهای که از ۷۰ پرنده ساکن تالاب آن اکنون تنها ۲۰ گونه باقی مانده است و شاهد کاهش دیگر حیوانات ساکن تالاب نیز هستیم چراکه زندگی تمامی گونههای این منطقه به یکدیگر پیوسته است.
وی با بیان اینکه همچنین گستردگی بهینه زیست محیطی تالاب گاوخونی کاهش یافته است، اظهار داشت: پوشش گیاهی خاص تالاب به دلیل کویری بودن منطقه، بیشتر شامل جنگلهای طاق و گز است اما با توجه به خشکسالی های اخیر در واقع اکنون پوشش گیاهی و جانوری تالاب کوچکتر شده است.
گسترش منطقه نمکی تالاب به سمت شمال تالاب
شهبازی با اشاره به دیگر عوارض خشکی زایندهرود بر تالاب گاوخونی گستردگی نمک را از مهمترین این موارد برشمرد و ابراز داشت: به طور طبیعی به دلیل سطح کمتر آب در منطقه جنوبی گاوخونی به طرف دهکده خارا، معدن نمک تشکیل شده است اما اکنون این منطقه نمکی در حال گسترش به طرف شمال است.
وی اضافه کرد: در مناطقی همچون خارا تحت تاثیر باد مخلوط نمک و ماسه با پراکنده میشود که با ایجاد گستردگی پوشش نمکی همین شرایط برای شمال تالاب نیز ایجاد و با نفوذ نمک در میان ترکیبات آبرفتی پوشش گیاهی این مناطق نیز ضعیف می شود که باید هرچه سریعتر از این امر جلوگیری شود.
این فعال محیط زیست با بیان اینکه هرچه سوءمدیریت ها در ارتباط با این تالاب ادامه پیدا کند محدوده زیست محیطی و پوشش مدنظر کوچک تر می شود، گفت: راهکار اصلی رفع این مشکل این است که از دیدگاه کلان به موضوع خشکی تالاب توجه شود و در زمینه مدیریت آب زاینده رود مسایل جانبی را کنار بگذاریم.
وی افزود: بر این اساس نیازمند مدیریت واحدی هستیم که به مباحث کارشناسی زیست محیطی تالاب از سرچشمه تا پایاب مسلط باشد و بدون سیاسینگری قوانین مرتبط با حریم رودخانه را کاملا رعایت و مسایل کارشناسی را اعمال کند.
بهترین راه احیای گاوخونی استفاده از پساب است
شهبازی در پاسخ به این سوال که با توجه به سخنان استاندار اصفهان در زمینه اختصاص پساب به تالاب گاوخونی این امر تا چه میزان در احیای تالاب و محیط زیست این بخش موثر خواهد بود، ابراز داشت: اگر این پساب ها از نزدیک تالاب و پایین دست ورزنه به سمت گاوخونی جاری شود به شرط اینکه استفاده کشاورزی از این حق آبه تالاب نشود باعث بهرهوری از گاوخونی خواهد بود چراکه پسابها با سیکل طبیعی به طبیعت برگشته و میزان آبی که قبلا به تالاب میرسید تامین میشود.
به گزارش مهر، ارگان های مختلف در زمینه بخش های مختلف تامین، تخصیص حفاظت، نظارت بر بهداشتی بودن، راهکارهای کاهش مصرف آب و دیگر موارد مرتبط با مبحث آب موظف شدهاند که از جمله آنها شرکت آب و فاضلاب اصفهان، شرکت آب منطقهای، استانداری و شهرداری اصفهان (معاونت عمرانی وسیاسی)، مجمع نمایندگان استان اصفهان، تشکل ها و نظام های سیاسی کشاورزی، سازمان جهاد کشاورزی، دانشگاه علوم پزشکی، اداره بهداشت، اداره کل حفاظت محیط زیست استان و غیره هستند.
مسئول واحد مبارزه با بیماریهای جنوب تهران:
آبیاری سبزیجات با آب ناسالم از عوامل بروز بیماری در جنوب تهران
کارشناس و مسئول واحد مبارزه با بیماریهای جنوب تهران نسبت به بروز بیماری در بین افراد بر اثر آبیاری سبزیجات با آب ناسالم هشدار داد.
گلینی مقدم در گفتوگو با ایلنا درباره وضعیت بهداشت و درمان جنوب تهران با اشاره به اینکه مراکز بهداشت رابطه تنگاتنگی با بیمارستانها دارند، گفت: بیمارستانها مربوط به درمان میشوند و مراکز بهداشتی، مسئولیت نظام مراقبت از بیماریها را بر عهده دارند.
وی افزود: بیمارستانها بیمارانی را که نیازمند مراقبت و پیگیری یبیشتر هستند، به ما معرفی میکنند و ما وضعیت بیمار و خانواده او را پیگیری میکنیم. به طور مثال اگر یک مورد مننژیت از هر نوع که باشد، رخ دهد، بیمارستان اطلاعات کامل بیمار را به ما ارجاع میدهد و ما این مورد را وارد سیستم میکنیم که تا سطح وزارت بهداشت قابل پیگیری است.
وی افزود: در فصل تابستان نیز برخی از بیماریها بروز می کند که شایع ترین آن بیماری اسهال است. از این رو هر فردی که با علائم اسهال به مراکز بهداشتی جنوب تهران مراجعه میکند، گزارش آن به ما داده میشود و در اولین فرصت نمونههای ارسالی مورد آزمایش قرار میگیرد.
کارشناس و مسئول واحد مبارزه با بیماریهای جنوب تهران عنوان کرد: رعایت اصول بهداشتی ساده در کنترل این بیماری اثر زیادی دارد. در حالی مردم به غلط با بروز این بیماری آنی بیوتیک مصرف میکنند. در بیماری اسهال بیمار باید آب از دست رفته بدن خود را جبران کند، بی توجهی به این موضوع مرگ بیمار را به همراه دارد.
گلینی مقدم با اشاره به اینکه یکی از دلایل اصلی بروز مشکلات بهداشتی جنوب تهران رعایت نکردن اصول اولیه بهداشتی است، افزود: از این رو بیماری اسهال شدید از شایع ترین بیماری در این مناطق است.امسال نیز بر اساس رصد بیماری ها، بستری شدن برخی افراد را بر اثر اسهال شدید داشته ایم، اما خوشبختانه کسی تا کنون بر اثر این بیماری فوت نکرده است.
وی درباره علت و نحوه کنترل این بیماری گفت: شستشوی سبزیجات و میوه ها میتواند به کنترل موثر این موضوع کمک کند.چرا که یکی از عوامل بروز بیماری اسهال شدید سبزی خوردن هایی هستند که با کود انسانی و آبهای غیربهداشتی آبیاری میشوند.
شریانهایحیاتی کویر میخشکد /
تونل هایآبی ایران در مسیر ثبتجهانی
قناتها قدمتی سه هزار ساله در ایران دارند و رگهای شریانی کویر به شمار میروند اما با یکهتازی چاههای عمیق، مدیریت غیراصولی منابع آبی و بسیاری دلایل دیگر این شریانها در حال خشکیدگی است
هنگامی که از بالا به دشت های خشکیده و تفتیده یزد می نگریم حفره هایی در دل زمین و به موازات هم به طول کیلومتر ها خودنمایی می کند که شریان های های زندگی در قلب کویر محسوب می شوند.
قنات ها که بیش از ۳ هزار سال با جریان زندگی در دل کویر به انسان ها حیات بخشیده اند حال به دلیل حفر چاه های عمیق حیاتشان به مخاطره افتاده است.
بسیاری از یزدی ها که به واسطه علم حفر و نگهداری قنوات رد پای آنها را تا انتهایی ترین نقطه شرقی استان سیستان و بلوچستان و هم مرز با هرمزگان در شهر زرآباد می توان پیدا کرد با انتقال دانش خود جریان زندگی و آبادانی را نیز به مردمان حاشیه قنوات ارزانی داشته اند.
تونل های آبی افقی در دل زمین که بی منت سال ها است آب را پاکیزه و زلال در هیاهوی گرمای کویر با خنکای طبیعت به مسافران هدیه کرده اند حال در صف خشکیدگی قرار گرفتند و تکنولوژی حفر چاه های عمیق سهم آنها را از تاریخ ۳ هزار ساله به بغما برده است.
فناوری احداث قنات در اوایل هزاره اول قبل از میلاد در مناطق خشک کوهستانی ایران توسعه یافت و احداث آن سبب شد تا کشاورزان بتوانند در دوره های طولانی خشکسالی که آب در سطح زمین یافت نمی شود، به کشت و کار بپردازند.
قنات ها در واقع در طول سالیان متمادی یکی از روش های استحصال آب به شمار می رفتند و به دلیل شیوه حفاری قنات، تبخیر و هدر رفت آب و نفوذ آب در خاک به شدت کاهش می یافت.
قناتهای شهرستان جم
استان یزد نیز بیش از سه هزار و ۲۰۰ رشته قنات در مناطق مختلف خود دارد که قدمت برخی از آنها از جمله قنات زارچ به سه هزار سال می رسد ضمن اینکه این قنات بزرگترین و طولانی ترین قنات جهان نیز نام گرفته است.
تمدن یزد برگرفته از قنات است
گرچه یزد را با نام شهر «قنات» و «قنوت» و «قناعت» می شناسند اما واقعیت این است که قدیمی ترین قنات و پرشمارترین آمار قنات ها مربوط به استان خراسان رضوی است اما از آنجا که در استانهایی نظیر خراسان، اصفهان و کرمان قنات را برای مصارف کشاورزی حفر می کردند و یزد کل شهریت و تمدن خود را از قنات گرفته است، این سازه آبی در آن حرمت و قداست خاصی دارد.
مردم یزد در گذشته تمدن خود را در کنار قنات شکل دادند و اگر به هر دلیل قنات کور می شد، زندگی مردم دیگر معنایی نداشت و مردم باید از منطقه کوچ کرده و به شهر دیگری می رفتند به همین دلیل بسیاری از کارشناسان امر معتقدند شهر یزد در کنار یک سری از رشته های قنات شکل گرفته و به همین دلیل یزد را شهر قنات می خوانند.
تمدن ۳ هزار ساله
اما از سه هزار و ۲۰۰ قناتی که از گذشته های دور تاکنون در یزد وجود داشت، تنها تعداد محدودی فعال و دارای آب هستند و بسیاری دیگر یا خشک و کور شده اند یا میزان آبدهی آنها به اندازه ای است که دیگر قابل بهره برداری نیست.
این وضعیت را در واقع چاه های عمیق برای قنات ها به وجود آورده اند و در کنار آن عوامل دیگری از جمله مدیریت غیراصولی منابع آب سبب شده تا قناتها روز به روز کارآیی خود را از دست بدهند.
چاه های عمیق میراث ۳ هزار ساله را به یغما می برند
کارشناس مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آب در این زمینه در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: متاسفانه با حفر چاه های عمیق، سطح آبهای زیرزمینی به ویژه در مناطق کم بارش به شدت افت کرده که این امر در بسیاری از مناطق سبب خشکیدگی قناتها شده است.
علیرضا بحری با بیان اینکه قنوات به صورت افقی و درست برعکس چاه های نیمه عمیق که به صورت عمودی در زمین حفر می شوند، وارد سفره های زیرزمینی می شدند و آسیب کمتری به آنها وارد می کردند به همین دلیل نیز این سازه ها توانسته بودند قرن ها کاربری خود را حفظ کنند اما اکنون از آنجا که برداشت از سفره های آب زیرزمینی به شدت افزایش یافته و بسیاری از سفره ها را خشکانده است، دیگر حفر قنات ممکن نیست و بسیاری از قنات های موجود نیز خشکیده اند.
وی با بیان اینکه امروز حفر قنات های جدید حتی احیای قنات های قدیمی به دلیل لزوم ادامه دادن گالری قنات، نیاز به پیشه کار کنی و بسیار پرهزینه است، عنوان کرد: با وجود چاه های عمیق موجود، آینده قنات ها مشخص است.
بحری با بیان اینکه قنات ها در واقع به سه دسته قنات های دشتی و کوهستانی و گسلی تقسیم بندی می شوند، افزود: سرنوشت قنات های دشتی و کوهستانی مشخص است و اغلب آنها یا خشک شده یا به زودی خشک می شوند اما قنات های گسلی از آنجا که از گسلها تغذیه می کنند، وضعیت بهتری دارند.
احیای قنات ها در گرو انقلاب کشاورزی
وی با بیان اینکه مدیریت غیر اصولی منابع آبی از دلایل خشکیده شدن شریانهای قنات در دل کویر است، عنوان کرد: اکنون شرایط به نحوی است که قنات دیگر جوابگو نیست و ناچاریم از چاه استفاده کنیم زیرا حجم و گستره کشاورزی بسیار گسترده شده و در بسیاری از مناطق، محصولات پرآبخواه کشت می شود.
بحری افزود: میزان آبدهی قنات ها مشخص است و در شرایطی که کشاورزی خود یک تنه منابع آبی بسیاری را طلب می کند، قنات دیگر کارآمد نیست و برای اینکه بتوانیم دوباره از فناوری قنات استفاده کنیم باید یک انقلاب کشاورزی به راه بیاندازیم و یک مدیریت برنامه ریزی شده در این زمینه داشته باشیم، آنگاه می توانیم روی قنوات حساب کنیم.
وی با بیان اینکه طی سالیان گذشته، در ایران هیچ قناتی حفر نشده است، عنوان کرد: اگر با دید اقتصادی به قنات نگاه کنیم، قنات دیگر مقرون به صرفه نیست زیرا با هزینه و انرژی که برای حفر قنات صرف می شود، بازدهی لازم را شاهد نخواهیم بود اما اگر با نگاه محیط زیستی به قنات نگاه کنیم، این سازه ها می توانند دوباره جایگاه خود را به دست آورند.
اینکه قنات ها به تدریج از رده خارج شده اند و برخی دیگر نیز به طور مشخص، عمری طولانی نخواهند داشت، روشن است اما مرکز بین المللی قنات و سازه های آبی همچنان در تلاش برای احیای قناتها به عنوان روشهای مناسب زیست محیطی استحصال آب از یک سو و سازه های آبی دارای قدمت تاریخی ارزشمند از سوی دیگر هستند.
حفر قنات دیگر صرفه اقتصادی ندارد
گرچه قنات ها دیگر صرفه اقتصادی ندارند و تنها در شرایطی اقتصادی می شوند که از حفر چاه های عمیق جلوگیری شود اما برخی قناتها در مناطقی از یزد، خراسان جنوبی، کرمان، سیستان و بلوچستان و اصفهان هنوز شاهرگ حیات منطقه به شمار می روند و حیات بسیاری از روستاها و آبادی ها و شهرها به آنها وابسته است.
رئیس مرکز بین المللی قنات و سازهای تاریخی آبی نیز در مورد احیای قناتها اظهار داشت: در حال حاضر ۳۰ هزار رشته قنات در سطح کشور داریم که عمده قنات ها در اصفان، کرمان، یزد، خراسان رضوی و خراسان جنوبی قرار دارند.
علی اصغر سمسار یزدی بیان کرد: خراسان رضوی با شش هزار رشته قنات، رتبه اول از نظر آمار قنوات را دارد و پس از آن، خراسان جنوبی با سه هزار و ۹۰۰ رشته، اصفهان با سه هزار و ۴۰۰ رشته و یزد با سه هزار و ۲۰۰ رشته قنات در رتبه های بعدی قرار دارند.
تلاش برای ثبت جهانی ۱۲ رشته قنات در کشور
وی با بیان اینکه تلاش شده تا برای احیای قنوات، حداقل ۱۲ رشته قنات ثبت جهانی شوند، افزود: با ثبت این قنوات در فهرست آثار جهانی، علاوه بر تخصیص تسهیلاتی برای احیای آنها، باب جدیدی برای گردشگری در مناطقی که قنوات در آنها واقع هستند، باز خواهد شد.
سمسار یزدی ادامه داد: قنات هایی که نام آنها برای ثبت جهانی پیشنهاد شده است، اکنون به جز یکی، همه فعال و در شرایط ایدهآلی هستند و امیدواریم با ثبت جهانی آنها، کاربری گردشگری به آنها داده شود و گردشگران با دانش بومی قنات آشنا شوند.
وی ۱۲ قنات یاد شده را شامل قنات قصبه گناباد در خراسان رضوی، قنوات بلده فردوس در خراسان جنوبی، قنات حسن آباد مشیر و قنات زارچ در یزد، قنات وزوان و قنات مزدآباد میمه در اصفهان، قنات گوهرریز جوپار و قنوات شیخی و قنبرآباد و قنات اکبر آباد در کرمان، قنات ابراهیم آباد در استان مرکز و قنات مون و ارونه در اردستان دانست.
قنات ها که خود بیانگر تاریخ تمدن ایران زمین به ویژه در مناطق کویری ایران به شمار می رود و حداقل ۱۲ استان کشور در مقطعی آبادانی و حتی شکل گیری خود را مدیون این سازه تاریخی و باشکوه بوده اند، امروز به تدریج خشکیده می شوند.
به طور قطع این سازهها در مقطعی از زمان دوباره به نیاز اصلی بشر برای ادامه حیات تبدیل می شوند به همین دلیل لازم است دانش بومی آن در این استانها حفظ شود و مسئولان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با کمک و همکاری مرکز بین المللی قنات و سازه های تاریخی آبی، گامی در مسیر ثبت جهانی این سازه ها بردارند.
حریق 380 هکتار از اراضی جنگلی و مرتعی لرستان
مدیرکل منابع طبیعی لرستان گفت: از ابتدای سال تاکنون 30 فقره آتشسوزی در استان رخ داده که بیشتر آن اختلافات محلی یا سهلانگاری گردشگران بوده است.
«مهرداد بهاروند» در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران اظهار کرد: از ابتدای سال تاکنون 380 هکتار از اراضی جنگلی و مرتعی استان دچار حریق شدهاند که تنها 10 درصد این اراضی جنگلی و بقیه مرتعی و مرتعی مشجر بودند.
وی ادامه داد: علت آتشسوزی در شهرستان کوهدشت رعد و برق بوده و بقیه عمدی و انسانی گزارش شده است.
بهاروند با بیان اینکه از ابتدای سال تاکنون 30 فقره آتشسوزی در استان رخ داده است که بیشتر آنها در عصر و شب رخ داد، افزود: برخی از این آتشسوزیها به علت اختلافات محلی و سهلانگاری گردشگران بوده است.
مدیرکل منابع طبیعی لرستان با اشاره به اینکه 14 هزار کیلومتر خط آتشبر در اراضی جنگلی احداث کردیم، خاطرنشان کرد: اکیپهای گشت مردمی در اطفاء حریق تأثیر زیادی دارد و 87 اکیپ مردمی در قالب 478 نفر گشت داریم.
وی تصریح کرد: هنگامیکه کشاورزان پسچرا مزارع را آتش میزنند این امر باعث میشود که حریق به اراضی بالادست(اراضی ملی) سرایت کند که این کار نه فنی است و نه هیچ صاحبنظری آن را تائید کرده است.
گاوخونی، نبرد زیبای کویر با آب
تجدید دیدار دو یار قدیمی، سلام دوباره مادر به فرزند احساسات پاک انسانی است، اما نه در مورد دو انسان بلکه این جملات زمانی به ذهن خطور میکند که پس از سالها دردنامه و رنج نامه نوشتن از اینکه گاوخونی مرد، گاوخونی از دست رفت و ... پس از 10 سال آب زایندهرود به تالاب گاوخونی رسید، همچون مادری که فرزند خود را یافته است.
گاوخونی ثروتی که آن را نشناختهایم، پهنه عظیمی با وسعت 472 کیلومتر مربع که حدود دو برابر کلانشهر اصفهان است. با اینکه 10 میلیون سال از عمرش میگذرد اما چه آسان در عرض چند سال تبدیل به شوره زار شده بود، گاوخونی نبرد زیبای کویر با آب و گودالی مهم برای فلات مرکزی ایران است.
گاوخونی دو روز پیش پس از 10 سال خشکی ممتد، بالاخره لب تر کرد، کاش میشد عینک خوشبینی بر چشمهایمان بنهیم و امیدوار باشیم که این حق دیگر از تالاب سلب نشود؛ اگر چنین شود بیشک تالاب هم به قول خود عمل میکند و در آیندهای نزدیک نقش هیدرولوژیکی، بیولوژیکی و اکولوژیکی کلیدی خود را در منطقه ایفا و یک نمونه نادر در منطقه جغرافیایی زیستیاش میشود همانطور که سالهای قبل بوده است تا هم اقتصاد مردم شرق اصفهان رونق پیدا کند و هم معضلات پیش آمده کم کم رخت برببندند زیرا مردمان شرق برای به نتیجه رسیدن این مهم تلاشها کردهاند و رنجها کشیدهاند.
تعدادی از پرندگان منقرض و تعدادی راه را گم کردهاند
مهدی بصیری، استاد اکولوژی دانشگاه صنعتی اصفهان معتقد است اگرچه میزان آب ورودی به تالاب بسیار کم است، اما همین آب کم بهتر از هیچ است و حداقل تالاب پس از 10 سال آب را به خود میبیند، اما اگر بخواهیم اکوسیستم تالاب به چرخه محیط زیست باز گردد و تالاب نقش بیبدیل سالهای گذشته خود را ایفا کند، یعنی پرندگان مهاجر بازگردند و آبزیان دوباره شروع به زندگی کنند، گاوخونی نیازمند جریان مستمر آب با کیفیت است.
وی با بیان اینکه این میزان آب در اولین اقدام از پراکندگی ریزگردها جلوگیری میکند، افزود: وضعیت تالاب در خصوص ایجاد گرد و غبار بحرانی شده بود و همین میزان آب فعلاً میتواند به تدریج از این مشکل جلوگیری کند.
این استاد اکولوژی گفت: احیاء اکوسیستم تالاب گاوخونی نیازمند زمان است زیرا در وهله نخست باید درصدی از جانوران آبزی به این پهنه آبی بازگردند و این اتفاق زمانی رخ میدهد که آب تالاب مستمر و به اندازه کافی باشد، البته باید به این نکته توجه کرد که به دلیل سطح و وسعت زیاد تالاب، آب ابتدا باید در قسمتهای ابتدایی تالاب جمع شود و به تدریج گسترش یابد، زیرا با توجه به دمای هوای منطقه، پخش شدن آب در تمام قسمتهای تالاب موجب تبخیر آن میشود.
بصیری با اشاره به اینکه گاوخونی نیازمند 160 تا 170 میلیون مترمکعب آب است، گفت: نمیتوان برای احیاء تالاب گاوخونی زمانی متصور بود، اما این نکته را میدانیم که قطعاً تعدادی از پرندگان مهاجر این تالاب تاکنون منقرض شدهاند و تعدادی دیگر مسیر تالاب را طی سالهای خشکسالی گم کرده و به فرزندان خود نشان ندادهاند، اما امیدواریم که پرندگان دیگر دوباره باز گردند.
احیاء گاوخونی مستلزم احیاء کشاورزی و زایندهرود است
وی تصریح کرد: در گام نخست مهمترین مسئله کنترل ریزگردها است، اگر این میزان آب بتواند کف تالاب را مرطوب کند، میتوان امیدوار بود سایه این تهدید فعلا از سر اصفهان کم شود، همچنین آبخوانهای مسیر نیز سیراب خواهد شد، البته همه این حرفها زمانی به نتیجه میرسد که چاههای غیرمجاز در مسیر رودخانه کنار بروند و برداشتهای غیرمجاز حذف شود تا زاینده رود در تمام مسیر بتواند بستر فعالیت موجودات باشد و در نهایت گاوخونی را سیراب نگه دارد.
این استاد دانشگاه صنعتی اصفهان به قطع و وصل شدن آب اشاره کرد و گفت: قطعاً قطع و وصل آب میتواند ضربات و خسارتهای زیادی به گاوخونی وارد کند، اما باز هم بهتر از خشکی کامل است؛ به نظر میرسد استمرار زاینده رود و تالاب گاوخونی کار بسیار مشکلی باشد، اما باز هم امیدواریم که جریان مستمر باشد.
بصیری در خصوص احیای تالاب ادامه داد: گاوخونی به تنهایی احیا نمیشود بلکه احیا کردن گاوخونی مستلزم احیای زاینده رود و کشاورزی شرق اصفهان است زیرا اگر آب به صورت محدود وارد دشت اصفهان و سپس محدوده تالاب شود، قطعا کیفیت لازم را نخواهد داشت و بیشتر به شکل پسابها خواهد بود و نمیتوان به آن نام احیا داد.
تثبیت نمکهای تالاب مهمترین حسن رسیدن آب به گاوخونی
محمد کوشافر، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی احیای تالاب گاوخونی را رد میکند و معتقد است تالاب گاوخونی احیا نشده است بلکه تنها مقداری آب به آن رسیده است و رسیدن آب قطعا احیا نیست البته باید گفت که اختصاص همین مقدار آب یک اتفاق بسیار خوب و مبارک است.
وی با بیان اینکه باید میان رسیدن آب و احیاء تالاب فرق بگذاریم، افزود: هیچ اطمینانی وجود ندارد که تا چه میزان آب ورودی به تالاب استمرار داشته باشد؛ رسیدن آب به گاوخونی دو دلیل اساسی داشت، ابتدا اینکه طبیعت کمک کرد و با بارشهای نسبتاً مناسب موجب رسیدن آب به تالاب شد و دوم اینکه مدیریت انسانی صحیح آب را به پای تالاب رساند.
عضو هیئت رئیسه جمعیت پیام سبز با اشاره به اینکه مهمترین حسن رسیدن آب به گاوخونی تثبیت نمکهای کف تالاب و کنترل ریزگردها است، ادامه داد: زایندهرود و تالاب اجزای یک سیستم هستند و اگر این سیستم کامل شود وظایف خود را نیز کامل اجرا میکنند و اگر حق این دو را بدهیم گاوخونی نه تنها به بهبود کیفیت آب کمک میکند بلکه تنوع زیستی را به فلات مرکزی ایران باز میگرداند و از فرسایش زیستی جلوگیری میکند.
کوشافر میزان آب ورودی و پیوستگی ورود آب را از مهمترین عوامل احیای تالاب گاوخونی دانست و گفت: فرسایش زیستی، تخریب اراضی اطراف و اراضی خود تالاب، تاثیرات نامطلوب بر روی زمینهای کشاورزی شرق اصفهان و از بین رفتن ویژگیهای خاکهای شرقی اصفهان زمانی رخ میدهد که گاوخونی احیا نشود.
وی تاکید کرد: بدون گاوخونی و زایندهرود داشتههای تمدنی اصفهان یکییکی از بین میرود، بنابراین تالاب گاوخونی باید حفظ شود تا شرایط مطلوب زیستی حفظ شود چراکه شدت دما در فلات مرکزی ایران زیاد و این گاوخونی است که تعادل دمایی را حفظ میکرد و مجب شکلگیری در فلات مرکزی شکل شده بود.
این فعال زیست محیطی اظهار کرد: گاوخونی بر روی شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی منطقه تأثیر بسزایی دارد و اگر خشکی تالاب ادامه داشته باشد، مهاجرت از منطقه مرکزی اصفهان شروع میشود و شبکههای اجتماعی به هم میریزند.
زنده شدن تالاب یعنی زنده ماندن زاینده رود
رضا جعفری، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان و پژوهشگر ریزگردها در خصوص تأثیر آب بر ریزگردهای تالاب گاوخونی گفت: اینکه آب به تالاب گاوخونی رسیده است خبر بسیار خوشحال کنندهای است چراکه زنده شدن تالاب یعنی زنده ماندن زاینده رود، یعنی سرزندگی اصفهان.
وی با بیان اینکه منشاء گرد و خاک تالاب گاوخونی سطح تالاب و تپههای ماسهای (در اصطلاح عامیانه تپههای شنی گفته میشود) است، افزود: تخصیص آب به گاوخونی سطح تالاب را مرطوب و همین امر از بلند شدن گرد و خاک سطحی جلوگیری میکند، اما نکته مهمتر این است که این آب به سفرههای زیرزمینی نفوذ میکند در نتیجه کلسیم (NACL) در بند میماند. رطوبت نمکها یا شورهزارها از ترد شدن خاک و بلند شدن آن به هوا جلوگیری میکند، اتفاقی که کم کم داشت در تالاب بحرانی میشد.
این پژوهشگر ریزگردها با اشاره به اینکه همین میزان آب از تبدیل شده گاوخونی به یک منبع ریزگرد جلوگیری میکند، ادامه داد: از نظر اکولوژیکی استمرار آب مهم تلقی میشود، اما تخصیص همین میزان آب و نفوذ آب به سفرههای زیر زمینی حتی اگر در تمام سطح تالاب نباشد بسیار خوب است.
وی خاطرنشان کرد: طبق آخرین تصاویر ماهوارهای و عکسهای هوایی، تالاب گاوخونی از استانهای یزد و کرمان بالاتر است و تقویت سفرهای زیر زمینی به احتمال بسیار کم میتواند منابع زیرزمینی این دو استان را سیراب کند، اما همه در حال حاضر امیدواریم که تالاب از این به بعد خشک نشود.
استانِ ییلاقی کویری میشود،
بیابانهای همدان ۱۰ برابر شد
استان همدان که روزی به شهر ییلاقی شهرت داشت این روزها حال خوشی ندارد و پدیده بیابان زایی در آن سرعت گرفته به طوریکه در دو دهه اخیر کانون بیابان زایی در آن از ۶۵۰۰ به ۶۵ هزار هکتار رسیده است.
استان همدان در سالهای نه چندان دور دارای مراتع و دشت های سرسبز و چشمه های جوشان و یکی از مناطق ییلاقی زیبای کشور محسوب می شد که متاسفانه در چند سال اخیر مسائل و مشکلات مختلفی موجب شده که مراتع و دشت های استان همدان خشک و به شوره زار و بیابان تبدیل شوند که از جمله این عوامل پدیده خشکسالی و کاهش نزولات جوی در چند سال اخیر است.
از سویی نیز کارشناسان معتقدند شاید دلیل عمده و مهمی که موجب بیابان زایی در مراتع استان همدان شده استفاده بی رویه از مراتع استان توسط دامداران بوده چرا که ظرفیت مراتع استان همدان برای چرای دام ها حدود ۶۰۰ هزار واحد دامی بوده و این در حالی است که در حال حاضر نزدیک به دو میلیون واحد دامی از مراتع استان همدان استفاده می کنند و این مقدار معادل سه برابر ظرفیت مراتع استان همدان است.
براساس بررسی ها بی توجهی دامداران به وضعیت بحرانی مراتع و وجود قوانین مرتع دارای مانند واگذاری مراتع به صورت مشاعی به دامداران و ورود زود هنگام عشایر به استان همدان و استفاده بیش از حد از مراتع استان توسط دامداران و عشایر از جمله مسائلی است که به از بین رفتن مراتع استان همدان بیشتر دامن می زند تا جایی که مدیرکل منابع طبیعی استان همدان در گفتگو با خبرنگار مهر در این زمینه اظهار داشت: تمامی مراتع استان ممیزی شده و بر اساس آن محدوده مورد استفاده دامداران عرفی، روستائی وعشایری مشخص و پروانه چرا صادر شده است.
محمد رضا همتی با بیان اینکه تعداد بهره بردار مجاز در عرصه های منابع طبیعی شش هزار و ۵۰۰ خانوار است، بیان داشت: در حال حاضر ۵۱ هزار خانوار از مراتع استان همدان بهره برداری می کنند که معیشت آنها به طور مستقیم و غیر مستقیم به مراتع استان وابسته است.
وی تعداد دام مجاز مطابق ظرفیت مراتع استان را ۶۰۰ هزار واحد دامی عنوان کرد و گفت: این در حالیست که در حال حاضر دو میلیون واحد دامی از مراتع استان استفاده می کنند که سه برابر ظرفیت مراتع است.
مدیر کل منابع طبیعی استان همدان با بیان اینکه مراتع استان همدان به مراتع خوب و متوسط و فقیر تقسیم بندی می شوند، عنوان داشت: بیش از هزار و ۵۰۰ هکتار از مراتع استان همدان در حریم شهر ها واقع شده است.
همتی با بیان اینکه بیش از هزار و ۵۰۰ گونه گیاهان داروئی درمراتع وجود دارد كه حدود ۳۵۰ گونه آن شناخته شده است، اظهار داشت: در مورد مرتع ها طرح واگذاری مراتع به بهره برداران مطرح شد.
محمد رضا همتی با بیان اینکه بیش از ۴۷۰ هزار هکتار طرح تهیه شد و در اختیار دامداران قرار داده شد، افزود: با اجرای این طرح دامداران خود صاحب مرتع شدند و بهره برداری انجام شد.
وی با اشاره به اینکه این طرح توفیقات نسبی داشته است، گفت: در حال حاضر منابع طبیعی به دنبال این بوده که در نظام ممیزی مراتع تجدید نظر اساسی بکند.
مدیر کل منابع طبیعی استان همدان ادامه داد: نکته ای که باعث شد این طرح موفقیت آمیز نباشد آن بود که استفاده از مراتع به صورت مشاعی است.
همتی در این خصوص بیان داشت: پروانه ها به طور مشاعی صادر شد و این پروانه مشاعی باعث شد که برای دامداران پلاکی صادر شود ولی اشکال کار این بود که باعث شد دامداران به رقابت بپردازند.
وی در ادامه عنوان کرد: دامداران بدون در نظر گرفتن ظرفیت مراتع، ظرفیت استفاده از مراتع را افزایش دادند و منافع عمومی را فدای منافع شخصی کردند.
مدیر کل منابع طبیعی استان همدان بیان کرد: دامداران تعداد دام های خود را در مراتع دو تا سه برابر کردند چراکه به ظن خودشان هر کس زودتر و بیشتر از مراتع استفاده کند در واقع برنده است.
همتی عنوان کرد: به این ترتیب استفاده حداکثری شد و احیا و بازساری در حداقل قرار گرفت و مراتع استان همدان با این مسئله مواجه هستند و از آن رنج می برند.
وی در این مورد اظهار داشت: منابع طبیعی به دنبال رویکردی است که با آزاد سازی انتقال حق بهره برداری مراتع را خصوصی و با تجمیع حق بهره برداری مراتع را خصوصی کند.
مدیر کل منابع طبیعی استان همدان با تاکید بر اینکه نتیجه این کار این است که واحد های مراتع اقتصادی می شود، بیان داشت: این طرح در حال بررسی و اجرا بوده به طوریکه ساماندهی حقوق بهره برداران و حذف بهره بردارانی که حضور ندارند و حذف دامدارانی که به مدت سه سال متوالی از مراتع استفاده نمی کنند در دستور کار است.
همتی با بیان اینکه بحث انتقال حقوقی بهره برداران را نیز دنبال می کنیم، گفت: اما این روند مسئله ای نیست که ظرف یک یا دو سال به نتیجه برسد بلکه بازه زمانی ۱۲ تا ۱۵ ساله نیاز دارد تا مراتع استان اقتصادی شود.
وی با اشاره به اینکه اقتصادی سازی مراتع از رویکرد های اصلی منابع طبیعی است، بیان کرد: توان اکولوژیکی مراتع استان همدان سال به سال در حال کاهش است.
مدیر کل منابع طبیعی استان همدان بیان کرد: متاسفانه در اثر استفاده بی رویه از مراتع و پوشش گیاهی در استان همدان شاهد بروز پدیده ای بیابان زایی هستیم.
همتی در ادامه سخنانش اظهار داشت: شاخص های بیابانی در ۶۵ هزار هکتار از عرصه های منابع طبیعی و کشتزارهای استان در منطقه قهاوند تا فامنین و دشت کبودرآهنگ پدیدار شده است.
وی با تاکید بر اینکه کمیته تخصصی تهران نیز این موضوع را تایید کردند، اظهار داشت: متاسفانه استان همدان در حال حاضر جزو استان های بیابانی قلمداد می شود.
مدیر کل منابع طبیعی استان همدان ادامه داد: این در حالی است که استان همدان جزو استان های بسیار پرآب و حاصلخیز و ییلاقی بوده که در ادوار گذشته از استان همدان با این ویژگی ها یاد می شده است.
همتی با اشاره به اینکه پدیده بیابان زایی در اثر فشار بر مراتع استان به وجود آمده است، عنوان داشت: کانون بیابان زایی در استان همدان در مدت ۲۰ سال گذشته از شش هزار و ۵۰۰ هکتار به ۶۵ هزار هکتار رسیده و ۱۰ برابر شده است.
وی در ادامه سخنانش اظهار کرد: ۹۰ درصد جمعیت عشایر استان همدان به دامداری مشغول هستند که اولین نیاز آنها تامین علوفه برای دام هاست.
محمد رضا همتی با اشاره به اینکه علوفه مورد نیاز دام های عشایر استان همدان از مراتع استان تامین می شود، عنوان کرد: در استان همدان ۹۰ سامانه عرفی برای استفاده عشایر از مراتع وجود دارد.
مدیرکل منابع طبیعی استان همدان با بیان اینکه تنها هزار و ۳۰۰ خانوار از عشایر دارای پروانه بهره برداری از مراتع هستند و تنها ۴۵ هزار واحد دامی می توانند از مراتع استان استفاده کنند، گفت: تعداد واحد های دامی عشایر استان همدان بیش از ظرفیت مراتع استان است.
همتی تاکید داشت: وجود خانوارهای عشایر بدون مجوز بهره برداری و تعداد دام بیش از ظرفیت مراتع استان موجب به وجود آمدن مشکلات عدیده ای از جمله بیابان زایی، خالی شدن عرصه از پوشش گیاهی و مشکلات زیست محیطی برای استان همدان شده است.
مدیرکل منابع طبیعی استان همدان با اشاره به اینکه سخت گیری های اداره منابع طبیعی استان از ورود زود هنگام عشایر و یا چرای غیر مجاز برای حفظ حیات طبیعی استان است، عنوان کرد: منابع طبیعی ۹۰ درصد علوفه مورد نیاز عشایر استان همدان را تامین می کند.
همتی با بیان اینکه باید تقویم کوچ مورد توجه قرار گیرد، گفت: متاسفانه عشایر پیش از آنکه مراتع استان آمادگی پذیرش دام را داشته باشند وارد استان می شوند.
کارشناس منابع طبیعی استان همدان نیز بابیان اینکه بیابان زمانی به سراغ ما میآید که جنگل را نابود کنیم و جنگل زمانی نابود میشود که زمین زیر پایش را بهجای آب و خنکی به گرما و آتش تبدیل کنیم، عنوان کرد: متأسفانه روزبهروز زمین با سرعت فزایندهای به سوی بیابانی شدن در حال حرکت است.
حسین سلیمانی با تأکید بر اینکه سالهای گذشته وقتی بحث حفظ محیط زیست میشد به مردم تذکر داده میشد که به فکر آیندگان باشید اما هماکنون متأسفانه فاجعههای زیستمحیطی به حدی زیاد شده که مردم حتی برای اکنون خود مشکل دارند چه رسد به آیندگان، گفت: زمین دیگر تحمل ندارد و تنها راه مقابله با بیابانزایی کاشت درخت و نگهداری از درختان بهعنوان ریههای زمین است.
وی گفت: بیابانزدایی مسئله ای جهانی بوده و تنها به مناطق جغرافیایی خاص محدود نمی شود اما شناخت فرآیندهای بیابانزایی و عوامل به وجود آورنده و تشدیدکننده آن همچنین آگاهی از شدت و ضعف این فرآیندها و عوامل، امری مهم و ضروری است که باید مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
این کارشناس ارشد بیابانزدایی با تأکید بر اینکه بیابانزایی فرآیندی است که باعث تغییرات اساسی در یک اکوسیستم میشود و شرایط را از حالت نسبتاً غیربیابانی به حالت بیابانی تبدیل میکند، عنوان کرد: این پدیده در اثر افزایش فشار انسان بر اکوسیستمهای حساس ایجاد شده که باعث کاهش بازدهی تولید و عدم برگشتپذیری آن میشود.
آنچه مسلم است اینکه استان همدان که روزی جزو استان های سرسبز و پرآب کشور به شمار می رفت در حال حاضر به دلایل مختلف مانند کاهش نزولات جوی و خشکسالی و برداشت بی رویه از منابع آب استان و استفاده بیش از حد ظرفیت از مراتع استان و نا آگاهی افراد در ظرف چند سال اخیر شاهد پدیده بیابان زایی در مراتع شده و متاسفانه اگر چاره ای برای حل این مشکلان اندیشیده نشود چیزی نمی گذرد که همدان کوهستانی و معتدل تبدیل به بیابان بی آب و علف شود که این موضوع نیز عواقب جبران ناپذیری را به دنبال دارد.
تله خشکسالی برایحیاتوحش یزد
چرخه زندگیدر چنگ بیآبی متوقف شد
خشکسالی و بیآبی تقریبا در همه فصول سال مشکل بیرقیب استان یزد است، معضلی که نه تنها جامعه انسانی بلکه حیات وحش را در این خطه از کویر در معرض خطر قرار داده است.
طبیعت خشک یزد این روزها چهره خشن خود را بیش از پیش به نمایش گذاشته و گرمای هوا حتی
تاب و تحمل جانوران در مناطق مختلف این استان را گرفته است.
اغلب روستاهای یزد به ویژه در مناطق کوهستانی همچنین روستاهای در جوار مناطق حفاظت شده، در روزهای گرم تابستان شاهد حضور حیوانات وحشی در روستا هستند و این امر نگرانی مسئولان محیط زیست را به دنبال داشته است.
گله های بی رمق کل و بز، آهو و جبیر و حتی گونه های وحشی در بسیاری از مناطق استان به سمت روستاها روانه شده اند تا شاید آب و غذایی برای ادامه حیات خود پیدا کنند و لذا نزدیکی آنها به انسان، خود خطری بیشتر از خشکسالی و بی آب و غذایی است.
نگرانی از خشکسالی جای خود را به شکار بی رویه داد
خشکسالی و تبعات آن در طبیعت به اندازه ای متجلی شده که این روزها دیگر نگرانی مسئولان محیط زیست از شکار بی رویه جانوران نیست بلکه خشکسالی خود به اندازه صدها شکارچی به حیات وحش یزد خسارت وارد کرده است، خسارتی که به گفته مسئولان محیط زیست دیگر در عدد و رقم نمی گنجد.
طولانی شدن دوره خشکسالی در استان یزد و کاهش بارش ها سبب شده تا پوششی گیاهی در بسیاری از زیستگاه های حیات وحش از بین برود و از بین رفتن پوشش گیاهی در واقع به معنای تهدید گونه ها به صورت چرخه ای است.
معاون محیط طبیعی اداره کل محیط زیست استان یزد در این زمینه اظهار داشت: خشکسالی سبب از بین رفتن بسیاری مراتع، پوشش های گیاهی و منابع تغذیه ای پستانداران شده و این امر به طور مستقیم بر تغذیه پستانداران گیاهخوار اثرگذار و بنیه آنها را ضعیف کرده است.
حسن اکبری بیان کرد: ضعیف شدن بنیه این دسته از جانوران، نه تنها زاد و ولد آنها را کاهش می دهد بلکه شکار آنها توسط گونه های شکارچی را نیز راحت تر می کند و به این ترتیب خشکسالی به تدریج تاثیر خود را بر روی جمعیت پستانداران، نشان می دهد.
حیات وحش یزد در دایره تهدید
وی عنوان کرد: این چرخه به تدریج حیوانات وحشی را نیز در تغذیه دچار مشکل می کند زیرا انقراض و کاهش جمعیت گونه های ضعیف تر، غذای کمتری نصیب آنها می کند و این چرخه در صورت تداوم به جایی خواهد رسید که به تدریج چیزی از حیات وحش باقی نخواهد ماند.
اکبری خاطرنشان کرد: به همین دلیل است که خسارت های خشکسالی بر روی حیات وحش و محیط زیست جانوران، بسیار بالا است و در قالب عدد و رقم نمی گنجد زیرا علاوه بر کاهش جمعیت گونه های مختلف، برخی از گونه ها را نیز به طور کلی در معرض خطر انقراض قرار می دهد که در چنین شرایطی هیچ عدد و رقمی نمی تواند میزان خسارت وارد شده را بیان کند.
وی تصریح کرد: با این وجود اگر بخواهیم خسارت های وارد شده به حیات وحش را به شکل سطحی مرور کنیم، می توان گفت که سالانه بالغ بر ۲۰۰ میلیارد ریال به دلیل خشکسالی به زیستگاه های حیات وحش در استان یزد، خسارت وارد می شود.
اکبری با بیان اینکه خشکسالی یک پدیده طبیعی است اما اتفاقی که آن را مشکل کرده، طولانی شدن دوره خشکسالی و روند کاهشی بارشها در یزد است و این دوره در برخی مناطق به بیش از ۱۰ سال رسیده است.
معاون محیط طبیعی محیط زیست استان یزد خاطرشان کرد: بسیاری از بوته های کویری که بستر اصلی تنوع زیستی است، به خاطر خشکسالی از بین رفته و اکوسیستم طبیعی به این سادگی ها به حالت اولیه بازنخواهد گشت.
توسعه، آثار خشکسالی را مخرب تر کرده است
اکبری همچنین عنوان کرد: خشکسالی در کنار اقداماتی که بشر تحت عنوان توسعه انجام می دهد، اثرات منفی خود را بیشتر نشان داده و این امر سبب شده تا گونه های گیاهی و جانوری بسیاری هر سال در معرض خطر انقرار قرار گیرند.
وی افزود: کارشناسان محیط زیست معتقدند که به طور طبیعی سالانه چهار تا پنج گونه گیاهی و جانوری در محیط زیست طبیعی از بین می رود اما به دلیل دخالتهای انسانی و چند برابر شدن تبعات اقلیم های نامساعد، این آمار را گاهی به هزار تا ۱۰ هزار برابر می رساند.
وی یادآور شد: اگر در کنار خشکسالی با این همه تبعات منفی، شکار بی رویه، دخل و تصرف در محیط زیست با حفر بی رویه معادن، احداث جاده و تصادف با حیوانات را نیز در نظر بگیریم، به نتایج نگران کننده ای خواهیم رسید که اگر روند آن اصلاح نشود، به زودی یزد با این غنای حیات وحش، تنها فهرستی از گونه های در معرض خطر انقراض خواهد داشت و دیگر از این همه تنوع زیستی خبری نخواهد بود.
تبعات منفی خشکسالی تا ده ها سال باقی است
خشکسالی حتی اگر همین امروز نیز به پایان برسد به گفته کارشناسان منابع طبیعی و محیط زیست تبعات منفی آن تا دهها سال گریبان حیات وحش را رها نخواهد کرد و بسیاری از گونه ها دیگر هرگز احیا نخواهند شد.
اگرچه سازمان محیط زیست جیره های آب و غذا در مناطق حفاظت شده برای جانوران در نظر می گیرد اما به گفته کارشناسان این سازمان به هر ترتیب تغذیه طبیعی حیوانات تحت تاثیر خشکسالی دچار اختلال شده و به هر روی نمی توان از تبعات آن چشم پوشی کرد.
آنچه مشخص است، نمی توان از پیامدهای اقلیمی و پدیده های طبیعی جلوگیری کرد اما می توان با کاهش خطرات انسانی برای حیات وحش، حداقل عوامل انسانی تهدید گونه های جانوری را از بین برد.
از سوی دیگر به نظر می رسد نحوه مواجهه مردم با گونه های مختلف جانوری در محیط زندگی به ویژه در روستاها و هماهنگی با محیط زیست برای تغذیه و ساماندهی این جانوران و بازگرداندن آنها به طبیعت، می تواند در پیشگیری از انقراض گونه های مختلف جانوری اثرگذار باشد.
در استان یزد هم اکنون ۱۳۰ گونه پرنده، بیش از ۵۰ گونه پستاندار، ۴۰ گونه خزنده و بیش از ۸۰۰ گونه گیاهی شناسایی شده که تعدادی از این گونه ها در فهرست قرمز قرار دارد و به عنوان گونه های در معرض انقراض شناخته شده اند.
۱۵ استان درگیر خشکسالی هستند
تابستان امسال یک درجه گرمتر از معمول
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی با بیان اینکه در خرداد امسال ۹ استان کشور دمایی حدود ۳ درجه بیش از نرمال داشته اند، از افزایش یک درجه ای دما در تابستان نسبت به وضعیت نرمال خبرداد.
شاهرخ فاتح در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره وضعیت دمای هوا و بارندگی در کشور گفت: خرداد ۹۴ تقریبا تمام مناطق کشور دمایی بیشتر از نرمال داشته اند.
افزایش ۲ درجه ای دما در ۱۴ استان
به گفته وی در برخی از استانها شامل آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی و مرکزی افزایش دما در خرداد ۹۴ حدود ۲ درجه سانتیگراد بیشتر از شرایط نرمال بود.
۹ استان افزایش دمای ۳ درجه ای داشتند
رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی اظهار داشت: در خرداد سال جاری، استان های زنجان، قزوین، البرز، تهران، قم، مازندران، گلستان، سمنان و خراسان شمالی افزایش دمایی حدود ۳ درجه سانتیگراد بیشتر از شرایط نرمال را تجربه کردند.
افزایش یک درجه ای دما
فاتح تصریح کرد: در سه ماه تابستان ۹۴ تقریبا تمام استان های کشور بین نیم تا یک درجه از شرایط نرمال گرم تر خواهند بود.
وی در خصوص شرایط خشکسالی در کشور توضیح داد: این شرایط با دو شاخص SPI نُه ماهه و بلندمدت بررسی می شود.
خشکسالی خفیف تا شدید در ۱۵ استان طی ۹ ماه گذشته
رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی یادآور شد: بر اساس شاخص SPI نُه ماهه یعنی از ابتدای سال آبی جاری تا پایان بهار ۹۴ استان های کرمانشاه، ایلام، لرستان، خوزستان، مرکزی، قم، اصفهان، تهران، البرز، سمنان، شرق مازندران، گلستان، بوشهر، فارس و هرمزگان خشکسالی خفیف تا شدید را نشان می دهند.
ترسالی در ۶ استان طی ۹ ماه گذشته
فاتح افزود: بر اساس همین شاخص نُه ماهه، استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، ایلام، غرب مازندران و بخش هایی از کرمان شرایط ترسالی را نشان می دهند.
خشکسالی متوسط تا شدید در ۱۶ استان طی هفت سال گذشته
وی اظهار داشت: بر اساس شاخص SPI هفت ساله منتهی به پایان خرداد ۹۴ استان های کردستان، کرمانشاه، لرستان، ایلام، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر، فارس، مرکزی، قم، تهران، قزوین، البرز، سمنان، جنوب خراسان رضوی و خراسان جنوبی خشکسالی متوسط و شدید را نشان می دهند.
ترسالی در ۱۱ استان طی هفت سال گذشته
رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی همچنین گفت: با همین شاخص بلندمدت، شمال آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل، بخش هایی از گیلان و بخش هایی از زنجان، همدان، مازندران، گلستان، خراسان شمالی، یزد و کرمان ترسالی را نشان می دهند.
خطر نابودی در کمین نخلهای دشتستان
کمبود منابع آبی باعث شده تا کشاورزان دشتستانی نگرانتر از قبل به سرنوشت نخیلات خود نگاه کنند و نگران از بین رفتن نخلهای خود باشند.
از هر منطقهای که پای به شهرستان دشتستان بگذاریم، باید از بین انبوه نخیلات عبور کنیم؛ نخلهایی که به عنوان شناسنامه این شهرستان شناخته میشوند و در همین رابطه لقب نگین سبز استان بوشهر را به دشتستان نسبت دادهاند.
در شهرستان دشتستان بیش از چهار میلیون اصله نخل وجود دارد که سالانه حدود ۱۲۰ هزار تن خرما در این شهرستان تولید میشود و به عنوان یکی از قطبهای تولید خرمای کشور محسوب میشود.
فعالیت در عرصه نخل و خرما به عنوان یکی از مهمترین مشاغل در دشتستان است و معیشت بسیاری از خانوادههای دشتستانی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به نخل و خرما وابسته است.
کشاورزان و نخلداران یک سال تمام زحمت میکشند تا در اواخر شهریورماه محصولات خود را برداشت کنند و هزینه یک سال زندگی خانواده را تامین کنند که حضور دلالان در عرصه خرید و فروش خرما، باعث میشود تا کشاورزان سود کمی را از فروش محصول خود دریافت کنند.
در کنار مشکلاتی که از طریق فروش محصول، معیشت نخلداران را تحت تاثیر قرار داده است، مشکلات بیآبی نیز تهدیدی جدی برای نخلها و همچنین اقتصاد و معیشت خانوادهها محسوب میشود.
در سالهای اخیر میزان آبدهی به نخیلات روند رو به کاهش داشته است و این موضوع نگرانی نخلداران را نسبت به تامین آب نگران کرده است و خطر نابودی را بیخ گوش نخیلات قرار داده است.
کاهش دورههای آبیاری نخیلات
یکی از نخلداران دشتستانی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: اگر نگاهی به وضعیت آبیاری در سالهای دور داشته باشیم، سالانه بیش از شش نوبت آبیاری برای نخلداران فراهم میشد و هیچ مشکلی در زمینه آبیاری نخیلات نداشتیم.
غلام حیات با ابراز نگرانی از آینده نخلهای خود، ادامه داد: امسال تاکنون تنها یک نوبت آبیاری داشتهایم و هر چند درخواستهای بسیار زیادی برای نوبت دوم آبیاری داشتهایم ولی هنوز خبری از آب نیست.
وی اضافه کرد: متاسفانه مدیریت مناسبی را در زمینه استفاده از منابع آبی شاهد نیستیم و این موضوع باعث میشود تا زمان یک دوره آبیاری افزایش یابد و در هر دوره آبیاری نیز به خوبی از آب استفاده نشود.
افت کمی و کیفی تولید خرما
یکی دیگر از نخلداران نیز به خبرنگار مهر گفت: کمبود آب و عدم آبیاری مناسب نخیلات باعث شده است تا میزان خرمای تولیدی نخیلات هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت با افت روبرو شود.
باقر عباسی ادامه داد: نخلها تنها دارایی ما است و زندگی ما از این طریق تامین میشود؛ در صورتی که آبیاری مناسبی نداشته باشیم، محصول مناسبی نخواهیم داشت و این موضوع معیشت ما را تهدید میکند.
مشکلات نخیلات معیشت کشاورزان را تهدید میکند
نماینده مردم دشتستان در مجلس شورای اسلامی نیز به خبرنگار مهر گفت: دشتستان به عنوان قطب کشاورزی استان بوشهر محسوب میشود و افرادی زیادی در این شهرستان به کشاورزی مشغول هستند و باید برای رفع مشکلات کشاورزان تلاش ویژهای صورت بگیرد.
حجت الاسلام سید مهدی موسوی نژاد به تولید حجم بالای خرما در دشتستان اشاره کرد و افزود: مشکلات کشاورزان دشتستان در سال های اخیر همواره در حال افزایش است و این مشکلات، معیشت کشاورزان را تهدید میکند.
وی یکی از مهمترین مشکلات کشاورزان دشتستان را مربوط به آب دانست و اضافه کرد: مشکلات کمبود آب جدی است و نیاز است که مدیریت صحیحی در زمینه استفاده از آب صورت بگیرد.
نماینده مردم دشتستان در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: نشستهای متعددی را برای رفع مشکلات کشاورزان در بخش آب داشتهایم و این موضوع را در سطح وزارتخانه پیگیری میکنیم و امیدواریم شاهد عبور از این بحرانها باشیم.
صرفه جویی و مصرف بهینه تنها راه برون رفت از بحران
مدیرعامل شرکت آب منطقهای بوشهر نیز به مهر گفت: میزان بارندگیها در سالهای اخیر با کاهش روبرو بوده است و این موضوع باعث شده تا شاهد خشکسالیهای پیاپی در استان باشیم و منابع آبی استان محدود شود.
شاهپور رجائی به وضعیت آبگیری سد رئیسعلی دلواری در دشتستان اشاره کرد و ادامه داد: میزان آبگیری این سد از ۲۶۳ میلیون متر مکعب در سال قبل به ۱۱۲ میلیون متر مکعب در سال جاری کاهش یافته است.
وی با بیان اینکه توسعه و کشت نخیلات جدید در استان بوشهر و بهویژه شهرستان دشتستان ممنوع است، افزود: روند توسعه نخیلات با توجه به این کمآبی باید متوقف شود و همچنین نسبت به جایگزینی نخیلات کممصرف و پربازده اقدام شود.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای بوشهر با اشاره به اینکه بحران آب در نقاط مختلف استان قابل مشاهده است، اضافه کرد: منابع آب استان به علت کاهش بارندگی و استمرار خشکسالی در وضعیت بحرانی است و صرفه جویی و مصرف بهینه تنها راه برون رفت از این مشکل است.
رجایی بر لزوم استفاده از شیوههای نوین آبیاری تاکید کرد و اظهار داشت: از همه ظرفیتها برای تامین آب مورد نیاز نخلداران دشتستان استفاده خواهیم کرد و آب مورد نیاز نخیلات تامین میشود.
نخل برای مردم مقدس است/ مدیریت صحیح آب راه عبور از مشکلات
نخلداران سالها برای رشد نخلها و ثمردهی آن تلاش میکنند و نخلها نیز همپای صاحبشان رشد میکنند و قد میکشند؛ نخل جایگاه ویژه در بین مردم دشتستان دارد و بسیاری از نخلداران، نخل را مانند فرزند خود میدانند و نابودی نخلها ضایعه بزرگی برای آنها است.
کمبود منابع آبی امری بدیهی است ولی با مدیریت صحیح منابع آبی میتوان بسیاری از مشکلات آبیاری نخیلات را کاهش داد تا نگرانیها بابت نابودی نخیلات کاهش یابد.
جریان آب زایندهرود به سمت تالاب گاوخونی
با رهاسازی آب از سد رودشتین، آب زاینده رود پس از نزدیک به 10 سال دوباره به سمت تالاب گاوخونی جریان یافت.
طبق اعلام شرکت آب منطقهای اصفهان، از 15 خرداد ماه سال جاری، حدود 2 متر بر ثانیه از حجم آب سد رودشتین رهاسازی شده که این آب پس از گذر از شهرها و روستاهای مسیر، تاکنون شهرستان اژیه را پشت سر گذاشته و به سمت تالاب گاوخونی در جریان است.
طبق این گزارش، در بازدید از تالاب گاوخونی مشاهده شده است جریانی از سمت زایندهرود به سوی مرکز و گودترین بخش تالاب روان است و این جریان احتمالاً ناشی از زهکش زمینهای کشاورزی مشرف به تالاب بوده که در سال آبی اخیر آبیاری شدهاند.
بر این اساس، آب تا مرکز تالاب رسیده و حداکثر ارتفاعی نزدیک به 20 تا 30 سانتیمتر را در عمیقترین بخشها ایجاد کرده است. مساحت بخش تر شده تالاب تنها منحصر به مرکز تالاب و تا عرض حداکثر 300 متر قابل مشاهده است.
بر اساس این گزارش، به نظر میرسد که با احتساب تر شدگیهای موجود در بستر و افزایش ضریب حرکت روانآب، با رسیدن آب رهاسازی شده بتوانیم شاهد آب گرفتگی مناسبی در محدوده تالاب باشیم.
تغییر در شیوه انتقال تروریست های زخمی از سوریه به سرزمین های اشغالی
بحران آب؛
تشنگی در راه است
36 کشور با سطح بسیار بالای استرس آبی مواجه هستند که ایران در این بین رتبه 24 را به خود اختصاص داده است. نمره ایران در شاخص استرس آبی 4.78 اعلام شده است.
کمبود آب شامل تنش آب، کم آبی و بحران آب است. تنش آب مشکل دریافتن منابع آب شیرین برای استفاده است، که علت آن تخلیه منابع است. بحران آب وضعیتی است که در آن آب قابل آشامیدن و غیر آلوده در یک منطقه کمتر از تقاضای آن است.
با توجه به شاخص تنش آب فالکنمارک، زمانی گفته میشود یک کشور یا منطقه «تنش آبی» دارد که منابع آب سالانه آن کمتر از ۱۷۰۰ متر مکعب به ازای هر فرد در سال است. لذا در سطحی بین ۱۷۰۰ و ۱۰۰۰ متر مکعب به ازای هر فرد در سال، کمبود آب دورهای یا محدود را میتوان انتظار داشت. هنگامی که منابع آب کمتر از ۱۰۰۰ متر مکعب به ازای هر فرد در هر سال باشد، کشور با «کمبود آب» مواجه است. فائو بیان میکند که تا سال ۲۰۲۵، 9.1 میلیارد نفر در کشورها و یا مناطق با کمبود آب مطلق زندگی میکنند، و دو سوم از جمعیت جهان تحت شرایط تنش خواهند بود.
همچنین هنگامی که به اندازه کافی آب آشامیدنی مورد نیاز وجود ندارد، خطر بحران آب حس میشود بر این اساس طبق پیش بینیهای جهانی سال ۱۴۰۰ سرانه آب به کمتر از ۱۴۰۰ مترمکعب برای هر فرد در سال خواهد رسید و این به معنی ورود به بحران آبی است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کشورهای خاورمیانه از جمله ایران از کم آبترین مناطق جهان هستند، طبق آمارهای رسمی و به اعتقاد کارشناسان؛ ایران درآستانه بحران آب به سر می برد و طی سالهای آینده تامین آب به یکی از بزرگ ترین چالشهای کشور در بسیاری از استانها، شهرها و مناطق تبدیل خواهد شد.
موسسه جهانی منابع طبیعی نیز با بررسی وضعیت منابع آبی در کشورهای مختلف جهان اعلام کرد ایران در رتبه 24 جهان از نظر شدت مشکل کم آبی قرار دارد. این موسسه شاخصی را موسوم به شاخص استرس آبی تعریف کرده است و به هر کشور نمره ای از صفر تا 5 در این شاخص داده شده است که هرچه این نمره بیشتر باشد دلالت بر استرس آبی بیشتر در آن کشور دارد. شاخص استرس آبی نشان می دهد که چقدر آب در هر کشور به طور سالانه از رودخانه ها، نهرها، و سفره های زیر زمینی برای مصرف خانگی، کشاورزی و صنایع برداشت میشود.
استرس آبی در ایران
بر اساس این گزارش 36 کشور با سطح بسیار بالای استرس آبی مواجه هستند که ایران در این بین رتبه 24 را به خود اختصاص داده است. نمره ایران در شاخص استرس آبی 4.78 اعلام شده است.
آنچه مسلم است اینکه ایران ازنظرجغرافیایی دربخش نیمه خشک و خشک جهان قرارگرفته به شکلی که میانگین بارش درایران حدود ۲۵۰ میلیمتراست درحالی که میانگین جهانی حدود ۸۵۰ میلیمتراست که بیش ازسه برابر میران بارش در ایران است، و به گفته مسئولان در حال حاضر 540 شهر کشور در تنش آبی به سر می برند که رشد سریع جمعیت و پراکندگی نامناسب آن، کشاورزی ناکارآمد، سوء مدیریت و عطش بیش از حد توسعه، ساختار نامناسب حکمرانی آب، مدیریت ناهماهنگ و فقدان نگرش دراز مدت از جمله دلایلی هستند که بهعنوان عوامل بحران آفرین آب در ایران ذکر شده اند که البته تا کنون نسبت به رفع آنها کوتاهی شده است.
با وجود از دست رفتن زمان و ورود کشور به مرحله بحران آبی بازنگری جدی در سیاستهای رشد و توزیع جغرافیایی جمعیت، افزایش بهرهوری اقتصادی بخش کشاورزی از طریق مدرنیزه کردن این بخش، بازبینی الگوهای کشت در سراسر کشور، افزایش قیمت حاملهای انرژی و آب همراه با اعطای مشوقهای اقتصادی برای جلوگیری از صدمات اقتصادی و معیشتی بر کشاورزان در کوتاه مدت، ایجاد بازار آب و کنترل حقابهها، ایجاد حساب پس انداز آب برای محیط زیست برای حفظ و احیای اکوسیستمها از طریق خریداری آب از مزارع کم بازده، تغییر وضعیت از مدیریت بحران (انفعالی) به مدیریت پیشگیرانه (فعال)، اصلاح ساختار حکمرانی آب و آموزش و تقویت فرهنگ زیست محیطی جامعه از جمله راهکارهایی است که دست اندرکاران امر باید نسبت به انجام آنها مبادرت ورزند.
زهرا قلی پور
وضعیت ذخایر سدها در آغاز تابستان /
۴۷ درصد مخازن خشک است
با کاهش یک میلیارد و ۴۳۰ میلیون مترمکعبی ذخایر آب سدهای کشور در پایان فصل بهار، میزان آب موجود در مخازن سدها کاهش یافت و آبی برای ورود به ۲۲.۹ میلیارد مترمکعب مخزن آماده وجود ندارد.
حجم آب موجود در مخازن سدهای کشور در پایان هفته چهارم خردادماه، ۲۵ ميليارد و ۹۷۰ ميليون مترمکعب به ثبت رسیده که در مقایسه با زمان مشابه سال گذشته، معادل ۵.۳ درصد كاهش نشان می دهد. حجم آب موجود در مخازن سدهای کشور در زمان مشابه سال گذشته، حدود ۲۷ ميليارد و ۴۰۰ ميليون مترمكعب گزارش شده بود.
بر پایه این گزارش، حجم آب ورودي به مخازن سدهای کشور نيز از ابتداي سال آبي جاري (مهرماه ۹۳) تا پایان هفته گذشته، با ۱۳ درصد كاهش در مقایسه با سال آبی گذشته به ۲۵ ميليارد و ۴۰ ميليون مترمکعب رسیده است. این میزان در مدت مشابه سال آبی گذشته ۲۸ ميليارد و ۸۵۰ ميليون مترمکعب گزارش شده بود.
میزان آب خروجی از سدهای کشور نیز از ابتداي سال آبي جاري تاكنون، ۱۹ ميليارد و ۵۳۰ ميليون مترمکعب گزارش شده؛ در حالی که آب خروجی از سدهای کشور در مدت مشابه سال آبي گذشته، به ميزان ۲۰ ميليارد و ۶۸۰ ميليون مترمکعب بود.
بر این اساس، حجم آب خروجي از سدهاي كشور در مقايسه با مدت مشابه سال آبي گذشته، ۵.۶ درصد کاهش نشان میدهد. هم اکنون مجموع ظرفيت مخازن سدهاي كشور ۴۸.۸ ميليارد مترمكعب گزارش شده که ۵۳ درصد از حجم مخازن سدهای کشور از آب پُر بوده است.
تکرار سرنوشت آشوراده در دِنا
توافق برای واگذاری بخشی از منطقه حفاظت شده دِنا به منظور اهداف گردشگری در حالی انجام می شود که هنوز متخصصان و دوستداران محیط زیست در شوک مسئله گردشگری در آشوراده هستند.
طی سال های اخیر سرزمین سبز دِنا و کوه های نقره فامش تحت سیطره طرح های عمرانی مغایر با موازین محیط زیست و گسترش لگام گسیخته گردشگری غیر مسئولانه، لطمات و خسارت های زیست محیطی بسیاری را تحمل کرده و بدین لحاظ با از دست رفتن توان اکولوژی اش در سراشیبی نابودی قرار گرفته است .
از بین رفتن حدود ۷۰ هزار اصله درخت بلوط کهن سال براثر هجوم پیمانکاران خطوط لوله انتقال گاز به شمال کشور اقدام به تصرف و تخریب اراضی دلون توسط برخی از ارگانهای دولتی، ایجاد جاده های جدید و تعریض جاده از میان جنگل های بلوط زاگرس ، تغییر کاربری اراضی، انتقال منابع آب و...، از جمله تعرضات به اکوسیستم کم نظیر دنا است که بخش هایی از این منطقه را تبدیل به کانون بحران زای زیست محیطی کرده است.
پس از ممانعت مردم «سی سخت» از هجوم برخی از ارگان ها به اراضی منطقه دلون واقع در منطقه استحفاظی دنا در سال گذشته، حالا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ، اکوسیستم ارزشمند منطقه کُه گل (کوه گل) واقع در جنوب شرق شهر سی سخت که از جمله مناطق استحفاظی تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست است را ، نشانه گرفته است تا با تسلط بر آن و احداث جاده و مستحدثات ، یکی از ارزشمندترین بانک ژنتیک گیاهی ناحیه زاگرس را با تشدید رویکرد گردشگری، برای همیشه از بین ببرد.
این در حالی است که منطقه دنا از سال ۱۳۶۹ به عنوان منطقه استحفاظی و پارک ملی تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست قرار داد و از سال ۱۳۸۸ به عنوان ذخیره گاه زیست کره وارد فهرست حمایتی دفتر شورای هماهنگی بین المللی برنامه (انسان و ذخیره گاه بیوسفر) شد.
آنطور که رئیس هیئت مدیره کانون سبز فارس می گوید: براساس قوانین جهانی ذخیره گاه زیست کره دنا الگوی توسعه تعادل اکولوژیک بین انسان و زیست کره است که هدف اصلی آن عینیت دادن به مدیریت پایش و ایجاد بسترهای علمی مناسب در راستای هماهنگی بین فعالیت های کشورها و ارتقاء دانش علمی به منظور پیشگیری از رویدادهایی است که منجر به نابودی گونه های متنوع زیستی می شود.
به گفته بهمن ایزدی، بنابراین هرگونه تعرض تحت لوای توسعه لگام گسیخته گردشگری در منطقه دنا و به ویژه منطقه ارزشمند کوه گل ضمن به خطر انداختن ویژگی های بین المللی منطقه دنا ، موجب به هم خوردن تعادلات اکولوژیک بخش مهمی از رشته کوه زاگرس میانی که تامین کننده آب شرب و رونق اقتصادی بخش قابل توجهی از جنوب کشور است، را فراهم می کند.
منطقه استحفاظی و ذخیره گاه زیست کره دنا دارای ۱۶۹ گونه جانوری و حدود هزار و ۷۰۰ گونه گیاهی است که تعدادی از آنها منحصر به فرد و اندمیک این ناحیه هستند. یعنی در حقیقت دنا رویشگاه ۱۷ درصد از گیاهان اندمیک کشور است که بخش عمده ای از گونه های گیاهی دنا در منطقه کُه گل (کوه گل) رویش یافته اند.
بر این اساس ایزدی مدیریت، پایش و حفاظت این منطقه را ضروری می داند و می افزاید: گذشته از پوشش گیاهی غنی و منحصر به فرد منطقه کوه گل چندین تالاب در بخش های مرتفع آن، همچنین مناطق آبخیز و چشمه های بزرگ مانند چشمه که گل، رودنِوِل ، چشمه و آبشار تنگ نمک که سهم بسزایی در تامین آب شرب و کشاورزی شهر سی سخت و روستاهای اطراف آن را دارند در این منطقه وجود دارد که نشان دهنده اهمیت کوه گل است. از سوی دیگر وجود زیستگاه و پناهگاه امن بیش از ۱۶۰ گونه جانوری دنا مانند کل و بز و پلنگ ارزش این زیست بوم را دو چندان می کند.
به گفته او، در چند سال اخیر به دلیل احداث جاده غیر ضروری تا سرشاخه های منابع آب کوه گل ، تسهیلات لازم برای تردد و حضور گردشگران غیر مسئول به وجود آمده و موجب شده به رویشگاه های گیاهی ، زیستگاه جانوران ، تالاب ها و منابع آب و خاک کوه گل لطمات جبران ناپذیری وارد شود و این زیست بوم که از دیرباز به دلیل تنوع گیاهی بسیار خوب توسط بومیان سی سخت و بویراحمد به کُه گل (کوه گل) معروف بود، حالا به سرزمینی صیقلی و مکانی برای زباله های پراکنده تبدیل شود که با هجوم و تعرض مستمر گردشگران غیر مسئول و آلوده کردن سرشاخه های منابع آب بهداشت ساکنان آبادی های مجاور دنا را نیز به خطر اندازد.
رئیس هیئت مدیره کانون سبز فارس به توافقاتی که در سال گذشته بین برخی از مسئولان کهکیلویه و بویراحمد انجام شده اشاره می کند و ادامه می دهد: بر این اساس مقرر شده که جاده دسترسی به مناطق و ارتفاعات کوه گل توسط سازمان میراث فرهنگی مرمت و تعریض شود و پاسگاه محیط بانی کوه گل تخریب و به جای آن ساختمان ها و مستحدثات سازمان گردشگری بنا شود و با عقب نشینی سازمان حفاظت محیط زیست از بانک ژنتیک گیاهی و مناطق امن کوه گل به سمت ناحیه بَرِباز در جنوب شرق عملا بخش ارزنده ای از مناطق استحفاظی کوه گل در اختیار سازمان میراث فرهنگی به منظور توسعه و تسلط بخش گردشگری قرار گیرد.
مسئولان محلی در حالی برای گسترش گردشگری در منطقه کوه گل دنا توافق کرده اند که همین حالا هم به دلیل حضور مخرب گردشگران غیرمسئول این منطقه و ارزش های طبیعی آن درحال احتضار است و در صورت تصرف اراضی آن توسط سازمان میراث فرهنگی، در آینده نزدیک کوه گل دنا تبدیل به کانون بحران زای زیست محیطی زاگرس میانی می شود. از طرفی دیگر با توجه به بحران های خانمان برانداز منابع آب که براثر تغییرات اکولوژیکی متاثر از دخالت های نابجای انسانی بوجود آمده ، ضروری است تا با حفاظت و صیانت از منطقه کوه گل دست کم نسبت به کاهش فشار بر منابع آبخیز دنا اقدام شود.
آنطور که ایزدی می گوید بر اثر آمار موجود بسیاری از جاذبه های طبیعی و منابع آب و خاک به دلیل عدم وجود زیرساخت های گردشگری و با توسعه گردشگری نظام نیافته از بین رفته است. چرا که سازمان میراث فرهنگی بدون در نظر گرفتن وضعیت اسفبار پتانسیل های گردشگری طبیعی باز هم سعی دارد با دخالت در حوزه های سایر سازمان های دولتی نظیر سازمان حفاظت محیط زیست به دامنه تصرف و تخریبش بیافزاید.
حالا این پرسش مطرح می شود که چرا سازمان حفاظت محیط زیست که متولی و امانت دار صیانت از ارزش های طبیعی کشور است، نسبت به هجوم همه جانبه و اشغال مناطق پرارزش تحت مدیریتش ، منفعل است؟
رئیس هیئت مدیره کانون سبز فارس به شهادت ۱۱۲ تن از محیط بانان کشور در راستای حفظ مواهب طبیعی و پایش تنوع زیستی کشور اشاره می کند و می افزاید: سال هاست که دو تن از محیط بانان منطقه استحفاظی دنا برای ممانعت از تعرض به گونه های جانوری دنا در زندان یاسوج به سر می برند، اما به نظر می رسد مدیران و برنامه ریزان سازمان محیط زیست با واگذاری زیستگاه ها و مناطق امن به دیگر سازمان های دولتی برای بهره برداری، نسبت به حفظ دستاورد این محیط بانان که با از جان گذشتگی از آب و خاک میهن حفاظت کرده اند، بی تفاوت هستند.
سال هاست مردم و برخی مسئولان محلی دنا به ویژه مردم منطقه سی سخت و طرفداران محیط زیست این خطه نگران جفایی هستند که برمنطقه دنا و کوه گل می رود حالا با تصمیم برای تغییر کاربری رویشگاه اندمیک و کم نظیر منطقه استحفاظی کوه گل به حوزه گردشگری، امیدشان را درخصوص نحوه اعمال مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست از دست داده اند .
به اعتقاد ایزدی، به نظر می رسد انفعال و همکاری سازمان محیط زیست در واگذاری جزیره آشوراده به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که به دلیل ویژگی های متنوع طبیعی اش باید از حفاظت همه جانبه ای برخوردارشود نقطه آغازی شد تا نسبت به تصاحب و تغییر کاربری مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست اقدام شود.
او تأکید می کند: در این روند با مرور کارنامه سازمان محیط زیست ، این باور تقویت می شود که این سازمان با فاصله گرفتن از مردم و سایر ذینفعان مجاور حوزه های مدیریتی اش ، تبدیل به سازمانی در راستای تحقق «بانک اراضی» برای انجام برنامه های توسعه ناپایدار شده است .
به گزارش مهر، روشن است که واگذاری بانک ژنتیک گیاهی و جانوری منطقه آبخیز کوه گل دنا به حوزه گردشگری، تلخی تصمیمات شتابزده واگذاری جزیره آشوراده را در اذهان تشدید می کند و نه تنها موجب فاصله افتادن میان این سازمان با جوامع محلی می شود که نگرانی دوستدارن محیط زیست در خصوص سیطره گردشگری در ۱۰ درصد مناطق حفاظتی کشور و نابودی این مناطق را دو چندان می کند.
بهار سلاحورزی
آتش دوباره به جان جنگلها افتاد، اینبار نوشهر و اردبیل
فرماندار شهرستان نوشهر در این رابطه گفت: این آتشسوزی در منطقه جنگلی "دلم" کجور رخ داده و ۱۰ هکتار از جنگلهای این منطقه طعمه حریق شد.
محمدعلی قمیاویلی گفت: در این حادثه آتش خسارت صد در صدی به عرصه ۱۰ هکتاری جنگلی و منابع طبیعی وارد کرد و باعث از بین رفتن گونههای درختی این منطقه شد.
فرماندار نوشهر گفت: از میزان وسعت ۱۰ هکتاری که طعمه حریق شد، چهار هکتار درختان میوه بودند و ۶ هکتار نیز عرصه جنگلی بود که کاملاً در آتش سوخت.
۳۷۰۰ هکتار از کشتزارهای شهرستان بیله سوار در آتش سوخت
براساس برآوردهای اولیه براثر این آتشسوزی ۶۰ میلیارد ریال خسارت به کشاورزان منطقه بیلهسوار در اردبیل وارد شده است. علت این آتشسوزی در حال بررسی است.
ارائه اطلاعات ناقص برای ارزیابی زیست محیطی پروژه احداث سد گتوند
در پی ادعای صدور مجوز ارزیابی زیست محیطی سد گتوند از سوی شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد شرکت آب نیرو به عنوان بدنه کارفرمایی احداث سد گتوند اطلاعات ناقص برای گزارش ارزیابی زیست محیطی این پروژه در زمان تهیه گزارش ارزیابی ارایه کرده است.
سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: تهیه گزارش ارزیابی زیست محیطی هر پروژه و تصمیم گیری برای صدور مجوز آن بر اساس اطلاعات ارایه شده از سوی کارفرما بوده است که در این رابطه شرکت آب نیرو بعنوان کارفرما اطلاعات مکفی از وجود گنبد نمکی ارائه نکرده لذا مشاور ارزیاب براساس اطلاعات ارائه شده از کارفرما، اثرات را پیش بینی و ارزیابی کرده است.
بنابرگزارش پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست، براساس فرایند ارزیابی، نظارت بر روند اثرات پیش بینی شده نیز از وظایف کارفرما بوده و لازم است در دوره های زمانی مشخص و مندرج در گزارش نتایج پایش اثرات و روند آنها را جهت تایید به سازمان ارسال نمایند که در این رابطه کارفرما با علم به وجود گنبد نمکی حتی در نظارتهای بعدی بر حسن اجرای گزارش این موضوع را نادیده گرفته است.
علاوه بر این گزارش ارزیابی مجوزی برای شروع عملیات بوده و کارفرما متعهد است بر اساس وظیفه قانونی خود نسبت به رعایت و اجرای قوانین و مقررات کشور که تاکید بر عدم تخریب محیط زیست و حفاظت آن که وظیفه تمام احاد جامعه است اقدام نموده و بر پایه گزارش ارزیابی که راهنمایی برای تقلیل اثرات احتمالی است اقدام نمایید.
پر واضح است که اگر گزارشی تایید شود به این معنی نیست که سازمان محیط زیست بایستی تمام قصور و کوتاهی بخشهای دیگر را بعهده بگیرد و این رافع مسئولیتهای دیگران نمی باشد بلکه به این معناست که کارفرما بایستی بر اساس اصول کلی و مندرج در گزارش به گونه ای عملیات را هدایت نماید تا کمترین اثر سوء بر محیط زیست وارد شود.
بدین ترتیب گزارش ارزیابی، نقطه تعادل بین توسعه و محیط زیست بوده، در غیر این صورت پروژه های توسعه ای با مشکل برخورد می کنند.
علاوه بر این توجه به این نکته ضروری است که بر اساس مقررات و قوانین کشوری و ارزیابی اثرات توسعه، سازمان حفاظت محیط زیست مجاز است در هر مرحله از پروژه اعم از ساخت یا بهره برداری در صورتی که مغایرت اطلاعات ارایه شده و یا ایجاد مشکلات زیست محیطی در محل تشخیص داده شود نسبت به جلوگیری از ادامه پروژه اقدام کند.
و اما در خصوص سد گتوند و ادعای شرکت آب نیرو مبنی بر صدور مجوز ارزیابی زیست محیطی برای این سد به اطلاع می رساند شرکت آب نیرو در زمان ارایه اطلاعات پروژه سد گتوند در بخش اطلاعات زمین شناسی هیچ گونه اشاره ای به وجود گنبد نمکی در محدوده سد نکرده بود و با این پیش فرض گزارش تهیه و مجوز اولیه ای در خصوص این پروژه از سوی کمیته ارزیابی سازمان صادر شده است.
از سوی دیگر مسوولان شرکت مذکور بر خلاف قانون پیش از تایید گزارش ارزیابی زیست محیطی عملیات احداث این سد را آغاز کردند که به نظر می رسد ندادن اطلاعات وجود گنبد نمکی به دلیل پیش بینی مخالفت با احداث این پروژه بوده است.
در هر صورت سازمان حفاظت محیط زیست پس از اطلاع از وجود گنبد نمکی بلافاصله طی نامه ای به امضاء ریاست سازمان به وزارت نیرو موکدا توصیه کرده است به دلیل مشکلات گنبد نمکی که اطلاعات آن بعدا جمع آوری شده، آبگیری این سد مشکلات زیست محیطی در منطقه ایجاد می کند لذا از آبگیری این سد خودداری شود که مسوولان وقت وزارت نیرو بدون توجه به نامه ارشدترین مقام وقت سازمان حفاظت محیط زیست بنا به ادعای خود پتویی رسی بر روی گنبد احداث کردند تا مشکل بر طرف شود و سپس نسبت به آبگیری این سد اقدام کردند.
بدین ترتیب و با توجه به مسایل مطرح شده ارزیابی زیست محیطی مطرح فاقد وجاهت قانونی بوده و مجددا تاکید می شود سازمان حفاظت محیط زیست هیچگونه مجوزی برای ادامه این پروژه پس از اطلاع از وجود گنبد نمکی صادر نکرده و طبق نامه رسمی این سازمان باید از آبگیری این پروژه جلوگیری می شد.
سازمان حفاظت محیط زیست تاکید کرده است شرکت آب نیرو و مسوولان وقت باید هم اکنون پاسخگوی تبعات زیست محیطی ایجاد شده در احداث و آبگیری سد گتوند باشند و انتشار خبرهایی اینچنینی و فرافکنی به هیچ وجه پاسخگوی اقدامات خلاف قانون و تبعات آن نمی باشد.
انتقال آب خوزستان برای شرب بیش از 40 میلیون نفر!
رییس مجمع تشکلهای کشاورزی کشور گفت: غارت منابع آبی استان به نحو سازماندهی شده توسط وزارت نیرو خطری است که امروز کشاورزی خوزستان را تهدید میکند.
مسعود اسدی در سيامين جشنواره انتخاب و معرفي توليدكنندگان برتر بخش كشاورزي استان كه امروز، 27 خردادماه در اهواز برگزار شد، اظهار کرد: به عنوان مثال سهم آورد آب رودخانه کرخه به طور قابل توجهی کاهش یافته زیرا بخش زیادی از آن به استانهای دیگر منتقل شده است.
وی افزود: سال زراعی گذشته، سال بسیار سختی برای کشاورزان خوزستانی بود زیرا با بحرانهایی از جمله کم آبی روبرو شدند و این مساله به تولید خسارت وارد کرد.
اسدی با اشاره به اجرای طرحهای انتقال آب از حوضههای آبی خوزستان با بیان اینکه اخیرا احداث تونل انتقال آب از استان به تهران در دستور کار دولت قرار گرفته است، خاطرنشان کرد: طبق اعلام وزارت نیرو و با توجه به اجرای طرح های متعدد انتقال، در مجموع ظرفیت آب قابل انتقال به اندازه تامین آب برای بیش از 40 میلیون نفر است و بنابراین این حجم بالا نشان میدهد که این آب فقط برای مصارف شرب دیگر استانها نیست.
وی عنوان کرد: در جریان انتقالهای آب حتی از رودخانه رو به خشکی زهره نگذشتند و میخواهند آب این رودخانه را برای احیای 70 هزار هکتار از اراضی بوشهر به دشت لیراوی منتقل کنند. همچنین در این حوضه سد کوثر در بالادست در حال آبگیری است که این سد نیز تهدیدی جدی برای کشاورزی خوزستان به شمار میرود.
در ادامه اين مراسم كرد، دبير سيامين این جشنواره اظهار كرد: مجموعه منابع طبيعي و انساني موجود در بخش كشاورزي موجب شده است تا كشاورزي ما از نظر كمي و كيفي در سطح كشور بدرخشد.
وي افزود: تشويق و ترغيب عاملی برای ایجاد انگیزه در کشاورزان است. در همين راستا در اين جشنواره سالانه بهترين توليدكنندگان مورد تقدير قرار ميگیرند. ارج نهادن به تولیدکنندگان و معرفی الگوهای خلاق و کارآفرین موجب فراهم شدن زمینه توسعه تولید، تبادل دانش برای توسعه پایدار و تامین امنیت غذایی میشود.
دبير سيامين جشنواره انتخاب و معرفي توليدكنندگان برتر بخش كشاورزي خوزستان بیان کرد: باید به سمت تبدیل کشاورزی معیشتی به کشاورزی تجاری حرکت کنیم و این یکی از برنامه های مهم ما است که در دستور کار قرار دادهایم.
کرد تصریح کرد: خوزستان در بخش کشاورزی از طرفی با چالشها و از سوی دیگر با فرصتهایی مواجه است. گرمای بیش از 50 درجه، پدیده ریزگردها و کم آبی از جمله چالش های بخش کشاورزی است اما در کنار این مشکلات از فرصتها و ظرفیتهای موجود بیشترین بهره برداریها صورت گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: در کنار افزایش تولید باید تلاش مضاعفی برای تولید محصول سالم و ارگانیک داشته باشیم. همچنین با توجه به ظرفیتمرزی بودن خوزستان میتوانیم تعداد زیادی از محصولات کشاورزی را به عراق یا کشورهای حوزه خلیج فارس صادر کنیم.
پدر کویرشناسی ایران: طرح دریاچه ارومیه قابل اجرا نیست
شکستن سدها هم بحران را حل نمی کند
پدر کویرشناسی ایران گفت: طرح احیای دریاچه ارومیه قابل اجرا نیست و حتی شکستن سدها هم این بحران را حل نخواهد کرد.
پرویز کردوانی ظهر چهارشنبه در همایش بحران آب در دانشگاه زنجان افزود: عامل اصلی به وجود آمدن بحران فعلی برداشت بیش از حد از منابع و سفره های آبی زیرزمینی است که از طریق حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق در سراسر کشور ایجاد شده است.
وی با اشاره به اینکه بحران آب را چندین دهه قبل در کتابهای خود هشدار داده بودم، ادامه داد: به علت سوء مدیریت، اکنون کمبود آب به یک بحران بزرگ برای کشور تبدیلشده است و با یک مدیریت خوب در بخش مصارف آب شرب شهرها، آب مصرفی بخش کشاورزی، ایجاد کشت کراش و استفاده از پسآب برای خنک سازی دستگاهها و مصارف جانبی میتوان تا حدودی در مصرف آب صرف جویی کرده و بحران پیش رو را مدیریت کرد.
کردوانی یادآور شد: در حال حاضر ۷۰ درصد آب شرب روستاها و ۶۰ درصد آب شرب شهرهای کشور از آبهای زیرزمینی تامین می شود.
طرح احیای دریاچه ارومیه قابل اجرا نیست
چهره ماندگار جغرافیا با اشاره به وضعیت دریاچه ارومیه گفت: طرح احیای دریاچه ارومیه قابل اجرا نیست و حتی شکستن سدها هم این بحران را حل نخواهد کرد.
کردوانی افزود: با توجه به میزان برداشت آبهای زیرزمینی در این منطقه برای مصارف کشاورزی، حتی شکستن سدها هم این بحران را حل نخواهد کرد و بعضی از صاحبنظران پیشنهاد خشکاندن و تبدیل دریاچه ارومیه به پارک آفتابی را مطرح کرده اند.
کاشت چمن در شهرها منطقی نیست
وی با بیان اینکه برای مدیریت شهرها، مشکلات عدیده ای در زمینه مصرف آب وجود دارد، افزود: شهرداری ها می توانند در بخش فضای سبز مناطق شهری اقدامات مهمی را در دستور کار خود قرار دهند.
پدر کویرشناسی ایران گفت: کاشت چمن در شهرها کار چندان منطقی نیست چون چمن یکی از عوامل بروز برخی از بیماریهاست و آبیاری چمن نیز چندین برابر آبیاری درختان آب می خواهد و باعث شرجی شدن هوا نیز می شود.
کردوانی در ادامه با بیان اینکه ایران در عرض ۲۵ درجه شمالی از خط استوا قرار گرفته است که این نقطه جغرافیای از محدوده شمالی و جنوبی، تحت تاثیر فضای پرفشار است و افزود: به همین دلیل ایجاد تغییر در شرایط آب و هوایی ایران به دلیل وجود مناطق کم فشار و پرفشار امکان پذیر نیست.
کردوانی درباره منابع آبی استان زنجان گفت: سطح آب زیرزمینی استان زنجان به جز اندکی در مناطق جنوبی کاهش چندانی نداشته و با یک برنامه ریزی صحیح مصرف می توان مشکل آب را مدیریت کرد.
در این برنامه یک نهال گلدانی ارس که نماد منابع طبیعی استان زنجان است به پرفسور چهره ماندگار پرویز کردوانی اهدا شد.
افزایش 50 درصدی آتشسوزی جنگلها /
احیای جنگلهای گلستان 500 سال طول میکشد
با آغاز فصل گرما بیم آن میرود که آتشسوزی در جنگلها افزایش یابد، این در حالی است که هنوز تابستان از راه نرسیده، تنها در 3 ماهه نخست سال بیش از 100 هکتار از جنگلهای کشور در آتش سوختهاند.
آتشسوزیهای پارک ملی گلستان، جنگلهای زاگرس و... آنقدر این روزها به گوشمان میرسد که ترس آن می رود، این اتفاقات برایمان عادی شود.
همانطور که بارها و بارها در مورد تهیه تجهیزات مناسب اطفاء حریق جنگلها از مسئولان مختلف سوال شده و هرکدام آنقدر این وظیفه را بر گردن دیگری انداختهاند که دیگر نبود بالگرد آبپاش و دیگر وسایل اطفاءحریق در زمان بروز آتشسوزی برای اطفاکنندگان و مردم عادی شده است و هر کس که میتواند؛ بیل و کلنگی بر میدارد و به مقابله با آتشسوزی میرود.
با این وجود اما، هیچگاه نباید از خاطرمان برود که در وضعیتی که کشور ما در کمربند خشکسالی قرار گرفته، مشکل کمآبی دارد و از سمت مرزهایش نیز با هجوم ریزگردها روبروست تا چه میزان حفظ حتی یک درخت نیز اهمیت دارد، چه برسد به جنگلهای انبوه که علاوه بر ذخیرگاه گیاهی، زیستگاه جانواران بسیاری نیز هست.
تعداد آتش سوزی ها در سال94 کم تر،اما سطح آنها افزایش داشته است
در سه ماهه نخست امسال با کمبود بارشها، تنها در استان ایلام بیش از صد هکتار از جنگلهای کشور سوختند و از بین رفتند و با افزایش روزافزون دما و ورود به فصل تابستان بیم آن میرود که این آتشسوزیها هر لحظه بیشتر و بیشتر شوند.
«سرهنگ قاسم سبزعلی» فرمانده یگان حفاظت از جنگلها و منابع طبیعی کشور در گفتوگو با ایلنا، در این باره اظهار کرد: با هر 1 درجه گرم شدن زمین 17 درصد نیاز آبی موجودات زنده افزایش پیدا میکند، این در حالیست که در چند دهه اخیر در کشور ما حدود 1 و نیم درجه افزایش دما داشتهایم. این گرمای هوا و همچنین کاهش رطوبت هوا احتمال بروز آتشسوزی در جنگلها و مراتع را افزایش میدهد و فضا را برای ایجاد حریق مستعد میکند.
وی با اشاره به اینکه در دو ماهه نخست سال 94 نسبت به سال 93، تعداد حریقها 20 درصد کاهش داشته است، گفت: اما در مورد سطح آتشسوزیها حدود 50 درصد افزایش را داشتهایم. البته در ماه خرداد، آتشسوزیهای ایلام نیز این آمار را تغییرات اساسی خواهد داد.
30 درصد جنگلها بیمار هستند
سبزعلی همچنین ضمن اظهار نگرانی نسبت به افزایش حریقها در فصل گرما اظهار کرد: با توجه به اینکه 30 درصد جنگلهای ما دچار آفت و بیماری هستند، این موارد منجر به خشکی درختان و مستعدشدن بیشتر جنگلها برای آتشسوزی میشود.
فرمانده یگان حفاظت از جنگلها همچنین در ارتباط با اینکه چند درصد از آتش سوزیها سبب ایجاد آسیبهای جبرانناپذیر به جنگلهای کشور میشوند، گفت:کمتر از 5 درصد آتشسوزهای رخ داده در جنگلها و مراتع کشور سبب ایجاد آسیبهای جبرانناپذیر خواهد شد.
شرایط مناسب احیا، در کشور ما وجود ندارد
در ارتباط با این اظهارنظر فرمانده یگان حفاظت جنگلها، «هومن روانبخش»، متخصص جنگلشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه سمنان، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، گفت: این اظهارنظر از نظر تئوری کاملا درست است، اما در عمل ممکن نیست.
وی با بیان اینکه بیشتر آتش سوزیها در کشور منشاء انسانی دارد، توضیح داد: برای احیا جنگلها باید شرایطی وجود داشته باشد از جمله اینکه در جنگل آتش گرفته، درختان پایه مادری باید باقی مانده باشند تا بتوانند بذردهی کنند و این بذرها نیز نهالهایی را به وجود آورند، اما در کشور ما در جنگلهایی مانند جنگلهای زاگرس پایههای مادری در سالهای اخیر به دلیل قطع بیرویه بسیار کاهش پیدا کردهاند، و احتمال رویش مناسب نهال نیز به دلیل چرای دام و فرسایش خاک نیز بسیارضعیف است، از طرفی دیگر با بحث جمعآوری بذرها از سوی مردم و لگد کوبشدن نهالها توسط دامها نیز روبرو هستیم.
روانبخش ادامه داد: حتی اگر فرض را بر این بگیریم که چند پایه مادری نیز بر جای بماند، توان آن را ندارند که جنگل را به صورت طبیعی احیا کنند،اگر هم بذری به زمین افتاد و نهالی سبز شد، نیاز است که جنگل کاملا حفاظت شده باشد تا دام و گردشگر وارد جنگل نشده و نهالها دچار کوبیدگی نشوند و از بین نروند. یعنی حداقل به 5 تا 10 سال قرق نیازاست ،تا این جنگلها بتواند، احیای خود به طور طبیعی را آغاز کنند .
امیدی به جنگل کاری مصنوعی نیست
وی با اشاره به شیوههای مصنوعی جنگلکاری، گفت: نهالکاری نمیتواند؛ پاسخگوی احیای جنگلهای از دست رفته شود. زیرا نهالها نیاز به حمایت، حفاظت، وجود گونههای پرستار و صرف هزینه زیاد دارند، به همین علت درصد موفقیت جنگلکاریها خیلی بالا نبوده و امیدی به جنگلکاری مصنوعی نیست.
این متخصص جنگلشناسی در پاسخ به اینکه چه میزان زمان نیاز است تا جنگلهایی مانند جنگلهای ایلام و گلستان دوباره احیا شوند، اظهار کرد: اگر بخواهیم بگوییم؛ چقدر زمان میبرند تا این جنگل ها به حالت اولیه خود باز گردند، باید بگوییم که در جنگلهای ایلام حداقل 100 و در جنگلهای ارس گلستان حداقل 400 تا 500 سال زمان نیاز است. هرچند که در مورد قسمتهایی که پوشش گیاهی دیگری مانند درختچه های زالزالک دارند، این زمان کوتاهتر است.
وی با تاکید بر این مساله که اگر این آتشسوزیها 100 سال پیش رخ میداد، جنگلهای زاگرسی در طی 15 سال دوباره احیا میشدند، افزود: اکنون ما در کشور با تغییر اقلیم و افزایش جمعیت روبرو هستیم که هر دو این مسائل به جنگلها فشار میآورند و مانعی بر سر راه احیا جنگل هستند، به همین علت دیگر احیا جنگلها به راحتی صورت نخواهد گرفت.
70 درصد تالاب های بین المللی ایران، روی خط قرمز
مدیرکل طرح حفاظت از تالاب های ایران گفت: 70 درصد از تالاب های بین المللی ایران در معرض خطر و وضعیت بحرانی و روی خط قرمز قرار دارند.
«محسن سلیمانی روزبهانی» روز دوشنبه در حاشیه برگزاری کارگاه تدوین برنامه مدیریت زیست بوم جامع تالاب «میقان» اراک در گفت وگو با ایرنا افزود: این تالاب ها در روی خط قرمز قرار گرفته اند و در حال از دست دادن کارایی های خود از جمله تامین شغل و منابع آبی هستند که مفهوم زیستی این وضعیت فاجعه بار است.
وی بیان کرد: یکهزار تالاب در ایران برآورد شده که از این تعداد یکصد تالاب دارای اهیمت بین المللی است.
مدیرکل طرح حفاظت از تالاب های ایران ادامه داد: از مجموع یکصد تالاب بین المللی ایران 70 تالاب در معرض خطر و وضعیت بحرانی است.
سلیمانی روزبهانی اضافه کرد: 35 تالاب مهم ایران هم اینک تحت عنوان رامسر سایت طبقه بندی شده و از حمایت های لازم برخوردارند.
وی توضیح داد: از مهمترین تالاب های در معرض خطر و بحرانی ایران می توان به هامون در استان سیستان و بلوچستان، بختگان در فارس، میقان در استان مرکزی، ارومیه در آذربایجان غربی، ارژن و پریشان در فارس اشاره کرد.
سلیمانی روزبهانی اظهار کرد: موضوع تالاب ها و حفظ آن ها در نگاه تخصیص بودجه ای سایر دستگاه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
وی گفت: افزایش تعداد ذی نفعان تالابی از برنامه های مهم و اولویت دار است که با جدیت تمام دنبال می شود.
مدیرکل حفاظت از تالاب های ایران افزود: حفظ و ارتقای شاخص های زیستی پایه تنها رسالت محیط زیست نیست بلکه مشارکت هدفمند بهره برداران و جوامع محلی در این راستا موضوع حساسی است که نباید از کنار آن راحت گذشت.
سلیمانی روزبهانی گفت: دستگاه های اجرایی استان های میزبان عرصه های تالابی نقش حیاتی در احیا و حفظ تالاب ها دارند و برای حفظ و مدیریت تالاب ها باید هم افزایی بین بخشی روز به روز افزایش یابد.
تالاب ها محیط هایی هستند که مشخصات آن ها چیزی میان خشکی و آب است، تالاب ها ممکن است همواره دارای آب باشند یا اینکه گاه خشک و گاه آب دار باشند و برخی تالاب های نزدیک دریا با جزر و مد تغییر وضعیت می دهند.
مشخصه اصلی تالاب ها ماندگاری نسبی آب در آن ها است و آب تالاب ها ممکن است شور یا شیرین باشد.
کنوانسیون رامسر معاهده ای بین المللی است که در 1971 به منظور حفظ و نگهداری تالاب ها امضا شده و در این کنوانسیون فهرستی از تالاب های مهم جهان نیز تهیه شده که به فهرست رامسر شهرت دارد.
در این فهرست بریتانیا با 164 تالاب ازلحاظ تعداد و کانادا با 130 هزار کیلومتر مربع تالاب، از لحاظ وسعت رکورددار است، مقر دایمی کنوانسیون در گلند، سوییس است.
استان مرکزی میزبان تالاب کویری میقان اراک است که یکی از زیستگاه های مهم پرندگان مهاجر به ویژه درناهای خاکستری محسوب می شود که در چند دهه اخیر به دلیل دخالت های انسانی و فعالیت های معدنی جراحات زیادی برداشته است.
ایران از نمره 100 مدیریت منابع آب کمتر از 3 گرفت
مدیرکل توسعه پایدار و اقتصاد محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست گفت: براساس رتبه بندی کشورها به لحاظ پرداختن
به مسائل محیط زیستی، ایران از نظر مدیریت منابع آب از 100 نمره 2.77 گرفت.
زهرا جواهریان روز شنبه در نخستین کارگاه ملی توسعه پایدار و اقتصاد سبز در مشهد افزود: هر زمان حقآبه دریاچه ای داده نشود یا از تالابها بیش از اندازه برداشت گردد، گرد و غبار ناشی از زمین خشک این دریاچه یا تالاب باعث نابودی زمین های کشاورزی و ایجاد پدیده گرد و غبار در کشور می شود
وی بیان کرد: خشکیدن دریاچه ارومیه باعث بوجود آمدن کشتزارهای نمک و تبدیل آن به گرد و غبار نمک می شود که محصولات کشاورزی را نابود می کند.
مدیرکل توسعه پایدار و اقتصاد محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به آسیبهای وارده به محیط زیست گفت: 23 استان ایران با پدیده گرد و غبار مواجه است که 70 درصد آن منشا خارجی دارد و 30 درصد باقیمانده ناشی از خشکیدن تالابهای داخل کشور است.
وی بیان کرد: خسارت اقتصادی آلودگی هوا در کشور سالانه حدود هشت میلیارد دلار است، از سوی دیگر شش درصد گونه های جانوری به دلیل شکار غیرمجاز در معرض انقراض قرار دارند و خسارتهای وارده به تالابها نزدیک به 40 تا 100 درصد است.
جواهریان گفت: توسعه پایدار به معنای توجه به سه رکن اصلی رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست و بستر توسعه فرهنگی آن است که باید با تغییر الگوی کشت، الگوی مصرف و برداشت از منابع خدادادی تحقق یابد.
وی افزود: ایران از جمله کشورهایی است که برخلاف صنعتی بودن خود جزو 10 کشور نخست جهان در مصرف انرژی است این در حالی است که برداشت ما باید از منابع طبیعت 40 درصد باشد و 60 درصد باقیمانده آن برای طبیعت باقی بماند.
او ادامه داد: ایران به اندازه 25 میلیون نفر منابع وارد کشور می کند و به اندازه 25 میلیون نفر دیگر برداشت زیادی از منابع دارد.
مدیرکل توسعه پایدار و اقتصاد محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست گفت: سرانه انتشار گاز دی اکسید کربن در جهان حدود 4.9 تن در سال و میزان آن در ایران 7.7 تن است و این رقم برای کشوری که میزان تولید ناخالص داخلی پایینی دارد بسیار بالا است .
وی افزود: مصرف انرژی در ایران بسیار بالا است زیرا آن را ارزان بدست آورده و قدر آن را نمی دانیم؛ این موضوع در زمستان و تابستان ملموس است و انرژی بسیاری هدر می رود.
جواهریان با بیان اینکه ایران کشوری با مصرف بسیار بالای آب می باشد گفت: از نظر میزان بارندگی 14 سال است که در خشکسالی بسر می بریم و هر سال میزان بارندگی افت محسوسی دارد.
وی افزود: اگر میانگین بارندگی در کشور 241 میلیمتر در سال باشد این میزان در جهان 855 میلیمتر است یعنی کمتر از یک سوم میزان بارندگی جهانی نزولات جوی در ایران داریم اما سرانه مصرف آب در دنیا 130 لیتر در روز و در ایران 220 لیتر در روز است.
او ادامه داد: کمتر از یک سوم میانگین بارندگی در جهان بارش سالانه در ایران وجود دارد اما نزدیک به دو برابر میانگین جهانی آب در این کشور مصرف می شود، ایران در سرانه مصرف آب در بین کشورهایی که بیش از پنج میلیون نفر جمعیت دارند رتبه نخست را دارد.
مدیرکل توسعه پایدار و اقتصاد محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست گفت: نزدیک به 90 درصد آب تجدیدپذیر در ایران صرف کشاورزی می شود.
وی افزود: براساس برآوردهای انجام شده تا سال 2039 میلادی ایران به سمت کشوری با کاهش بارش به ویژه در مناطقی که اکنون دارای بارش سالانه مناسبی است و همچنین به سمت افزایش دمای هوا پیش می رود.
او ادامه داد: در 20 سال اخیر دمای هوا در ایران 1.5 درجه سانتیگراد افزایش یافته و پیش بینی می شود که تا 10 سال آینده به میزان 1.5 تا دو درجه دمای هوا بیشتر شود.
وی گفت: وسعت ایران 165 میلیون هکتار است که از این میزان هشت میلیون هکتار زمین آبی است، همچنین از مجموع زمینهای آبی کشور 1.2 میلیون هکتار زمین بدون محدودیت کشاورزی و باقی آنها با محدودیتهایی از جمله شوری و سنگ ریزه برای کشاورزی همراه است.
مدیرکل توسعه پایدار و اقتصاد محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست افزود: ایران جزو کشورهایی است که فرسایش خاک بسیار بالایی دارد بطوری که این میزان پنج تا شش برابر میانگین فرسایش خاکی در جهان است و این فرسایش کاهش پوشش گیاهی و جنگلی را در پی دارد.
وی گفت: 98 درصد تولید محصولات کشاورزی در ایران به کود و سموم شیمیایی متکی است و این هم جزو معضلات کشور به شمار می رود.
جواهریان درباره افزایش برداشت آب از سفره های زیرزمینی هم اظهارداشت: اگر در سال 1358 حدود 70 میلیون مترمکعب از آبهای زیرزمینی برداشت می شد امروز این میزان به 11 میلیارد مترمکعب رسیده است.
وی افزود: برداشت از آبهای زیرزمینی در 34 سال اخیر در کشور 170 میلیارد مترمکعب معادل 85 درصد از منابع آبی در سال بوده این در حالی است که می گویند اگر کشوری فقط 20 درصد از منابع آبی خود را استفاده کند در وضعیت ایمن و اگر 40 درصد از این منابع استفاده کند در معرض خطر قرار می گیرد.
او ادامه داد: اکنون کشورهای خاورمیانه با معضل کم آبی مواجه هستند و در مقایسه با سال 1960 بیش از یک سوم از ذخایر آب شیرین این منطقه کاهش یافته بطوری که مجموع ذخایر آب شیرین در این منطقه که 14 درصد سهم خشکیهای جهان را به خود اختصاص داده فقط دو درصد از کل ذخایر آب شیرین دنیا است.
وی شمار چاههای غیرمجاز در ایران را بسیار ذکر کرد و گفت : اکنون نزدیک به 650 هزار حلقه چاه در کشور وجود دارد که از این تعداد بیش از 200 هزار چاه غیرمجاز است.
او گفت: شمار چاههای حفر شده در کشور طی 17 سال گذشته 93 درصد افزایش داشته که منجر به خشکیدن جنگلها، کشتزارها و نشست زمین شده است.
این مسوول در سازمان حفاظت محیط زیست افزود: میانگین فرونشست زمین در کشور نزدیک به 30 سانتیمتر است که در برخی مناطق شدید و برخی دیگر کمتر است، متاسفانه چون راههای نفوذ و مجراهای آبهای زیرزمینی بعد از فرونشست زمین بسته می شود برگشت آب به زیرزمین را مشکل می کند.
جواهریان افزود: اگر همین امروز تصمیم بگیریم که از آبهای زیرزمینی برداشت نکنیم 50 سال طول می کشد که وضعیت منابع آب زیرزمین به حد تعادل برسد.
وی یکی از معضلات مدیریت منابع آب در کشور را بحث نحوه استفاده از آب تصفیه عنوان و بیان کرد: میزان برداشت آب در ایران بسیار بالا اما بازچرخانی آب در کشور بسیار پایین است این در حالی است که در برخی کشورها آب مصرفی تا هفت بار بازچرخانی می شود.
وی ادامه داد: براساس رتبه بندی کشورها به لحاظ پرداختن به مسائل محیط زیستی، ایران از نظر مدیریت منابع آب از 100 نمره 2.77 و رتبه 117 جهان را بدست آورد.
مدیرکل توسعه پایدار و اقتصاد محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست گفت: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی 10 سد بزرگ در کشور وجود داشت که 80 درصد از روان آبها پشت آنها ذخیره می شد و اکنون تعداد سدها و آب بندها در کشور به 550 رسیده اما بسیاری از آنها ارزیابی زیست محیطی نشده و خساراتی را به دنبال داشته اند.
وی افزود: 50 درصد از پشت سدهای جدید در کشور از آب پر شده است ، به عنوان مثال میزان ذخیره سازی آب در پشت سد کرخه 5.5 میلیارد مترمکعب است اما در پنج سال اخیر تنها دو میلیارد مترمکعب از این ظرفیت پر شده است.
او گفت: سد گتوند که اکنون 400 میلیون مترمکعب آب را در پشت خود ذخیره کرده به دلیل جانمایی نامناسب و وجود گسل نمک زیر آن، عامل نابودی هزار و 370 هکتار رویشگاه کنار با 28 هزار اصله درخت شده است.
جواهریان افزود: این سد قابل شکستن نیست، از سوی دیگر تنها راهکاری که برای جلوگیری از خسارات آن مطرح شده ارسال آب از طریق لوله به فاصله 220 کیلومتر به سمت خلیج فارس با هزینه شش هزار و 600 میلیارد ریال است که در صورت اجرای این طرح به دلیل میزان شوری آب آن معضلاتی را برای خلیج فارس به همراه خواهد داشت.
وی در ادامه گفت: الگوی مصرف نیز در ایران بسیار تغییر کرده و در نهایت باعث افزایش تولید زباله شده بطوری که روزانه در مجموع بیش از یک میلیون تن زباله عادی، پزشکی، کشاورزی و صنعتی در کشور تولید می شود.
او افزود: روزانه چهار میلیون کیسه فریزر دور ریخته می شود، پلاستیک که منشا نفتی دارد قابل بازیافت نیست و 300 سال در طبیعت می ماند لذا یک منبع حیاتی به اسم نفت را به پلاستیک تبدیل می کنیم و آن را به طبیعت می فرستیم.
مدیرکل توسعه پایدار و اقتصاد محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: در مرحله نخست باید کمتر زباله تولید کنیم، اجناس باکیفیت بخریم تا کمتر به زباله تبدیل شوند، در مرحله دوم زباله را تفکیک کنیم و به دیگران یاد بدهیم این کار را از مبدا انجام دهند.
وی در ادامه گفت: هفت درصد از خاک ایران را جنگل تشکیل داده اما از سال 1356 تا 1386 پسروی قابل توجهی در جنگلهای کشور وجود داشته بطوری که از 14 میلیون هکتار به 11 میلیون هکتار رسیده است که قاچاق چوب و قطع بیش از حد درختان برای تولید محصولات و حریق در آنها را می توان از دلایل کاهش این سطح برشمرد.
او افزود: تغییر الگوی مصرف که یکی از اساسی ترین ارکان توسعه پایدار است می تواند به تولید کمتر زباله و مدیریت مصرف انرژی کمک کند.
مدیرکل توسعه پایدار و اقتصاد محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست گفت: برای رسیدن به توسعه پایدار و اقتصاد سبز باید به سمت تجارت آب مجازی پیش رویم یعنی محصولاتی را تولید کنیم که با توجه به شرایط بحرانی آب در کشور آب کمتری مصرف کند.
وی افزود: تغییر الگوی کشت، تولید و مصرف در شرایط بحران آبی در کشور ضروری است و باید به سمت تجارت آب مجازی پیش رویم.
کارگاه یک روزه توسعه پایدار و اقتصاد محیط زیست با حضور 60 نفر از کارشناسان و مدیران شش استان کشور در قالب سخنرانیهای تخصصی در مشهد برگزار شد.
یک مقام دولتی: بیش از نیمی از روستاها خالی از سکنه شدند
یک مقام دولت یازدهم می گوید: حدود ۳۳ هزار روستا و آبادی از مجموع ۶۴ هزار روستا در ایران از سکنه خالی شده است. پیش از این مؤسسه ملی مطالعات جمعیتی، با انتشار آماری اعلام کرده بود ۴٠ هزار روستا در ایران از سکنه خالی شدهاند.
ابوالفضل رضوی، معاون توسعه روستائی و مناطق محروم ریاست جمهوری، با اشاره به جمعیت ٢١ میلیون و ۵٠٠ هزار نفری روستائی و عشایری، بی توجهی به روستاها و عشایر را از جمله عوامل رشد شهرنشینی و افزایش حاشیه نشینی عنوان نمود.
همچنین بر اساس گزارش جامع مؤسسه مطالعاتی "یورو مانیتور"، ایران یکی از سریع ترین کشورهای جهان در رشد جمعیت شهرنشینی است که این آمار از دیدگاه کارشناسان یکی از مهمترین عوامل نابودی اقتصاد تولیدی به شمار میرود.
بر پایه اسناد مرکز آمار ایران، در سال ١۳۳۵خورشیدی، ۶٨ درصد جمعیت ایران روستانشین بودند که این آمار در سالهای اخیر به ٢٩ درصد کاهش یافته است.
چندی پیش، معاون آموزش و ترویج سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی از بحران اشتغال برای ساکنان باقیمانده در روستاها خبر داده و گفته بود: تنها نیمی از ساکنان باقیمانده در روستاها به کشاورزی اشتغال دارند. همین منبع دولتی نسبت به سالخوردگی ساکنان باقیمانده در روستاها نیز تاکید داشته است
همزمان با رشد جمعیت در ایران طی ۳۵ سال اخیر و گسترش شهرنشینی در کشور، گسترش عواملی همچنین تغییر کاربری گسترده زمینهای کشاورزی، رویگردانی جوانان از ماندن در روستاها و پرداختن به کشاورزی، موجب بروز نگرانی جدی برای امنیت غذائی در ایران شده است.
از بین رفتن هر هکتار زمین کشاورزی روستائی، امنیت غدائی دست کم ٢٠ نفر را به مخاطره می اندازد که این امر وابستگی بیشتر کشور به درآمدهای نفتی برای واردات مواد غذائی را موجب خواهد شد.
روند فزایندۀ آتش در بیشهزارهای دزفول
آتش سوزی در بیشه زارهای دزفول، بر اثر خشکی هوا افزایش دما یا سهل انگاری و در پاره ای از موارد، به قصد سودجویی با هدف تصرف زمین برای توسعه کشاورزی، در سالهای اخیر روند فزاینده داشته و موجب نگرانی دوستداران محیط زیست شده است.
خبرگزاری "ایرنا" با چاپ این خبر می نویسد: «با وجود هشدارهای مکرر اداره حفاظت محیط زیست، منابع طبیعی، جهاد کشاورزی و حتی دستگاه قضایی مبنی بر ممنوعیت آتش زدن بقایای مزارع گندم همچنان شاهد این تخلف از سوی بسیاری از کشاورزان در منطقه شمال استان خوزستان هستیم. تداوم این روند علاوه بر آسیب جدی به خاک، موجب سرایت آتش به مراتع و بیشههای اطراف مزارع شده و خسارت های جبران ناپذیری وارد کرده است.»
منابع آگاه در دزفول وقوع آتش سوزی در بیشهزارهای منطقه بر اثر سرایت آتش از مزارع همجوار را اقدامی عمدی از سوی برخی کشاورزان سودجو با هدف توسعه اراضی کشاورزی دانسته، خواستار برخورد جدی دستگاه قضایی با این تخلف زیست محیطی شده اند.
به گفته رییس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان دزفول "علی درخشانی فر"، در آخرین مورد آتش سوزی در بیشههای اطراف دزفول در روز دوشنبه گذشته، 25 هکتار جنگل و بیشه در بخش مرکزی دزفول، در منطقه "زاویه ها" در آتش سوخت.
علی درخشانیفر، علت این آتش سوزی را بیشتر خشکی هوا، شدت گرما، کمبود رطوبت بیشه زارها به علت خشکسالی اخیر و بی دقتی کشاورزان در آتش زدن کاه و کلش مزارع گندم عنوان کرد و گفت: بر خلاف ممنوعیت اعلام شده مبنی بر آتش زدن بقایای گندم از تاریخ 15 فروردین ماه، باز هم شاهد این اقدام از سوی کشاورزان منطقه هستیم. او کل بیشهزارهای حوزه استحفاظی دزفول را بیش از پنج هزار هکتار برآورد کرد.
فرهاد قلی نژاد رییس اداره حفاظت محیط زیست دزفول نیز گفت: کارشناسان در حال بررسی میزان خسارت وارده هستند
غلامعلی سعادتی فرد، بخشدار مرکزی دزفول، هم گفت: «در سال های اخیر اقدامات زیادی برای آموزش کشاورزان از سوی اداره های مربوطه صورت گرفته و این آموزش در کاهش آتش زدن بقایای مزارع گندم در منطقه مؤثر بوده است.»
آتش زدن بقایای مزارع گندم در منطقه شمال خوزستان که همزمان با آغاز برداشت گندم در منطقه از اردیبهشت ماه آغاز شده و همچنان رو به افزایش است، موجب بروز مشکلات تنفسی برای بیماران و تشدید آلودگی هوای استان خوزستان شده است که به این آلودگی می بایست شتاب گرفتن پدیده گرد و غبار را هم در سال های اخیر افزود.
ایرنا می نویسد: در چنین شرایطی، دستگاه های ذیربط همچنان تنها نظاره گر این اقدام مخرب زیست محیطی هستند.
شهرستان دزفول، در شمال خوزستان، دارای بیش از 371 هزار هکتار جنگل و مرتع است.
مردم با چشمانی اشکبار آب بر آتش جنگل ایلام میریزند
مرد درختی ایران با اشاره به آتشسوزی جنگلهای شلم در ایلام واکنش مردم نسبت به این اتفاق را بینظیر قلمداد کرد.
«مهدی نظری» در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران ، منطقهی ایلام اظهار کرد: کسی نمیتواند آمار دقیقی از مردمی که برای خاموش کردن آتشسوزی جنگلهای شلم به کمک منابع طبیعی، محیطزیست، سازمان آتشنشانی و مأموران انتظامی آمدهاند ارائه کند چون پیر و جوان، زن و مرد و کوچک و بزرگ با هر وسیلهای که توانستند و با چشمان اشکبار و پر غصه در حال خاموش کردن آتشسوزی بیسابقه جنگلهای زاگرس هستند.
مرد درختی ایران با اشاره به اینکه گرچه سوختن هزاران اصله درخت اتفاقی بسیار دردناک است که لکهی سیاه آن تا سالها بر دامنه زاگرس میماند، گفت: رفتار مردم ایلام در این خصوص فداکارانه، پرشور و شایستهی تحسین است.
این فعال زیستمحیطی بابیان اینکه متأسفانه به نظر میرسد بازهم بیاحتیاطی انسانی موجب بروز این آتشسوزی گسترده شده است، افزود: این آتشسوزی از پارک جنگلی چغاسبز که یک گردشگاه عمومی بشمار میرود آغاز شد و دامنه آن به ارتفاعات مشرفبه شهر هم کشیده شده است. کسی بهدرستی نمیداند اما به نظر میرسد برخی گردشگرانی که دیروز(پنجشنبه 14 خردادماه) برای تفریح به چغاسبز رفته بودند عامل بروز این فاجعه هستند.
وی گفت: وزش باد یکی از مهمترین عوامل گسترش آتش بود و متأسفانه شعلههای آتش از همهی زوایای شهر دیده میشد که همین امر موجب شد فضای غمانگیزی در شهر به وجود بیاید و مردم شاهد سوختن درختهایی باشند که در این منطقه ارزش حیاتی دارند.
مرد درختی ایران با اشاره به این موضوع که تلاشها همچنان برای خاموش کردن این آتشسوزی بیسابقه ادامه دارد، گفت: باوجود خشکسالیهای گسترده درختان بلوط و پوشش گیاهی زاگرس در حد توان خود کشور را در مقابل پدیده ریز گردها محافظت میکرد و چنین خسارتی غیرقابلجبران به نظر میرسد.
این فعال زیستمحیطی خاطرنشان کرد: در آتش سوختن جنگلهای عروس زاگرس یک خسارت ملی است از همینرو انتظار میرفت اقدامات پیشگیرانهای میشد. بهعلت وزش باد گفته میشود امکان استفاده از بالگرد برای خاموش کردن آتش وجود ندارد بااینهمه مردم ایلام با تمام وجود در حال تلاش هستند که این آتش را خاموش کنند اما وزش باد علیرغم همه تلاشها تا این لحظه مانع از انجام این کارشده است.
تالابهای قلب زاگرس در معرض نابودی
روند تغییرکاربری تالاب های لرستان به اراضی کشاورزی ادامه دارد به طوریکه با استمرار آن فعالان محیط زیست از بابت تبدیل شدن این اکوسیستم های آبی به چشمه های تولیدغبار درغرب کشورابرازنگرانی می کنند.
استان لرستان میزبان تالاب هایی است که به رغم دارا بودن عمری نزدیک به ۱۱ هزار سال خود را تا قرن معاصر حفظ کرده اند و حال با دست اندازی بشر امروزی در مسیر نابودی قرار گرفته اند.
حکایت کاهش ۷۰ درصدی وسعت بزرگترین تالاب لرستان برای توسعه اراضی کشاورزی، ماجرای صیفی کاری در تالاب بروجردی و تعرض اراضی کشاورزی به تالاب دورود عمق فاجعه ای است که در این اکوسیستم های آبی لرستان می گذرد.
دو صد گفته که نیم کردار نشد
مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان لرستان که برای دیدار با تالاب ها به شهرستان پلدختر سفر کرده است در گفتگویی کوتاه با خبرنگار مهر در مورد احیای بزرگترین تالاب لرستان وعده های همیشگی را مطرح کرد که در صورت تامین اعتبار نسبت به خریداری اراضی کشاورزی که تالاب را تصرف کرده اند اقدام می شود.
مهرداد فتحی بیرانوند با اشاره به تعرض اراضی کشاورزی به این تالاب و تبدیل بخش هایی از آن به مزرعه گفت: تالاب گری بلمک پلدختر در سال های گذشته تغییر کاربری داده و بخش هایی از آن خشک شده است.
وی با تاکید بر اینکه باید این تالاب احیا شود افزود: تالاب گری بلمک پلدختر یکی از مهمترین تالاب های استان لرستان است که به منظور احیای آن با مسئولان سازمان محیط زیست در مرکز صحبت هایی انجام شده است.
احیای بزرگترین تالاب لرستان نیازمند تامین اعتبار است
فتحی بیرانوند ادامه داد: با توجه به تغییر کاربری که در بستر این تالاب صورت گرفته و به زمین های کشاورزی تبدیل شده در این راستا حقی برای کشاورزان ایجاد شده است.
وی گفت: باید نسبت به برآورد ریالی ارزش زمین های کشاورزی که در تالاب گری بلمک ایجاد شده اقدامات لازم صورت گیرد و این موضوع و اعتبار مورد نیاز به تهران منعکس شود.
مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان لرستان یادآور می شود: در صورت تامین اعتبار از سوی مرکز زمین های کشاورزی موجود در این تالاب ها خریداری و با اقدامات انجام شده تالاب گری بلمک پلدختر دو باره احیا می شود.
وی البته معتقد است که احیای این تالاب نیازمند همکاری بین بخشی است و از دستگاههای مرتبط نیز می خواهد برای رفع مشکلات بزرگترین تالاب لرستان به میدان بیایند.
فتحی بیرانوند به وضعیت دیگر تالابهای پلدختر هم اشاره کرد و از راه اندازی پاسگاه محیط بانی در تالاب های تنگ فنی شهرستان پلدختر خبر داد.
مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان لرستان افزود: این اداره کل در راستای حفظ ظرفیت های تالاب ها علاوه بر استفاده از ظرفیت های مردمی اقدام به راه اندازی پاسگاه محیط بانی در تنگ فنی کرده که این پاسگاه نیز هم اکنون در دست ساخت است.
اجرای تفاهم نامه یک هفته ای ۳ سال طول کشید
این سخنان مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان لرستان در حالی مطرح می شود که پیش از این نیز بارها در زمان های مختلف مسئولان مرتبط از احیای بزرگترین تالاب لرستان سخن به میان آورده اند، موضوعی که در حد وعده و شعار باقی مانده است.
راهکارهای احیای تالاب گری بلمک پلدختر کاملا روشن و واضح است و پس از گذشت سال ها از تغییر کاربری این تالاب همگان بر صورت مسئله و پاسخ آن واقف هستند، حال زمان آن رسیده که برای اجرایی شدن این راهکارها گام های عملیاتی تری برداشته شود.
پیش از این در سال ۹۱ در نشست مشترکی که میان همه ذی نفعان در این زمینه در محل فرمانداری پلدختر برگزار شد تصمیماتی برای احیای این تالاب گرفته شد که این تصمیمات نیز در محاق فرو رفت.
در این نشست که رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان، نمایندگان و معاونین ادارات آب منطقه ای، امور عشایری، میراث فرهنگی، منابع طبیعی، دهیاران و نمایندگان کشاورزان روستاهای ولی عصر و گری بلمک حضور داشتند تفاهم نامه ای بین دستگاههای مرتبط برای ساماندهی تالاب «گری بلمک» منعقد و مقرر شد ظرف مدت زمان یک هفته این تفاهم نامه توسط کشاورزان و ذی نفعان و ادارات عضو مورد بررسی قرار گرفته و نظرات خود را در این زمینه اعلام کنند.
از تاریخ انعقاد این تفاهم نامه تاکنون نزدیک به سه سال می گذرد و همچنان مسئولان امر برای احیای بزرگترین تالاب لرستان اما و اگرهایی مطرح می کنند.
نامه استاندار لرستان به معاونان رئیس جمهور و وزیر کشور
این در حالیست که اواخر سال گذشته هوشنگ بازوند استاندار لرستان در نامه ای به مسئولان ملی با اشاره به روند خشکسالی و تغییر کاربری در تالاب های لرستان نسبت به ایجاد کانونهای جدید گرد و غبار آن هم در داخل استان هشدار داده بود.
وی در نامه های جداگانه ای برای دکتر اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، دکتر معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، دکتر محمدباقر نوبخت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، وزیر کشور و رئیس سازمان مدیریت بحران کشور گفته بود: وقوع خشکسالی، کاهش شدید بارندگی ها و تنش آبی در استان موجب خشکیدگی تالابها، تخریب پوشش گیاهی و جنگلی استان به خصوص در مناطق جنوبی لرستان نظیر پلدختر و کوهدشت شده است.
استاندار لرستان در ادامه این نامه تصریح کرده بود: این وضعیت شرایط را برای ایجاد کانونهای جدید گرد و غبار در استان لرستان و در نهایت تشدید اثرات مخرب این پدیده فراهم کرده و بیم آن می رود که در اثر عدم توجه کافی به احیای مجدد تالابها و عرصه های جنگلی در آینده نه چندان دور این نقاط در لرستان به کانونهای بزرگ تولید گرد و غبار در استان و کشور تبدیل شوند.
بازوند در این نامه خود به مسئولان ارشد ملی از نیاز ۳۰۰ میلیارد ریالی برای احیای عرصه های طبیعی لرستان به منظور جلوگیری از بروز کانون های جدید گرد و غبار سخن به میان آورده بود که یکی از سرفصل های مورد اشاره در نامه مقام عالی دولت در لرستان احیای تالابهای استان بود.
از مرگ تدریجی گری بلمک تا گوجه کاری در بیشه دالان
این نگرانی ها از وضعیت رو به وخامت برخی اکوسیستم های طبیعی در لرستان به ویژه تالاب ها لزوم توجه جدی تر و بیشتر مسئولان امر برای احیای این عرصه های طبیعی روشن تر می سازد.
تالاب «گری بلمک» به عنوان بزرگترین تالاب لرستان پیش از تغییر کاربری به اراضی کشاورزی بیش از ۶۰۰ هکتار مساحت داشته است و در حال حاضر با مرگ تدریجی این تالاب به گفته کارشناسان کمتر از یک پنجم وسعت آن قابلیت احیا شدن دارد.
بازوند در این نامه خود به مسئولان ارشد ملی از نیاز ۳۰۰ میلیارد ریالی برای احیای عرصه های طبیعی لرستان به منظور جلوگیری از بروز کانون های جدید گرد و غبار سخن به میان آورده بود که یکی از سرفصل های مورد اشاره در نامه مقام عالی دولت در لرستان احیای تالابهای استان بود.
از مرگ تدریجی گری بلمک تا گوجه کاری در بیشه دالان
این نگرانی ها از وضعیت رو به وخامت برخی اکوسیستم های طبیعی در لرستان به ویژه تالاب ها لزوم توجه جدی تر و بیشتر مسئولان امر برای احیای این عرصه های طبیعی روشن تر می سازد.
تالاب «گری بلمک» به عنوان بزرگترین تالاب لرستان پیش از تغییر کاربری به اراضی کشاورزی بیش از ۶۰۰ هکتار مساحت داشته است و در حال حاضر با مرگ تدریجی این تالاب به گفته کارشناسان کمتر از یک پنجم وسعت آن قابلیت احیا شدن دارد.
استان لرستان نیز با دارا بودن بیش از ۱۱ تالاب نیازمند توجه جدی تر مسئولان امر در سطح ملی است چرا که این ظرفیت از یک سو فرصت و از سوی دیگر تهدیدی جدی تلقی می شود. فرصت به لحاظ اهمیت طبیعی این اکوسیستم ها در تعدیل شرایط آب و هوایی و زیستی منطقه غرب کشور و تهدید از آن جهت که در صورت استمرار روند خشک شدن این تالاب ها، لرستان به صورت بالقوه شرایط میزبانی ۱۱ کانون جدید گرد و غبار را دارا است.
مخاطرات خشک شدن تالاب های لرستان برای غرب کشور
استان لرستان در حال حاضر با وجود هجوم هرساله ریزگردها یک سوم روزهای سال آلوده است، حال تصور کنید با ظهور کانون های جدید گرد و غبار داخلی چه بر سر بام طبیعت ایران و قلب زاگرس خواهد آمد؛ استانی که به لحاظ قرارگیری در زاگرس مرکزی در صورت هر گونه تهدید طبیعی و تغییرات در اکوسیستم سایر مناطق زاگرس را از مخاطرات خود به نصیب نخواهد گذاشت.
با این تفاسیر به نظر می رسد پیگیری متولیان امر و مسئولان باید از سطح شعار، ارائه راهکار و نامه نگاری فراتر رفته و گام های عملیاتی برداشته شود تا دست کم در یک برنامه زمانی مدت دار شاهد احیای تالاب هایی باشیم که اگر امروز به فریاد آنها نرسیم تبعات ناشی از خشکی این اکوسیستم های آبی و تبدیل آنها به اراضی بایر روزی دامن لرستان و غرب کشور را خواهد گرفت.
سرریز شدن آب سد لتیان
بارندگی های چند روز اخیر، موجب سرازیر شدن آب به سمت سد لتیان و کامل شدن ظرفیت این سد شده است.
رودخانه جاجرود از ارتفاعات البرز در بخش رودبار قصران سرازیر و به سد لتیان وارد می شود.
فرماندار شهرستان شمیرانات با اشاره به اینکه ظرفیت ذخیره آب سد لتیان با بارندگی های اخیر در بخش رودبار قصران پر شده، گفت: دریچه های سد لتیان به منظور انتقال آب پشت سد به سمت سد ماملو فردا(25 فروردین) باز می شود.
عزت الله خانمحمدی روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه حدود 34 درصد از آب آشامیدنی شهر تهران از طریق سد لتیان و لار تامین می شود، افزود: بارندگی های چند روز اخیر، موجب سرازیر شدن آب به سمت سد لتیان و کامل شدن ظرفیت این سد شده است.
به گفته وی، در حال حاضر گروهی از کارشناسان به منظور باز کردن پیش از موعد دریچه های سد در صورت افزایش زودهنگام ظرفیت آن، در محل(تاج سد) مستقر شده اند.
رودخانه جاجرود از ارتفاعات البرز در بخش رودبار قصران سرازیر و به سد لتیان وارد می شود.
سد لتیان سال 1346 به عنوان یکی از منابع اصلی تأمین آب شرب شهر تهران احداث شد، دو پارک جنگلی لتیان و تلو دریاچه این سد را احاطه کرده اند، این سد در دره ای در میان کوه جاجرود و کوه بندک ساخته شده و در شمال آن کوه آلون قرار دارد.
تالاب های فارس همچنان خشک /
از پریشان فقط یک چشمه مانده است
باوجود اینکه طی چند ماه اخیر بارش های گسترده ای در فارس رخ داد اما وضعیت دریاچه های استان فارس همچنان بحرانی است و سطح گسترده ای از مساحت تالاب ها خشک است
امسال ایام نوروز مسافران مختلف از سراسر کشور وقتی به تابلو راهنمای جاده ای نگاه می کردند که مسیر دسترسی به تالاب هایی مثل پریشان را نشان می داد، از اینکه به مکان باصفایی می رسیدند، خشنود می شدند اما به محض اینکه به نزدیک تالاب می رسیدند اثری ازآب و دریاچه نمی دیدند، کوچکترها از والدینشان می پرسیدند پس دریاچه کجاست و بزرگترها فقط پاسخ می دادند خشک شده است.
مشابه این اتفاق امسال به کرات دیده می شد، تالاب هایی که روزگاری محلی برای پذیرایی مسافران و دوستداران محیط زیست بود و امروز از آن فقط یک بستر خشک باقی مانده است.
سال هاست که خشکسالی و عوامل انسانی نظیر حفر چاه، برداشت بی رویه و ... باعث شده که دریاچه های فارس یا خشک باشند یا از کم آبی رنج ببرند.
یک کارشناس حوزه محیط زیست در استان فارس با اشاره به وضعیت نگران کننده تالاب های این استان به خبرنگار مهر گفت: متاسفانه وضعیت تالاب های استان فارس مانند سال های گذشته بسیار نگران کننده هست و هر روز بدتر می شود.
علمدار علمداری با تاکید بر ضروت توجه به احیای دریاچه های استان فارس بیان کرد: متاسفانه هر روز وضعیت دریاچه ها بدتر می شود به گونه ای که با ادامه این روند دیگر نمی توان انتظار داشت که دریاچه های به زودی احیا شوند.
وی افزود: متاسفانه به دلیل عدم وجود مدیریت مصرف آب، هر روز وضعیت خشکی دریاچه های استان بحرانی تر و پایدار می شود از این رو باید تدابیر ویژه ای در این خصوص اتخاذ شود.
این کارشناس حوزه محیط زیست در خصوص وضعیت دریاچه ها بیان کرد: به عنوان نمونه دریاچه کافتر به طور کامل خشک است و هر روز وضعیت آن بدتر می شود.
علمداری گفت: دریاچه پریشان نسبت به دریاچه کافتر وضعیت بهتری دارد به گونه ای که قسمتی از این دریاچه که مربوط به چشمه بنگ است به مقدار کمی آب دارد.
وی در خصوص دریاچه مهارلو گفت: دریاچه مهارلو به دلیل بارش های اوایل فروردین ماه تا حدودی آبدار است اما عمق آب بسیار کم است با وجود این میزان آب در حیات دریاچه تاثیرگذار است.
این کارشناس حوزه محیط زیست ادامه داد: دریاچه بختگان که بعد از ارومیه دومین دریاچه بزرگ کشور است همچنان خشک و به یک شوره زار تبدیل شده است.
وی با اظهار نگرانی از وضعیت بحرانی دریاچه بختگان گفت: خشک شدن این دریاچه در زندگی مردم منطقه تاثیر زیادی داشته به گونه ای که تعداد زیادی از انجیرستان های این منطقه خشک شده است.
علمداری با اشاره به اینکه با خشک شدن دریاچه بختگان نشانه های ورود کویر به استان دیده شده، افزود: به عنوان نمونه می توان به گرم بودن هوا در روز و سرد بودن آن در شب اشاره کرد.
وی گفت: خشک شدن این دریاچه در تغییر اقلیم منطقه تاثیر زیادی داشته به گونه ای که زندگی مردم را مختل کرده است.
علمداری ادامه داد: ورود کویر به داخل استان باعث تعلیل پوشش گیاهی و کاهش اقلیم رطوبتی منطقه شده و درحال حاضر تاثیر آن روی انجیرستان های استهبان و منطقه قابل مشاهده است.
این کارشناس حوزه محیط زیست گفت: درحال حاضر شرایط کویری و ورود بیابان به استان باعث شده که پوششهای گیاهی در منطقه رشد و تولید مثل کافی نداشته و مشکلاتی را به وجود آورده است.
وی با تاکید بر لزوم اقدامی سریع برای خروج بختگان از این وضعیت بیان کرد: در تاریخچه سدسازی در استان فارس اولین سد درودزن بوده که در استان برای تامین آب ۴۳ هزار هکتار اراضی زده شده اما درحال حاضر بیش از ۱۳۰ هزار هکتار اراضی زیر کشت در اطراف این سد وجود دارد که این امر در خشک شدن بختگان موثر بوده است.
علمداری با تاکید بر لزوم اختصاص حقابه دریاچه بختگان عنوان کرد: متاسفانه بیش از ۹۵ درصد از آبهای استان فارس صرف منابع کشاورزی میشود و دیگر آبی برای اختصاص حقابه دریاچهها باقی نمیماند.
این کارشناس حوزه محیط زیست ادامه داد: با توجه به وضعیت دریاچه های استان باید منتظر پدیده ریزگرد بود.
وی با اشاره به اینکه آب یکی از پایههای اساسی و مهم زندگی و حیات تالابهاست، افزود: طی چند سال اخیر با خشک شدن دریاچهها و بهوجود آمدن پدیدههای ناشی از خشک شدن آنها، اهمیت تالابها درک شد درحالی که در گذشته اینگونه نبود.
وی با اشاره به مزایای وجود تالابها به مهر عنوان کرد: تالابها به عنوان یک پدیده طبیعی عمل کرده و سیلابها را در خود ذخیره میکنند بهگونهای که همان مزایای سدها را دارند.
این کارشناس حوزه محیط زیست با بیان اینکه تالابها ذخیرهگاه آب بهشمار میروند، ادامه داد: از دیگر مزایای آن میتوان به تغذیه سفره آبهای زیرزمینی از طریق تالابها اشاره کرد.
علمداری افزود: علاوه بر این وجود تالابها در امرار معاش و زندگی مردم تاثیر بسزایی دارد بهگونهای که خشک شدن آنها خطراتی را به همراه داشته است.
وی گفت: در حوزه توریسم و گردشگری نیز تالابها نقش مهمی ایفا میکنند همچنین در زمینه اقلیم منطقه از بعد آب و هوایی نیز موثر است.
از دریاچه پریشان فقط چشمه بنگ مانده است
دبیر موسسه ۱۳ فروردین نیز در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: دریاچه های استان فارس با توجه به برداشت های بی رویه آب طی چند سال گذشته خشک شده است.
علی اکبر کاظمینی افزود: خشک شدن دریاچه ها در تغییر اکوسیستم مناطق تاثیر زیادی داشته به گونه ای که این امر باعث ایجاد مشکلاتی شده است.
وی در خصوص دریاچه پریشان ادامه داد: چشمه بنگ مربوط به این دریاچه تا حدودی آبدار است و این امر باعث برگشت سگ آبی و دیگر گونه ها به دریاچه شده است.
این فعال حوزه محیط زیست اظهار داشت: دریاچه مهارلو نیز به دلیل ورود فاضلاب شیراز تا حدودی آبدار است اما دیگر دریاچه های استان همچنان خشک است و باید هر چه سریعتر برای احیای آنها اقدام شود.
فرود ۵۰۰۰ قطعه فلامینگو در سواحل دریاچه ارومیه
/ افزایش آب دریاچه
ارومیه - در پی بارش های اخیر و افزایش سطح آب دریاچه ارومیه نزدیک ۵ هزار قطعه فلامینگو در سواحل این تالاب بین المللی فرود آمده و سکنی گزیده اند
فلامینگو ازجمله پرندگان با ارزش حیاتی بالا و جزو پرندگان حمایت شده بوده که در سالهای گذشته از جمله مهمترین اجزای تنوع زیستی غنی پارک ملی دریاچه ارومیه بوده و با جمعیت های بالا در داخل دریاچه تا بیش از صد هزار قطعه نیز مشاهده می شد.
متاسفانه با بروز بحران در این دریاچه جمعیت پرنده نیز در داخل دریاچه به سرعت پایین آمده بطوریکه در داخل دریاچه تقریبا اثری از این پرنده مشاهده نشده و اکثرا به زیستگاههای دیگری از جمله تالابهای اقماری مجاور دریاچه پناه بردند.
جاری بودن آب شیرین در مصب رودخانه نازلو، شرایط مناسب زیستگاهی، امنیت مناسب و وفور و سهولت در دسترسی به غذا باعث شده که در طی چند سال اخیر فلامینگوها به داخل دریاچه ارومیه باز گردند که این امید را در دل دستداران حیات وحش زنده کرده است.
فلامینگو پرنده ای با پاهای دراز و منقاری منحنی و گردنی بلند خمیده ، آبچر با بدنی بسیار کشیده و پر و بالی به رنگهای سفید و صورتی است. این پرنده از ۹۰ سانتیمتر تا یک متر و نیم بلندی دارد و بیشتر فلامینگوها حلزون و گیاهان آبی می خورند.
این پرندگان به صورت دست جمعی و در دسته های چند هزارتایی زندگی و مهاجرت می کنند.در سالهای اخیر به علت بحران خشکسالی در دریاچه ارومیه اکثر تالابهای اقماری این دریاچه پذیرای این پرندگان زیبا هستند.
یک باور قدیمی: بازگشت فلامینگوها به دریاچه ارومیه نویدی بر احیای آن
پارک ملی دریاچه ارومیه در سال های پر آبی آن میزبان هزاران پرنده فلامینگو و پلیکان بود که در مسیر مهاجرت در این زیستگاه امن استراحت کرده و بعد از بازیابی توان و قوای جسمانی دوباره به مهاجرت خود ادامه داده و حتی تخم گذاری کرده و جوجه آوری نیز می کردند.
در سال های اخیر به دلیل افزایش غلظت نمک در آب دریاچه و به تبع آن کریستالیزه شدن و بلور بستن بال و پر پرندگان، دیگر این دریاچه میزبان هیچ پرنده ای نبوده است. اما اخیرا شاهد حضور هر چند کمتر این پرندگان مهاجر در دریاچه هستیم که این را باید به فال نیک گرفت.
بر اساس باورهای مردمان حاشیه دریاچه ارومیه بازگشت فلامینگو ها می تواند نوید بخش احیاء دریاچه ارومیه باشد و مردم اعتقاد دارند که دریاچه ارومیه در سالهای آینده به تدریج احیاخواهد شد.
رئیس اداره نظارت بر حیات وحش محیط زیست آذربایجان غربی در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: در پی بررسی های بعمل آمده و بازدید های میدانی صورت پذیرفته توسط اداره نظارت بر حیات وحش و آبزیان اداره کل جمعیتی نزدیک به ۴ الی ۵ هزار قطعه فلامینگو در روزهای اخیر در سواحل پارک ملی دریاچه ارومیه و بیشتر در حوالی مصب رودخانه نازلو سکنی گزیده اند.
فرود ۵ هزار قطعه فلامینگو به سواحل دریاچه ارومیه
امید یوسفی با بیان اینکه با توجه به نزدیکی فصل لانه سازی و تخم گذاری پرنده احتمال جوجه آوری در محل یاد شده نیز می تواند وجود داشته باشد اظهارداشت: اداره کل حفاظت محیط زیست استان آذربایجان غربی در نظر دارد تا در روزهای آینده برای کشف محل های جدید جوجه آوری پرنده از سیستم های نوین از قبیل هلی کم با برد بالا استفاده کند همچنین افزایش میزان حضور نیروهای یگان حفاظت در محل های مورد تجمع پرنده نیز در دستور کار قرار دارد.
یوسفی ادامه داد: از آغاز خشکسالی ها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه چند سالی بود که حضور هیچ فلامینگویی در این زیست بوم ارزشمند گزارش نشده بود ولی از سال گذشته شاهد بازگشت آنها به این منطقه هستیم.
وی یادآور شد: منطقه زیستی فلامینگوها هم اکنون منطقه ای باتلاقی بوده که امنیت لازم برای زیست این نوع پرنده را نیز به نوعی تامین می کند هر چند که کارکنان محیط زیست در انجام عملیات حلقه گذاری جوجه ها با سختی هایی مواجه هستند.
پارک ملی دریاچه ارومیه در سالیان پیش از بروز بحران خشکسالی ، میزبان هزاران هزار پرنده نظیر فلامینگو و پلیکان بود و حتی یکی از مهمترین مراکز جوجه آوری فلامینگو و سایر پرندگان در منطقه خاورمیانه به شمار می آمد
ارتفاع دریاچه ارومیه ۵ سانتیمتر افزایش یافت
معاون امور عمرانی استاندار آذربایجان غربی به نقل از سایت این اداره کل در بازدید روز گذشته از وضعیت دریاچه ارومیه با بیان اینکه ارتفاع آب دریاچه ارومیه ۵ سانتی متر بالاتر آمده است گفت: با اقداماتی که درشش ماهه دوم سال گذشته در حاشیه دریاچه ارومیه آغاز شد و به لطف و عنایات خداوند در نزول رحمتش در اسفندماه گذشته و روزهای نخستین سال جدید، سطح تراز آب دریاچه ارومیه در روز بیستم فروردین ماه در مقایسه با تاریخ مشابه سال گذشته پنج سانتی متر بالاترآمده است.
هادی بهادری با بیان اینکه این روند افزایشی در ۱۸ سال گذشته کم نظیر بوده است افزود: به رغم اینکه هنوز با سطح ترازاکولوژیک دریاچه بیش از ۳ متر و ۴۰ سانتی متر فاصله داریم ولی در مقایسه با افزایش ۵۵ سانتی متری سطح آب از ابتدای فصل زراعی این میزان افزایش قابل توجه بوده وشکرگزار عنایات خداوند هستیم.
معاون امور عمرانی استاندار آذربایجان غربی و مسئول استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه همچنین اظهار داشت: تثبیت وضعیت دریاچه در ۳ سال آغازین طرح احیاء از مهمترین اهداف برنامه جامع این ستاد است که در قالب ۹ پروژه اجرایی مستقل توسط دستگاههای اجرایی در استان از نیمه دوم سال گذشته آغاز شده است و امسال نیز باجدیت بیشتری ادامه خواهند یافت.
بهادری افزود: لایروبی انهار و تکمیل کانالهای اصلی و فرعی شبکه های آبیاری پایین دست سدها، رهسازی آب مازاد سدها،کنترل برداشتهای غیر مجاز واجرای طرح های آبیاری مردن و قطره ای در مزارع و باغات و همچنین مباحث زیست محیطی و کنترل و مقابله با انتشار ریزگردها از جمله این اقدامات است.
وی با بیان اینکه با توجه به فرارسیدن روزهای گرم سال و کاهش بارندگی ها، در تابستان با کاهش سطح اب دریاچه مواجه خواهیم شد خاطرنشان کرد:در سال همدلی و همزبانی و به منظور کمک به احیای دریاچه ارومیه باید دراقدامی همگانی و با مشارکت مردم و مسئولین نسبت به مدیریت مصرف آب و کاهش ۴۰ درصدی میزان مصارف آب اهتمام جدی انجام شود.
پارک ملی دریاچه ارومیه از مهمترین زیست بوم های کشور می باشد که متاسفانه در دهه گذشته دچار بحران کم آبی شده و در وضعیت بحرانی قرار دارد.
تالاب میقان اراک آبگیری شد
80 درصد سطح دریاچه فصلی تالاب میقان اراک در هفته های ابتدایی بهار امسال آبگیری شد.
«مازیار خاکباز» سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان مرکزی، روز شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: زمستان پارسال و ایام سپری شده از بهار، میزان بارندگی در استان مرکزی مناسب بوده و هم اینک بیشتر نواحی این دریاچه به جز سطح محدودی از مناطق جنوبی و شمال آن آبگیری شده است.
وی اظهار کرد: سطح دریاچه تالاب کویری میقان اراک بیش از 12 هزار هکتار است که در سال های قبل به دلیل خشکسالی و بارش کم در ایام نوروز نیز چشمه گرد و غبار بود و باعث آلایندگی هوای این کلانشهر می شد.
سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان مرکزی توضیح داد: در بازدید از این دریاچه رطوبت نسبی در منطقه بالا است و این مهم نقش کلیدی در کاهش گرد و غبار و تعادل دمایی در این منطقه دارد.
خاکباز اظهار کرد: دریاچه تالاب میقان از هشت رودخانه و مسیل حوزه آبریز قره کهریز شامل شیروان، امان آباد، شهراب فرمهین، نوازن، گیلی، مودر ، ساروق و قره چای مشروب می شود و در دهه اخیر که بارش ها کاهش محسوس داشته است، میزان آبگیری آن به نصف رسیده بود.
وی یادآور شد: حدود 30 درصد از آب ورودی به دریاچه تالاب میقان از پساب فاضلاب اراک به میزان یکهزار لیتر در ثانیه تامین می شود که در چند سال گذشته تاثیر بسزایی بر اکوسیستم منطقه از نظر تامین آب زیرزمینی و تغذیه آبی لایه های عمقی تالاب داشته و آسیب کمتری به این منطقه رسیده است.
سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان مرکزی عنوان کرد: فصل تبخیر این دریاچه فصلی از اوایل خرداد ماه با افزایش دمای محیطی آغاز می شود و در مرداد ماه که اوج گرما است میزان تبخیر به سه هزار میلیمتر یعنی 10 برابر بارندگی سالانه منطقه (300 میلیمتر ) می رسد و خشکی منطقه عاملی برای ایجاد چشمه های گرد و غبار است.
خاکباز خاطرنشان کرد: درحال حاضر کوچ پرندگان مهاجر منطقه که در بهار به سمت زیستگاه های اصلی خود پر می گشایند آغاز شده و صحنه های زیبایی از حضور و پرواز پرندگان در کنار این دریاچه فصلی برای دوستداران طبیعت ایجاد شده است.
وی بیان کرد: امسال بیش از 30 هزار قطعه پرنده در 110 گونه به تالاب کویری میقان اراک زمستان گذرانی داشتند که با توجه به شرایط خوب محیطی پیش بینی می شود حدود چهار تا پنج هزار پرنده آبزی و کنار آبزی در 20 گونه در منطقه ماندگاری داشته باشند و جوجه آوری کنند.
تالاب کویری میقان اراک از زیستگاه های مهم پرندگان است که در 15 کیلومتری شمال شرقی کلانشهر اراک واقع شده و 16 درصد از پرندگان کشور و 52 گونه گیاهی و تنوع زیستی در این عرصه شناسایی شده است.
بررسی مقدماتی انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس به کویرهای ایران
بررسی مقدماتی انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس به کویرهای ایران 2
بررسی مقدماتی انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس به کویرهای ایران 3