آسمان زاینده رود را پر آب کرد
رییس انجمن نخبگان کشاورزی اصفهان گفت: بارش های روزهای نخستین سال 94 بویژه در مسیر پایین دست سد منجر به پر آب شدن رودخانه زاینده رود در اصفهان شد.
اسفندیار امینی روز چهارشنبه در گفتگو با ایرنا افزود: در چند روز اخیر بارندگی های مسیر پایین دست سد زاینده رود در شهرستان چادگان تا منطقه « چم آسمان » در شهرستان لنجان منجر به سر ریز شدن آب از مسیل ها به رودخانه و پر آب شدن آن شد.
وی با بیان اینکه چرخه طبیعی برگشت آب به داخل رودخانه نیز یکی از منابع اصلی تامین آب زاینده رود است اظهار کرد: بارندگی های چند روز اخیر در این مسیر تا 45 میلیمتر نیز بوده و در پر آب شدن رودخانه تاثیر بسزایی داشته است.
وی میزان خروجی دبی آب از سد زاینده رود را حدود 16 متر مکعب در ثانیه اعلام و تصریح کرد: این حجم خروجی تنها برای مصارف آشامیدنی و صنعتی است.
به گزارش ایرنا، دریچه های سد زاینده رود که از سوم اسفند پارسال برای رهاسازی 65 متر مکعب در ثانیه برای مصارف کشاورزی گشوده شده بود، از 25 اسفند بسته شد و میزان خروجی آب از آن کاهش یافت ؛به همین دلیل حجم آب رودخانه کاهش یافت اما از روز سوم فروردین امسال و پس از بارش های جوی شهروندان و گردشگرانی که این روزها در اصفهان حضور دارند شاهد افزایش حجم آب رودخانه بودند.
در روزهای نخستین امسال، استان اصفهان بارش های نسبتا خوبی بویژه بارش برف در فریدونشهر داشت.
زاینده رود تنها رودخانه دائمی ایران مرکزی است که مراکز جمعیتی، اراضی وسیع کشاورزی، بیشه زارها، مناظر زیبای طبیعی، بناهای باستانی و آثار تمدن های کهن را در برگرفته است.
سد زاینده رود که دارای گنجایشی افزون بر یک میلیارد و 400 میلیون مترمکعب آب در سالهای پر بارش است در سالهای اخیر شاهد ذخیره ای کمتر از 900 میلیون مترمکعب بوده است.
کاهش بارش ها در سال های گذشته موجب شده است که زاینده رود از یک جریان آبی دائمی به یک رودخانه فصلی بدل شود.
ارتفاع برف در سیستان و بلوچستان به یک متر رسید
معاون استاندار سیستان و بلوچستان و فرماندار شهرستان ویژه ایرانشهر گفت: بارش برف که از عصر روز چهارشنبه در بخش بزمان به ویژه اطراف کوه خضر آغاز شده و همچنان ادامه دارد تاکنون به بیش از یک متر رسیده که
بی سابقه است.
نبی بخش داوودی روز پنجشنبه در گفت وگو با ایرنا افزود: بارش برف راه 140 روستا در حوالی کوه خضر بخش بزمان ایرانشهر را بسته است.
وی بیان کرد: بر اثر ریزش برف سنگین 150 نفر در راههای منطقه در محاصره برف قرار گرفتند که با تلاش به موقع گروههای راهداری، هلال احمر، بسیج و نیروی انتظامی نجات یافته و در مساجد و مدارس بزمان اسکان داده شدند.
وی ادامه داد: محور ایرانشهر - بم در محدوده بزمان که بر اثر بارش برف و یخبندان بسته شده بود با تلاش گروههای راهداری و امدادی بازگشایی شد.
فرماندار ایرانشهر اظهار کرد: کار توزیع اقلام مورد نیاز به روستاییان گرفتار در برف از دیشب آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
وی افزود: با وجود بارش بی سابقه برف و کولاک تاکنون هیچ گونه خسارت جانی گزارش نشده اما به دام های مردم به ویژه عشایر خسارتهایی وارد شده که کارشناسان در حال بر آورد خسارت هستند.
داوودی خاطرنشان کرد: هم اینک گروههای مختلف راهداری و امدادی در منطقه مستقر هستند و تلاش برای بازگشایی راههای روستایی ادامه دارد.
بزمان در 100 کیلومتری ایرانشهر و در مسیر ایرانشهر - بم قرار دارد و یکی از مناطق گرم استان سیستان و بلوچستان است که شدت گرمای آن در برخی از روزهای سال به 49 درجه سانتی گراد می رسد و ریزش برف با این شدت در آن بی سابقه است.
ایرانشهر در 340 کیلومتری جنوب زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان واقع شده است.
۷۰۰ هزار هکتار از جنگلهای کرمان در معرض نابودی
استاندار کرمان با تأکید بر اهمیت اختصاص اعتبار لازم برای حفاظت از منابع طبیعی، گفت: ۷۰۰ هزار هکتار از جنگلهای کرمان در معرض نابودی است.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران، منطقهی کویر، «علیرضا رزمحسینی» در نشست مشترک استانداران مناطق رویشی ایران، تورانی، و خلیجفارس و عمانی با سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور که به میزبانی استان یزد برگزار شد، افزود: استان کرمان تقریباً 11 درصد جنگلها و 10 درصد مراتع کشور را به خود اختصاص داده است.
وی یادآور شد: در استان کرمان از سال 90 تا امسال نزدیک به 72 میلیارد تومان به حساب خزانه درآمد واریز شده در حالی که سهمی که به استان وارد شده کم بوده است.
استاندار کرمان با تأکید براینکه بدون وجود اعتبار لازم در زمینهی حفاظت از منابع طبیعی شاهد نابودی این عرصه خواهیم بود، خاطرنشان کرد: 700 هزار هکتار از جنگلهای ما در معرض نابودی است.
رزمحسینی به اهمیت توجه به برطرف کردن مشکلاتی که منجر به نابودی و ایجاد خطر برای منابع طبیعی میشود، تأکید کرد و گفت: از 11 بحران جهانی، نخستین بحران آب است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
وی با اشاره به اینکه هماکنون بین وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو هماهنگی در این زمینه وجود ندارد، بر لزوم همکاری و ارتباط ادارات و ارگان در زمینه رفع این بحران تأکید کرد.
استاندار کرمان افزود: عرصهی حفاظت از منابع طبیعی نیازمند اعتبار مناسب است، اگر همان سهمی که استان کرمان به خزانه داده را به استان بدهند، ما حفظ منابع طبیعی را بهتر و بیشتر میتوانیم انجام دهیم.
رزمحسینی با اشاره به اینکه هماکنون تشکلها محیط زیست بسیار فعالتر و بهتر از تشکلهای منابع طبیعی هستند، یادآور شد: ما به عنوان نمایندگان دولت همه همکاری لازم را انجام میدهیم، چون مردم از ما انتظار دارند و ما را بازخواست میکنند.
وی شعار و برنامههای شعاری را در زمینه برطرف کردن مشکل مردم بیاثر دانست و خاطرنشان کرد: دولت باید کارنامه عملیاتی و واقعی به مردم نشان دهد و شعارهای تبلیغاتی را رها کند.
استاندار کرمان گفت: در صورتی که کار کاربردی شده انجام نشود، خروجی مناسبی هم نمیتوان انتظار داشت، دوران همایشها و نمایشها را باید رها کنیم و به کارهای عملی و مناسب بپردازیم.
رزمحسینی بر عملیاتی و اجرائی شدن طرحها و خروجی مشخص و مفید جلسات تأکید کرد که مورد تائید استانداران و مدیران قرار گرفت.
استاندار کرمان همچنین در جلسهی کمیتهی استانداران منطقه 5 کشور که با حضور استانداران استانهای خراسانرضوی، خراسانشمالی، خراسانجنوبی، یزد، سیستان و بلوچستان و کرمان، برگزار شد، افزود: محورهای مشترکی بین استانهای منطقه 5 کشور است که بحث بحران آب یکی از جدیترین این مشکلات است.
وی در بخش دیگر سخنانش به بحث واگذاری اختیارات پرداخت و یادآور شد: در تاریخ 19 مهرماه 93 طی نامه وزیر کشور به معاون اول رئیسجمهور بر افزایش اختیارات استانداران تأکید شده بود که دکتر«جهانگیری» نیز واگذاری اختیارات بیشتر به استانداران را از سیاستهای دولت «تدبیر و امید» یاد کرده است.
استاندار کرمان به نامهی جمع کثیری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به رئیسجمهور در راستای واگذاری اختیارات به استانداران اشاره کرد و گفت: هیچگاه بهدنبال اختیارات سیاسی نمیباشیم بلکه اختیارات توسعهای و اقتصادی باید به استانداران واگذار شود چون مردم از مسئولان خود کار میخواهند.
رزمحسینی از حمایت رئیسجمهور بر واگذاری اختیارات تأکید کرد و افزود: در دیدار با رئیسجمهور مقرر شد طرح واگذاری اختیارات به صورت منطقهای پیگیری و بررسی شود.
وی از استان کرمان بهعنوان قطب فرهنگی یاد کرد و گفت: گردشگری از محورهای مشترک منطقه پنج کشور است و گردشگری میتواند با توجه به ارتباطات و تعامل بین استانها، یکی از محورهای توسعه قرار گیرد.
طعم تلخ بی آبی بر لبان کرمانیها
خشکسالی در بزرگترین استان کشور رفته رفته سبک زندگی مردم را تغییر می دهد و در این میان روستاییان بیشترین تاثیر را از بی آبی می چشند و از کشاورز به کارگران ساختمانی تبدیل می شوند
استان کرمان به دلیل وسعت فراوان و بافت خاص جمعیتی هر چند بیشترین بافت جمعیت روستایی کشور را در خود جای نداده اما ۱۰ درصد روستاهای کشور را دارد در این میان برخی از روستاها کم جمعیت و برخی جمعیتش به بیش از هزار خانوار می رسد و در بین این روستاها هزار روستا با تانکر آبرسانی می شوند.
وقتی روستاییان تشنه می مانند
خشکسالی در کرمان کار را به جایی رسانده است که این روزها روستاییان کرمان در این هزار روستا دیگر نه کشاورزی دارند و نه دام پروری و حتی جرعه ای آب برای نوشیدن در این روستاها وجود ندارد.
در حقیقت یا آبی برای استحصال و آبیاری در این روستاها وجود ندارد یا اینکه آنقدر برداشت ها ادامه داشته که آبها به شدت شور یا تلخ شده اند و قابل استفاده حتی برای استحمام و شستشوی لباس هم نیستند.
مزارع و باغ های این روستاها خشک شده اند و دامها نیز یا تلف شده اند و یا به فروش رفته اند تنها راه امرار معاش این روستاییان کارگری در شهرهای بزرگ است.
روستایی هایی که تا چندی قبل قبل از طلوع آفتاب برای آبیاری دشتهای سر سبز و چرای احشام به دشتهای اطراف روستا می رفتند حالا ابتدای صبح در کنار جاده می ایستند تا سوار مینی بوسی فرسوده شوند که به شهر بروند و شاید بتوانند با کارگری هزینه های خانواده های خود را تامین کنند، در این میان بسیاری هم هستند که ترجیح می دهند زندگی در روستا ها را ترک کنند و به شهرها و یا روستاهایی بروند که هنوز آبی برای خوردن دارند.
زنان روستایی نیز ظرفهای پلاستیکی آب را به دوش می کشند که در کنار تانکرهای آب می روند تا شاید بتوانند جرعه ای آب برای خوردن تهیه کنند.
با وجود تمام این سختی ها هنوز هم برداشت ۱.۱ میلیارد متر مکعبی منفی آب در این استان ادامه دارد و زمین هر روز تشنه تر می شود و جالب اینکه بارندگی در سال جاری در استان کرمان به طرز اعجاب آوری کاهش یافته و این نگرانی وجود دارد که تامین آب برای روستاییان هر روز سخت تر شود و روستاهای بیشتری به شمار هزار روستای بی آب استان کرمان بپیوندند.
مش رجب حسینی یکی از سالمندان روستای علی آباد در شمال استان کرمان است، وی چهره سوخته از آفتاب گرم کویر دارد و رنج سالهای کشاورزی بر دستانش پینه بسته است؛ وی به خبرنگار مهر در جواب اینکه وضعیت کشاورزی در روستای شمال چگونه است می گوید: اینجا آب خوردن هم نداریم شما دنبال کشاورزی می گردید.
سالمند روستایی: هیچ زمان چنین روزگار سختی را به یاد نمی آورم
وی افزود: روزگاری اطراف روستا پر از مزرعه بود و سالها این روستا به پر آبی شهرت داشت آبی که از قنات روستا بیرون می آمد علاوه برتامین آب کشاورزی روستا به مناطق پایین دست هم می رفت اما حالا برای تهیه یک قطره آب باید منتظر تانکر آب باشیم که هفته ای یک بار برای ما آب خوردن می آورد.
وی آهی کشید و گفت: روزگاری اینجا سبز و پر شور بود اما حالا باید مردان صبح زود به شهر بروند شاید بتوانند کاری پیدا کنند اما بسیاری از روزها بدون اینکه معاشی داشته باشند به خانه برمی گردند دیگر نمی توان اینجا کشاورزی کرد وی به باغ مجاورش اشاره می کند و می گوید فکر نکنید زمستان است و این درختان بهار برگ می آورند این درختان به کلی خشک شده اند.
وی گفت: ۴۰ ردیف درخت در این باغ وجود دارد همه خشک است حتی علف هم بر روی زمین سبز نمی شود امسال هیچ بارانی نداشتیم و تنها یک بار کمی برف آمد که هیچ تاثیری روی قنات نداشت و قنات علی آباد همچنان خشک است.
وی که از قدیمی های روستا است گفت: ۸۴ سال سن دارم اما هیچ وقت چنین روزگاری را ندیدم.
زن روستایی: دندان های فرزندانمان به دلیل استفاده از آب چاه می ریزد
زهرا عرب نژاد هم زن روستایی است که فرغونی پر از ظرفهای خالی آب به دست دارد و به سمت قسمتی از روستا می رود که قرار است امروز تانکر آب روستا بعد از یک هفته آب بیارود.
وی به خبرنگار مهر می گوید: وقتی سه تانکر موجود در روستا پر می شود مردم بلافاصله آب را برای تامین نیازشان ذخیره می کنند حداکثر این تانکر فقط سه یا چهار روز آب دارد و بعد از آن باید برای تامین آب از کسانی که آب دارند قرض بگیریم.
لباس ها را برای شستشو به شهر می بریم
وی افزود: هیچ آبی برای مصارف بهداشتی وجود ندارد آب چاه ها بسیار افت کرده و به شدت شور و غیر بهداشتی است اگر از این آب چاه ها به بچه هایشمان بدهیم دندانها و موهایشان می ریزد.
این زن خانه دار روستایی افزود: آبی که با تانکر می آورند تا حدودی برای تامین خوراکی کافی است و اکثرا کم می آید و آبی که در چاههای روستا وجود دارد آنقدر بی کیفیت است حتی قادر نیستیم لباس های خود را با آن شستشو کنیم و سطح آب همین آنقدر پایین رفته که برداشت آب غیر ممکن است به همین دلیل هر ماه یک بار لباس ها را برای فامیل هایی که در شهر داریم می فرستیم که برای ما شستشو کنند.
دختر بچه ای که می گوید در دبستان روستا تحصیل می کند هم به خبرنگار مهر بیان کرد: که تنها آرزویش این است که آب در لوله های آب آشامیدنی روستا بار دیگر جاری شود.
مریم احمدی به خبرنگار مهر گفت: آبی که روستا وجود دارد در کنار بد مزه بودن موجب می شود دندان های بچه ها بریزد یا رنگ دندانها تغییر کند اگر سرمان هم با این آب بشوییم موهایمان می ریزد.
وی تصریح کرد: خیلی از هم کلاسی های من به دلیل بی آبی همراه خانواده هایشان به شهرها رفته اند و ما هم که نمی رویم دلیلش این است که خانواده من توان تهیه خانه در شهر را ندارد.
کاهش شدید بارندگی در کرمان
محمد زراعتکار، مدیرمطالعات آبهای زیر زمینی آب منطقه ای استان کرمان در گفتگو با مهر در خصوص وضعیت آبهای زیر زمینی کرمان گفت: در ابتدا آب روستاها و کشاورزی استان کرمان از طریف چشمه ها و قنات های تامین می شد و این روند ادامه داشت تا با توسعه بخش کشاورزی در استان کرمان الگوی تامین آب از قنات به سمت برداشت آب های زیر زمینی سوق پیدا کرد در طول سالها زمان این برداشت ها آنقدر ادامه یافت که قناتها و چشمه ها خشک شدند ادامه این روند حتی منجر به این شد که سفره های آب زیر زمینی نیز با کمبود جدی آب مواجه شوند و سطح آب کاهش یابد و حتی آبها شور شوند و درحال حاضر با کمبود شدید آب مواجه هستیم.
وی به بارندگی های سال جاری در کرمان اشاره کرد و گفت: بارندگی در سال جاری نسبت به سالهای قبل نیز کاهش یافته در حالی که در سال های گذشته هم ما درگیر خشکسالی بودیم و این نشان می دهد در سال جاری با کم آبی شدید مواجه می شویم.
آمار اعجاب انگیز بارندگی در کرمان
زراعتکار در خصوص آمار بارندگی در استان کرمان گفت: متوسط بارندگی در کرمان ۱۲۲ میلیمتر است که در سال جاری تنها ۲۲ میلیمتر بارندگی داشتیم در رفسنجان متوسط ۷۵ میلیمتر است که ۲۳ میلیمتر باران باریده در سیرجان ۱۲۱ میلیمتر است که بارندگی نهایی ۶۵ میلیمتر بوده در زرند ۱۰۹ میلیمتر بوده که ۳۶ میلیمتر باران داشته ایم در شهربابک ۱۴۴ میلیمتر است که ۴۳ میلیمتر باران باریده است و در بم از متوسط ۶۶ میلیمتر تنها ۱۱.۵ میلیمتر محقق شده و در جیرفت از متوسط ۱۶۷ میلیمتر تنها ۴۳ میلیمتر و در بافت که پر باران ترین شهرستان استان کرمان است از متوسط ۲۴۹ میلیمتر تنها ۵۸ میلیمتر بارندگی روی داده است این آمار نشان دهنده وضعیت منابع آبی در استان کرمان است.
وی تصریح کرد: بارندگی در کرمان در سال جاری از سالهای گذشته بسیار کمتر است این درحالی است که در کرمان حدود ۴۵ هزار چاه داریم که کار برداشت از منابع آبی را انجام می دهند و ادامه این روند مشکلات را بیشتر می کند.
زراعتکار خواستار مدیریت مصرف آب در استان کرمان شد و افزود: صرفه جویی و بهبود بهره وری از آبهای موجود امری بسیار ضروری و جدی در استان کرمان است.
این مسئول افزود: برای جلوگیری از خشک شدن قناتها و چشمه های موجود با توجه به کم آبی باید صرفه جویی کنیم و هیچ چاره دیگری در حال حاضر در کوتاه مدت وجود ندارد.
بسیاری از چاه های آب روستایی خشک شده اند
معاون طرح و توسعه شرکت آب و فاضلاب روستایی استان کرمان چندی قبل در جمع خبرنگاران گفت: خوشبختانه امسال سال خوبی از نظر اعتباری برای شرکت آبفار کرمان است زیرا بیش از هزار میلیارد ریال بودجه برای طرح های آبرسانی این شرکت به روستاهای استان کرمان تخصیص داده شده و اگر این اعتبار به رقم واقعی خود برسد و به این بخش تخصیص داده شود ۱۳۰ روستای بالای ۲۰ خانوار در سال جاری از نعمت آب بهره مند خواهند شد.
علیرضاعبدیان افزود: با این اعتبار اختصاص داده شده بیش از ۷۰۰ کیلومتر لوله گذاری و حدود ۲۵ هزار متر مکعب مخزن ساخته خواهد شد و ۴۰ حلقه چاه حفر و تجهیز می شود که خوشبختانه در ایام دهه فجر نزدیک به ۲۰ پروژه آبرسانی به روستاهای سطح استان افتتاح خواهد شد و تعدادی از پروژه ها هم به مرحله کلنگ زنی می رسد که امیدواریم در فاصله کوتاهی آبرسانی به این تعداد روستا به پایان رسد.
وی تصریح کرد: دو هزار و ۲۰۰ روستا در سطح استان از شبکه آبرسانی بهره مند هستند که تعداد ۵۳۰ روستا زیر ۲۰ خانوار و بقیه ان بالای ۲۰ خانوار هستند و در مجموع دو هزار و ۴۸۲ روستای بالای ۲۰ خانوار در سطح استان کرمان وجود دارد.
وی اظهار کرد: در برنامه پنجم توسعه قرار بر این بود بهره مندی بخش آبرسانی روستایی استان کرمان به ۹۰ درصد رسد که تا به امروز که در سال چهارم این برنامه قرار داریم طرح آبرسانی به رقم ۴.۶۶ رسیده است که متاسفانه تا رقم تعیین شده اختلاف زیادی مشاهده می شود.
وی یکی از مشکلات بر سر راه نرسیدن به درصد تعیین شده در بخش آبرسانی را هزینه های تعمیر و نگهداری و جابجایی چاه دانست و تاکید کرد: بخش اعظم اعتبارات داده شده صرف مقابله باخشکسالی می شود و متاسفانه به علت خشک شدن بعضی از چاه های موجود در سطح استان شرکت آبفار مجبور به جابه جایی این چاه ها است و نیاز به امکانات و اعتبارات زیادی در راه اندازی دوباره یک چاه وجود دارد
تاثیر تغییرات آب و هوایی و خشکسالی در کاهش آب دریاچه ارومیه رد شد
دلیل اصلی کاهش آب دریاچه ارومیه فعالیت های انسانی و توسعه سازه یی بی رویه در این حوضه آبریز است!
تحقیق مستقل ۱۰ تن از متخصصان ایرانی حوزه مدیریت منابع آب در آمریکای شمالی و انگلستان نشان می دهد که دلیل اصلی کاهش 80 درصدی حجم آب دریاچه ارومیه طی چهار دهه اخیر که سطح آب آن را در ابتدای مهرماه امسال به حدود 10 درصد سطح اولیه آن در سال 1351 شمسی کاهش داده، فعالیتهای انسانی و توسعه سازه یی بی رویه در این حوضه آبریز بوده و تاثیر خشکسالی و تغییرات آب و هوایی در منطقه در حدی نبوده که بتواند تغییرات سطحی و حجمی این چنینی در دریاچه ایجاد کند.
به گزارش ایسنا، این گزارش که به تازگی در مجله بین المللی تحقیقات دریاچه های بزرگ به چاپ رسیده، دریافت جدیدی از روند کاهش سطح و حجم آب در دریاچه ارومیه و میزان خشکسالی هواشناسی با استفاده از اطلاعات ماهواره یی ارائه کرده است.
دکتر کاوه مدنی، استاد برجسته کالج سلطنتی لندن در مدیریت منابع آب و چهره برتر عمران در سال ۲۰۱۲ - به انتخاب انجمن مهندسان عمران آمریکا که از اعضای اصلی این تیم تحقیقاتی بوده به خبرنگار علمی ایسنا گفت: این تحقیق حاصل همکاری داوطلبانه گروهی از محققان ایرانی در خارج از کشوراست که عمیقا نگران ادامه وضعیت موجود در دریاچه ارومیه و تبعات آن بر امنیت آب، کشاورزی و محیط زیست کشور هستند. این گروه، گروهی کاملا مستقل است و تنها بر اساس تخصص و دغدغه مشترک در کنار هم قرار گرفته اند.
وی افزود: از آنجا که اطلاعات یکدست و قابل اعتماد از روند تغییرات سطح دریاچه ارومیه، بارش و خشکسالی در حوضه آبریز دریاچه موجود نبود، تصمیم بر آن شد که در اولین گام با استفاده از داده های ماهواره یی ناسا، تصویری دقیق از تغییرات سطح دریاچه و بارش استخراج شده و با هم مقایسه شود.
به گفته مدنی، نتایج این تحقیق نشان از آن دارد که دریاچه قربانی خودخواهی بشر در منطقه شده است: «وقتی که افزایش منافع و سود های کوتاه مدت هدف اصلی می شود بی آنکه به اثرات غیرقبل بازگشت و پر هزینه پروژه های ساخت و ساز و افزایش سطح زیر کشت توجه شود وضعیتی بهتر از آنچه که شاهد آن بوده ایم را نمی توان انتظار داشت. ما باید به نسل های بعدی به خاطر جنایات زیست محیطی خود پاسخگو باشیم. »
دکتر حمیدرضا نوروزی، استاد کالج صنعتی شهر نیویورک و دکتر مرضیه آذردرخش، استاد دانشگاه فیرلی دیکنسون در نیوجرسی آمریکا از دیگر اعضای این تیم تحقیقاتی هستند که مسوولیت رصد تغییرات سطح دریاچه را از سال ۱۳۵۱ با استفاده از تصاویر ماهواره ای به عهده داشته اند.
دکتر نوروزی با بیان این که با استفاده از اطلاعات ماهواره های لندست ناسا می توان محدوده فیزیکی دریاچه را با دقت ۳۰ متر اندازه گیری کرد به ایسنا گفت: در این تحقیقات با استفاده از ترکیب تصاویر مختلف و در نظر گرفتن بیشترین دقت شبیه سازی، یک سری زمانی از تغییرات سالانه در سطح دریاچه استخراج شده است. د
به گفته دکتر آذردرخش، این روش می تواند با دقت بسیار بالا تغییرات نسبی در سطح موثر دریاچه را در مقیاس سالانه ارائه کند.
دکتر امیر آقاکوچک، استاد دانشگاه کالیفرنیا در ایرواین و از محققان برجسته بین المللی در زمینه خشکسالی که به همراه دکتر نسرین نصرالهی و دو تن دیگر ازهمکاران ایرانی خود در این دانشگاه تغییرات رصد شده را با شاخص استاندارد بارش در حوضه آبریز دریاچه مقایسه کرده اند گفت: شاخص استاندارد بارش از روشهای پذیرفته شده علمی برای استخراج میزان خشکسالی هواشناسی است. داده های ماهواره یی می تواند تصویری یک دست از میزان بارش در سطح حوضه آبریز ارائه کرده و به همین دلیل در این تحقیق به عنوان منبع استخراج شاخص استاندارد بارش استفاده شد.
دکتر نصرالهی در توضیح بیشتر گفت: براساس تحقیقات ما ارتباطی یک به یک میان تغییرات سالانه در سطح دریاچه و شاخص استاندارد بارش وجود نداشته است. بیشترین میزان خشکسالی هواشناسی مربوط به اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ شمسی بوده که طی این مدت سطح دریاچه به طور طبیعی روند کاهشی داشته است. با این حال با تغییر آب و هوا از خشک به تر نه تنها روند کاهش سطح دریاچه متوقف نشده بلکه در سالهای پربارش اخیر هم ادامه پیدا کرد.
دکترعلی میرچی، پژوهشگر دانشگاه صنعتی میشیگان درآمریکا و از دیگر نویسندگان این گزارش علمی اعتقاد دارد که «دریاچه ارومیه بیماری در بستر مرگ است». دکترمیرچی می افزاید: این بیماری برای متخصصان منابع آب آشنا است. دریاچه آرال هم همین بیماری را داشت و خشکید.
وی اما دلیل این بیماری را تغییرات آب و هوایی نمی داند. او به خبرنگار ایسنا می گوید: دلیل اصلی این بیماری فعالیتهای انسانی و توسعه سازه یی بی رویه در این حوضه آبریز است.
دکتر علیرضا ناظمی، همکار تحقیقاتی در مرکز جهانی امنیت آب در کانادا و از دیگر نویسندگان این مقاله علمی می گوید : سد سازی، حفر گسترده چاهها، افزایش سطح زیرآبیاری، تغییر در کاربری زمین و رقابت شدید در استفاده از منابع آب نقشی به مراتب بیشتر از تغییرات آب و هوایی در امنیت آبی ایران به ویژه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه دارد.
این پژوهشگر هم معتقد است که تغییرات آب و هوایی در منطقه در حدی نبوده که بتواند تغییرات سطحی و حجمی این چنینی در دریاچه ایجاد کند.
او می افزاید: رفتار دریاچه در چهل سال گذشته و عدم تغییر روند طبیعی بارش و خشکسالی در منطقه نشان می دهد که فرضیه خشکی دریاچه در اثر تغییرات اقلیمی کاملا منتفی است.
المیرا حسن زاده، پژوهشگر در دانشگاه ساسکتچوان کانادا واز دیگر محققان این گزارش مدیریت نامناسب آب و کاربری اراضی را دلیلی مهم در روند خشکی دریاچه ارومیه می داند.
او اعتقاد دارد که «هر گونه تاخیر در افزایش بهره وری آب در بخش کشاورزی و تغییر الگوی کشت به دور از عقل است و تنها به مرگ زودتر دریاچه منجر خواهد شد».
او که سابقه همکاری پژوهشی با دانشگاه تبریز در بررسی عوامل خشکی دریاچه ارومیه را دارد، می افزاید: هیچکس با توسعه مخالف نیست، اما توسعه ناپایدار با روند کنونی تنها منجربه یک فاجعه زیست محیطی خواهد شد.
اما، آیا راهی برای برون رفت از شرایط کنونی وجود دارد؟
دکتر مدنی به جد معتقد است که «احیای دریاچه از لحاظ فیزیکی ممکن است» هر چند آن را «فرآیندی بسیار طولانی با هزینه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بالا و مستلزم عزمی ملی» می داند.
دکتر میرچی می گوید: «تصمیم های بزرگ باید به گاه گرفته شود اما این نیاز به یک تحقیق جامع را از میان نمی برد.»
او اضافه می کند: «طرح های انتقال آب بین حوضه ای باید با در نظر گرفتن تمامی تبعات آن مورد بازبینی جدی قرارگیرد.»
دکتر ناظمی اما عدم دسترسی به داده های علمی و با کیفیت را مانعی جدی در راست آزمایی طرح های احیای دریاچه می داند و معتقد است که ساماندهی اطلاعات جوی، رواناب سطحی و مدیریت منابع آب در حوضه آبریز باید در اولویت کاری برنامه ریزان منابع آب در سطح ملی و استانی قرارگیرد.
به عقیده آقا کوچک با توجه به قرار گرفتن ایران در کمربند خشکی و افزایش نیاز آبی کشور در سایه تغییرات آب و هوایی، نیازی جدی به بازبینی در زیرساختهای مدیریت آب در کشور وجود دارد.
او می گوید: با توجه به نمونه های مشابه در کشورهای توسعه یافته، تجربیات بین المللی در این زمینه می تواند به روند احیای دریاچه و مدیریت جامع آب در کشور کمک کند.
آیا دریاچه ارومیه سرنوشتی همانند دریاچه آرال خواهد داشت؟
نویسندگان این مقاله تحقیقاتی هنوز امید خود را به عدم تحقق این فاجعه درنتیجه تحرکات و فعالیت های جدی ستاد احیای دریاچه ارومیه از دست نداده اند.
آنها امیدوارند که تحقیق داوطلبانه آنها به عنوان گامی کوچک در مسیر گفت وگو و حرکتی ملی در راستای حفظ و احیای دریاچه ارومیه و سایر تالاب های کشور مثمر ثمر واقع شود.
خشک کردن عمدی تالاب هورالعظیم برای استخراج نفت
مشاور استاندار خوزستان در امور حفاظت محیط زیست و شیلات گفت: حیات تالابها هماهنگی کاملی با طبیعت دارد و هرگونه فعالیت تخریبی در تالابها مشکلاتی در طبیعت ایجاد میکند. نمونه بارز این امر، پدیده ریزگردهاست که در اثر خلاء تالابها به وجود آمده است.
جاسم مرمضی در سمینار علمی بررسی پتانسیلها و چالشهای تالابهای خوزستان که امروز (13 بهمنماه) در اهواز برگزار شد، گفت: برای حفاظت از تالابها اقدامات چندانی صورت نگرفته که ملموس باشد. به همین دلیل امروز شاهد مشکلات فراوانی مانند پدیده ریزگردها در اثر تخریب تالابها هستیم.
او گفت: پدیده ریزگردها ارتباط مستقیمی با تالابها دارد. منشاء بخش زیادی از گردوخاک در خوزستان نابودی تالابهاست.
مشاور استاندار خوزستان در امور حفاظت محیط زیست و شیلات خوزستان گفت: خبرهای جدید مبنی بر آزادسازی یکی از حوضچههای آب برای نجات تالابها و کاهش پدیده گردوغبار ما را خوشحال نمیکند، زیرا تأثیری در بهبود وضعیت تالابها ندارد. اصلا چرا باید این حوضچهها تشکیل شود که تالابهای ما به صحرای برهوت تبدیل شوند؟ کسانی که مسبب این کار هستند، باید پاسخگو باشند.
مرمضی گفت: آب نیم متری تالاب مزاحم استخراج نفت است، به همین دلیل باید آن را خشک کرد تا نفت استخراج شود. آیا ارزش افزوده حاصل از نفت بیش از تالاب است که مهمترین و کمنظیرترین تالابهای خاورمیانه فدای تولید چیزهای دیگر شود؟
او گفت: تالاب شادگان و تالاب هورالعظیم کمنظیرترین تالابهای خاورمیانه هستند که مشابه آنها وجود ندارد اما به اندازه اهمیتشان مورد کملطفی قرار گرفتهاند.
مشاور استاندار خوزستان در امور حفاظت محیط زیست و شیلات گفت: تالابها ظرفیتهای اقتصادی هستند که در ابعاد مختلف میتوان از آنها بهرهبرداری کرد. در بخش شیلات، به عنوان یک استخر طبیعی بزرگ هستند که مرکز تکثیر و تولید انواع گونههای آبزی هستند.
مرمضی گفت: بر اساس مطالعات صورت گرفته هر تالاب میتواند برای 30 هزار نفر شغل در عرصههای مختلف ایجاد کند.
مشاور استاندار خوزستان در امور حفاظت محیط زیست و شیلات گفت: استخراج نفت از تهدیدهای دیگر نابودی تالابهاست. تالاب هورالعظیم و شادگان به واسطه احداث میادین متعدد نفتی آلوده و خشک شدهاند. آلودگی تالابها زمینهای برای ورود گونه مهاجم تیلاپیا شده که به دلیل مقاومت، با شرایط آلودگی سازگاری دارد و ماهیان بومی را میخورد.
مرمضی گفت: اگر فقط با رویکرد توسعه جلو برویم و اهمیت تالابها را نادیده بگیریم، به زودی تالابهای خوزستان خشک و اکوسیستم زنده امروز به طور کامل از بین میرود.
او یادآور شد: لازم است کمیتهای جهت احیای تالابها همچون کمیته احیای دریاچه ارومیه تشکیل و مشکلات تالابها پیگیری شود.
اعتراض 50 تشکل زیست محیطی به ساخت سد بر سر شاخه های کارون
یک کارشناس منابع طبیعی گفت: 50 تشكل محيط زيستي با تنظيم نامه سرگشاده به رييس جمهور نسبت به ساخت بدون مجوز و فاقد ارزيابي سد خرسان 3 بر روي كارون اعتراض كرده و خواستار توقف ساخت غيرقانوني آن شدند
هومان خاکپور در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب افزود:
در بخش هایی از این نامه آمده است؛کارون بزرگ بهعنوان تنها رودخانهی قابل کشتیرانی در ایران، از سرشاخههای زردکوه بختیاری و دنا سرچشمه میگیرد و پس از پیوستنِ رودخانه دز با عبور از کهن زادبومهای دیار خوزستان که نخستین خاستگاههای تمدن بشری بودند درنهایت به خلیجفارس ملحق میشود. کارونی که به باور بسیاری تاریخشناسان بیگانه و خودی، جلگههایش گهواره تمدن جهان هستند و آوازهای مردم بختیاری و لر و خوزی و عرب در لابهلای موجهای خروشانش سُر میخورند و مردمانش مدافعان خط نخست ایرانزمین بودند و هستند، این روزها حال خوشی ندارد.
آقای رییسجمهور؛ سد خرسان (3) یکی از 25 سد در پرونده سرشاخههای کارون در زاگرس است که تنها به بهانه تولید 275 مگاوات برق بدون اخذ مجوزهای قانونی ارزیابی اثرات زیستمحیطی و اقتصادی اجتماعی، عملیات اجرایی آن بر روی رودخانه خرسان در استان چهارمحال و بختیاری آغازشده و با نادیده گرفتن قوانین و ملاحظات علمی و محیطزیستی اضافه بر گسترش خسارتهای زیستمحیطی و هدر رفت سرمایهها، قانونگریزی را در جامعه ترویج میکند. این سد بیش از 2400 هکتار از جنگلها و بوتهزارهای منطقه زاگرس را زیرآب برده و هزاران ذخیره نادر جنگلی از گونههای بلوط ایرانی، بنه و بادام وحشی را در خط مرزی منطقه حفاظتشده دنا نابود میکند.
اگر از بعد اقتصادی به احداث این سد نگاه کنیم و بر بنیاد معیار تحلیل سود و زیان، آن را ارزیابی کنیم بهخوبی مشهود است که؛ در محاسبات ارزشگذاری اقتصادی این سد، تنها به ارزش حال و مستقیم منابع و اراضی بسنده شده است درصورتیکه ارزشهای زیستگاهی، خدمات زیستی جنگلها و پوشش گیاهی، حفاظت خاک، ترسیب کربن و محاسبه ارزش تغییر نرخ تولید در پاییندست سد نادیده گرفتهشده است؛ این درحالیاست که اگر خدمات زیستی منطقه، ارزشگذاری و هزینه جایگزینی این خدمات هم محاسبه شود این هزینهها بسیار فراتر از هزینه تملک و احداث سد و سازههای آن بوده و احداث این سد فاقد توجیه اقتصادی و زیستمحیطی خواهد بود.
آقای رییسجمهور؛ با احداث سد خرسان تعداد 24 آبادی با بیش از 800 خانوار به زیرآب رفته و بیش از 1000 معیشت در حوزه زراعت و باغداری، دامداری، پرورش زنبورعسل و آبزیپروری از بین خواهد رفت. صرفهنظر از هویتهای فرهنگی، تعداد 26 اثر تاریخی باستانی و طبیعی متأثر از احداث این سد خواهند شد که آتشگاه بهعنوان طولانیترین آبشار کشور یکی از این آثار ارزشمند و مزیتهای منحصربهفرد طبیعی اقتصادی منطقه است. هزینه جابهجایی و اسکان مجدد این خانوارها و هزینههای جایگزینی این فرصتهای شغلی بسیار بالاتر از هزینههایی است که بابت تملک آنها پرداخت میشود ولی متأسفانه توجه صرف به تملک و خرید مستقیم اراضی، معضلات اجتماعی زیادی را هم برای مردم روستاهای جابهجاشونده و هم برای جوامع محلی و شهری پذیرنده ایجاد خواهد کرد.
آقای رییسجمهور؛ از نگاه تخصصی و مدیریت خردمندانه منابع آبی کشور هم، احداث این سد فاقد توجیه فنی، اقتصادی و توسعه پایدار است؛ میانگین آورد سالانه رودخانه کارون به کمتر از 14 میلیارد مترمکعب و در شرایط حداقلی حاضر، به کمتر از 9 میلیارد مترمکعب رسیده است. در حال حاضر ظرفیت ذخیره و نگهداری تعداد 5 سد موجود و احداثشده بر روی کارون برابر 14 میلیارد مترمکعب است که در شرایط نرمال و رعایت حقآبه زیستی رودخانه با دبی پایه 220 مترمکعب بر ثانیه در اهواز میتوانند حتی بیش از تمامی آورد رودخانه را ذخیره و انرژی برقآبی تولید کنند و دیگر نیازی به احداث سدهای جدید نیست.
این کارشناس منابع طبیعی اظهار داشت: در ادامه این نامه آمده است در شرایط خشکسالی فعلی ، میانگین آب ذخیرهشده در سدهای موجود حدود 11 میلیارد مترمکعب است که تولید برق آنها بهشدت کاهش پیداکرده است. میزان آب رهاشده در رودخانه کارون - تحت عنوان حقآبه زیستی - در شهر اهواز در شرایط خشکسالی شدید به کمتر از 60 مترمکعب بر ثانیه نیز رسیده است که اضافه بر آلودگی شدید و کیفیت بسیار پایین، قادر به حفظ تعادل جریان اکوسیستمی در دهانه خلیجفارس و جلوگیری از ورود آبشور به داخل اروندرود و بهمنشیر نبوده و متأسفانه با برگشت آبشور، یکمیلیون نفر نخل در منطقه را به نابودی کشانده و به شکل نگرانکنندهای روند نفوذ آبشور به لایههای زیرزمینی را شدت بخشیده است.
ازاینرو سازمانهای غیردولتی محیطزیستی کشور ضمن قدردانی از رویکرد دولت تدبیر و امید در حوزه محیطزیست و مدیریت خردمندانه منابع آبی، از حضرتعالی درخواست داریم به لحاظ خسارتهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از اجرای این سد و غیرقانونی بودن آن به لحاظ نداشتن مجوزهای قانونی ارزیابی اثرات زیستمحیطی و اجتماعی و اقتصادی، دستور فرمایید ساخت این سد متوقف گردیده و بهجای هدر رفت سرمایههای کشور، با بهرهگیری هوشمندانه از دیگر ظرفیتهای طبیعی موجود در منطقه، تولید انرژیهای بادی در اولویت قرار گیرند.
وی افزود: رو نوشت این نامه به دکتر معصومه ابتکار معاون رییسجمهور و رییس سازمان حفاظت محیطزیست کشور برای تقدیر از پافشاری بر اجرای قانون و انجام ارزیابی و عدم صدور مجوز و مهندس حمید چیتچیان وزیر نیرو برای استحضار و دستور توقف ساخت غیرقانونی این سد ارسال شده است.
میلیونها متر مربع زمین های ملی ایران خورده شدهاند
معصومه ابتکار، معاون رییس جمهوری ایران و رییس سازمان حفاظت محیط زیست در دولت یازدهم از میلیونها متر مربع زمینخواری در تهران و دیگر نقاط ایران طی ده سال گذشته خبر داده که خسارت شان به گفتۀ او به دست کم ده هزار میلیارد تومان بالغ می شود.
او گفته است که در دولت دهم، یعنی دولت محمود احمدی نژاد، زمین های گسترده ای در مناطق حفاظت شدۀ محیط زیست به طرز غیرقانونی به تصرف اشخاص حقیقی و حقوقی درآمده است.
به گفتۀ معصومۀ ابتکار زمین های تصرف شده یا جزو پارک های ملی بوده اند یا پناهگاه حیات وحش و یا مناطق حفاظت شده. او تصریح نموده که پرونده های این تصرفات غیرقانونی در دولت محمود احمدی نژاد مخفی شده بودند. اما، پس از تشکیل دولت یازدهم کار قضایی بر روی آنها شروع شده است.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست اضافه کرده که غالب تصرفات اراضی ملی علاوه بر تهران در استان های هرمزگان، گیلان، فارس و مازندران روی داده و رقم آنها بی وقفه در حال افزایش است. زیرا، به گفتۀ معصومه ابتکار، کشف 1500 هکتار زمین تصرف شده تنها ناشی از بررسی 40 پروندۀ قضایی بوده است، در حالی که صد پروندۀ مشابه دیگر به زودی در دست بررسی قرار خواهند گرفت. معصومه ابتکار گفته است که تنها طی سه ماه گذشته 772 هکتار منطقۀ حفاظت شده رفع تصرف شده اند.
محمدهادی حیدرزاده، از مسئولان سازمان محافظت محیط زیست در اظهاراتی جداگانه گفته است که تصرفات اراضی ملی آنقدر زیاد است که محیط بانان کشور به جای محیط بانی همۀ تلاش خود را صرف رفع تصرف از اراضی ملی کرده اند. او گفته است که طی ده سال گذشته 22 میلیون متر مربع زمین خواری فقط در شهر تهران صورت گرفته و در این بین تنها 15 میلیون متر مربع زمینخواری طی یک سال اخیر صورت پذیرفته است. به گفتۀ محمدهادی حیدرزاده پس از شمیرانات بیشترین تصرفات در منطقۀ حفاظت شده ورجین و البرز مرکزی روی داده است.
مرگ 12 بهله عقاب طی یک روز در یاسوج /
مرغان مسموم جان عقاب ها را گرفتند
در یک فاجعه زیست محیطی 12 بهله عقاب در اثر مصرف ضایعات مرغ ریخته شده در اطراف شهر یاسوج در یک روز تلف شدند.
به گزارش خبرنگار مهر، عقاب های گرسنه جنگل های دنا این روزها و در سردترین روزهای سال در آسمان پرواز می کنند تا مگر طعمه ای بیابند و از گرسنگی نمیرند.
اما آنها گاهی بی خبر از همه چیز، قربانی سهل انگاری ها، مسئولیت ناپذیری و بی تعهدی انسان ها در قبال محیط زیست و طبیعت می شوند.
عقابهای گرسنه دنا وقتی با چشم تیز بین خود از قعر آسمان امعاء و احشای مرغها را در حاشیه جنگلهای کنار یاسوج دیدند، به سرعت پایین آمدند تا گرسنگی روزهای گذشته را جبران کنند.
آنها وقتی که سیر شدند بر سیمهای خطوط انتقال برق اطراف نشستند اما دقایقی بعد یکی پس از دیگری از روی سیم های برق بر زمین افتادند و جان دادند.
این گونه بیشتر از خزندگان و پرندگان یا پستانداران ضعیف تغذیه می کند و البته لاشه خواری بخش زیادی از رفتار تغذیه ای آن را تشکیل می دهد و شاید به همین دلیل بر سفره آماده نشسته باشد.
کشف 12 عقاب مرده و 4 عقاب نیمه جان
معاون محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: در تاریخ 29 آبانماه گزارشی به محیط زیست استان مبنی بر پخش و پراکنده شدن ضایعات کشتارگاه های مرغ در محور یاسوج به گچساران به اداره محیط زیست شهرستان بویراحمد واصل شد.
محمد رضا خدارحمی افزود: با توجه به اهمیت موضوع مامورین محیط زیست بلا فاصله در این محل واقع در کیلومتر 10 جاده یاسوج به گچساران حاضر شدند.
وی بیان کرد: معمولا پرندگان شکاری بومی و مهاجر بر روی چنین ضایعاتی جمع می شوند و از آن تغذیه می کنند، براین اساس مامورین محیط زیست تا شعاع یک کیلومتری منطقه را مورد پایش و نظارت قرار دادند.
خدارحمی افزود: در این جستجو متاسفانه جسد 12 بهله عقاب مرده کشف و چهار عقاب نیمه جان نیز در اطراف این ضایعات دیده شد.
مسمویت علت مرگ عقاب ها
وی بیان کرد: جسد پرندگان شکاری مرده برای یافتن علت مرگ به دامپزشکی استان منتقل شد که بر اساس نظر دامپزشک مسمومیت به علت مصرف ضایعات مرغ دلیل مرگ این پرندگان بوده است.
وی اضافه کرد: چهار پرنده نیز که در شرف مرگ بودند اقدامات درمانی برای نجات آنها از سوی مامورین محیط زیست انجام شد و خوشبختانه از این 4 تا دو پرنده بهبود یافته اند و آماده رهاسازی هستند.
خدارحمی بابیان اینکه دو تا از این پرندگان عقاب صحرایی بودند، گفت: گاهی پرندگان بومی و مهاجر از برخی زباله ها در منطقه به عنوان غذا استفاده می کنند که 90درصد آنها عقاب صحرایی هستند و بقیه سارگپه پا بلند، سارگپه دشتی، کورکور سیاه و به ندرت عقاب شاهی است.
وی افزود: عقاب شاهی یا شهباز از گونه های در معرض خطر انقراض در جهان است و به شدت تحت حفاظت قرار دارد.
معاون محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد همچنین اظهار داشت: اقدامات اولیه برای شناسایی متخلفین انجام گرفته و پرونده ای در این خصوص نیز تشکیل و به مراجع قضایی ارسال شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، یافتن عاملین پخش ضایعات مرغ در این مکان کار سختی نیست زیرا تنها دو کشتارگاه مرغ در این شهر و در نزدیکی منطقه وجود دارد و لازم است مسئولان محیط زیست با قاطعیت با متخلفین و عاملین پخش ضایعات مرغ در طبیعت و کشتار این پرندگان برخورد قانونی کنند.
امیدواری به نجات "گاوخونی" با حیات زایندهرود
با وجود جاری شدن آب در رودخانه زایندهرود اصفهان، کارشناسان نسبت به سرنوشت تالاب گاوخونی هشدار میدهند. آنان معتقدند تنها در صورت آبگیری مداوم، آسیبهای وارده به تالاب گاوخونی جبران میشود.
شهروندان اصفهانی از روز چهارشنبه (۱۴ آبان، ۵ نوامبر) با گشایش بخشی از آب موجود در سد زاینده رود بر روی بستر خشک این رودخانه، شاهد جاری شدن دوباره این رود بودند.
جریان آب رودخانه زایندهرود از خردادماه گذشته قطع بود و علاوه بر خشک شدن این رود اعتراضات شهروندان و بهخصوص کشاورزان منطقه را برانگیخته بود.
خشکسالی ادواری و بارگذاری بیش از حد روی رودخانه زایندهرود در سالهای اخیر سبب خشکی این رودخانه و تالاب گاوخونی در مصب آن شده بود. قرار است به مدت یک ماه آب در رودخانه زایندهرود جاری باشد و در این مدت در حدود ۱۵۰ میلیون مترمکعب آب به زایندهرود سرازیر شود.
تالاب گاوخونی به حیاتش ادامه میدهد؟
با بسته شدن مقطعی زایندهرود بزرگترین آسیبها به تالاب گاوخونی در این سالها وارد شده است. کارشناسان محیط زیست معتقدند تنها در صورتیکه آبگیری مستمر در زایندهرود وجود داشته باشد، این تالاب به حیاتش ادامه خواهد داد و در غیراینصورت حتی ممکن است به افسانهها بپیوندد.
بزگترین تاثیر تالاب گاوخونی به اذعان ارشناسان علاوه بر تعدیلکنندگی هوا، مانعی از گسترش گرد و خاک است که تمامی فضولات و سموم خاک و آب و پساب کارخانجات را نیز به سمت خود کشیده و آنها را تصفیه میکند. معتدل کردن هوای اقلیمی از دیگر ویژگیهای این تالاب بوده است.
این عوامل زیست محیطی علاوه بر اصفهان، شهرهای دیگری چون تهران را هم تحت تاثیر قرار میدهد. خشک شدن گاوخونی در سالهای گذشته موجب ایجاد فرسایش بادی در منطقه و پدید آمدن ریزگردها شده و این تالاب به چشمه تولید گرد و غبار و نمک تبدیل شده است.
گاوخونی به دلیل ارزشهای زیستگاهی همچنین محل تجمع پرندگان مهاجر است که در ۲۳ ژوئن سال ۱۹۷۵ میلادی در کنوانسیون جهانی رامسر به ثبت رسیده و یکی از ۲۲ تالاب بینالمللی ایران به شمار میرود. مدتهاست که از حیوانات و پرندگانی که سالها نسل در نسل در کنار گاوخونی زندگی می کردند اثری نیست و آبگیریهای موقت گاهگاهی چند پلیکان، فلامینگو و پرندگان دیگر در آن پیدا میشوند.
در حالیکه پیش از این گاوخونی در فصل مهاجرت، میزبان پرندگان مهاجری مانند فلامینگو و حواصیل رنگارنگ بوده است. در زمانی نه چندان دور، این تالاب به عنوان تنها دریاچه آب شور دائمی در فلات مرکزی کشور با استوار کردن پوشش گیاهی مانع از حرکت شنهای روان به بخشهای دیگر استان میشده و نقش موثری در مهار بیابانزایی و تغذیه آبهای زیرزمینی ایفا میکرده است.
"ظرف ۶ ماه حقآبه زایندهرود تکمیل میشود"
حمید ظهرابی، مدیر کل محیط زیست استان اصفهان درباره شرایط تالاب گاوخونی و رفع مشکلات آن به خبرگزاری مهر گفت: «مقرر شده برآورد دقیقی در زمینه احیای زایندهرود و ایفای حقآبه تالاب توسط سازمان محیط زیست شروع و ظرف ۶ ماه آینده تکمیل شود که در پیگیری حق آبه از وزارت نیرو موثر خواهد بود.»
به گفته وی همچنین قرار است گروه یگان حفاظت سیار در اداره کل محیط زیست استان اصفهان در زیستگاههایی که در مناطق حفاظت شده بیشتر مورد دستبرد شکارچیان قرار میگیرد، تشکیل شود.
کمبود محیط بان در استان اصفهان به گفته مدیرکل حفاظت میط زیست، از جمله کمبودهایی است که سبب شده شکارچیان سودجو به شکار حیوانات این منطقه بپردازند.
جریان دوباره آب زاینده رود به منظور تامین آب مورد نیاز کشت پاییزه کشاورزان پایین دست این حوضه آبی و نیز افزایش حق آبه تالاب گاوخونی به ۷۰ متر مکعب در ثانیه حاصل شده است.
زاینده رود از کوه های چلگرد در استان چهار محال و بختیاری سرچشمه می گیرد و پس از حدود ۳۰۰ کیلومتر طی مسیر به تالاب گاوخونی در منطقه کویری شرق اصفهان می ریزد.
فاضلاب وارد کارون شد
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان نسبت به ادامه ورود فاضلاب خام به رودخانههای استان به ویژه سرریز فاضلاب به رودخانه کارون هشدار داد.
احمدرضا لاهیجانزاده در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: در حال حاضر رودخانههای کارون و دز آب آشامیدنی نزدیک به 4 میلیون نفر را تامین میکنند. افزون بر آن نیز تامین آب بخش عمدهای از محصولات کشاورزی کشور که در استان خوزستان تولید میشوند، توسط این رودخانهها صورت میگیرد
وی ادامه داد: با این شرایط، فاضلاب انسانی و خانگی تعداد زیادی از روستاها به همراه تعدادی از شهرهای بزرگ به صورت خام و تصفیه نشده وارد کارون و دز میشود.فاضلاب خام و تصفیه نشده حاوی انواع انگلها، آلودگیهای میکروبی، فلزات سنگین و ترکیبات آبی خطرناک است که این ترکیبات میتواند بر روی آب شرب و محصولات کشاورزی آثار سوء داشته باشند.
لاهیجانزاده افزود: همچنین برخی از پتروشیمیهای خوزستان، پساب خود را وارد رودخانه میکنند که موجب ایجاد آلودگیهای زیستمحیطی در منطقه شده است. پتروشیمی بندر ماهشهر، پتروشیمی فارابی و پتروشیمی رازی از جمله این پتروشیمیها هستند. برای جلوگیری از ادامه روند سرریز فاضلاب پتروشیمیها به رودخانههای استان از طریق مراجع قضایی اقدام شده است
ادامه خشکسالی، ایران را طی ١٠ سال آینده به بیابان کامل تبدیل میکند
ایران تنها 21 درصد سرانه آب تجدیدشونده جهان را در اختیار دارد/ بین سال های 84 تا91، دو فاجعه اتفاق افتاد كه موجب احداث و حفر بیحساب چاه شد که بخشی از آنها به صورت غیرمجاز و بخشی دیگر با اخذ پروانه حفر شدند.
عضو هیأت علمی گروه زمین شناسی دانشگاه خوارزمی گفت: صادرات و واردات کشور با مدیریت منابع آب رابطه مستقیم دارد و باید در تصمیمگیریهای ملی به گونهای عمل کرد که منابع کشور به تعادل برسد.
به گزارش ایلنا ، محمد نخعی با بیان این مطلب، در نشست تحلیلی «آب، آدم، آبادی» دانشگاه خوارزمی، با اشاره به سرانه آب تجدیدشونده کشور گفت: در ایران منابع آب تجدید شونده، منابعی که بعد از مصرف آن جایگزین میشود، 30 میلیارد متر مكعب است و با تقسیم منبع بر جمعیت، سرانه آب کشور به 1600 متر مكعب در سال میرسد كه در مقایسه با جهان که برابر 7600 متر مكعب است، ما فقط 21 درصد سرانه آب تجدیدشونده جهان را دارا هستیم.
وی تصریح کرد: در تقسیمات اقلیمی ایران، 36 درصد پهنه ایران فراخشك، 29 درصد خشك بیابانی، 20 درصد نیمهخشك، 5 درصد مدیترانهای و 3 درصد نیمهمرطوب است و تنها 7 درصد کشور جزو مناطق مرطوب محسوب میشود.
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: منابع آبهای تجدیدپذیر زیرزمینی 55 میلیارد متر مكعب و منبع آب تجدیدشونده سطحی 78 میلیارد متر مكعب در سال است که در مجموع 130 میلیارد متر مكعب در سال میشود.
نخعی خاطرنشان کرد: بررسی روند برداشت آب از چاههای آب زیرزمینی در 40 سال گذشته نشان میدهد که در سال 51 تعداد چاهها حدوداً 47 هزار حلقه بوده و در سال 91 به 750 هزار حلقه رسیده است، اما میزان آب برداشت شده از این چاهها افت كرده و از 50 میلیارد متر مکعب به 45 میلیارد متر مکعب تقلیل یافته است.
وی تصریح کرد: سال 84 تا91، دو فاجعه اتفاق افتاد كه موجب احداث و حفر بیحساب چاه شد که بخشی از آنها به صورت غیرمجاز و بخشی دیگر با اخذ پروانه حفر شدند. در واقع مجلس با مجوز دادن و تصویب قانون حفر چاه تیر خلاص را به این بخش زد و این روند ادامه پیدا كرد، اما برداشت آب اضافه نشد. با وجود احداث چاه به دلیل اینكه سفرهها ظرفیت نداشتند برداشتی اتفاق نیفتاد، بلكه شاهد کاهش هم بودیم كه به این اتفاق در بحث مدیریت آب، فاجعه اطلاق میشود. در مجموع، میزان حفر چاه در این دوره 16 برابر شده و میزان برداشت 5 برابر شد.
نخعی یادآور شد: تقسیمبندی سرانه منابع آب با استفاده از شاخص فالكنمارك نشان میدهد از زمانی که سرانه مصرف به زیر 1700 متر مکعب برسد وضعیت را بحرانی تلقی میكنیم، بالای 1700 متر مکعب، آب كافی است، بین 1000 تا 1700 متر مکعب، تنش آبی محسوب میشود، بین 500 تا 1000 متر مکعب، منطقه با كمبود آب روبرو است و زیر 500 متر مکعب، با كمبود شدید آب دست به گریبانیم.
وی ادامه داد: با در نظرگرفتن شاخص فالكنمارك جمعیت یك كشور نباید تا 40 درصد منابع را استفاده كند و نزدیك 60 درصد باید پشتوانه ذخایر آبی بماند؛ 50 میلیارد متر مكعب، مرزی است كه ما در سال 53 از آن عبور و كم كم از تمام ذخایر استفاده كردهایم و اکنون ذخیرهای برای نسلهای آتی نداریم و در سال 83 فقدان کم آبی شروع شده و در 5 سال آینده به کمبود آب خواهیم رسید.
نخعی افزود: اگر سقف مصرف را كه حدود 50 میلیارد است در نظر بگیریم، متوجه مییشویم كه برداشت ما درحال حاضر 65 میلیارد متر مكعب است؛ یعنی حدود 10 میلیارد بیش از ظرفیت سفرههای زیرزمینی آب برداشت میكنیم که دلیل بحرانی شدن سفرههای آب زیرزمینی است.
وی گفت: در طی 37 سال از سال 1351 تا 1388 از مجموع 49 میلیارد متر مکعب افزایش بهرهوری از آبخوانهای آبرفتی، 90 درصد به مصرف کشاورزی، 9 درصد به مصرف شرب و یک درصد به مصارف صنعتی تعلق دارد.
نخعی خاطر نشان کرد: سهم آب در كشورهایی با درآمد سرانه بالای 30 یا 40هزار دلار در سال، 30 درصد به حوزه كشاورزی اختصاص دارد 11 درصد به آب شرب و 59 درصد متعلق به صنعت است و این كشورها با مدیریت مجازی آب، آب را از کشورهای دیگر وارد میكنند و آن را به صنعت اختصاص میدهند.
وی تصریح کرد: یكی از مباحث مهم و نهفته تجارت محصولات كشاورزی، بحث تجارت مجازی آب است. به طور مثال برای صادر كردن یك كیلو گندم به صورت متوسط 2 تا 3 متر مكعب آب صادر شده است و با صدور یك كیلو برنج، 10 متر مكعب آب صادر و در صورت واردات، 10 متر مكعب آب وارد كردهاید. پس صادرات و واردات یك بحث كاملاً مرتبط با بحث مدیریت منابع آب است و باید در تصمیمگیریهای ملی به گونهای عمل کرد که منابع کشور به تعادل برسد.
این محقق آبشناسی کشور به متوسط نرخ آب بهداشتی برای مصرفکنندگان آب شرب اشاره کرد و گفت: قیمت هر متر مكعب آب شرب در آلمان حدود 2 دلار، دانمارك 1.64 دلار و ایران 1 دلار است و این در حالی است که ما كشور كمآبی هستیم. واقعیت این است که ما برای تأمین آب سرمایهگذاری هنگفتی انجام میدهیم، سد میسازیم و دهها كیلومتر آب را با صرف انرژی برق پمپاژ میكنیم، اما در مقایسه با كشور كانادا که بهترین چشمهسارها را داراست، وضعیت قیمتی نامتعادلی داریم.
وی ادامه داد: در حال حاضر 96 میلیارد متر مکعب از آبهای تجدیدشونده استفاده میکنیم که کاری خطرناک برای آیندگان است.
این مقدار باید به72 میلیارد متر مکعب کاهش یابد و در این صورت است که دریاچهها به حیات طبیعی خودشان باز میگردند و محیط زیست و رودخانهها حداقل آب مورد نیاز به خود را خواهند دید و در واقع بحران آب مدیریت میشود.
نخعی افزود: با توجه به اینکه بیش از 90 درصد از مصرف آب کشور را در بخش کشاورزی داریم، اگر در بخش کشاورزی فقط 10 درصد از مصارف آب را کاهش بدهیم به اندازه کل آب شرب و صنعت آب ذخیره خواهد شد.
وی اظهار کرد: مدیریت مصرف در کشاورزی به معنای تعطیلی کشاورزی نیست؛ بلکه باید با مصرف کمتر آب، محصول بیشتری داشت. بالا بردن راندمان آبیاری توسط شیوههای آبیاری تحت فشار، تغییر نوع کشت و تغییر شیوه کشت و روی آوردن به کشت صنعتی میتواند راهکارهایی در این باره باشد.
این استاد دانشگاه افزود: از 609 دشت کشور، 294 دشت با کاهش منابع آبهای زیرزمینی روبرو هستند. همچنین در 24 استان از 31 استان کشور، میزان بارندگیها حاکی از بروز بحران کمآبی و وضعیت هشدار است.
نخعی با بیان اینکه80 درصد دشتهای کشور رو به نابودی است، تصریح کرد: ادامه خشکسالی، ایران را طی ١٠ سال آینده به بیابان کامل تبدیل میکند.
عضو هیأت علمی گروه زمین شناسی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: بر اساس مطالعة سال گذشتهی آژانس ملی هوانوردی و فضایی امریکا (ناسا) درباره شرایط جوی زمین در ٣٠ سال آینده، 45 کشور جهان دچار خشکسالی شدید شده و در صورت عدم ذخیره منابع آبی دچار بحران در تولید کشاورزی و همچنین دامداری خود میشوند که در میان این کشورها، ایران در رتبه چهارم قرار گرفته است.
وی افزود: رشد سریع جمعیت و پراكندگی نامناسب آن، كشاورزی ناكارآمد و كمبازده، و ساختار نامناسب حكمرانی آب، به عنوان ریشههای اصلی بحران آب در ایران محسوب میشوند.
نخعی در پایان به راهحلهای مد نظر برای جلوگیری از بحران کمآبی در کشور اشاره کرد و گفت: بازنگری جدی در سیاستهای رشد و توزیع جغرافیایی جمعیت، مرفهسازی كشاورزان و جوامع روستایی با اعطای امتیازات بیشتر و سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، بازبینی الگوهای كشت در سراسر كشور با در نظر گرفتن امنیت غذایی ملی و بر اساس میزان دسترسی به منابع منطقهای و بهرهوری اقتصادی، افزایش قیمت حاملهای انرژی و آب، ایجاد سازمانهای تعاونی مدیریت كشاورزی، ایجاد بازار آب و كنترل حقابهها، اصلاح ساختار حكمرانی آب و تقویت سازمان محیط زیست، و آموزش و تقویت فرهنگ زیست محیطی جامعه از جمله این راهحلها است.
وضعیت نخلستان و زمینهای کشاورزی خوزستان؛
خوزستان با نخل نفس میکشد/ نفس کارون را سد گتوند گرفت
ای کاش نفت نداشتیم شاید اگر نفت نبود وضعیت زندگی مردم بومی بهتر از این بود،سرمایه عظیمی در این منطقه است؛ اما مردم باید آب شرب را خریداری کنند، نخل احساس دارد، عاطفه را میفهمد، آب برای آبیاری کم است و شور. نخل قهر میکند، محصول نمیدهد،نرخ خرید تضمینی که کیلویی ۱۰۰۰ تومان است پایین است.
خوزستان به "نفت" زنده نیست، با "نخلهایش" نفس میکشد، نخلستانهایی که به گفته مردم بومی مقدساند، نخلهایی که سالهای سخت "جنگ" را تاب آوردهاند در برابر شوری آب کارون کم طاقت شدهاند شاید به همین خاطر است که در سالهای اخیر از محصولات آن به شکل چشمگیری کاسته شده است.
پای حرف مردم که بنشینی بیشتر خاطراتشان از سالهای جنگ است، هنوز هم میتوان اثرات جنگ را دید، در شکل و رفتار مردم و یا حتی محرومیتشان به رغم وجود طلای سیاه. "ای کاش نفت نداشتیم شاید اگر نفت نبود وضعیت زندگی مردم بومی بهتر از این بود"این را پیرمردی میگوید که عمرش را پای نخلستانهایش گذاشته. میگوید:"سرمایه عظیمی در این منطقه است؛ اما مردم باید آب شرب را خریداری کنند، نخل احساس دارد، عاطفه را میفهمد، آب برای آبیاری کم است و شور. نخل قهر میکند، محصول نمیدهد."
نخلستان و اشتغال ۳۰ هزار نفر
تصوری که وجود دارد این است که مردم بومی خوزستان بیشتر در پتروشیمی و یا پالایشگاهها مشغول به کارند؛ اما در واقع اینطور نیست. بیشترشان در نخلستانها، مزارع نیشکر و یا پرورش دام مشغولند. مزارع نیشکر و گاومیشهایی که آبی برای ادامه حیات ندارند.
مهدوی که نخلستانش را از پدر به ارث برده است به ایلنا میگوید:"حیات مردم اینجا به نخلستانها وابسته است، نخلستانها موجب اشتغال ۳۰ هزار نفر به طور مستقیم و غیر مستقیم شدهاند، بعضیها درتولید و بعضیها نیز در بسته بندی و فرآوری خرما نقش دارند به همین خاطر است که کاهش محصولات صدمات جبران ناپذیری به وضعیت معیشتی مردم وارد میکند."
محیطی کاملا زنانه با نیروی کاری ارزان کارخانههای فرآوری خرما
بیشتر زنان در این مناطق شغلشان خانه داری است مردان متعصبی دارند که کار بیرون از خانه را برای زنان درست نمیدانند، شاید تنها جایی که زنان بدون جنگ و دعوا اجازه کار دارند کارخانههای فرآوری خرما است، محیطی کاملا زنانه با نیروی کاری ارزان.
شوری تنها منبع آبیاری نخلستانهای جنوب
باغدارن اصلیترین عامل کاهش محصول نخلستانها را شوری آب کارون میدانند، سد گتوند ضربههای بسیاری به منابع طبیعی، محیطزیست، کشاورزی و ساکنان زده است، شوری آب کارون آنقدر بالا رفته است که این آب را نمیتوان برای آبیاری محصولات کشاورزی استفاده کرد.
"زمانی کارون شیرینترین آب کشو را داشت؛ اما احداث سد گتوند نفس کارون را گرفت" ریش سفید طایفهای در اطراف شهر اهواز است این را میگوید و سد گتوند را فاجعهای برای استان خوزستان در بخش کشاورزی میداند.
فریدی کارشناس آب منابع طبیعی و کشاورزی، در رابطه با تاثیر سد گتوند در شوری آب کارون میگوید:"سدگتوند علاوه بر هزینههایی که همانند سایر سدها بر کشور وارد کرد، هزینههای منحصر به خود را به دنبال داشته که غیرقابل جبران است. این پروژه برخلاف نظر تمام متخصصان کشور ساخته و آبگیری شد. زمانی که سد را ساختند، گنبدهای نمکی دور از رودخانه بودند و اصلا ربطی به آن نداشتند. سد را ساختند و شروع به آبگیری کردند. آب درهها و دشتها را گرفت و به گنبدهای نمکی رسید. هزاران تن نمک در آب حل شد، شوری کارون صدمات جبران ناپذیری به بخش کشاورزی وارد کرد."
کارون شور است کارخانهها و مزارع نیمه تعلیق
میرزایی, کشاورزی است که حتی در زمان جنگ نخلستان خود را ترک نکرده است، میگوید:"شوری آب رود کارون به قدری است که دیگر نمیتوان مانند سالهای گذشته نیشکر تولید کرد، کارخانهها نیمه تعلیقاند و کارگران چندین ماه است که حقوق دریافت نکردهاند در این میان نخلستانهای خرما که درختانی قوی هستند نیز در برابر این شوری دوام نیاوردهاند و محصولاتشان بسیار کمتر از سالهای گذشته است."
سهم ۵۰ درصدی خوزستان از صادرات خرما
خرمای خوزستان بیشتر جنبه صادراتی دارد به همین خاطر است که ۵۰ درصد از صادرات کل کشور متعلق به این منطقه است.این محصول در تمام سالهای تحریم با سختی و مشکلات بسیاری صادر شد ونقش بسزایی در ارزآوری برای کشور داشته است.
رییس اتحادیه خشکبار خوزستان در خصوص نقش خوزستان در بخش صادرات و ارزآوری این استان، میگوید:"از 160 هزار تن خرمای صادراتی55 هزار تن متعلق به خوزستان است و براساس این امار ۵۰ درصد از کل صادرات خرمای کشور متعلق به این استان است."
رئیسی در رابطه با صادرات خرمای خوزستان، اظهار میکند:"قیمت جهانی که برای خرما اعلام میکنند کمتر از قیمت تمام شده خرما در داخل کشور است به همین خاطر صادرکنندگان کمتر از قبل علاقه به صادارت این محصول دارند.
وی با تاکید بر اینکه خرما و پسته و زعفران ایران تنها محصولات غیر نفتی هستند که در دنیا بازار رقیب ندارند، میگوید:" بزرگترین مشکلات صادرکنندگان در سالهای گذشته تحریم بوده است که موجب شد فروش این محصولات به اسم خرمای ایران با مشکلاتی در بازارهای خارجی رو به رو شود."
نرخ خرید تضمینی عادلانه نیست
باغداران از نرخ خرید تضمینی راضی نیستند و ترجیح میدهند خرما را به کارخانههای فرآوری خرما بفروشند. رحیمی یکی از خریداران خرمای نخلستانها است در این رابطه میگوید:"نرخ خرید تضمینی که کیلویی ۱۱۰۰ تومان است پایین است به همین خاطر باغداران ترجیح میدهند خرما را به کارخانهها بفروشند بدون اینکه هزینهای بابت بسته بندی آن پرداخت کنند."
نخلستان از اجدادشان به یادگار مانده است، وقتی در نخلستان قدم میزنند برای نخلها آواز میخوانند.
میگویند عاشقیم وگرنه سودی در خرما وجود ندارد. تاکید دارند گتوند را باید از نفس انداخت تا کارون دوباره جانی بگیرد، دوست ندارند سرنوشت کارونشان همانند دریاچه ارومیه شود. مردمان این منطقه محرومند اما مهربان. آنها کارون را شیرین میخواهند نخلهارا پربار.
سازمان محیط زیست ایران پارازیتها را سرطانزا خواند
به گفته معاون سازمان محیطزیست ایران، پارازیتها سرطانزا هستند و باید بطور کلی حذف شوند. وی ضمن اشاره به تشکیل کمیتهای برای رسیدگی به این موضوع تصریح کرد که برای مقابله با تهاجم فرهنگی باید راهکارهای دیگری یافت.
سعید متصدی، معاون سازمان محیطزیست ایران در روز پنجشنبه (۲ اکتبر/۱۰ مهر) در گفتوگویی با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا اعلام کرد که پارازیتها در کشورها سرطان زا هستند و باید حذف شوند.
متصدی افزود که برای رسیدگی به معضل پارازیتها کمیته مشترکی شامل کارشناسان محیطزیست و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تشکیل شده است. به گفته وی برخی نشستهای این کمیته در سطح وزیر برگزار شدهاند و مصوباتی نیز درپی داشتهاند.
مضوع محوری در بررسیهای این کمیته تاثیر پارازیتها بر انسان بوده است. وی تاکید کرد که بحث سرطانزا بودن این پارازیت مورد بررسی قرار گرفته و "احتمال بروز این بیماری به علت تاثیر پارازیتها در انسان وجود دارد."
به گفته متصدی پیشنهاد مشخص سازمان محیط زیست "حذف کامل پارازیتها است." معاون سازمان محیط زیست تصریح کرد که "اگر قرار است برای مقابله با بحث تهاجم فرهنگی و حفاظت از شان و کیان کشور اقدامی انجام شود، بهتر است راههای دیگری برای آن پیشنهاد کرد."
معصومه ابتکار پیش عهدهدارشدن سرپرستی سازمان محیط زیست و در مقام رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران نیز گفته بود که "شورای شهر به این نتیجه رسیده است که پارازیتها برای سلامتی شهروندان تهرانی نگرانکننده هستتند."
متصدی پیرامون برنامههای پیشرو گفت: « اکنون در کمیته مشترک رسیدگی به پارازیتها، کار با جدیت دنبال می شود و یک سری آزمایشها در حال انجام است تا با بررسی نتایج آن بتوانیم به راهکاری اساسی و قطعی دست یابیم، رسیدن به این هدف نیازمند هماهنگی بین دستگاههای مختلف و شرایط کشور است.»
"سپاه پاسداران مسئول ارسال پارازیتهاست"
رضا تقیپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت احمدینژاد در ۳۱ مرداد ۲۰۱۲ گفته بود که ارسال پارازیتهای مخابراتی ربطی به این وزارتخانه ندارد.
وی تصریح کرده بود که "پارازیتهای اخیر" از سوی وزارت ارتباطات ایجاد نشده و منشاء آن نیز مشخص نیست.
به گفته تقیپور، این وزارتخانه در پی یافتن منشاء ارسال این پارازیتها است.
پیش از این نیز برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اثرات زیانبار پارازیتها بر روی سلامت شهروندان ، سلب مسئولیت وزیر ارتباطات از خود در این مورد را "غیرقابل قبول" عنوان کردند.
با وجود آنکه مقامات حکومتی از منشاء ارسال پارازیتها اظهار بیاطلاعی میکنند، روحالله حسينيان، نماینده مجلس هشتم شورای اسلامی، آذرماه ۱۳۸۸ به روزنامه "اعتماد" گفته بود که شورای امنیت ملی تصمیم به نصب دكلهای ارسال پارازيت گرفته است و مسئولیت نصب دکلهای ارسال پارازیت را به سپاه پاسداران سپرده است.
ارسال پارازیت در جنگ نرم
شرکت ماهوارهای یوتلست نیز که سالها به شبکههای فارسیزبان سرویس میداد نیز ضمن اعتراض به ارسال پارازیت، از نهادهای بینالمللی درخواست کرده بود با فشار بر حکومت جمهوری اسلامی این کشور را وادار کنند از تکرار چنین اقدامی خودداری کند.
جمهوری اسلامی تا کنون ارسال پارازیت را رسما تایید نکرده، اما استفاده از ماهواره را غیرقانونی اعلام کرده و به جمعآوری آنتنهای گیرنده در سطح شهر اقدام میکند. با این همه شرکتهای ماهوارهای قادرند از مرکز کنترل خود امواج ارسالی مزاحم را دقیقا ردگیری کنند.
شرکت یوتلست بر اساس همین ردگیریها در سال ۲۰۱۲ دو شکایت علیه ایران به دادگاههای بینالمللی ارائه کرده بود. این شرکت با استفاده از نرمافزارها و تجهیزات خود توانسته محل دقیق ارسال پارازیت در تهران را نیز مشخص کند.
استان هایی که در وضعیت هشدار خشکسالی قرار دارند
قائم مقام توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش و محیط زیست معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری با اشاره به کانونهای اصلی خشکسالی در ایران بر بکارگیری فناوری برای رفع این معضل طبیعی تاکید کرد و به تشریح جزئیات 10 دوره خشکسالی در ایران، استانها و شهرهایی که بیشترین وضعیت خشکسالی را دارند پرداخت.
فرود شریفی در گفتگو با مهر، با اشاره به جزئیات 10 دوره خشکسالی که در ایران روی داده است اظهار داشت: ميانگين بارندگي سالانه کشور حدود 250 ميليمتر است که اين عدد کمتر از ميانگين بارندگي آسيا و حدود يک سوم ميانگين بارندگي سالانه جهان است؛ در همین حال سرانه آب جهان 7400 متر مكعب است که براساس تعريف وقتي سرانه آب در كشوري زير 1700 متر مكعب در سال باشد آن كشور يا منطقه دچار تنش كم آبي و خشكي است.
وی ادامه داد: در حال حاضر سرانه آب ايران کمتر از 1900 متر مكعب است و این در حالی است که اين رقم در پنجاه سال قبل حدود 7000 متر مكعب بوده است.
شریفی گفت: با توجه به رشد جمعيت پيش بيني مي شود كه درسال 2025 ميلادي سرانه آب ايران حدود 1400 متر مكعب باشد و جزو كشورهاي داراي تنش خشكي قرار بگيريم. يعني حتي در صورت عدم وقوع خشكسالي، كشور به سمت خشكي بيشتر پيش مي رود.
جزئیات 10 دوره خشکسالی در ایران
قائم مقام ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش و محیط زیست در معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری با اشاره به تحليلهاي هواشناسي انجام شده از سال 1347 تا 1383 در ایران گفت: در این دوران كشور با ده دوره خشكسالي مواجه بوده است:
خشكسالي 63-1347 (سه مرحله و كاهش بارندگي 26%)
خشكسالي 72-1363 ( سه مرحله و كاهش بارندگي 44%)
خشكسالي 76—1372 (دو مرحله و كاهش بارندگي 5/17%)
خشكسالي 80-1377 ( 34% كاهش بارندگي نسبت به ميانگين سي ساله )
خشكسالي 83-1380 ( ادامه خشكسالي در بعضي مناطق كشور نظير مناطق جنوب و جنوب شرقي و تا حدودي جنوب غرب كشور)
وی افزود: طبق تحقيقات انجام شده وضعيت خشكسالي در سطح كشور از ابتدای سال آبی 92-91 پايش و با توجه به وضعيت بارش كلاسبندي شده است. به نحوی که در اين سال خشکسالی خفیف با 1.43 درصد بیشترین مساحت خشکسالی را به خود اختصاص داده و در حواشی ایران زمین به صورت نواری بخشهای مرکزی را در برگرفته است.
مناطقی که دارای خشکسالی است
شریفی ادامه داد: خشکسالی متوسط در تمام نقاط کشور به جز بخش مرکزی به صورت پراکنده و با وسعتی در حدود 3.15 درصد دیده میشود، بهطوریکه در کرانههای خلیج فارس، حاشیه غربی دریای خزر، شهرستانهای زاهدان، خاش و ایرانشهر و همچنین دو نواری که از بجنورد به سمت قم و اراک و دیگری از بجنورد به سمت طبس کشیده شده، نمود پیدا کرده است. خشکسالی شدید با وسعت 8.0 درصد، شهرستانهای زهک و کنگان جم را در برگرفته است. خشکسالی بسیار شدید با وسعت ناچیز 2.0 درصد در شهرستانهای زابل و نهبندان به وقوع پیوسته است.
وی به مهر گفت: براساس تحلیلهای مکانی به عمل آمده بر روی بارش در سال آبی 93-92 در قیاس با دوره مشابه در سال قبل و میانگین طولانی مدت خود بیانگر این است که وضعیت بارش در این بازه زمانی نسبت به دوره مشابه سال گذشته و میانگین طولانی مدت خود در مناطق واقع در نوار ساحلی دریای خزر، مناطق واقع در ارتفاعات زاگرس، دامنه های جنوبی البرز، مناطق واقع در شمال شرق، منطقه آذربایجان و مرکز کشور دارای کاهش نزولات جوی بوده است.
قائم مقام ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش و محیط زیست در معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری خاطرنشان کرد: همچنین نوار ساحلی دریای خزر در این بازه زمانی از نظر بارش دریافتی دارای پهنای کمتری نسبت به سال گذشته و همچنین طولانی مدت خود است و این درحالی است که وضعیت بارش در نوار مرزی غربی کشور (دو استان ایلام و کرمانشاه) و سواحل خلیج فارس بخصوص استان بوشهر نسبت به بازه زمانی گذشته و طولانی مدت خود از افزایش بارندگی برخوردار شده است.
بیشترین مقدار کاهش بارندگی مربوط به کدام مناطق است
شریفی با توجه به نقشه اختلاف بارش گفت: بیشترین مقدار کاهش بارندگی در این بازه زمانی (93-92) مربوط به مناطق واقع در شمال شرق(استان خراسان شمالی و مرز بین سه استان خراسان شمالی، رضوی و استان سمنان)، شهرستانهای شمالی استان فارس بخصوص شهرستان اقلید، مناطق واقع در مرز بین دو استان خوزستان و کهکیلویه و بویراحمد، دامنه های شمالی و جنوبی البرز مرکزی بخصوص استانهای البرز، تهران و قزوین، استان کردستان و در نهایت منطقه آذربایجان است که این میزان کاهش در برخی نقاط مذکور به 289- میلی متر رسیده است.
وی با اشاره به تحلیل صورت گرفته بر روی نقشه های خشکسالی تهیه شده به روش SPI در سال آبی 93-92 تصریح کرد: گستره مکانی خشکسالی در کشور با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده منتهی به خرداد ماه سال آبی 93-92 وضعیت متغیری بر اساس اين شاخص، در استانهای کشور دیده می شود. به نحوی که در این بازه زمانی بیش از نیمی از کشور در وضعیت نرمال تا خشکسالی بسیار شدید به سر می برد.
این مقام مسئول ادامه داد: در این بازه زمانی گستره خشکسالی موازی با جهت دو رشته کوه البرز و زاگرس(شمال غرب -شمال شرق و شمال غرب – جنوب شرق) است که در این میان اگر از استان گیلان به سمت استانهای نوار غربی کشور خطی فرضی رسم کنیم مناطق واقع بر روی این خط فرضی در شرایط ترسالی تا ترسالی شدید واقع شده اند؛ اما بیشترین شدت خشکسالی مربوط به مناطق واقع در محور شمال غرب – شمال شرق کشور است که در وضعیت نرمال تا خشکسالی بسیار شدید به سر می برند.
3 کانون اصلی خشکسالی در ایران
شریفی با اشاره به اینکه سه کانون اصلی خشکسالی در این بازه زمانی مربوط به محور شمال غرب – شمال شرق کشور است در تشریح این 3 کانون گفت:
الف) کانون خشکسالی شمال شرق که شامل استانهای خراسان شمالی، رضوی، سمنان و گلستان است.
ب) کانون خشکسالی البرز مرکزی که شامل استانهای تهران، البرز، قزوین و قم است.
ج) کانون خشکسالی منطقه آذربایجان و غرب کشور که شامل تمامی منطقه آذربایجان و استان کردستان است.
وی خاطرنشان کرد: در حالیکه مناطق واقع در گستره خشکسالی در امتداد رشته کوه زاگرس، در مقایسه با محور شمال غرب- شمال شرق در شرایط مساعدتری قرار گرفته اند و از نظر خشکسالی در وضعیت نرمال تا خشکسالی متوسط به سر می برند و تنها شهرستان اقلید در استان فارس است که در این میان در شرایط خشکسالی شدید قرار گرفته است. دیگر نقاط کشور در این بازه زمانی در شرایط نرمال تا ترسال به سر می برند.
قائم مقام ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش و محیط زیست در معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری با بیان اینکه گستره خشکسالی در دو مقطع زمانی (9 ماهه سال آبی 93-92 و 92-91) دارای تغییرات مکانی فاحشی بوده است به مهر گفت: مناطق واقع در شمال شرق و دامنه های جنوبی البرز که در دوره مشابه گذشته(92-91) از شرایط نرمال تا خشکسالی متوسط برخوردار بوده اند در این بازه زمانی (93-92) از شدت خشکسالی یشتری برخودار شده و در شرایط خشکسالی متوسط تا خشکسالی بسیار شدید قرار گرفته اند. به طوری که در این بازه زمانی (9 ماهه 93-92) دو کانون اصلی خشکسالی را شامل شده اند.
استان هایی که در وضعیت هشدار خشکسالی قرار دارند
وی افزود: همچنین استان آذربایجان غربی که در دوره مشابه گذشته در شرایط ترسالی بوده است در این بازه زمانی (93-92) تغییرات فاحشی یافته و از شرایط ترسالی به وضعیت خشکسالی متوسط تا خشکسالی بسیار شدید تغییر وضعیت داده است؛ درحالیکه مناطق واقع در نوار ساحلی جنوب غربی خزر، غرب، شرق و نوار ساحلی جنوب کشور که در دوره مشابه گذشته جزء کانون های اصلی خشکسالی بوده اند در این بازه زمانی(93-92) تغییر وضعیت داده و از شرایط خشکسالی متوسط تا خشکسالی بسیار شدید به شرایط نرمال تا ترسالی تغییر وضعیت داده اند.
به گفته وی گستره خشکسالی در استان فارس در این بازه زمانی 9 ماهه 93-92 در شهرستانهای شمالی استان نمایان شده است و بیشترین شدت خشکسالی مربوط به شهرستان اقلید است؛ در حالیکه در دوره مشابه سال گذشته (نه ماهه سال آبی 92-91) گستره خشکسالی شهرستانهای جنوبی استان را فرا گرفته بوده و شهرستانهای فسا و زرین دشت در آن مقطع زمانی از بیشترین شدت خشکسالی برخوردار بوده اند.
شریفی گفت: نکته قابل توجه اینکه استانهای تهران، قم، البرز، خراسان شمالی، رضوی، سمنان،اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و قزوین در این بازه زمانی (93-92) در وضعیت خشکسالی هستند و نیز استانهای گلستان، کردستان، مرکزی، خراسان جنوبی و یزد با توجه به مقادیر SPI در 9 ماهه منتهی به خردادماه سال آبی 93-92 در وضعیت هشدار قرار گرفته اند.
جهنمی که تا سال 2050 میلادی به سراغ کره زمین خواهد آمد
در سال های آتی، فجایع و بلایایی همچون زمین لرزه های مهیب، طغیان آب و جاری شدن سیل، خشکسالی و طوفان در انتظار کره ی خاکی ما خواهند بود.
مرکز هواشناسی سازمان ملل متحد اقدام به انتشار پیش بینی وضعیت آب و هوایی و شرایط اقلیمی کره زمین تا 40 سال آینده کرده است.
به نوشته روزنامه ی "گاردین" اگر بخواهیم گفته های کارشناسان بین المللی را جدی بگیریم،
تا 10 سال آینده هیچ تغییر مثبتی در وضعیت آب و هوایی کره زمین صورت نخواهد گرفت. در آینده ای نزدیک باید شاهد زمین لرزه های سنگین، سیل، خشکسالی و طوفان بود.
این روزنامه در ادامه می افزاید:
"تحقیقات و گزارش های مربوط به "پیش بینی وضعیت آب و هوایی در آینده" در چارچوب پروژه ی نوین سازمان ملل محتد در رابطه با تاثیرات مخرب انسان بر روی شرایط اقلیمی زمین انجام گرفته است. نویسندان این مقاله یقین دارند که بلایایی همچون خشکسالی، سیل و زمین لرزه، تمامی کره ی خاکی ما را از "آریزونا" تا "زامیبا" در بر خواهند گرفت. برای تهیه ی گزارشی ویدئویی و تصویری از این فاجعه، از کمک چند تن از گزارشگران و کارشناسان پیشرو در زمینه ی هواشناسی استفاده شد. این پروژه توسط شرکت های بزرگی همچون "ARD " آلمان، "NHK " ژاپن و کانال "US Weather Channel " آمریکا حمایت شده است."
توجه شما را به مشاهده ی این ویدئو که توسط سازمان ملل متحد و در رابطه با تغییرات آب و هوایی و شرایط اقلیمی در کره ی زمین ایجاد شده است جلب می کنیم.
یکی از فیلم های کوتاهی که در این رابطه ساخته شده است، مربوط به سیل فجیع در "فلوریدا"، خشکسالی ایالت "آریزونا" و فرو رفتن شهرهای "میامی بیچ" در زیر آب و مرگ ده ها انسان بی گناه می باشد. کارشناسان هواشناسی معتقد هستند که تا سال 2050 میلادی، دمای هوای این بخش های ایالات متحده به 50 درجه ی بالای صفر نیز خواهد رسید.
تقصیر خودمان است!
نمایندگان سازمان ملل متحد هشدار داده اند که تاثیرات گلخانه ای در اثر فعالیت انسان در 50 سال گذشته به وجود آمده است و همین امر منجر به تسریع روند افزایش دمای کره ی زمین شده است. به گفته ی آنها، این موضوع مهمترین دلیل بوقوع پیوست بلایایی همچون خشکسالی و سیل در چند سال اخیر در اروپا بوده است. ولی هنوز حرفی از آنچه که در سال 2050 میلادی در انتظار این قسمت از کره زمین خواهد بود، به میان نیامده است.
گزارشی از آبیاری محصولات کشاورزی در جنوب تهران:
برنج های آلوده که با فاضلاب آبیاری میشوند به نام برنج شمال فروخته شده است!
قصوری که جواب آن را مردم با جانشان داده اند
بحث آبیاری زمینهای کشاورزی جنوب تهران را باید فاجعهای برای شهروندان دانست چراکه محصولاتی که در این مزارع تولید شده است حاوی فلزات سنگین ، برخی مواد شیمیایی ناشی از شویندهها و پسابهای صنعتی است.
خیلی "دور" نیست، همین بیخ گوشمان است، کافی است بیایید و بو بکشید فقط چند ثانیه کافی است تا نفس کشیدن سخت شود، اینجا خبر از عطرخوش شالیزار نیست، بوی فاضلاب در زمینهای کشاورزی منطقه شهر ری و ورامین که خاک آن به حاصلخیزی شهره است تمام این مناطق را در بر گرفته است و همین امر سبب شده که بخش قابل توجهی از نیاز سبزیجات، برنج و غذای دام استان تهران دراین منطقه تامین شود، اینجا جنوب تهران است، خیلی «دور» نیست.
"ما فقط در این زمینها کار میکنیم برید از صاحب زمین سوالاتتان را بپرسید" جوابی که کارگران مشغول در زمینهای کشاورزی منطقه قلعه نوواقع در جنوب شهر ری میدهند همین است، کوتاه و خلاصه. ترجیح میدهند در برابر سوالات یک غریبه سکوت کنند گویا به آنان گوشزد شده است که فقط کار کنند شاید به همین خاطر است که به محض دیدن غریبهای در زمین کشاورزی سرشان را پایین انداخته و خود را سخت مشغول کار نشان میدهند.
بحث آبیاری زمینهای کشاورزی جنوب تهران را باید فاجعهای برای شهروندان دانست چرا که محصولاتی که در این مزارع تولید شده است حاوی فلزات سنگین، برخی مواد شیمیایی ناشی از شویندهها و پسابهای صنعتی است. حال سوال اصلی این است "چرا وزارت جهاد کشاورزی که خبر از جشن پاکی مزارع جنوب تهران در آیندهای نزدیک میدهد، تا کنون نتوانسته است کنترل بر آبیاری این مزارع را دردست گیرد؟"
به دلیل حساسیت موضوع آماری اعلام نشده است
"آمار مربوط به میزان تولید در این منطقه به دلیل حساسیت موضوع در اختیار معاونت زراعت نیست با سازمان جهاد کشاورزی استان تهران تماس بگیرید" پاسخ معاونت زراعت در خصوص میزان تولید در منطقه شهر ری و ورامین همین دو جمله است، سازمانی که زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی، آمار تمامی تولیدات کشاورزی حتی در دورترین نقطه ایران را در اختیار دارد به غیر از منطقه جنوب تهران.
سبزیجات در تهران خریدار ندارد
بخش عظیمی از نیاز مردم به سبزیجات شهر تهران در این منطقه تولید میشود سبزیجاتی که پس از مطرح شدن دوباره آلوده بودن مزارع دیگر مشتری سابق خود را ندارد. ذکریا یکی از کارگرانی است که در زمین کشاورزی که در آن سبزیجات کشت میشود در جاده ورامین مشغول به کار است، ابتدا از جواب دادن طفره میرود؛ اما بالاخره با اصرار پاسخ میدهد:"تولید امسال سبزیجات خوب بوده است البته چون این زمینها با فاضلاب آبیاری میشود باعث شده است که هم شکل محصولات و هم تولید خوب باشد؛ اما این محصولات در بهار و تابستان فروش خوبی نداشته است.
برنجهای جنوب تهران به شالی کوبیهای شمال ارسال و به قیمت برنج شمال فروخته میشوند
طبق آمار رسمی در نزدیک به ۵۰ درصد از این مزارع برنج کشت میشود برنجی که طبق گفته کشاورزان پس از برداشت به شالی کوبیهای فعال در شمال کشور فرستاده میشود.
رییس اتحادیه بنکداران ارسال برنج به شمال کشور را تایید کرده و میگوید:" برنجهای کاشت جنوب تهران به شالی کوبیهای شمال ارسال میشوند، کلیه برنجهای تهران از برنجهای شمال کشور (مازندران، گلستان و گیلان) تامین میشود و برنج تهران ابتدا به شمال ارسال شده وبه شالی کوبیهای آنجا فرستاده میشود زیرا در تهران شالی کوبی نداریم و سپس مجداد به "تهران" ارسال میشود.
محمدآقا طاهر، به نکتهای جالب اشاره میکند" درچند سال گذشته برنجهای تهران در نمایشگاه مصلی تهران با نرخ برنج شمال یعنی ۶هزارو ۸۰۰ تومان عرضه میشد".
این در حالی است که رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر مدعی است زمینهای کشاورزی اطراف پایتخت از سالها پیش با فاضلاب آبیاری میشوند که البته در مقطعی از زمان این اقدام متوقف شده است اما گویا دوباره تهرانیها محصولات آبیاری شده با فاضلاب را مصرف میکنند.
مرغوبیت ظاهری این محصولات
دشت ورامین بیشترین آمار مصرف آب فاضلاب را دارد، روستای فیروز آباد در منطقه قلعه نو نیز از نقاطی است که تماما توسط فاضلاب آبیاری میشود، یکی از ساکنان روستای فیروز آباد که مغازه دار است در این رابطه میگوید: دولت موفق شده است بخشهایی از مزارع جنوب تهران را ازآبیاری ناسالم برهاند؛ اما نقاط کلیدی هنوز با فاضلاب آبیاری میشود، روستای فیروز آباد ازنقاطی است که زور دولت به آن نرسیده است، زمینهای این منطقه متعلق به چند فرد خاص است که کشاورزان به قیمتهایی بالا از صاحبان آن اجاره کرده اندودر بخش عظیمی از مزارع آن برنج کشت میشود.
وی به نقش فاضلاب در شکل ظاهری محصولات اشاره کرده و بیان می دارد: به عنوان مثال اگر بلال این منطقه را با بلال منطقهای که با آب قنات آبیاری میشود مقایسه کنید متوجه میشوید که بلالهای این منطقه از لحاظ شکل ظاهری درشتتر و مرغوبتر است، شاید به همین خاطراست که کشاورزان ترجیح میدهند از این روش آبیاری استفاده کنند.
حفر سیزده حلقه چاه توسط دولت بدون بهره برداری
مجوز حفر چاه با همکاری وزارت جهاد کشاورزی توسط وزارت نیرو صادر میشود، نکته اصلی این است درصورت دست کشیدن کشاورزان از استفاده از فاضلاب، جایگزین برای آبیاری مزارع چیست؟ با توجه به خشکسالی و محدود بودن آب سفرههای زیرزمینی وقانون منع حفر چاه که در سال ۸۵ تصویب و اجرا شد، در سال جاری این دو وزارت با حفر سیزده حلقه چاه سعی در کنترل و جایگزینی آب سالم در این منطقه داشته است؛ اما تا کنون هیچگونه بهره برداری از این چاهها صورت نگرفته است.
سازمان جهاد کشاورزی استان تهران پاسخگو نیست
با وجود حساس بودن موضوع، تماسهای مکرر به سازمان جهاد کشاورزی استان تهران"بینتیجه" است. تعلل و امتناع این سازمان در پاسخگویی سوال برانگیز است، سالک رئیس دفتر مهندس موسوی، ابتدا میگوید: آقای موسوی جلسه مهمی دارد لطف کنید سوال را مطرح کنید تا در بین جلسات پاسخ دهند.
سوال مطرح میشود و رئیس دفتر پس از کمی مکث پاسخگویی را به یک هفته دیگر موکول میکند و دلیل آن را حساسیت موضوع میداند.
وی در پاسخ به این سوال که مگر جز این است که آمار مقدار تولید محصولات کشاورزی به خصوص «برنج» در جنوب تهران باید ثبت شده و به وزارت جهاد کشاورزی اطلاع داده شود، میگوید: اجازه دهید تا در هفته آینده موسوی رئیس سازمان پاسخگو باشد.
تامین علوفه و یونجه دامهای سنگین توسط منطقه شهرری و ورامین
در منطقه ورامین، گلپایگان و اسلامشهر دام سنگین پرورش میدهند که بیشترین میزان پرورش دام سنگین متعلق به اسلامشهر است. بخش قابل توجهی از علوفه و یونجه دام سنگین نیز از مزارع جنوب تهران تامین میشود، آلودگی این محصولات و انتقال آن به دام و پس از آن انسان.
با متخلفین برخورد میشود
جالب است، مسئولانی که طی تماسهای تلفنی که با آنان میشود از این موضوع اظهار بیاطلاعی نمیکنند، تمامشان موضوع را تایید کرده و بر لزوم حل مشکل اصرار میورزند، اگر چه که کمی دیر به نظر میرسد.
رحمت الله نوروزی عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی، در رابطه با موضوع آبیاری زمینهای کشاورزی جنوب تهران میگوید:"جلساتی با وزارت جهاد کشاورزی داشتهایم که در آن مقرر شد با متخلفین برخورد جدی شود، قرار بر این است که دوباره جلسهای با این وزارتخانه برگزار شود و موضوع به صورت جدی تری پیگیری شود".
فاضلاب ارزانتر است!
"بطور متوسط آب بهایی که درطول یک سال توسط کشاورز برای استفاده از آب چاه برای سه هکتار پرداخت میشود ۳میلیون ۵۰۰ هزار تومان است؛ اما کشاورز برای استفاده از آب فاضلاب در همین مقدار زمین نهایتا یک میلیون تومان پرداخت میکند این را تنها کشاورزان منطقه قلعه نو نمیگویند؛ بلکه کشاورزان مجاور این منطقه نیز آن را تایید میکنند".
صاحب یک مشاور املاک در منطقه قلعه نو به نکتههای جالبی در رابطه با فعالیت کشاورزی در این منطقه اشاره میکند، وی اظهار میکند:" دولت اعلام کرده است که قرار است فاضلاب شهر تهران را به روی کشاورز ببندد آبیاری زمینهای کشاورزی با متراژ پایین با آب تصفیه شده خوب است، اما آبیاری در زمینهای کشاورزی با متراژ بالا برای کشاورز به صرفه نیست. دولت تنها میخواهد این مشکل را حل کند؛ اما هیچ راهکاری برای مشکلات بعدی کشاورز در صورت قطع فاضلاب ندارد، شاید همین موضوع باعث شده است که با وجود ممنوعیت استفاده ازاین نوع آبیاری در سال جاری «فاضلاب» به کشاورزان «فروخته» شده است".
مقصر اصلی کدام سازمان است؟
انگشت اتهام به سمت دولتی است که نه تنها در طی ۸ سال بخش کشاورزی را به سمت نابودی کشانده است، بلکه با فراموشی این بخش صدمهای جبران ناپذیر به سلامت کشور وارد کرده است صدمهای که که با بروز بیماریهای عفونی، کلیوی و بیماریهایی سخت نظیر سرطان خود را بروز داده است. قصوری که جوابش را مردم با جانشان دادهاند. این معضل همراه با دیگر مشکلات دولت پیشین به دولت یازدهم کشانده شده است، این موضوع به اندازه نگرانی مجلس برای آلودگی زیست محیطی کشورهای همسایه اهمیت دارد و نیازمند حرکتی اساسی توسط سه وزارت جهاد کشاورزی، نیرو و بهداشت با کمک مجلس شورای اسلامی که در تمامی آن سالها سکوت اختیار کرده بود ودیگرسازمانها و ارگانهای دولتی و غیر دولتی است تا هر چه سریع تربا متخلفان چه زمین داران و چه کسانی که با فروش فاضلاب به کشاورز به آن دامن میزنند، برخورد شود.
انفعال مسئولان در برابر سوختن ۸۰۰ هکتار جنگل گلستان
بار دیگر ۸۰۰ هکتار از اراضی پارک ملی گلستان طعمه آتش شد. بار دیگر مسئولان شکارچیان غیرمجاز را عامل شروع آتشسوزی معرفی میکنند و کمبود تجهیزات را علت گسترش و مهار دیرهنگام آن.
تازهترین مورد آتشسوزی در جنگلها و مراتع استان گلستان عصر روز یکشنبه، ۱۹ مرداد گزارش شد.
کانون ابتدایی آتش در منطقه "دیوارکجی واقع در ارتفاعات آبشار آقسو تنگه گل" بوده است.
الهه موسوی، مشاور مدیر کل حفاظت محیط زیست استان گلستان روز دوشنبه، به خبرگزاری مهر گفت: «۲۰۰ هکتار از اراضی منطقه دیوارکجی تاکنون طعمه حریق شده و آتشسوزی همچنان ادامه دارد.»
در روزهای بعدی و تا زمانی که ماموران موفق به مهار نسبی آتش شدند، چهار برابر این مساحت طعمه حریق شده بود. موسوی میگوید، سازمان محیط زیست استان با شروع آتشسوزی از تهران درخواست اعزام بالگردهای آتشنشانی کرده، اما به رغم موافقت با این درخواست هنوز بالگردی به محل نرسیده است.
کمبود نیرو، کمبود تجهیزات
وبسایت "خبرآنلاین" روز پنجشنبه (۱۴ اوت/ ۲۳ مرداد) از قول اسماعیل مهاجر، مدیر کل حفاظت محیط زیست استان گلستان نوشت، به رغم هماهنگیهای انجامشده میان این سازمان و اداره کل استان با ستاد بحران کشور و قولی که این ستاد داده بود، بالگرد به موقع به محل اعزام نشد.
به گفتهی مهارجر، بالگردهایی هم که سرانجام به محل اعزام شدند "بالگردهای هلال احمر بودند که توانایی اطفای حریق از آسمان جنگل را نداشتند".
مهاجر گفت: «محیطبانان و گروههای امدادی مردم، اعضای سازمان منابع طبیعی و هلال احمر بودند که با دست خالی به اطفای حریق میپرداختند؛ این عملیات صدماتی هم به این افراد وارد کرده است.»
کمبود بودجه، نیروی انسانی و تجهیزات از مسائلی هستند که همواره در هنگام بررسی علت وقوع چنین حوادثی مطرح میشوند.
مطابق استاندارهای جهانی هر هکتار فضای طبیعی حفاظت شده به یک محیطبان نیاز دارد. پارک ملی گلستان با ۹۲ هزار هکتار مساحت تنها ۴۳ نیرو در اختیار دارد که مهاجر میگوید تعدادی از آنها هم کارمندان اداری هستند.
گفته میشود آتش در جنگلهای گلستان تقریبا مهار شده اما با توجه به کمبود بارندگی در منطقه احتمال میرود با وزش باد شعلههای آتش دوباره زبانه بکشند.
«جنگلسوزی قابل پیشگیری است»
سوختن جنگلها و اراضی حفاظت شده منحصر به شمال ایران نیست. حدود یک ماه پیش (۲۱ تیر) نزدیک به ۲۰۰ هکتار از پارک ملی کرخه، از معدود زیستگاههای گوزن زرد ایرانی طعمه آتش شد.
به نوشتهی خبرآنلاین، آتشسوزی روزهای گذشته در گلستان نیز ششمین حادثه از این نوع در دو ماه گذشته بوده است.
حمید رضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست عامل آتشسوزیها در پارک ملی گلستان را انسانی میداند و آنها را به دو دسته سهوی و عمدی تقسیم میکند.
مشاور سازمان محیط زیست استان گلستان احتمال میدهد که آتشسوزی چند روز گذشته در مناطق حفاظت شده این استان عمدی و کار شکارچیان غیرمجاز باشد.
موسوی گفت: «این منطقه محل تردد مسافران نیست و پیشبینی میشود این آتشسوزی تنها توسط شکارچیان غیرمجاز به جهت انتقام از [سازمان] محیط زیست صورت گرفته باشد، زیرا سازمان دست آنها را برای شکار در این مناطق کوتاه کرده است.»
روز گذشته (۲۲ مرداد) فراکسیون "محیط زیست و توسعه پایدار" مجلس شورای اسلامی نیز به بررسی گزارش آتشسوزی در جنگلها پرداخت و خواستار تشکیل یک ستاد مرکزی برای مقابله با این وقایع با همکاری دولت شد.
موید حسینیصدر، سخنگوی فراکسیون ضمن انتقاد از نبود تجهیزات کافی برای مهار آتشسوزی جنگل گلستان به سایت خبری مجلس گفت: «عوامل متعددی چون خشکسالی٬ غفلت مردم و همچنین حضور شکارچیان در جنگل منجر به آتشسوزی در جنگلها میشود که با اقدامات به موقع تمامی این موارد قابل پیشگیری است.»
آبیاری 2 هزار زمین زراعی در تهران با فاضلاب!
به گزارش روزنامه شهروند، ورامین، شهرری و به طورکلی جنوب شهر تهران، سرشار است از مزارعی که با آب فاضلاب آبیاری میشوند؛ فاضلابی که حاوی انواع فلزات آلی است و سرطان بیماریهای تنفسی، کلیوی و انواع مسمومیتها را همراه دارد. خطرات استفاده از آب فاضلاب در شرایطی است که گفته میشود پیش از این، درسال ٨٩، ٨هزار هکتار زمین کشاورزی با فاضلاب آبیاری میشد که حالا عدد آن به ٢هزار هکتار کاهش پیدا کرده.
سروش مدبری، مدیر سابق دفتر آب و خاک سازمان حفاظت از محیطزیست، آماری را که از میزان زمینهای زراعی آبیاریشده با فاضلاب اعلام میشود بیش از اینها میداند. به گفته او، میزان زمینهایی که با آب فاضلاب آبیاری میشود نهتنها در تهران که در کل کشور بیش از اینهاست. به طوریکه نزدیک به دوهزار هکتار از این زمینها در جنوب تهران، شهرری و ورامین متمرکز شده است.
مدبری در توضیح بیشتر میگوید: «این وضع در تمام کلانشهرها دیده میشود، حتی خیلی از شهرهای کوچک هستند که مزارع کشاورزیشان با آب فاضلاب آبیاری میشود و اصلا مشخص نیست که چرا وزارت بهداشت با اینها برخورد نمیکند.» براساس اعلام او، درحال حاضر، در جنوب تهران سبزیجات و محصولات صیفی با آب فاضلاب آبیاری میشوند؛ فاضلابی که سرشار از آلایندههاست.
سرطان، بیماری کلیوی و تنفسی حاصل آبیاری با فاضلاب
او به بیماریهایی که از طریق فاضلاب به مصرفکنندگان منتقل میشود اشاره میکند. «هر کدام از این آلایندهها، یک بیماری را منتقل میکنند، برای نمونه آرسنیک، بیماری کلیوی، کادمیوم، مسمومیت، کروم و جیوه، بیماریهای دستگاه تنفسی و... را ایجاد میکنند، حتی برخی از این آلایندهها خاصیت سرطانزایی دارند.» میزان آلایندگی در این سبزیجات به اندازهای است که با کلرزنی و میکروبکشی که در منازل انجام میشود، از بین نمیروند.
در آب و منابع طبیعی به خط قرمزهای خطرناک رسیدیم
نایب رییس دوم کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی گفت: بی توجهی به منابع آب، خاک، جنگل ها، مراتع و منابع ژنتیکی گیاهی سبب شده تا در این موضوعات به خط قرمزهای خطرناک برسیم.
«غلامرضا نوری قزلجه» در نطق میان دستور جلسه علنی روز سه شنبه مجلس به بحران آب در کشور اشاره کرد و افزود: در موضوع مصرف آب باید گفت که ما از اسراف کارترین مردم دنیا هستیم و بیش از دو برابر میانگین جهانی از منابع تجدید شونده خود استفاده می کنیم.
وی خاطر نشان کرد: حدود 25 درصد از منابع استاتیکی آب های کشور (آبی که نباید برداشت شود) را نیز خالی کردیم و این در حالی است که مسیر پیش رو یک مسیر توام با خشکسالی ها و کاهش سرانه آب کشور حداقل برای 20 سال آینده است.
نایب رییس دوم کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی کشور تاکید کرد: در موضوع خاک نیز سرعت فرسایش ها خاک در کشور دو برابر متوسط جهانی است و شاید دردناک تر از آن، تغییر کاربری هایی است که به شدت بر روی زمین های کشاورزی که بسیار محدود است، انجام می گیرد.
نماینده مردم بستان آباد در مجلس افزود: روزانه بخشی از مساحت زمین هایی که قرار است برای ما امنیت غذایی را تامین کنند، از دسترس تولید و فعالیت های کشاورزی خارج می شوند.
نوری تاکید کرد: آیا از خود پرسیده ایم که به کجا می رویم؛ چه چیزی را هدف گرفته ایم؟ آیا دشمنان این مرز و بوم را هدف گرفته ایم؟ آیا رهایی از وابستگی از دیگران را هدف گرفتیم و یا سرزمین خود و آینده خودمان و فرزندانمان را هدف گرفته ایم که این گونه بر منابع طبیعی و آب و خاک این کشور می تازیم.
نایب رییس دوم کمیسیون کشاورزی اضافه کرد: در موضوع مراتع و جنگل ها وضعیت قابل قبولی نداریم که آثار همه ناسپاسی ها و ناشکری ها را همین امروز هم به شکل سیلاب های ویرانگر، خشکیدن تالابها و دریاچه ها و وخامت اوضاع زیست محیطی می بینیم.
مشاور سازمان محیط زیست: آتش سوزی اخیر جنگل گلستان کاملا عمدی است
«بر اساس تحقیقات انجام شده در ساعت یک و نیم نصف شب چند نفر از شکارچیان مشهور روستاهای اطراف که پروندههای مختلفی نیز در دادگاه دارند، جنگل را آتش میزنند تا محیطبانان را به این آتشسوزی مشغول کنند
و به شکار بپردازند.»
مشاور سازمان حفاظت محیط زیست در امور محیط طبیعی اظهار کرد که بر اساس شواهد به دست آمده، آتش سوزی جنگل گلستان عمدی بوده و به دست شکارچیان صورت گرفته است.
اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیط زیست در گفتگو با خبرنگار ایلنا در مورد آتش سوزیهای اخیر جنگل ملی گلستان گفت: آتشسوزیهای جنگل گلستان قطعا عمدی بوده و به دلیل عوامل انسانی رخ داده است.
وی افزود: بر اساس تحقیقات انجام شده، در ساعت یک و نیم نصف شب چند نفر از شکارچیان مشهور روستاهای اطراف که برخی از آنها پروندههای مختلفی نیز در دادگاه دارند، جنگل را آتش میزنند تا محیطبانان را به این آتشسوزی مشغول کنند و به شکار بپردازند.
مشاور سازمان حفاظت محیط زیست در امور محیط طبیعی ادامه داد: پس از بررسیهای انجام شده و بازرسی از خانه شکارچیان مظنون، تعدادی لاشه جدید شکار در خانه آنها پیدا شده است.
کهرم اظهار کرد: این افراد بنا بر گفته خودشان این تفکر را دارند که پارک ملی گلستان سرزمین آبا و اجدادی و ارثیه پدری آنهاست و سازمان محیط زیست این جنگل را از تسلط آنان خارج کرده، بنابراین درصدد قانون شکنی و مقابله با این سازمان بر میآیند.
یک فعال کارگری:
شیوع بیماری های پوستی و ریوی میان کارگران استان خوزستان
آلودگی های حاصل از مواد نفتی وپتروشیمی در استان خوزستان بویژه در آبادان به حدی رسیده است که عموم مردم بویژه کارگران به بسیاری از بیماری های ناشناخته پوستی ریوی مبتلا شده اند.
یک فعال کارگری در استان خوزستان از شیوع بیماری های پوستی و ریوی در بین کارگران این استان بدلیل وجود پدیده ریزگردها و سایر مواد آلوده کننده زیست محیطی انتقاد کرد.
«مصطفی نظری»، نماینده کانون شورای اسلامی کار شهرهای آبادان، بندر امام و اروند رود در این باره به ایلنا گفت: آلودگی های حاصل از مواد نفتی و پتروشیمی در استان خوزستان بویژه در آبادان به حدی رسیده است که عموم مردم بویژه کارگران به بسیاری از بیماری های ناشناخته پوستی و ریوی مبتلا شده اند.
وی با بیان اینکه علاوه بر آلودگی هوا، منابع زیر زمینی آب آشامیدنی خوزستان به شدت آلوده به مواد نفتی و شیمیایی است، افزود: وجود پدیده ریز گردها در بسیاری از شهرهای استان خوزستان همانند اهواز و آبادان به تهدیدی برای سلامت مردم تبدیل شده است.
به گفته وی، این شرایط برای ساکنان استان خوزستان که اکثریت آنان کارگران شاغل در واحد های پتروشیمی و پالایشگاهی هستند بسیار نگران کننده و هزینه بر شده است.
نظری مدعی شد: افزایش هزینهای درمان درخانوارهای کم در آمد به حدی رسیده است که شرایط تامین مایحتاج روزمره زندگی را بر آنان سخت کرده است.
این فعال کارگری در این خصوص اضافه کرد: به گفته پزشکان متخصص، بیماریهای قلبی و عروقی، امراض انسدادی مزمن ریه، آسم و آلرژی، افسردگی و اضطراب از دیگر بیماریهای گریبانگیر مردم این مناطق است.
وی با بیان اینکه کارگران هیچ نقشی در ایجاد آلودگی و یا ابتلا به عوارض آن ندارند در خاتمه اظهار کرد: به طور متوسط هر خانوار کارگری ماهانه مبلغ ۲۵۰ هزار تومان از در آمد خود را هزینه درمان بیماریهای ناشی از آلودگی هوایی میکند.
مرگ هزاران ماهی در رودخانه هیرمند
روز گذشته(چهارشنبه) در حالی گزارش نهایی دلایل مرگ دو میلیون ماهی در سد فشافویه تهران در مجلس شورای اسلامی قرائت شد که هزاران ماهی در رودخانه نهراب زابل به دلایل مختلف تلف شدند.
آفتاب: این رودخانه منشعب شده از شاخه اصلی رودخانه هیرمند است و پس از دو شاخه شدن در محل «کنگ مزار» و روستای «کول» از طریق کانال «فضل آب» و «لورگ باغ» در نهایت به دو بخش مختلف تالاب هامون می ریزد.
مرگ هزاران ماهی که در شاخه اصلی «نهراب» و قبل از روستای کنگ مزار مشاهده شده تنها بخشی از یک ماجرای تلخ زیست محیطی است. یک پایگاه خبری محلی (زهک آنلاین) نیز در گزارشی از مرگ میلیون ها بچه ماهی در رودخانه اصلی هیرمند خبر داده و نوشته که «بی تدبیری و بی مسئولیتی مسئولین مربوطه باعث شده است که در موقع نامناسب آب رودخانه بسته شود و با توجه به تعداد زیاد بچه ماهی ها و حجم کم آب و همچنین گرمای شدید هوا چنین اتفاقی رخ دهد».
مدیرکل محیط زیست سیستان و بلوچستان نیز در گفتگو با ایلنا گفته که «ورود آب به زمین های کشاورزی موجب افت آب رودخانه شده و در نهایت گرمای شدید هوا سبب تلف شدن ماهی ها شده است.»
خسرو افسری همچنین از سوی دیگر احتمال داده است: «کم شدن آب در منطقه و رسوبات زیاد آب هم می تواند سبب مرگ این مقدار ماهی و بچه ماهی شود».
مدیرکل محیط زیست سیستان و بلوچستان همچنین در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا مبنی بر اینکه «آیا احتمال دارد مرگ ماهی ها به دلیل رها سازی فاضلاب بخشی از شهر زهک به رودخانه هیرمند باشد»، گفت: «نمی تواند به این دلیل باشد، این مقدار کم فاضلاب با توجه به حجم آب زیادی که در جریان رودخانه است، نمی تواند عامل مرگ ماهی ها باشد»
وی در ادامه با بیان اینکه ورودی فاضلاب به رودخانه هیرمند باید بررسی شود، از اعلام میزان ورود این فاضلاب به رودخانه هیرمند خودداری کرد.
فاضلاب شهری زهک چند سالی است محیط زیست و زندگی انسانی را آلوده می کند، حالا اما به نظر عامل قتل و عام هزاران ماهی و میلیون ها بچه ماهی در رودخانه هیرمند شده است، این رودخانه که منبع تامین آب شرب و کشاورزی سیستان و زاهدان نیز است، بجز محیط زیست، بیش از یک میلیون نفر انسان نیز به آن وابستگی اقتصادی و حیاتی دارند.
جریان ورودی آب هیرمند که از اواخر سال گذشته آغاز شده، صید و صیادی را در منطقه رونق بخشیده است. به گفته «قورزاهی» یکی از اهالی شهرک علی اکبر شهرستان هامون، صیادان منطقه اکنون روزی 70 تا 100 کیلو ماهی می گیرند و هر کیلو ماهی را 2000 تومان می فروشند. وی همچنین گفته که هر صیادی که از ابتدای امسال تا حالا تورماهی گیری داشته، دو میلیون تومانی سود کرده است.
درست در ادامه شاخه منحرف شده از نهراب به سمت روستای «لورگ باغ» و در نهایت تالاب، «کوهکن» یکی از اهالی منطقه در گفتگو با خبرنگار ما از اضافه شدن فاضلاب به رودخانه شهر هم خبر داده و از مسئولین خواسته تا این موضوع را بررسی کنند.
همچنین، مدیرکل محیطی زیست سیستان و بلوچستان همچنین وعده کرده که شخصاً فردا به منطقه سیستان سفر می کند و موضوع را برسی خواهد کرد. احمد علی کیخا معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست نیز که به عمق فاجعه پی برده در تماسی تلفنی با مسئولین محلی از ابعاد این ماجرا باخبر شده است.
تالاب هامون که همواره مشکلات زیادی پیش رو داشته و دارد، اینک با مشکل تازه ای روبه رو شده است. مشکلی که جریان آب هیرمند، فاضلاب را هر چند به گفته «افسری» اندک به تالاب هدایت می کند.
به گزارش ایلنا، با گرم شدن هوا تا 50 درجه سانتیگراد و افزایش میزان تبخیر آب، به گفته کارشناسان تالاب خیلی زنده بماند تا 10، 15روز دیگر خشک می شود، البته تا کنون بخش زیادی از آن خشک شده و تنها بخش های کوچکی که مدیریت می شوند، جان دارد.
«فاضلاب ۵۵ درصد تهران وارد آبهای زیرزمینی میشود»
رئیس ستاد محیط زیست شهرداری با اشاره به منابع آلودگیهای گوناگون در تهران گفت که بیش از نیمی از پایتخت شبکه فاضلاب ندارد. کم آبی و احتمال جیرهبندی آب از دیگر مشکلات تهران عنوان شده است.
فرودگاه مهرآباد، خودروهای فرسوده و پرمصرف، صنایع آلاینده در نزدیکی شهر، کمآبی در کنار مصرف بیرویه و هدر رفتن آب، ازدحام و آلودگی هوا، ... اینها برخی از مهمترین مشکلات پایتخت ایران هستند.
کلانشهر تهران با این مشکلات و دهها مشکل کوچک و بزرگ دیگر روبروست و هر رویداد غیر منتظره طبیعی مانند بارندگی شدید یا توفانهای چند روز گذشته، ضعف زیرساختهای لازم برای چنین شهری را آشکارتر میکند.
مشاور شهردار و رئیس ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران میگوید ۵۵ درصد تهران شبکه فاضلاب ندارند و فاضلاب تولید شده توسط شهروندان به سفره آبهای زیرزمینی نفوذ میکند.
کمآبی و هدر دادن آب
به گزارش خبرگزاری ایلنا محمد شاعری شنبه، ۱۷ خرداد در یک نشست خبری گفت: «فاضلاب غیر بهداشتی شهرک "آتیساز" تهران در درکه تخلیه میشود و فاضلاب خدماتی محدوده فرحزاد نیز متاسفانه به دلیل نبود سیستم فاضلاب به دره فرحزاد ریخته میشود.»
پایتخت ایران در حالی امکان تصفیه و بازیافت نیمی از فاضلاب شهر را از دست میدهد که به گفتهی مسئولان سران مصرف روزانه آب برای هر تهرانی ۲۵۰ لیتر در روز و نزدیک به صد لیتر بیشتر از متوسط کشورهای اروپایی است.
به گفتهی شاعری این در حالی است که ۷۰ درصد از آب تصفیه شده نیز به دلیل فرسودگی شبکه و استفاده بیرویه هدر میرود. او هشدار میدهد که "اگر مدیریت مصرف نداشته باشیم قطعا با جیرهبندی آب مواجه میشویم."
به گزارش ایلنا مشاور محیط زیست شهردار تهران با اشاره به این که تلفات آب در ایران سه برابر استاندارد جهانی است گفت: «اگر نتوانیم مشکل آب را در تهران حل کنیم چه بسا نظریه انتقال آب از خلیج فارس و دریای خزر برای تهران نیز مطرح شود و من موافق آن هستم.»
یکی دیگر از معضلات تهران آلودگی هواست که بخش اصلی آن به خودروهای فرسوده و غیراستاندارد نسبت داده میشود. مشاور شهردار ۳۰ درصد از آلودگی تهران را ناشی از فعالیت صنایع آلاینده در نزدیکی شهر عنوان میکند.
تهران در محاصره صنایع آلاینده
مطابق قانون واحدهای صنعتی آلاینده اجازه ندارند در شعاع ۱۲۰ کیلومتری کلانشهرها فعالیت کنند. شاعری میگوید در این محدوده ۱۷ هزار واحد آلاینده به طور غیرقانونی مستقر هستند.
فرودگاه مهرآباد نیز که مسئولان سالهاست وعده بستن آن را میدهند یکی از عاملهای آلودگی صوتی و هوا در تهران به شمار میرود.
رئیس ستاد محیط زیست شهرداری با اشاره به کهنه و فرسوده بودن ناوگان هواپیمایی کشور خاطر نشان کرد، نشست و برخاستن هر یک از این هواپیماها تا سه هزار برابر یک خودرو آلودگی ایجاد میکند.
در حال حاضر از فرودگاه مهرآباد برای پروازهای داخلی، پروازهای دیپلماتیک، اورژانسی، پرواز حجاج و مواردی از این دست استفاده میشود.
مطابق برنامه قرار بود فرودگاه مهرآباد فقط به پروازهای دیپلماتیک اختصاص داشته باشد و بقیه پروازهای آن به فرودگاه "امام خمینی" منتقل شود. این فرودگاه حدود ده سال پس از آغاز بهرهبرداری از آن، از امکانات و باندهای کافی برای نشستن و برخاستن تمام پروازها برخوردار نیست.
دیوان محاسبات دی ماه سال پیش در گزارشی به تخلفهای مالی گسترده و سوءمدیریت در پروژه احداث "فرودگاه امام خمینی"، از جمله نقص در جانمایی و ساخت برج مراقبت و کاستیهای فراوان در ساخت باندهای فرودگاه پرداخته کرده است.
حمله خشونتبار پلیس به تجمع حامیان محیط زیست در اصفهان
جرس: گردهمایی و زنجیره انسانی بیش از پانصد نفر از فعالان محیط زیست اصفهان در محوطه خشک شده زاینده رود، با دخالت پلیس و حمله ماموران لباس شخصی، به ضرب و شتم شدید و بازداشت برخی از حاضران منجر شد.
به نوشته وبسایت گفتوگو نیوز، علیرغم تجمع آرام که بدون حمل پلاکارد و یا حتی سر دادن شعار برگزار شده بود، پلیس از ساعات اولیه تجمع، سعی در متفرق کردن مردم داشت.
سایت محلی صاحبنیوز نیز با اظهار شگفتی از میزان خشونت پلیس در برخورد با این تجمع، در گزارشی میدانی به شرح آنچه روز جمعه اتفاق افتاد، پرداخته است:
مقارن ساعت ۹ صبح روز جمعه تعدادی از فعالان محیط زیست و دوست داران اصفهان با اجتماع خود در فاصله پل های تاریخی سی و سه پل تا خواجو در حمایت از زایندهرود و برای رفع مشکلات خشکسالی زنجیره انسانی تشکیل دادند.
در این گردهمایی که به صورت خودجوش و مردمی و از طریق پیامک و دعوت در فضای مجازی شکل گرفته بود، بیش از پانصد نفر از فعالان محیط زیستی و اجتماعی اصفهان و نیز تعدادی از فعالان کشاورزی اصفهان حضور داشتند.
رفتهرفته تا ساعت ۱۱ صبح بر تعداد اجتماعکنندگان افزوده شد و علیرغم اینکه این افراد بدون حمل پلاکارد وسر دادن شعار جمع شده بودند، از ابتدا پلیس سعی در متفرق کردن مردمی داشت که با سر دادن صلوات قصد نداشتن محل را ترک کنند.
در بین جمعیت اقشار مختلف مردم، از پیر و جوان و زن و مرد و کودک حضور داشتند و اکثرا مدعی بودند که قصد انجام کار سیاسی ندارند و تنها برای هم افزایی و یادآوری مشکلاتی که از خشکی زاینده رود گریبانگیر مردم شده به مسئولین اینجا جمع شدند.
یک جوان ۲۳ ساله مهندس معدن گفت: «نمی دانستیم برای دفاع از محیط زیست و رنجی که به مردم رسیده هم باید مجوز گرفت و تنها با پیامکی که برایمان آمد به محل آمدیم و فکر می کردیم اجتماع از طرف مدیران استان سامان دهی شده است.»
مشاهدات حکایت از تذکر ابتدایی مأموران انتظامی به مردم دارد که ناگهان به حملات شدید عدهای مأمور در لباس شخصی و نظامی تبدیل شد که از سمت میدان انقلاب و نیز هتل پل به جمعیتی که با فاصله ۲۰۰ متر از سیوسهپل جمع شده بودند یورش بردند که این حملات منجر به زخمی شدن ۲ نفر شد که با آمبولانس منتقل شدند، همچنین حدود ۷ تا ۱۰ نفر از اجتماعکنندگان پس از ضرب و شتم شدید دستگیر و توسط خودروهای انتظامی منتقل شدند.
در میان درگیری زنانی قابل مشاهده بودند که با حمله پلیس چادر از سرشان افتاده بود و حتی مأمورین به مرد ۴۵ سالهای که کودک به دوشش بود نیز امان ندادند و با باتوم وی را ضرب و شتم کردند به صورتی که کودک از بغلش بر زمین افتاد.
تعداد کثیری از مردم هم با شکلگیری این درگیری که حدود ۲۰ دقیقه به طول انجامید از فراز سیوسهپل و در بوستان های اطراف به نظاره این درگیری میپرداختند، همچنین پلیس به ضبط دوربین یکی از عکاسان و نیز موبایلهایی که از درگیری ها تصویر گرفته بودند، اقدام کرد.
گفتنی است اکثر خانم های اجتماعکننده محجبه بودند و پلاکارد یا نشان خاص و یا مشخصهای که بیانکننده ماهیت حزبی و گروهی جریان باشد در بین افراد و این اجتماع دیده نشد.
پ. مستاجران می گوید: «در استان های همجوار حمایت شایانی از اجتماع مردم در خصوص خشکسالی و مشکلات آبی شده و حتی در آن اجتماعات علیه اصفهان شعار دادند، ولی اینجا مدیران ما علاوه بر حمایت نکردن با این مسایل هم برخورد می کنند.»
پیرزن حدوداً ۶۰ سالهای هم که روی پلههای خالی از آب، کنار دهنه سی و سه پل نشسته بود، گفت: «آمدم دعا کنم که خدا به مسئولین برای بازگرداندن آب به رودخانه کمک کند».
وی درحالیکه کتاب مفاتیحش را نشان میداد، افزود: «اینها که اینجا هستند با کسی خصومت ندارند، ولی پلیس از ما میخواهد که اینجا را ترک کنیم و من گفتم تا مسئولین نیایند تکان نمیخورم».
یک عکاس و خبرنگار رسانهای که نخواست نامش فاش شود، از ضبط دوربین عکاسی و ضرب و شتم خود سخن گفت.
گفتنی است پلیس با متفرق کردن اجتماعکنندگان با الفاظی نظیر ضد انقلاب و منافق و برخی الفاظ دیگر جمع مذکور را خطاب قراردادند. یکی از نیروهای انتظامی حاضر مدعی سازماندهی این جمعیت برای ایجاد آشوب و ناامنی بوده و مدعی بود هدف این قشر سیاسی است نه حل مشکلات و ما باید با اجتماع بی مجوز برخورد کنیم.
پیگیری های مکرر خبرنگار ما با مسئولین نیروی انتظامی از جمله معاون نیروی انتظامی استان (سرهنگ حسین زاده) که در محل درگیری نیز حاضر بود، بینتیجه مانده و تا این ساعت، پیگیری از واحد اطلاعرسانی و رسانهای نیروی انتظامی (سرگرد صادقیان) نتیجهبخش نبوده و این مسئولین نیروی انتظامی استان اصفهان علیرغم اینکه قرار بود با تماس اطلاعات لازم را به رسانهها برسانند تا پاسی از شب اقدام نکردند و در تماس های آخر بیان کردند: نیروی انتظامی بعداً اطلاعیه صادر کرده و خبر میدهد ولی این اجتماع و برخورد نیروی انتظامی با افراد را انکار نکردند.
هشدار نسبت به وقوع طوفان در 21 استان
معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور ضمن تشریح آخرین وضعیت طوفان روز گذشته پایتخت نسبت به وقوع طوفان مشابه در 21 استان کشور طی امروز و فردا هشدار داد.
آفتاب: مرتضی اکبرپور در گفت وگو با ایسنا، در این باره گفت: نسبت به طوفان روز گذشته تهران از قبل اطلاعیه داده بودیم و پیش بینی میکنیم این وضعیت طی امروز و فردا ادامه داشته باشد.
اکبرپور نسبت به بروز طوفان در 21 استان کشور هشدار داد و گفت: براین اساس پیش بینی میشود که طی امروز و فردا در استان های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، گیلان، مازندران، گلستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، سمنان، زنجان، قزوین، تهران، البرز، قم، مرکزی، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویر احمد، یزد و کرمان، طوفانی مانند طوفان روز گذشته پایتخت رخ دهد که البته ممکن است شدت آن کمتر باشد.
وی افزود: علاوه بر طوفان در استانهای آذربایجان غربی و شرقی، اردبیل، گلستان، مازندران، گیلان، سمنان و دامنههای البرز و جنوب استان خراسان رضوی بارش رگبار نیز پیش بینی شده که همین موضوع احتمال وقوع سیلاب در دهانه رودخانهها را تشدید میکند.
معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور اضافه کرد: بر همین اساس به ساکنان این استانها و ساکنان حاشیه رودها و ارتفاعات توصیه میکنیم که از تردد غیرضروری در شهر خودداری کرده و از توقف در ارتفاعات، تراس و بالکن ساختمانها و حاشیه رودها جدا خودداری کنند.
58 مجروح در طوفان دیروز پایتخت
اکبرپور آخرین وضعیت کشته و مجروح شدگان طوفان دیروز پایتخت را نیز تشریح کرد و گفت: براین اساس 5 تن جان خود را از دست دادهاند و 58 نفر نیز مجروح شدهاند که حال 3 نفر از آنان وخیم گزارش شده است.
وی پرتاب اشیا، سقوط اجسام، از دست دادن تعادل به دلیل سقوط داربست و ... را علت بروز این حوادث اعلام کرد و گفت: نمیتوان در پایتخت نقطهای را به عنوان نقطه حادثه خیز اعلام کرد چرا که طوفان تقریبا تمام شهر را در بر گرفته بود و کشته شده های ما نیز نشانگر همین موضوع است.
معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور با بیان اینکه خسارت های ناشی از این طوفان هنوز اعلام نشده و تیم های ارزیاب با کمک عوامل مدیریت بحران شهرداری در حال بررسی آن هستند، گفت: درباره خسارت هایی که به خودروهای سواری و ... وارد شده نیز تدابیری اتخاذ خواهد شد و آن وسایلی که دارای بیمه بودهاند خسارت خود را از بیمه خواهند گرفت و وسایلی که بیمه نداشته اند خسارتشان از سوی مدیریت بحران پرداخت شده و تسهیلاتی در اختیارشان قرار خواهد گرفت.
اکبرپور بار دیگر از شهروندان خواست در این دو روز از تردد غیرضروری و حضور در ارتفاعات و حاشیه رودها خودداری کنند و گفت : طی امروز و فردا نیروهای مدیریت بحران و تمامی دستگاه های امدادی در آماده باش کامل هستند.
وزش طوفان در پایتخت با شدت کمتر از روز گذشته
همچنین احد وظیفه مدیر پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی کشور با اشاره به اینکه وزش طوفان در پایتخت با شدت کمتر از روز گذشته طی امروز و فردا ادامه مییابد گفت: این شرایط را اکثرا در ساعات بعداز ظهر شاهد خواهیم بود.
احد وظیفه در گفتوگو با خبرنگار «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به طوفان روز گذشته در پایتخت افزود: کل زمان رخداد این طوفان حدود 15 دقیقه بوده و سرعت حدود 120 کیلومتر بر ساعت آن برای دقایقی ثبت شده است.
وی با اشاره به نقشههای پیشیابی هواشناسی گفت: بر این اساس در روز سه شنبه در استان های آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل،گیلان، قزوین، البرز، تهران، قم، مرکزی، اصفهان، شمال سمنان و مازندران و گلستان و در روز چهارشنبه در استانهای گیلان، مازندران، تهران، سمنان، گلستان، خراسان شمالی،خراسان رضوی و خراسان جنوبی بارش شدید باران، رگبار و رعد و برق و وزش باد شدید پیشبینی میشود لذا سیلابی شدن رودخانه ها و آب گرفتگی معابر عمومی و کاهش دید به سبب گرد و خاک نیز در این مناطق انتظار میرود.
وی توصیه کرد که اقدامات لازم برای پیشگیری از خسارات احتمالی ناشی از بارش رگباری شدید، رعد و برق و وزش باد شدید در استانهای یاد شده درنظر گرفته شود و از توقف در بستر و حاشیه رودخانهها اجتناب شود.
وی با اشاره به آخرین اطلاعات دریافتی از سطح زمین گفت: در لحظه مخابره این خبر شدت وزش باد در فرودگاه امام خمینی 50 کیلومتر بر ساعت است که بیشترین شدت وزش باد ثبت شده در استان تهران است.
گفتنی است، در ساعت 10 صبح امروز کارشناسان سازمان هواشناسی در تماسی با ایسنا نسبت به رخداد طوفان تا نیم ساعت دیگر در پایتخت هشدار داده بودند.
یک مقام مسئول آلمانی:
نجات زایندهرود به آلمانیها سپرده شد
مدیرکل توسعه پایدار، تغییر آب و هوا و انرژی وزارت علوم و تحقیقات آلمان با اعلام اینکه احیای زاینده رود به شرکتهای آلمانی سپرده شده است، گفت: درصدد اتخاذ تدابیری برای احیای این رودخانه هستیم.
به گزارش خبرنگار مهر، "یوهانس کراوس" مدیرکل توسعه پایدار، تغییر آب و هوا و انرژی وزارت علوم و تحقیقات جمهوری فدرال آلمان در اصفهان گفت: احیای رودخانه زاینده رود برای وزارت علوم و تحقیقات آلمان بسیار حایز اهمیت است.
وی افزود: وزارت علوم و تحقیقات آلمان پروژههای بسیاری در بخش آب و فاضلاب در سطح بین المللی در دستور کار دارد، این در حالی است که احیای زاینده رود برای محققان آلمانی بسیار قابل توجه است.
کراوس با بیان اینکه در ایران بسیاری از صنعتگران، کشاورزان و کارشناسان دغدغه احیای زاینده رود را دارند، اعلام کرد: یکی از عواملی که منجر شد محققان آلمانی درصدد تدابیری جهت احیای زاینده رود برآیند، دغدغه و ایده پردازی است که بسیاری از اقشار مختلف درباره احیای زاینده رود دارند و این رویداد منجر شد آلمانی ها با جدیت این پروژه را دنبال کنند.
مدیرکل توسعه پایدار وزارت علوم و تحقیقات آلمان سپس به همکاری دیرینه آلمان و ایران در زمینه اجرای پروژههای آب و فاضلاب اشاره کرد و گفت: در بسیاری از پروژههای بخش آب و فاضلاب، تبادل فناوری بین این دو کشور صورت گرفته است.
وی افزود: در زمان حاضر، محققان آلمانی بر روی روند تصفیه فاضلاب در ایران آزمایش هایی را در دستور کار قرار دادهاند که امیدواریم این آزمایش ها تاثیر به سزایی در ارتقای فرآیند تصفیه در ایران به همراه داشته باشد.
کراوس به مصرف بهینه آب در آلمان اشاره کرد و اظهارداشت: با توجه به میزان بارندگی در آلمان، از لحاظ منابع آبی این کشور با محدودیتی مواجه نیست اما مصرف سرانه آب در آلمان بسیار پایین است به طوری که نیازی به تبلیغ پیرامون مصرف بهینه آب در آلمان وجود ندارد.
مدیرکل توسعه پایدار وزارت علوم و تحقیقات آلمان دلیل این امر را قیمت بالای هر مترمکعب آب در این کشور خواند و تصریح کرد: در زمان حاضر، بابت هر مترمکعب آب و تصفیه هر مترمکعب فاضلاب رقمی معادل 5 یورو از مشترکان دریافت میشود و قیمت بالای آب خود عاملی شده که مردم در مصرف آب صرفه جویی کنند.
وی گفت: فرآیند تصفیه در تصفیه خانه شمال اصفهان با توجه به آزمایش هایی که در این تصفیه خانه صورت میگیرد و بازسازی فاز نخست این تصفیه خانه که موجب ارتقای فرآیند تصفیه شده است، بسیار مطلوب به نظر میرسد.
تشکیل زنجیره انسانی برای نجات باغ فرزانه شیراز
روز گذشته زنجیره انسانی دورتا دور باغ فرزانه شیراز در اعتراض به مصوبه شورای شهر در واپسین روزهای سال گذشته برای ساخت دو برج 25 طبقه در این باغ تشکیل شد و گروههای مختلف شهروندان خواستار لغو این مصوبه و جلوگیری از تخریب تنها ریه تنفسی مرکز شهر شیراز شدند.
به گزارش مهر، در روزهاي پایانی سال 1392، شهرداری شیراز تغيير کاربري و تفکيک باغِ فرزانه در خيابان زند شیراز را در قالب طرحی دوفوریتی به شوراي اسلامي شهر شيراز پیشنهاد داد و در تاریخ 24 اسفند همین سال یعنی در شلوغی روزهای پایانی سال، مصوبه آن برای تفکیک باغ بزرگ و تاریخی فرزانه (تنها یادآور چهارباغ صفوی) گرفته شد تا به جای فضای سبز شهری و در دسترس همگان، این باغ به 2 برج 25 طبقه بیشاخ و دم و ناهمخوان با بافت پیرامونی دگرگون شود. برجهایی که نه تنها گرهی از مشکلات این شهر و محور تاریخی و ارزشمند زند نمیگشایند، بلکه بر چالشهای زیستمحیطی و ترافیکی آن به شدت خواهند افزود.
آنطور که تشکل های زیست محیطی شهر شیراز می گویند سال گذشته، کلانشهر شیراز، با وجود همه مشکلات و چالشهای زیستمحیطی ، از دید وضعیت آب و هوایی در شرایطی مطلوب در میان دیگر کلانشهرها و مراکز استانهای کشور جای داشت و گزارش شد. البته این وضعیت، بدون شک مرهون فضای سبز و باغهای موجود در حاشیهها و داخل شهر شیراز است؛ اگر چه هر زمان، بحث باغ و نگهداری آن در فضای شهری شیراز به میان میآید، نخست باغهای قصردشت و پهنهی سبز و هر روز کمشوندهی آن در ذهن میآید، با این همه به هیچ روی نمیبایست از چند باغ انگشتشماری که در لابهلای بافت شهر هنوز نفس میکشند، چشم پوشید و آنها را به دست فراموشی و دلالان گوناگون دولتی و غیردولتی سپرد. باغهایی که بی هیچ چشمپوشی یا گزافهای، ریههای زنده و تلاشگر این شهرِ هستند.
اما این مصوبه که دلیل تصویب آن از سوی اعضای شورای شهر شیراز با استناد به گلایه استاندار فارس از نبود برجی درخور در مرکز شهر عنوان شده در همین ابتدای کار توسط گروههای مختلف مهندسان شهر سازی ، اساتید دانشگاههای مهماری و شهر سازی، تشکل های دانشجویی و حتی اساتید حوزه علمیه مورد نقد و اعتراض واقع شده است به گونه ای که جمعی از متخصصان گروه شهرسازی نظام مهندسی شیراز در این باره گفته اند: مسلماً گروههاي شهرسازی، عملکردِ يک شهردار و شهرساز را در تفکيک يک باغ آن هم در قلبِ شهر، تاييد نخواهند کرد. در سامانهی کنونی شهرداري شيراز که کوچکترين تصميمگيريها و دگرگونیها ميبايست داراي طرح توجيهي و طرحهاي انطباق (شهري و ساختمان) باشد، چنين طرح بزرگی با بازتابهای غيرِ قابلِ انکارِ زیستمحیطی و کالبدی، با کدام مباني نظري و از سوی کدام گروه یا شخصِ صاحبِ صلاحيت در حوزهی شهرسازي توجيه شده است.
اساتید دانشکده هنر و شهرسازی دانشگاه پیام نور شیراز هم با انتقاد از این مصوبه اعلام کرده اند در روزهای انتهایی سال و در تنگنای شب عید چه فوریتی در شهر وجود داشته که در جلسه فوقالعاده شبانهای و با تعجیل و قید دو فوریت و بدون بررسیهای کارشناسی متناسب با حساسیتهای این قبیل مداخلات، موضوع در شورا مطرح میشود و بعضی از اعضاء شورای شهر همانند یک فرزند از این مصوبه حمایت میکنند.
11تشکل های دانشجویی دانشگاه های شیراز نیز در بیانیه ای اعتراض خود را نسبت به مصوبه شورای شهر در خصوص احداث برج دوقلوی 25 طبقه در مرکز شهر اعلام کرده و و با استناد به سخنان نماینده ولی فقیه استان گفته اند: احداث مجتمع های تجاری اساساً سرمایه بری است نه سرمایه گذاری. فرد سرمایه گذار با پیش فروش کردن واحدها و بهره گیری از تسهیلات بانکی، برج تجاری را علم می کند و از ابتدا سرمایه اندکی از خودش را در این مسیر می گذارد. عموماً نیازهای خدماتی و رفاهی جامعه مانند فضاهای ورزشی، درمانی و غیره بر اساس نیاز جامعه طراحی و برنامه ریزی می شود؛ اما در مورد مجتمع های تجاری این مهم صدق نمی کند. فضاهای تجاری در شیراز شش برابر نیاز جامعه توسعه یافته و در واقع در جهت منافع مردم طراحی نشده است.
جنبش دانشجویی شهر شیراز با طرح این پرسش ها که با احداث برج های دوقلوی 25 طبقه چه کسی پاسخگوی تخریب باغی بزرگ در مرکز شهر خواهد بود؟ چه کسی پاسخگوی آلودگی بیش از پیش محیط زیست در هسته مرکزی شهر خواهد بود؟ چه کسی پاسخگوی ترافیک ناشی از ساخت دو برج 25طبقه در خیابان زند خواهد بود؟ پیشنهاد داده است: شهرداری شیراز باغ فرزانه را از مالک آن خریداری کرده و برای استفاده نسل های آتی آن را به پارک عمومی تبدیل کند.
نقد دیگری نیز از دیدگاه حمل و نقل و ترافیک شهری مطرح است .
انطور که محمد حسین حلیمی فعال دانشجویی و زیست محیطی به خبرنگار مهر می گوید: خیابان زند یکی از خیابان های پر ترافیک شهر شیراز است به گونه ای که حتی در مواردی طرح ترافیک در آن اجرا می شود بنابراین تبدیل این فضای سبز 21 هزار هکتاری که ریه تنفسی شهر محسوب می شود و تنها باغ موجود در مرکز شهر شیراز است به برج های آهنی بر مشکلات ترافیکی این منطقه افزوده و بار آلودگی در مرکز شهر را دو چندان می کند.
به گفته او ، مالک اراضی مورد نیاز برای ساخت این برج ها از سال 83 به دنبال ساخت یک برج 13 طبقه در باغ فرزانه بوده اما شهرداری شیراز با تهاتری که با مالک انجام داده پذیرفته است که به جای یک برج 13 طبقه دو برج 25 طبقه در این باغ ساخته شود یکی برای مالک و دیگری برای شهرداری یعنی به عبارتی خود شهرداری اقدام به فروش این باغ کرده است.
به اعقاد این فعال دانشجویی و زیست محیطی، اگرچه شهرداری و شورای شهر توجیه این مصوبه را افزایش درآمد زایی برای شهر عنوان می کنند اما بر اساس طرح تفضیلی شهر شیراز این اقدام خلاف قانون است.
حلیمی به زنجیره انسانی که روز گذشته دور تا دور باغ فرزانه شیراز برای لغو این مصوبه و جلوگیری از نابودی تنها فضای سبز موجود در مرکز شهر تشکیل شد اشاره می کند و می افزاید: به طور کلی این زنجیره که از گروههای مختلف شهروندان از اساتید ، دانشجویان و مهندسان شهر سازی و معماری تشکیل شده بود چند دلیل عمده برای مخالفت و اعتراض خود به این مصوبه عنوان کردند که در پی می آید:
اول اینکه خیابان زند غربی نیاز به یک پارک و فضای سبز یاد آور بافت تاریخی و باغی شهر و پارکینگ طبقاتی دارد .دوم اینکه تبدیل این مکان به کاربری تجاری، اداری و اقامتی نه تنها دردی از دردهای این منطقه مهم شهر را درمان نمیکند بلکه به تشدید درد آنهم به شکل فزایندهای منجر میشود و در کنار دلایل ذکر شده از لحاظ حقوقی نیز این مصوبه با اصول مطرح طرح جامع شهر همچنین طرح تفصیلی با رویکرد ساختاری راهبردی که در مراحل نهایی تصویب بوده مغایرت اساسی دارد. همچنین می توان به عدم سنخیت ارتفاع و تعداد طبقات و ناهمگونی با بافت پیرامونی هم اشاره کرد.
معالوصف مدتهاست مشاهده میشود بخشهایی از این باغ عامدا خشک شده تا زمینه اجرای چنین مصوبه ای فراهم شود و در بین آن به نوعی تفکیک با فنس و غیره صورت پذیرفته است. در حقیقت چنین مصوبهای راه را برای خاطیان باز کرده تا نه تنها با آنان برابر قانون برخورد نشود بلکه از سود سرشاری به قیمت نابودی این منطقه از شهر برخوردار شوند.
لذا انتظار میرود قبل از اینکه مصوبه شورا به کمیسیون ماده 5 جهت تصویب نهایی ارجاع شود اعضای شورای شهر شیراز که نمایندگان شهروندان بوده و باید از حقوق حقه شهروندان در جهت رفع معضلات و سهولت در زندگی شهری دفاع کنند، در مصوبه فوق تجدید نظر کرده و حتی به نظر می رسد با توجه به اهمیت این باغ و ریه تنفسی مرکز شهر شیراز لازم است شورای عالی معماری و شهر سازی ورود کرده و با لغو این مصوبه گامی در راستای جلوگیری از آلودگی هوای شهر شیراز که یکی از 8 کلان شهر برخوردار از هوای آلوده است بردارد.
تصویر ماهوارهای( نصف دریاچه ارومیه آبی شد)
معاون امور تالابهای دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست گفت: بر اساس جدیدترین تصاویر ماهوارهای 50 درصد مساحت دریاچه ارومیه آبدار شده است.
مسعود باقرزاده کریمی روز یکشنبه در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به تصاویر جدید ماهوارهای که هفته گذشته از سطح دریاچه ارومیه گرفته شده و توسط برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد منتشر شده است، دریاچه ارومیه هماکنون 50 درصد سطح دریاچه ارومیه آبدار شده است که عمق این آب کم است ولی بدین ترتیب باید گفت که حدود 3 میلیارد مترمکعب آب دارد که این حجم آب در مقایسه با 22 میلیارد مترمکعب میزان متوسط دراز مدت آن حدود 15 درصد است.
وی با بیان اینکه از نظر غلظت نمک نیز دریاچه ارومیه شرایط ویژهای دارد، گفت: در حال حاضر شوری آب 400 گرم در لیتر یعنی 2 برابر متوسط آن است به طوریکه این غلظت موجب میشود بلورهای نمک در سطح آب شکل میگیرند و باعث سنگینی آب میشود.
تصویر ماهوارهای دریاچه ارومیه به تاریخ 27 اردیبهشت 93 معاون امور تالابهای دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست شرایط فعلی دریاچه ارومیه را ناپایدار دانست و گفت: اگر جریانهای ورودی به دریاچه و بارندگی ادامه نداشته باشد این شرایط دوام نخواهد داشت.
وی در رابطه با برنامه نهایی عملیاتی نجات دریاچه ارومیه اظهار کرد: این برنامه تا اواسط خردادماه سال جاری شامل اقدامات کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت با اعتبارات و مسئولیتهای مشخص و میزان اثربخشی معین به دولت ارائه میشود.
معاون امور تالابهای دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست خاطرنشان کرد: در حال حاضر سعی میکنیم با جلوگیری از فعالیت سدها، رهاسازی بخشی از آب سدها و مدیریت به آن شرایط موجود را حفظ کنیم.
دریاچه ارومیه سالهاست به دلیل کاهش شدید حجم آب ورودی با بحران نابودی رو به روست و به طوری که اردیبهشت ماه سال جاری عیسی کلانتری - دبیر احیای دریاچه ارومیه با اشاره به این که تنها 7 درصد از آب دریاچه ارومیه باقی مانده است گفته بود که احیای این دریاچه 10 تا 12 سال طول میکشد.
وی تاکید کرده بود که در حال حاضر 75 درصد آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه، استفاده میشود و اگر بخواهیم 50 درصد آب حوضه دریاچه را صرفهجویی کنیم باید بر روی 5.3 میلیارد مترمکعب آب برنامهریزی داشته باشیم.
کلانتری با اذعان به این که در حال حاضر بالای پنج میلیارد متر مکعب آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه مورد بهرهبرداری قرار میگیرد خاطرنشان کرده بود که عمده مصرفکنندگان این حجم آب، کشاورزان منطقه هستند.
وی تاکید کرده بود که چالشها و معضلات خشک شدن دریاچه ارومیه جان 5 میلیون نفر در سه استان آدربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان را تهدید می کند و در حال حاضر می توان آثار سوء خشک شدن این سرمایه ملی را در تنفس کردن ریزگردهای نمک در تبریز و بالا رفتن میزان میانگین فشار خون در آذربایجان شرقی بیانگر آثار تخریبی و هر چند ادامه دار این پدیده خشکسالی است.
دریاچه ارومیه به عنوان بیستمین دریاچه بزرگ جهان با مساحتی حدود 483 هزار هکتار یکی از مهمترین و با ارزشترین اکوسیستمهای آبی و بزرگترین دریاچه داخلی ایران به شمار میآید که از سال 1354 در فهرست کنوانسیون حفاظت از تالابها (رامسر) ثبت شده است. دریاچه ارومیه و جزایر متعدد آن به لحاظ ویژگیهای منحصر به فرد اکولوژیکی از سال 1346 به عنوان منطقه حفاظت شده و از سال 1349 به عنوان پارک ملی مورد حفاظت قرار گرفته است.
این دریاچه از سال 1354 به عنوان ذخیرهگاه بیوسفر در برنامه انسان و کره مسکون سازمان یونسکو معرفی و در آن ثبت شده است و در سال 1354 دریاچه ارومیه و تعدادی از دریاچههای آب شیرین جنوبی آن به علت دارا بودن معیارهای جهانی کنوانسیون حفاظت از تالابها (رامسر 1971) در لیست تالابهای کنوانسیون قرار گرفته است و هم اکنون به دلیل مشکلات زیست محیطی در لیست فهرست تالابهای در معرض تغییرات شدید اکولوژیکی این کنوانسیون جهانی قرار دارد. به گفته کارشناسان بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی و سطحی که عمدتا با هدف گسترش فعالیتهای کشاورزی صورت میگیرد، کاهش نزولات آسمانی و ورودی صفر آب از رودخانههای حوضه آبخیز در کنار احداث سازههای سدی و احداث میانگذر ارومیه موجب شده که وضعیت این دریاچه بحرانی شود. حوضه آبریز دریاچه ارومیه با وسعتی معادل 51 هزار و 876 کیلومتر مربع در محدوده تقسیمات کشوری سه استان قرار دارد به شکلی که 51 درصد از حوضه در استان آذربایجان غربی، 39 در آذربایجان شرقی و 10 درصد در استان کردستان واقع است.
بحران نابودی جنگلهای ایران و عدم پاسخگوئی مسئولان
گزارشهای تکان دهنده از حال و روز جنگلهای ایران حاکی از آن است که در 50 سال اخیر دست کم یک سوم جنگلهای ایران نابود شده اند.
آمارهای دقیق از میزان نابودی جنگلها در دست نیست و گروهی از کارشناسان و فعالان محیط زیست مسئولان را به عدم ارائه آمار دقیق متهم می کنند.
از سوی دیگر آمارهای غیررسمی ارائه شده از سوی کارشناسان محیط زیست، در شرایطی که سازمان جنگلها در برابر آمار میزان تخریب جنگلها سکوت کرده است، موجب شد تا کمیته ای زیر عنوان "کمیته تحقیق و تفحص از سازمان جنگلها" نسبت به شفاف شدن وضع جنگلها و میزان تخریب آنها اقدام به بررسی و تحقیق نماید.
ایرج ندیمی، عضو کمیته تحقیق و تفحص از سازمان جنگلها می گوید: دستگاههای مسئول هیچ گونه آمار دقیق و روشنی از وضع جنگلها ارائه نکرده و نمی کنند، می خواهیم با تحقیق و تفحص از این سازمان به گزارشی دقیق و شفاف از وضع نقاط سبز کشور برسیم.
یک عضو دیگر همین کمیته نیز متذکر می شود: دستگاههای مسئول می دانند اگر گزارش دقیقی از وضع جنگلها ارائه شود، عملکرد آنان به زیر سوال می رود.
از جمله مهمترین دلایل نابودی جنگلهای کشور، عدم تعهد پیمانکاران به مفاد قراردادها و میزان بهره برداری بیشتر از جنگلها که مطابق با مفاد قراردادها نیست، قطع درختان جنگل و قاچاق چوب، همچنین تغییر کاربری آنهاست. تغییر کاربری جنگلها شامل تبدیل آنها به زمینهای کشاورزی و سپس با رشد شهرنشینی، تبدیل زمینهای زراعتی و کشاورزی به خانه، ویلا و شهرک های ویلائی است که از جمله موارد مهم نابودی جنگلها، به ویژه در شمال کشور عنوان شده است.
امضای سند همکاری احیای دریاچه ارومیه بین ایران، ژاپن و سازمان ملل متحد
سند همکاری احیای دریاچه ارومیه بین سازمان حفاظت محیط زیست، ژاپن و سازمان ملل متحد دیروز در سازمان حفاظت محیط زیست، با حضور معصومه ابتکار، معاون ریاست جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست، نمایندگان دولت ژاپن و "گری لوئیس" هماهنگ کننده مقیم ملل متحد به امضا رسید.
براساس این سند، دولت ژاپن کمکی به مبلغ یک میلیون دلار برای احیای دریاچه ارومیه اختصاص می دهد. سازمان حفاظت محیط زیست می گوید این مبلغ در اختیار دفتر برنامه توسعه ملل متحد در تهران قرار گرفته است.
افزون براین، این کمک به عنوان مولفه ای جدید در راستای پروژه در دست اجرای حفاظت از تالاب های ایران به مصرف خواهد رسید که برنامه توسعه ملل متحد در حال حاضر با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست در دست اجرا دارد.
براساس برنامه ریزی انجام شده این پروژه تا فوریه 2015 تکمیل خواهد شد. در این مدت، این مولفه جدید پروژه در نظر دارد به سه هدف زیر دست یابد
- شیوه های کشاورزی پایدار را به 40 روستا در حوضه دریاچه اورمیه معرفی کند که موجب صرفه جویی حداقل 35 درصدی در مصرف آب خواهد شد
- آگاهی و درک جامعه محلی را نسبت به نقش مهم آنان در استفاده از روش های کشاروزی پایدار و احیای دریاچه ارومیه ارتقا بخشد
- بررسی گزینه های اجرای حداقل یک نمونه طرح های سطوح آبگیر در یکی از سه جزیره اصلی دریاچه به منظور تضمین تامین پایدار آب جهت حفظ تنوع زیستی
دریاچه ارومیه که در گذشته یکی از بزرگترین دریاچه های آب شور جهان بود، در حال حاضر به گونه ای نگران کننده در حال خشک شدن است. در دو دهه گذشته سطح دریاچه از پنج هزار کیلومتر مربع به کمتر از دو هزار کیلومتر مربع کاهش یافته است. این کاهش یعنی رسیدن به کمتر از 40 درصد اندازه واقعی دریاچه، موجب از بین رفتن میزان حجم آب بیشتری شده، زیرا هنگامی که دریاچه وسعتی پنج هزار کیلومتر مربعی داشت، میانگین عمق آب آن شش متر بود. حال با دو هزار کیلومتر مربع وسعت آب، میانگین عمق تنها یک متر است.
در مراسم امضای توافقنامه، گری لوئیس هماهنگ کننده مقیم ملل متحد و نماینده مقیم برنامه توسعه ملل متحد در ایران گفت: علم به ما می گوید بیشتر آبی که وارد حوضه دریاچه ارومیه می شود هنوز می تواند به گونه ای طبیعی به دریاچه جریان داشته باشد، موجب احیای آن شود، نیرویی دوباره به محیط پیرامون آن برگرداند و همچنان آب کافی برای تغذیه کشاورزی و صنعت باقی بماند. این مساله توازن است و این مشکل قابل حل است.
در بخش دیگری از این مراسم، گزارش نتایج و پیشنهادات نهایی میزگرد تخصصی بین المللی "یافتن راه کارهایی برای نجات تالاب های در حال خشک شدن ایران" که در تاریخ 25 تا 27 اسفند ماه سال 1392 با میزبانی سازمان حفاظت محیط زیست و برنامه عمران ملل متحد و با حضور جمعی از کارشناسان و متخصصان مجرب داخلی و
بین المللی برگزار شده بود، به طور رسمی ارایه شد.
ایران به سمت خشکسالی کامل پیش میرود
بنا بر اعلام وزارت نیرو، حجم آب سدهای تهران نسبت به سال گذشته ۳۶ درصد کاهش یافته است. در همین زمینه رئیس "کمیسیون ملی توسعه پایدار" گفته است که ایران در آیندهای نه چندان دور به سمت خشکی تمام پیش میرود.
حجم آب موجود در سدهای تهران نسبت به مقطع زمانی مشابه در سال گذشته ۳۶ درصد کاهش یافته است.
سایت وزارت نیروی ایران دوشنبه ۱۲ اسفند گزارش داد که در زمان حاضر تنها ۲۱ درصد از حجم مخازن سدهای استان تهران از آب پر شده است.
همزمان با این خبر، به گزارش خبرگزاری "ایسنا" یحیی لطفی، مدیر دفتر بهرهبرداری و نگهداری از تاسیسات استان گلستان، از کاهش ۶۰ درصدی آب ذخیره شده در سدهای در دست بهرهبرداری این استان نسبت به مقطع زمانی مشابه در سال قبل خبر داده است.
در همین زمینه رضا مکنون، رئیس کمیسیون ملی توسعه پایدار، در گفتوگو با روزنامه "شهروند" از "تحولی بزرگ" در وضعیت آب ایران خبر داده و گفته است: «جزو ۳ کشوری هستیم که آینده خوشی از نظر آب نداریم.»
آنطور که رئیس "کمیسیون ملی توسعه پایدار" گفته، درحال حاضر کشور ایران کشوری خشک و نیمهخشک است اما با روالی که پیش میرود در آیندهای نه چندان دور به سمت خشکی تمام پیش میرود.
با این که در برخی از روزهای زمستان، از جمله در ماه بهمن امسال، بارش برف و باران زیادی در تهران صورت گرفته است، اما به گفته پرویز رضازاده، مشاور رئیس سازمان هواشناسی کشور، میانگین بارشها در استان تهران ۲۰ درصد کمتر از میانگین ۵۰ ساله است.
ذخیره اکثر سدها زیر ۳۰ درصد
به تازگی حمیدرضا تشیعی "معاون سازمان آب و فاضلاب کشور" پیشبینی کرد که تامین آب مورد نیاز کشور حداکثر در نیمه دوم سال آینده (۱۳۹۲) با مشکلات جدی روبهرو میشود.
آنطور که "معاون سازمان آب و فاضلاب کشور" شنبه (۱۴ دی/ ۴ ژانویه) در جلسه مدیریت بحران آب و فاضلاب استان اصفهان گفته است، ذخیرهی اکثر سدهای ایران به ۳۰ درصد کاهش یافته است.
همچنین به گفته حمیدرضا تشیعی بیش از ۵۰۰ شهر ایران در معرض "تنش آبی" هستند.
سدسازیهای غیرکارشناسی نیز که پیامدهای زیستمحیطی مخربی به دنبال داشته، در کاهش ذخیره سدها بیتاثیر نبوده است. در ماههای اخیر وزیر نیرو گفته بود که ظرفیت مخزن سدهای احداثشده در ایران یک و نیم برابر موجودی آب رودخانههای کشور است.
ناسا: ایران خشک، خشک تر میشود
اعتماد: آب، چالش بزرگ دولت های خاورمیانه است. این جمله را مطالعات اخیر ناسا نشان میدهد. ناسا اخیرا با مدلسازی رایانه یی، دست به کار انجام مطالعه یی شده است که نتایج آن برای کشورهای خاورمیانه چندان امیدوارکننده نیست.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که متوسط میزان بارندگی در کره زمین برای چند دهه آینده کاهش خواهد داشت اما الگوی بارش در مناطق مختلف با تغییرات گسترده یی رو به رو خواهد شد.
پژوهشگران ناسا پیشبینی کرده اند که روال بارندگی در اقلیم های مختلف در دهه های آینده تشدید خواهد شد به این معنا که مناطق مرطوب و پرباران شاهد بارش های بیشتر خواهند بود و مناطق خشک، بارش کمتری خواهند داشت اما در نهایت میانگین کلی بارش در کره زمین با کاهش روبه رو خواهد شد.
آنطور که پژوهشگران ناسا در تحقیقات خود پیشبینی کرده اند، خاورمیانه یکی از پرچالش ترین مناطق جهان از نظر تنش آبی و ایران یکی از کشورهایی خواهد بود که با بحران جدی روبه رو خواهد شد. متوسط میزان بارش در ایران سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر و میزان متوسط تبخیر ۹۰۰ میلیمتر در سال اندازهگیری شده که از نظر بارش، یک سوم میزان جهانی و از نظر تبخیر سه برابر میزان جهانی است.
در چنین شرایطی، برنامه ریزی توسعه و استفاده از منابع آب در ایران منجر شده تا در حال حاضر بسیاری از پهنه های آبی کشور مانند تالاب ها و رودخانه های مهم ناپدید و از سوی دیگر ذخیره آبهای زیرزمینی کشور با افت شدید سطح روبهرو شوند. به این ترتیب با به وقوع پیوستن پیش بینی های ناسا، ایران در شرایطی ویژه و بحرانی با ابعادی بسیار گستردهتر از وضعیت فعلی قرار خواهد گرفت.
«به زودی جنگلهای زاگرسی تبدیل به بیابان میشوند»
مدیر پروژه حفاظت از جنگلهای زاگرسی میگوید، طی سه سال یک میلیون و ۱۳۲ هزار هکتار از جنگل های زاگرسی نابود شده و اگر این روند ادامه یابد بهزودی جنگلهای زاگرسی به بیابانهای زاگرسی تبدیل خواهند شد.
شیرین ابوالقاسمی، مدیر پروژه حفاظت از جنگلهای زاگرسی، میگوید که بیش از یک میلیون هکتار از جنگلهای زاگرسی آلوده به آفت زغالیبلوط هستند. او میافزاید: «این مناطق دیگر قابل احیا نبوده و باید ۱۸ میلیون اصله درخت بلوط قطع شود.» (بیشتر بخوانید: ۷۴ پله سقوط محیط زیست ایران در عرض شش سال)
ابوالقاسمی روز دوشنبه (۲۳ دی/ ۱۳ ژانویه) در گفتوگو با ایسنا قطع درختان آلوده را تنها راه کنترل بیماری زغالی بلوط دانست. او گفت: «بر اساس دیدگاه کارشناسان بینالمللی و نظر قطعی رئيس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور که در کمیسیون امور زیربنایی دولت مطرح شد قطع درختان آلوده تنها کاری است که میتوانیم برای کنترل روند نابودی جنگلهای زاگرسی انجام دهیم.»
ابوالقاسمی میگوید، طی سه سال یک میلیون و ۱۳۲هزار از شش میلیون هکتار مساحت جنگلهای زاگرسی به کلی نابود شده و اگر این روند ادامه یابد بهزودی شاهد "بیابان زاگرسی" به جای "جنگلهای زاگرسی" خواهیم بود.
او اقدامات کشاورزی، دامپروری و قطع درختان برای تهیه هیزم را از جمله دلایل نابودی این جنگلها برشمرد و خواستار تغییر رویه در این خصوص و مشارکت مردم شد.
خشکسالیهای سالهای اخیر، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، افزایش شمار و تراکم دام، هجوم ریزگردها، طغیان سوسک چوبکخوار، شتاب زمینخواری و تغییر کاربری اراضی، گسترش حاشیهنشینی در اطراف شهرها، شکار بیرویه و گردشگری بیضابطه از دیگر عواملیاند که کارشناسان محیط زیست بر تأثیر آنها بر از بینرفتن جنگلهای زاگرسی تأکید میکنند.
مدیر پروژه حفاظت از جنگلهای زاگرسی با اشاره به دیررشد بودن درختان بلوط، عنوان کرد: «هر درخت بلوط در عرض یک سال تنها شش سانتیمتر بلند میشود و برای آنکه یک درخت بلوط خوب داشته باشیم، ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال زمان لازم است، اما به دلیل ضعیف شدن درختان بر اثر حمله قارچ زغالی بلوط، سوسکهای چوبخوار به آنها حمله کرده و طی مدت زمان کوتاهی درخت را به کلی نابود میکند.»
در ایران بلوط مهمترین و فراوانترین گونه درختی موجود در غرب کشور، به ویژه در منطقه زاگرس، محسوب میشود.
بیش از یکدهم جنگلهای زاگرسی نابود شده است
شیرین ابوالقاسمی در آذر ماه سال جاری نیز نسبت به نابودی زودآیند جنگلهای زاگرسی هشدار داده و گفته بود، یک دهم وسعت این جنگلها را تا بهحال از دست دادهایم.
سازمان محیط زیست ایران برای حفاظت از تنوع زیستی زاگرس از کمکهای فنی و مالی برخی نهادهای بینالمللی مانند صندوق تسهیلات محیط زیست جهانی و برنامه عمران سازمان ملل متحد برخوردار میگردد.
سند فاز اجرایی پروژه بینالمللی حفاظت از تنوع زیستی زاگرس توسط سازمان حفاظت محیط زیست و نماینده وقت سازمان ملل متحد در تهران در ژوئن ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) امضا شد و عملیات فاز اجرایی از اردیبهشتماه ۸۵ آغاز گردید.
شیرین ابوالقاسمی، مدیر پروژه حفاظت از جنگلهای زاگرسی، در آذر ماه ۱۳۹۲ (سال جاری) گفت، برای موفقیت پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس باید قوانین مدونی تهیه و برای اجرا به بخشهای مختلف ابلاغ شود.
او افزود: «باید دراین زمینه الگوهای بهرهبرداری پایدار از تنوع زیستی، ارزیابی توان اکولوژیکی و نقشههای کاربری اراضی تهیه شوند وبه طور مستمر عوامل تهدید ناپایدار مورد شناسایی قرار گیرند.»
زاگرس رشتهکوهی در غرب و جنوب ایران است. این رشته کوه در غرب از مرز ایران و ترکیه آغاز شده و پس از گذشت از ۱۳ استان به جنوب کشور وصل میشود. سلسله جبال زاگرس عمدتا دارای جنگل های بلوط است و به همین دلیل این منطقه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
روحانی: عدم نجات دریاچه ارومیه میلیونها نفر را بیخانمان میکند
حسن روحانی اعلام کرد نجات دریاچه ارومیه در اولویت کار دولت قرار دارد. بزودی نیزهمایشی برای نجات دریاچه ارومیه در ایران برگزار میشود.
ناصر آق دبیرعلمی این نشست درباره وضعیت کنونی دریاچه ارومیه توضیح میدهد.
حسن روحانی ۱۷ دیماه در "اولین همایش استانداران دولت تدبیر و امید" تاکید کرد: «اگر ما نتوانیم دریاچه ارومیه را نجات دهیم، شما بدانید که میلیونها انسان در ایران باید خانه و زندگیشان را ترک کنند، تنها بحث آذربایجان غربی نیست، آنجا یک طوفان، تمام نمک را منتشر میکند و زندگی مردم را مستأصل میکند و تمام کشاورزی اطراف استان را از بین خواهد برد.»
رئیس دولت یازدهم تائید کرد که در کشور یک فاجعه انسانی و زیست محیطی در شرف وقوع است که پیآمدهای فرامرزی و منطقهای خواهد داشت. وی گفت که خودش شخصا مسئله را دنبال میکند تا راه حلی پیدا شود.
روحانی در ادامه صحبتهای خود اشاره کرد برخی از نمایندگان نامه نوشتند که رودخانه زایندهرود و کارون و بختگان هم سرنوشتی مشابه دریاچه ارومیه دارند. اما وی در پاسخ به آنها گفته است خطر خشک شدن دریاچه ارومیه با هیچ خطری برابر نیست.
تبدیل فاجعه زیست محیطی به فاجعه انسانی
کارشناسان بومی در گفتوگو با دویچهوله تاکید میکنند که اگر متخصصین و مسئولین برنامههای اجرایی فوری برای نجات دریاچه ارومیه ارائه ندهند، این دریاچه بهصورت کامل خشک خواهد شد و در پی وقوع یک فاجعه زیست محیطی، فاجعه انسانی بزرگتری رخ خواهد داد.
دکتر ناصر آق بنیانگذار پژوهشکده آرتمیا و آبزیان دانشگاه ارومیه در گفت و گو با دویچه وله تاکید میکند پس از صحبتهای رئیسجمهور انتظار داریم اعتبارات لازم پیشبینی شود و با استفاده از متخصصین داخلی و خارجی بحران دریاچه ارومیه پشت سرگذاشته شود
"اگر دریاچه ارومیه خشک شود"
ناصر آق، دبیر علمی همایش "نجات دریاچه ارومیه" در ادامه تاکید میکند اگر دریاچه ارومیه خشک شود بیابان نمک بهوجود میآید و حدود ۸ میلیارد تن نمک روی زمین باقی خواهد ماند و این نمک توسط باد به طرف شهرها، روستاها، باغات و زمینهای کشاورزی برده خواهد شد و باعث شورتر شدن زمینها ، نابودی کشاورزی، از بین رفتن اشتغال مردم منطقه، بیخانمانی، بروز بیماریهای پوستی، تنفسی و افزایش سرطان خواهد شد.
این کارشناس در ادامه میگوید این مسئله حساسیت مسئولین را برانگیخته است و آنها تلاش میکنند که این فاجعه زیست محیطی به یک فاجعه انسانی تبدیل نشود.
وی در این رابطه به تحقیقات دانشگاه ارومیه اشاره میکند و میگوید: «ما سالهاست شاهد تغییرات دریاچه ارومیه هستیم و تابهحال نیز پروژههای تحقیقاتی متعددی انجام دادیم. متاسفانه دانشگاه ارومیه را نادیده میگیرند، در حالی که دانشگاه ارومیه در این زمینه بیشترین تحقیقات را انجام داده است.»
اولین کنفرانس محلی دریاچه ارومیه
قرار است از ۲۷ تا ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۲ همایشی در سطح بینالمللی با همکاری سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور و دانشگاه ارومیه با عنوان "نجات دریاچه ارومیه" در ارومیه برگزار شود. در این همایش کارشناسانی از کشورهای مختلف از جمله آلمان نیز شرکت خواهند کرد.
دبیر علمی همایش نجات دریاچه ارومیه به دویچه وله میگوید: «متخصصینی که در نقاط مختلف در مدیریت تالابها بهویژه در زمینه دریاچه شور کار کردهاند، میتوانند از نظر علمی به ما کمک کنند. چون این مشکل فقط مربوط به ایران نیست و دریاچه ارومیه یک تالاب حفاظت شده است و قطعا اثراتش برای بسیاری از کشورها نامطلوب است.
سازمانهای بینالمللی کشورهای اروپایی و آلمان که در ارتباط با حفاظت از اکوسیستمها و زیستبومهای طبیعی و مخصوصا زیست بومهای حفاظت شده بینالمللی فعالیت میکنند، میتوانند متخصصینی را بفرستنند و حتی در برنامههای اجرایی ما درآینده شرکت کنند.»
۸۵ درصد از دریاچه نابود شده است
دبیر علمی همایش نجات دریاچه در رابطه با اهداف برگزاری همایش نجات ارومیه میگوید: «هدف ما ارائه یک نقشه راه و مدل اجرائی برای نجات دریاچه ارومیه است که بتوانیم آن را به صورت فازبندی شده اجرا کنیم . این دریاچه حدود ۸۵ درصد از آب خود را ازدست داده است و به این راحتی نمیتوان آن را احیا کرد. هم زمان طولانی و هم روشهای مدیریتی مناسب میخواهد.»
این کارشناس در ادامه میافزاید دریاچه ارومیه هیچوقت به حالت سابق خود برنخواهد گشت. وی پیشنهاد میکند نجات دریاچه ارومیه در فازبندیهای مختلف و در بخشهای مختلف اجرا شود و آبهاییکه وارد دریاچه ارومیه میشوند، نباید تبخیر شوند. وی تاکید میکند که این آبها باید به یک منطقه کوچک وارد شوند تا تبخیر نشوند.
وزیر نیرو: تا ۱۵ سال دیگر دریاچه را نجات میدهیم
حمید چیتچیان وزیر نیرو در دیدار با نمایندگان مردم استان آذربایجان شرقی در مجلس شورای اسلامی مهمترین عامل خشک شدن دریاچه ارومیه را توسعه بیرویه زمینهای زیرکشت در چند سال اخیر میداند.
وی دراین رابطه میگوید: «در اطراف دریاچه ارومیه حدود ۱۵۰ هزار هکتار زمین زیرکشت وجود داشت که پس از مدتی به ۴۸۰ هزار هکتار رسید و ۳۳۰ هزار هکتار افزایش یافت. این زمین ها در مجموع سالانه به سه میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب نیاز دارد که دقیقا معادل مقدار آبی است که میتواند دریاچه را احیا کند ، برای احیای دریاچه ارومیه سالانه به سه میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب نیاز داریم.»
وزیر نیرو گفت به ۱۰ تا ۱۵ سال زمان نیاز است تا دریاچه ارومیه به وضع سابق برگردد و برای این منظور کارها با یک سازماندهی منسجم، به سرعت در حال انجام است.
کارشناس بومی: ما به تجربیات بینالمللی نیاز داریم
تابحال به جز اولین نشست دولت روحانی برای نجات دریاچه ارومیه همایشهایی هم در تهران و برلین با مشارکت متخصصین آلمانی و ایرانی و همچنین نمایندگان دولت ایران برگزار شده است.
دکتر حیدری، استاد شیمی دانشگاه ارومیه که در زمینه محیط زیست دریاچه ارومیه تخصص دارد و سالها در این رابطه تحقیق کرده به دویچه وله میگوید: «تجربیات متخصصین آلمانی در دریاچه آرال و فنآوریهای نوین میتواند به کارشناسان بومی کمک زیادی کند. انتظار ما از برگزاری کنفرانس ارومیه ارائه راههای کاملا عملی برای نجات دریاچه ارومیه است.»
این کارشناس درباره عاجل ترین اقداماتی که باید برای نجات دریاچه ارومیه انجام بگیرد، چنین توضیح میدهد: «وزش باد دریاچه از شرق به غرب است و بادهای نمکزا را پخش میکند. نفوذ آب شور در چاههای زیر زمینی و آبیاری با این شورآبها برای کشاورزی خطرات زیادی دارد. عاجلترین کاری که میتوان انجام داد تغییرالگوهای کشاورزی، تغییرشیوه آبیاری و انتقال نمک دریاچه و به عبارت دیگر استفاده بهینه از آن است. هدایت آب از حوزههایی که فعلا در دست مطالعه است نیز میتواند راهگشا باشد. در عین حال انسداد حدود ۲۷ تا ۳۰ هزار چاه آب غیرمجاز اطراف دریاچه نیز یکی از اقدامات عاجل است.»
دکتر حیدری تاکید میکند که خشک شدن دریاچه بیش از ۱۵ سال است آغاز شده است و اکنون باید خشت اولیه را درست قرار داد. به نظر او برگزاری سمینارهای مختلف از جمله در آلمان و همچنین در خود ارومیه دستاور خوبی است و به نجات و احیاء دریاچه کمک میکند.