lyssna_nu.png
رادیو علمی
خبرها

پایگاه هوایی حمیمیم سوریه در اختیار روسیه قرار می گیرد

بر اساس توافق انجام شده میان دو کشور روسیه و سوریه که امروز با امضای ولادیمیر پوتین نهایی شد، پایگاه هوایی حمیمیم در استان لاذقیه سوریه در اختیار نیروی هوایی روسیه قرار می گیرد.

معاهده تاریخی صلح کلمبیا امضا شد

رئیس‌جمهوری کلمبیا و رهبر شورشیان چپ‌گرای فارک با امضای توافق صلح رسما به جنگ ۵۲ ساله‌ای که بیش از ۲۶۰ هزار کشته برجای گذاشت، پایان دادند.

پوتین:

با اصلاحات می‌شد جلوی سقوط اتحاد شوروی را گرفت

رئیس‌جمهور روسیه خاطر نشان کرد، حزب کمونیست اتحاد شوروی سابق باید به جای آن که اجازه به سرنگونی شوروی بدهد این بلوک را تبدیل به یک نهاد دموکراتیک می کرد.

سخنگوی رسمی وزارت خارجه مصر: همه طرف‌ها بایستی به حاکمیت سوریه احترام بگذارند و مبارزه با تروریسم بهانه‌ای برای اجرای مانورهای سیاسی یا مهندسی مجدد نقشه جغرافیایی سیاسی به‌ویژه در شمال سوریه نباشد

پرهیز چند بانک ایرانی از معامله با قرارگاه خاتم‌الانبیا

روزنامه کیهان می‌نویسد برخی بانک‌های کشور در مسیر خودتحریمی افتاده‌ و در اجرای توافق FATF از راه‌اندازی کار اشخاص حقیقی و حقوقی تحریم شده طفره می‌روند.

جرمی کوبین: ناتو باید تعطیل شود

یک روزنامه نگار انگلیسی ویدئویی از رهبر فعلی حزب کارگر این کشور منتشر کرد که در آن وی خواهان تعطیل کردن ناتو و متوقف کردن فعالیت این ائتلاف نظامی شده است.

Pour-reza-2.jpg

گزیده ای از ترانه های فریدون پور رضا

آسمون دل پر
آسیه خانم
آی کله قو
آی مریم آی مریم
بگردان بگردان
برار
پس از باران
پرچین
تازه بهار
تنهایم
جانِ لیلی
جان زانمار
چوپان
حلیمک
حیرون حیرون
خورشید خواب
دختر شالی زار
رعنا
روخانه
زندگی
صبح عید
سیاه ایران
عروسی
کاغذ نویش
کله خوک
کنوس کله
کی دانه فردا چی میشه
گدالی
گل آفتاب
گل انار
گل ناز
گل نسا
گیلان
گیلی لای
لا لایی
لاهیجان هوا قشنگه
مبارکه
می دل
می دلدار
میرزا
نوروز
نیل بزا دسمال
وارش
هیبت
یه قول دو قول

Rohangiz.jpg

گزیده ای از ترانه های روح انگیز میرزایی

آواز
آواز
آواز
هم کلاسی
هالای هالای
پرچین
نازنین دختر گیلان
خنده بهار
صدا بدن تیتیشته
شنگه یار
شیشه قلیون
تارا
ولگنار
کاپور لجن خور
دم غنیمته
تاتی کن
مینا
بنفشه زار
بگو به باران
بوی باران

Följ oss

نام و نام خانوادگي : فریدون پور رضا

سال تولد : 1311

محل تولد : شهرستان لشت نشاء

دستی پر از تجارب 75 سال عمر دارم

نوع همکاری با واحد موسیقی: بررسی آثار هنری و اعلام نکته نظر: بعنوان عضو شورای موسیقی: آهنگسازی – گردآوری – خوانندگی

شرح فعالیت های هنری:

ششم ابتدائی بودم بشوق خواندن در جشن های مدرسه شرکت کردم. معلم بسیار مومن و روشنم کلاسهای قرائت فارسی را بمن اختصاص داد تا از اشعار صاحب نامان تاریخ مندرج در متون درسی کمک بگیریم. او مرا به متانت خوانی دعوت کرد! انگار سایه بهم ریزی حیای جامعه بشری امروز در افق دید خود داشت! بعدها مفهوم تاکید به متانت خوانی او را در موسیقی و رویکرد صمیمانه ام در فرهنگ فولكلور گرفتم.

سال 29 به تهران رفتم رديف هاي موسیقی دستگاههای را از مرحوم يونس دردشتي و زنده یاد سعادتمند قمي تلمذ کردم و استاد روانشاد بنان مرا کافی برای شروع کار هنري دانست و من تا امروز هم از دیگر مواهب فراگیری محروم نماندم.

سال 39 در جمع مشتاقان داوطلب رادیو رشت نزدیک به 49 نفر در آزمون آواز شرکت کردم و اول شدم. و از آن تاریخ رسما در رادیو شروع بکار کردم.

بیش از دو سال است عضو شورای موسیقی مرکز رشت هستم کارم در صدا و سیما از خوانندگی تا گردآوری آثار محلی و تهیه کنندگی بودم. کار هنری افزون بر تسلط یابی، نوع آوری هم میخواهد. نقد 55 سال عمر از هفتاد سالگی امروزم برای موسیقی رفت جمع آوری آثار محلی و تدوین آنها و و مسئولیت دیگرم گردآوری آثار و قطعات سازی از رنگ ها تا گوشه های معروف مناسبتی و غیره بوده و هست .

14 سال کارشناسی موسیقی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بودم.

15 سال مدرس موسیقی سنتی هستم.

سالها به جمع آوری آواهای تعزیه تلاش کردم چرا که برخی از آثار اولیه گم شده و جای او را در تعزیه، لازم دیده بودند کارگردانی آواهای تعزیه را عهده دارشدم.

حداقل 30 سال گوشه منظوم و خالی از نیاز تنظیم و جدا مانده از آثار آوازی ایران را در کلاسهای تدریس خود به هنر جویانم منتقل کردم تا یکروز ثبت آنها میسر گردد و بازمانده های گمشده در فواصل تاریخ به آشیانه هنر بنشیند.

گردآوری ترانه ها و ریزمقالات آوازی روستا به مرحله پژوهش رسید و متعقبا با مسئولیت های تحقیقاتی همخوان شد و ابعاد تازه تری نمود داد.

از حاصل این کار تحریر و تالیف یک جلد کتاب « موسیقی فولکوریک گیلان» بصورت چاپ داده شد و اجرای ترانه های باز یافته تعلق بهر روستائي که داشت دقیقا با لهجه و گویش مردم آن محل را خواندم.

کنسرتهای بسیاری در استانهای دیگر از جمله تهران در تالار ووحدت، فرهنگ سرا، نیاوران و 3 بار در برنامه های موسیقی فجر شرکت کردم.

کنسرتی در شهر « کلن کشور آلمان » داشتم.

شرکت در سریال پس از باران، تولدی دیگر با اجرای آهنگهای فولكلور نصیبم کرد و در برنامه های جام جم از ایران تا اروپا و دیگر سرزمینهای خارج پخش شد. کنسرت با شکوهی در تالار وسیع یادگار امام (ره) داشتم و بسیار موفقیت آمیزبود و کنسرتهائی دیگر.

سال 43 برگزاری بزرگداشت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان به دستور مرکز برای 5 تن از هنرمندان موسیقی که من در شمار آنها بودم. در زادگاهم با شرکت مردم مهربان، گرامیداشت کار هنريم را مردم حقشناسی لشت نشاء برگزار کردند. ضمنا در سریالهای دیگری هم آواز خواندم. برنامه « دیدار آشنا» کاری پر جذبه از شبکه 2 فعالیتهای هنریم با شرکت اینجانب را بمدت نیمساعت پخش کرد.

بسیاری دیگر در این رابطه نانوشته مانده است. مهم نیست که من در كجاي برخورداری از امتیاز اجتماعی هنری جامعه قرار دارم! آرزویم ایسنت که محبتهای مردم را به پشتوانه رضايت خاطرشان چراغ راه خود قرار دهم.

فریدون پوررضا پس از آنکه به مدت یکسال از بیماری تنفسی رنج میبرد سرانجام در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۹۱ در رشت در منزل خود دار فانی را وداع گفت. روحش شاد.

منبع: سایت گیل نوا

گفت و گوی سایت هنر و موسیقی با خانم روح‌انگیز میرزایی

خانم روح انگیز با تشکر از شما و با عرض خسته نباشید لطفا بیوگرافی خود را برای ما باز گو کنید ؟

من روح انگیز میرزایی هستم – خواننده ترانه های گیلکی و تالش – خواننده قدیمی رادیو تلوزیون ایران از سال 49 شروع به خواندن کردم و 5 سال ترانه های گیل و تالش را اجرا کردم و بعد برای ادامه تحصیل عازم کشور سوئد شدم و در آنجا در رشته ادبیات تحصیل کردم و معلم هستم. موسیقی را هم چنان دنبال کردم و برای شناساندن موسیقی ناحیه خودم در اوایل کار در سوئد برنامه هایی را دنبال کردم که در رادیو و تلوزیون سوئد به اجرا در آمدند –مدرسه موسیقی نرفتم ولی با اساتید مختلف کار کردم که در فرهنگ و هنر حضور داشتند دوره های آقای کریمی را گذراندم ولی در حقیقت کار من موسیقی فلکوریک تالش و گیل است زبان مادری ام تالشی ولی گیلکی را هم یاد گرفتم

لطفا کمی در رابطه با موسیقی محلی برای ما صحبت کنید ؟

موسیقی محلی در حقیقت ریشه ی موسیقی ملی ماست – در نتیجه می توان از ان به عنوان بستر یاد کرد و دستگاهای موسیقی ما از موسیقی محلی ما ریشه گرفته اند

لطف کنید کمی وسیع تر در رابطه با موسیقی گیلکی صحبت بفرمایید؟

من در رابطه با تخصصم که موسیقی تالشی است صحبت می کنم من دستان های موسیقی تالش را اجرا می کنم و اولین نفر بودم که موسیقی تالش را با موسیقی ملی ایران پیوند دادم گرچه قبلا آقای آشورپور به صورت گیلکی آن ها را اجرا کرده بودند مثل ترانه هیار – هیاربعد از رقتن من از ایران دوستان دیگری هم این راه را ادامهدادند . این نوع موسیقی از دستان ها شروع می شود دستان ها به معنی مقام های موسیقی آن ناحیه هستند. – نوروز نامه ها که موسیقی تالش را در بر می گیرد. همین طور در موسیقی گیلکی بخش هایی وجود دارند که به صورت سینه به سینه تا به حال حفظ شده و من آن ها را باز خوانی کردم . اساتید دیگری هم مثل آقای پور رضا این کار را انجام داده اند. در موسیقی گیلان از شور – دشتی- دیلمان – سلمک و ... استفاده فراوانی می شود و از این ها فراتر نمی رود . من کارهای جدیدی ارائه دادم که برای نسل بعد هم بماند مثلا گوشه ی یتیم سه گاه که در شوشتری اجرا کردم

ساختار موسیقی تالش با جاهای دیگر استان گیلان چه فرق یا چه تشابهی دارد؟

ما بیشتر به دستان های تالش توجه می کنیم موسیقی گیلانی همان فرم خودش را که برای عام آشناست دارد و همه اشتباها با تالش اشتباه می گیرند. کلا موسیقی که در منطقه استان گیلان داری شامل 3 قسمت است:اول: منطقه کوهستانی شرقی 2) منطقه کوهستانی غربی 3) منطقه جلگه ای . منطقه کوهستانی شرقی که دیلمان در آن قرار دارد و منطقه کوهستانی غربی که تالش در آن قرار دارد و منطقه جاگه ای که نزدیک به دریا است. که این 3 ناحیه هر کدام موسیقی خاص خود را دارند. در کل ما این 2 قوم گیل و تالش را نمی توانیم از هم جدا کنیم به این دلیل که از فرهنگ نزدیکی بر خوردار هستند.موسیقی تالشی ساختارهای خاص خودش را دارد ما دستان ها را فرم دیگری می خوانیم موسیقی کوهستانی گیل بیشتر از حزن و اندوه برخوردار است ولی موسیقی جلگه ای این گونه نیست و این به خاطر نوع زندگی این دو قسمت است

سیر تحولات در این سال ها در موسیقی گیلان چگونه بوده؟

ما به خاطر موسیقی هایی که بیرون از این منطقه می آید متاسفانه تاثیرات منفی روی موسیقی این منطقه می گذارد ما سعی می کنیم ریشه ها را نگه داریم متاسفانه تعداد کسانی که این ریشه ها را نگه می دارند محدودند من به سی دی جدید تالشی که تازه روانه بازار شده بود نگاهی انداختم غمگین شدم چون با سازهای خود آنمنطقه اجرا نشده بود و با کیبورد و .... نواخته شده بودند خب این کار به موسیقی محلی ما ضربه وارد می کند و جبران آن بسیار سخت است. من وقتی موسیقی عرفانی تالش را با ساز نی آن منطقه گوش می دهم روی ذهن . جان و روح من تاثیر می گذارد تا به خواهم با سینتی سایزر گوش دهم

آیا این نوع موسیقی در سال های اخیر پیشرفتی هم داشته؟

جوان ها از ریشه ها جدا شده اند و تعداد معدودی از آن ها هستند که به ریشه ها توجه دارند و هنوز قدیمی ها آن ها را نگه داشته اند . ساز بندی در این نوع موسیقی خیلی مهم است که با سازهای ملی و محلی خودمان به اجرا در آید مثلا من کاری را با سازبربط انجام دادم که جزو سازهای ملی ماست و ریشه در گوشت و پوست ما دارد ولی همیشه به آن بهائی کم داده شده که زحمت نواختن آن را آقای یعقوب نوروزی کشیدند و اکثر تنظیمات قطعات هم از ایشان بود چون خودشان با حال و هوای موسیقی آن منطقه به خوبی آشنا هستند و کار هم بسیار خوب به انجام رسید

تلفیق شعر و موسیقی سنتی ما و موسیقی گیلان به چه شکل بوده؟ چه قدر به هم نزدیک و چه قدر به هم دور هستند؟

هم از نظر ساز بندی و هم از نظر گوشه های موسیقی ایران که هم در این نوع موسیقی استفاده می شود و هم در موسیقی ملی یا سنتی با هم در ارتباط هستند و به هم نزدیک

آیا موسیقی گیلکی یا خاص تربگوییم تالشی تا به حال با موسیقی ارکسترال تلفیق شده اند ؟ منظورم ارکستر مجلسی یا ارکستر بزرگ یا حتی قطعاتی تنظیم شده برای ارکستر سنفنیک است؟

این کار را اساتید قدیم از جمله استاد روح ا .... خالقی انجام داده اند و خواننده آن آقای احمد آشور پور بودند یا به تنظیمات آقای کامبیز روشن روان می توان اشاره کرد که از ارکستراسیون و ترکیبات موسیقی جهانی و همچنین سازهای جهانی هم استفاده کرده اند

تاثیرات تنظیمات ارکسترال چگونه بوده ؟ آیا باعث تحولات موسیقی گیل شده یا خیر؟

همانطور که گفتم موسیقی محلی را به خصوص موسیقی گیلکی را زیاد به صورت ارکسترال کار نکرده اند و به همین دلیل تاثیر چشم گیری هم نداشته

خارج از ایران موسیقی تالش به صورت ارکسترال کار نشده که اهنگسازان ایرانی این کار را انجام داده باشند؟ خیر

لطفا کمی در رابطه با شعر تالشی برای ما صحبت کنید؟

بیشترین شعری که ما داریم در حقیقت 2 بیتی های گیلکی و تالشی است و افراد مختلف جمع آوری کرده اند در واقع شعر گیل مثل کاغذهای پاره پاره شده ایست که دوباره به هم چسبانده شده افرادی مثل دکتر عبدلی – زنده یاد شیون فومنی – آقای پوینده - آقای مظفری - خانم کاویانی آقای شجاعی فر و کارهای خودم که آن ها را دوباره جمع آوری کرده و به هم چسباندیم . من در کارهایم از شعرهای نسل جوان گیلان و تالش هم استفاده می کنم